گزارش/از «کودک همسر» تا «کودک مادر» و «کودک مطلقه»

از «کودک همسر» تا «کودک مادر» و «کودک مطلقه»

جدیدترین آمار منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران در حالی خبر از ازدواج ۹۷۵۳ دختر ۱۰ تا ۱۴ ساله در بهار سال جاری می دهد که این تعداد در قیاس با آمارهای فصلی دو سال اخیر، بالاترین آمار فصلی ازدواج دختران ۱۰ تا ۱۴ ساله است و به نوعی می توان گفت رکورد آمار فصلی ازدواج دختران در این بازه سنی و طی دو سال اخیر، در بهار ۱۴۰۰ شکسته شد.

 از «کودک همسر» تا «کودک مادر» و «کودک مطلقه»

به گزارش  ایسنا، مطابق با آمار اخیر منتشر شده از سوی مرکز آمار که مربوط به بهار سال جاری است، تعداد ازدواج دختران ۱۰ تا ۱۴ ساله در بهار ۱۴۰۰ با حدود ۳۲ درصد رشد در قیاس با آمار مشابه خود در بهار سال گذشته به ۹۷۵۳ ازدواج رسیده و از سوی دیگر این آمار فصلی ازدواج برای این بازه سنی از دختران با توجه به آمارهای مشابه فصلی طی دو سال اخیر بالاترین تعداد را نشان می‌دهد.

مطابق با همین آمار، ۴۵ هزار و ۵۲۲ دختر ۱۵ تا ۱۹ ساله نیز در بهار ۱۴۰۰ ازدواج کرده‌اند و این در حالی است که آمار مذکور تنها مربوط به ازدواج‌های ثبت رسمی شده در سازمان ثبت احوال کشور است و به گفته کارشناسان اغلب ازدواج کودکان ثبت نشده و همین امر منجر به نبود آمار دقیق در این حوزه می شود.

از سوی دیگر مطابق با آمار یاد شده، ازدواج شش پسر کمتر از ۱۵ سال و ۶۵۷۳ پسر ۱۵ تا ۱۹ ساله نیز در بهار ۱۴۰۰ به ثبت رسیده است.

همچنین در آمار فصلی ازدواج پسران و دختران ۱۵ تا ۱۹ ساله نیز به نوعی رکورد در بهار امسال شکسته شد و تعداد ازدواج های به ثبت رسیده دختران و پسران ۱۵ تا ۱۹ ساله در بهار سال جاری در قیاس با آمارهای مشابه فصلی طی دو سال گذشته، بالاترین تعداد است.

آمارهای یاد شده در حالی است که مطابق با ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی «عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به سن ۱۳ سال تمام شمسی و پسرقبل از رسیدن به سن ۱۵ سال تمام شمسی منوط است به اذن ولی به شرط رعایت‌مصلحت با تشخیص دادگاه صالح» و در این بین اگرچه اغلب موارد کودک همسری به طور غیر قانونی رخ داده و ثبت نمی‌شوند اما آنچه از پژوهش‌ها بر می‌آید این است که بعضا قضات برای تشخیص مصلحت طفل تنها رضایت پدر و بلوغ جسمی کودک را در نظر گرفته و رضایت و آگاهی طفل و بلوغ فکری وی را لحاظ نمی‌کنند.

از سوی دیگر صاحب نظران معتقدند اعطای وام ازدواج می تواند از جمله عوامل تسهیل کننده کودک همسری محسوب شده و منجر به ایجاد انحرافاتی در ازدواج نظیر ازدواج و طلاق های صوری برای دریافت وام شود.

محمد مهدی تندگویان، معاون امور جوانان وزارت ورزش و جوانان دولت دوازدهم نیز سال گذشته با اظهار نگرانی نسبت به افزایش رقم وام ازدواج برای دختران زیر ۲۳ و پسران زیر ۲۵ سال و امکان رخ دادن ازدواج و طلاق‌های صوری برای دریافت وام ازدواج ۱۰۰ میلیون تومانی به ایسنا گفته بود «متاسفانه علیرغم اهمیت تدوین دستورالعمل برای نظارت دریافت کنندگان وام ازدواج همچنان شاهد بی‌توجهی به آن هستیم درحالی که رسیدگی به چنین مسائلی به مراتب مهم‌تر از افزایش اعداد و ارقام وام ازدواج است.»

انسیه خزعلی، معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهوری در دولت سیزدهم نیز درباره پدیده کودک همسری با تاکید بر لزوم در نظر گرفتن بلوغ فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی و … در ازدواج، گفته بود «با هر نوع ظلمی که به زنان شود و طبیعتا ازدواج قبل بلوغ که این ظلم را مضاعف کند موافق نیستیم. کارگروهایی برای حل آن باید تشکیل شود. چه این ارتباط در قالب ازدواج و چه ارتباط‌هایی که قانونی نشده باشند در مرحله اول نیاز به کار فرهنگی دارد. یعنی حتی اگر قانون بگذارد و نتوانیم فرهنگ سازی داشته باشیم، باز کودکانی مورد معامله و اجحاف قرار می گیرند. لازم است برنامه ریزی در این راستا از دو بعد فرهنگی و قانونی داشته باشیم.»

بسط یافتن پدیده «کودک همسری» به پدیده‌های «کودک مادر»، «کودک پدر» و «کودک مطلقه»

در این بین اما عدم توجه مسئولین امر، به پدیده «کودک همسری» به ازدواج کودکان ختم نشده و مطابق با آمار، این پدیده بسط یافته و در قالب «کودک مادر»، «کودک پدر» و «کودک مطلقه» نیز در حال جلوه‌گری است.

مطابق با آمار منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران، در بهار ۱۴۰۰ تولد ۲۹۳ کودک از مادران کمتر از ۱۵ سال و یک کودک از پدر کمتر از ۱۵ سال نیز به ثبت رسیده است. همچنین، تولد ۱۵ هزار و ۳۵۵ کودک از مادران و ۶۷۴ کودک نیز از پدران ۱۵ تا ۱۹ ساله در همین بازه زمانی ثبت شده است.

 

 

ثبت ولادت ۷۴۷ کودک از مادران ۱۰ تا ۱۴ ساله طی شش ماهه نخست امسال

از سوی دیگر اگر نگاهی به شمار ولادتهای ثبت شده توسط سازمان ثبت احوال کشور در شش ماهه نخست سال جاری یعنی ۱۴۰۰ و با توجه به سن مادر در زمان ثبت تولد فرزند بیندازیم، متوجه می شویم که طی شش ماهه نخست امسال ۷۴۷ ولادت برای مادرانی که زمان ثبت تولد فرزند خود ۱۰ تا ۱۴ سال سن داشته اند به ثبت رسیده که از این تعداد ۲ ولادت به مادران ۱۰ ساله، ۷ ولادت به مادران ۱۱ ساله، ۲۰ ولادت به مادران ۱۲ ساله، ۱۲۰ ولادت به مادران ۱۳ ساله و ۵۹۸ ولادت به مادران ۱۴ ساله معطوف می شود.

همچنین طی شش ماهه نخست ۱۴۰۰، به ترتیب شش استان سیستان و بلوچستان، خوزستان، خراسان رضوی، گلستان، کرمان و آذربایجان شرقی استان‌هایی هستند که در آنها بیشترین ولادت کودکان از مادران ۱۰ تا ۱۴ ساله به ثبت رسیده است.

در واقع سیستان و بلوچستان با ثبت ۲ ولادت از مادران ۱۰ ساله، ۲ ولادت از مادران ۱۱ ساله، ۹ ولادت از مادران ۱۲ ساله، ۳۷ ولادت از مادران ۱۳ ساله و ۱۸۲ ولادت از مادران ۱۴ ساله و در مجموع ثبت ۲۳۲ ولادت از مادران ۱۰ تا ۱۴ سال، نخستین استانی است که در آن طی شش ماهه نخست سال جاری بیشترین ولادت ها از مادران ۱۰ تا ۱۴ ساله به ثبت رسیده است.

آمار مذکور درباره تعداد ولادت‌های ثبت شده از مادران زیر ۱۵ سال طی شش ماهه نخست امسال، بیانگر این است که در تمام استانهای کشور به جز سیستان و بلوچستان، خوزستان، خراسان رضوی، گلستان، کرمان، آذربایجان شرقی، هرمزگان، آذربایجان غربی، مازندران، اصفهان، همدان و سمنان، سن مادران در زمان تولد کودک در این بازه زمانی ۱۳ و ۱۴ سال بوده است.

 

نولد ۹۶۹ کودک از مادران ۱۰ تا ۱۴ ساله از ابتدای سال جاری تا کنون

همچنین مطابق با آمار اولیه شمار موالید سال ۱۴۰۰ (بر حسب سن مادر در زمان تولد) که از سوی سازمان ثبت احوال کشور منتشر شده، از شش فروردین سال جاری تا ۲۸ آبان امسال، ۹۶۹ کودک از مادران ۱۰ تا ۱۴ ساله و ۴۴ هزار و ۸۹۶ کودک نیز از مادران ۱۵ تا ۱۹ سال متولد شده‌اند.

به گفته سازمان ثبت احوال کشور این ارقام، آمارهای اولیه هستند و ممکن است در بازبینی‌های آتی تغییر کنند و تا کنون سیستان و بلوچستان با تولد ۲۹۰ کودک از مادران ۱۰ تا ۱۴ ساله و ۶۸۷۸ کودک از مادران ۱۵ تا ۱۹ ساله طی بازه زمانی مذکور ( شش فروردین سال جاری تا ۲۸ آبان امسال) در صدر این آمار قرار دارد.

 

طلاق ۱۷۲ دختر ۱۰ تا ۱۴ سال در بهار ۱۴۰۰

بخش دیگر آمار منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران نیز، خبر از طلاق ۱۷۲ دختر بچه ۱۰ تا ۱۴ ساله در بهار ۱۴۰۰ و پدیده «کودک مطلقه» می دهد. در واقع مطابق با آمار منتشره از سوی مرکز آمار ایران، در بهار ۱۴۰۰ علاوه بر ۱۷۲ دختر بچه ۱۰ تا ۱۴ ساله، ۳۰۴۴ دختر و ۱۴۷ پسر ۱۵ تا ۱۹ ساله نیز طلاق گرفته اند. این آمار در قیاس با بهار ۹۹ و در همین بازه سنی برای دختران افزایش و برای پسران کاهش داشته است.

 

سنگینی وزنه عوامل «فرهنگی» در بروز پدیده کودک همسری به نسبت عوامل «اقتصادی»

سمیه رنگین کمان پژوهشگر مقطع دکتری رشته مطالعات حقوق خانواده در پژوهشکده خانواده دانشگاه شهید بهشتی، با تاکید بر لزوم توجه مسئولین به پدیده «کودک همسری»، درباره چرایی بروز این پدیده به ایسنا گفت: بسته به جغرافیا ممکن است عوامل فرهنگی یا اقتصادی در بروز پدیده کودک همسری در رقابت با یکدیگر باشند که عمدتاً وزنه عوامل فرهنگی در این میان سنگین تر است.

رنگین کمان معتقد است که عرف و رسوم محلی، درگیر شدن کودک در روابط با جنس مخالف توام با تعصب خانواده، سر پوش گذاشتن بر روابط خارج از نکاح با فرد خاص، انگیزه های مذهبی مانند جلوگیری از افتادن در ورطه گناه، مسائل فرهنگی مانند ترس از دست دادن موقعیت خوب ازدواج یا بدون همسر ماندن طفل، عدم امکان تامین هزینه های فرزند، فقر خانواده و دریافت وجه در مابه ازای به ازدواج در آوردن دختر، بی سوادی یا اختلالات روانی والدین، ناتنی بودن یکی از والدین، بی سرپرست یا بد سرپرست بودن طفل، دخالت آشنایان خصوصاً برادر یا دیگر بستگان ذکور کودک از عمده عواملی هستند که می‌تواند در بروز پدیده کودک همسری نقش داشته باشند.

وی تاثیر بافت فرهنگی بر فراوانی، منشا و نحوه کودک همسری در برخی مناطق کشور را به سزا دانست و ادامه داد: هرچند که فراوانی کودک همسری در روستاها بیشتر است اما اینگونه نیست که این موارد فقط در روستا رخ دهد. حاشیه شهر، مناطق مهاجرنشین، محله های با توان اقتصادی یا سواد اجتماعی پایین در شهرها نیز از این مقوله مستثنی نیستند.

نبود آمار دقیق از پدیده «کودک همسری»

این پژوهشگر در ادامه سخنان خود تصویب اسناد بین المللی در خصوص مقابله با کودک همسری را نشانه شیوع این پدیده در عرصه جهانی دانست و درباره چرایی نبود آمار دقیق ازدواج کودکان در جهان، این را هم گفت که با توجه به عدم پذیرش پدیده کودک همسری از ناحیه عموم جامعه بین الملل، قاعدتاً دولتها به لحاظ رعایت و حفظ وجهه بین المللی خود، چندان مایل به ارائه آمار شفاف از این موضوع نیستند. به عنوان مثال در یکی از کشورهای همسایه و بنا بر گزارشات یونیسف بین سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۱۹، تعداد ۱۸۳ مورد ازدواج دختران شش ماه تا ۱۷ ساله به این نهاد بین المللی گزارش شده است. در روزهای اخیر و در نوامبر ۲۰۲۱ والدین نوزاد ۲۰ روزه‌ای از همین کشور همسایه، با انگیزه مالی حاضر شدند دخترشان را در عوض دریافت مهریه به ازدواج در بیاورند. البته این فقط آماری است که به اطلاع این نهاد بین المللی رسیده و در واقع آمار اصلی بسیار بیشتر از این‌ تعداد است.

رنگین کمان با بیان اینکه بسیاری از موارد کودک همسری در بستر عدم ثبت رسمی رخ می‌دهد و در جرگه جامعه آماری ملحوظ نمی‌شوند، خاطر نشان کرد: هم ایران و هم تعداد زیادی از سایر کشورها از جمله کشورهای آفریقایی درگیر مواردی از کودک همسری‌اند که در بستر عدم ثبت رسمی رخ می‌دهند. البته فراگیری این موضوع در سایر کشورها یا حداقل کشورهای دارای وضعیت مشابه ما، نمی تواند دلیل ساده انگاری یا مسامحه در رفع این مشکل باشد.

به گفته این پژوهشگر اگرچه کنوانسیون حقوق کودک که ایران نیز به آن ملحق شده است، مقرره صریحی درباره حداقل سن ازدواج کودکان ندارد اما مطابق با آن هر رفتاری که (به اراده کودک یا فرد دیگری) موجب اخلال در رشد طبیعی کودک شود، قابل قبول نبوده و ممنوع است. از سوی دیگر طبق اسناد بین المللی تعیین حداقل سن ازدواج باید به گونه ای باشد که فرد بتواند در آن سن رضایت موثر و انتخاب آگاهانه داشته باشد.

ایران پس از گینه رتبه دوم حداقل سن ازدواج را دارد

وی درباره حداقل سن ازدواج در کشورهای مختلف مدعی شد: ایران پس از کشور گینه که حداقل سن ازدواج در آن ۱۲ سال است، با حداقل سن ۱۳ سال شمسی برای ازدواج، رتبه دوم را دارد. در برخی کشورها نیز مانند موزامبیک، ماداگاسکار ونزوئلا و بولیوی حداقل سن ازدواج ۱۴ سال است.

از تبعات روحی روانی کودک همسری تا بارداری و ‌مادری‌های ناخواسته

رنگین کمان طی نشدن به هنگام مراحل رشد عاطفی، احساس قربانی شدن در کودک، افسردگی، رشد ناکافی بدن از لحاظ جنسی و جسمی خصوصاً لگن و اندام زنانه، منظم نشدن هورمون‌های مترشحه غدد جنسی و مرتب نبودن عادت ماهیانه، بازماندن از تحصیل، عدم کسب مهارتهای اجتماعی مقتضی در زمان مناسب و عدم استقلال مالی را از جمله تبعات کودک همسری دانست و این را هم گفت که ممکن است این کودکان در بزرگسالی تبدیل به شهروندان ایده آلی نشده وحتی در ازدواجهای احتمالی بعدی خود نیز با مشکلاتی مواجه شوند.

به گفته این پژوهشگر، عدم آشنایی یا تسلط به رفتار جنسی همسر و راه های پیشگیری از بارداری، در کودکانی که ازدواج می‌کنند، خود باعث بارداری و مادری ناخواسته شده که روی دیگر آن ضعف بدن مادر و رشد ناکافی جنین و عدم آمادگی و پذیرش تربیت و نگهداری کودک خواهد بود.

وی افزود: از سوی دیگر عدم تطابق سنی و خواست‌های عاطفی، روانی و جنسی، موجب طلاق عاطفی و فاصله گیری بیشتر زوجین شده و حتی برآورده نشدن نیازها ممکن است هر کدام از زوجین را به رابطه های خارج از زناشویی بکشاند که در نهایت جامعه نیز متضرر خواهد شد. در این میان پدیده کودک بیوه یا کودک مطلقه نیز دور از ذهن نخواهد بود که در عین حال ممکن است موجب افزایش بی بند و باری یا عقده انتقام در این کودکان شود.

آیا رسانه‌ها در انتشار آمار کودک همسری بزرگنمای می‌کنند؟

این پژوهشگر در پاسخ به این سوال که بعضا مطرح می‌شود رسانه‌ها با انتشار آمار مربوط به کودک همسری سعی در بزرگ نمایی ازدواج کودکان دارند، حال آنکه ازدواج کودکان در برخی مناطق کشور پدیده‌ای فرهنگی و بومی است و باید اجازه داد مسائل این چنینی توسط بومی‌ها رفع و رجوع شود، گفت: از آنجایی که این موضوع یکی از دایره های مشترک میان مسائل زنان و کودکان است، فعالیت رسانه ای انجام شده در این زمینه کاملاً به‌جا و در راستای هدف بازتاب واقعیات جامعه است، چراکه ازدواج اجباری ظلم به زنان و ازدواج اجباری دخترکان، ظلم مضاعفی به آنها است.

وی تصریح کرد: البته نباید از این نکته غافل شد که درصد اینگونه ازدواجها نسبت به کل ازدواج‌ها چقدر است و نباید با ذره بین تنها یک قسمت از دایره ازدواج را نقد کرد. برقراری توازن بین کمیت و کیفیت مسائل با دفعات و شدت پرداخت به آن باید رعایت شود.

اختلاف فاحش قانون حداقل سن ازدواج با میانگین سن ازدواج در کشور

این پژوهشگر حوزه خانواده با تاکید بر لزوم بازنگری فقهی در قوانین مربوط به ازدواج کودکان و با اشاره به کاهش سن بلوغ در کودکان، درباره تعیین حداقل سن برای ازدواج آنها تصریح کرد: هر چند از طرفی میانگین سن بلوغ کاهش یافته ، اما کودکان امروز از نظر پختگی اجتماعی در سطح پایین‌تری از همسالان خود در دهه های پیش هستند . از طرف دیگر زیبنده نیست حد اقل سن ازدواج از لحاظ قانون با میانگین سن ازدواج در جامعه اختلاف فاحشی داشته باشد و این موضوع جاماندگی حقوق از شتاب تغییرات فرهنگی جامعه را می رساند. لذا هرچند به نظر می رسد به واسطه افزایش حداقل سن قانونی ازدواج، با عدم ثبت رسمی نکاح یا سایر موارد نقض قانون مواجه شویم لیکن در مجموع باید افزایش حد اقل سن ازدواج را مطابق با واقعیات جامعه و هم سو با رویکردهای بین المللی و مطالبات داخلی داشته باشیم. همچنین افزایش رفاه و حمایت های اجتماعی و تقویت بنیانهای اقتصادی خانواده ها از ناحیه دولت در کنار فرهنگ سازی از ناحیه مسئولین و افراد دغدغه مند، کاهنده مواردی چون دورزدنهای قانون یا فرار از آن خواهد بود.

این فعال حوزه خانواده در خصوص دستگاه‌هایی که باید برای مقابله با پدیده «کودک همسری» تلاش کنند، گفت: مثلث کودک، سرپرست و دولت و نقش فعالانه و هم افزایی هر سه آنها را شاید بتوان فرمول خوبی در این راستا دانست. رسانه ها، آموزش و پرورش، بهزیستی و مراجع قضایی و سایر نهاد های موثر در افزایش سطح فرهنگ و رفاه اقتصادی مراجعی هستند که می توانند در کمتر شدن موارد کودک همسری راه گشا باشند.

به گزارش ایسنا، به نظر می‌رسد «کودک همسری» یکی از مهم ترین موانع تحصیل دختران ۱۰ تا ۱۴ ساله محسوب می‌شود به طوری که به گفته محمدرضا سیفی، مدیرکل دفتر توسعه عدالت آموزشی و آموزش عشایر وزارت آموزش و پرورش، یکی از موانع تحصیل و رشدیافتگی، موضوعات فرهنگی و اجتماعی و از جمله مهمترین آنها موضوع ازدواج زودهنگام دختران دانش‌آموز است.

سیفی به ایسنا گفته بود «آموزش و پرورش به تنهایی نمی‌تواند در این زمینه کاری انجام دهد، حتما باید آمایش سرزمینی انجام و مشخص شود که معضل در کدام مناطق بیشتر است و سپس با کمک دیگر دستگاه‌ها راه حلی را پیدا کند تا کمتر شاهد ازدواج دختران دانش آموز در سنین پایین باشیم.»

این گفته‌ها در حالی است که در بازه‌های زمانی مختلف طی سالهای اخیر برخی مسئولین برای افزایش حداقل سن ازدواج تلاشهایی کردند. حدود سه سال پیش بود که نمایندگان مجلس دهم در طرحی موسوم به “ممنوعیت کودک همسری” سعی در رساندن حداقل سن ازدواج دختران به ۱۶ و پسران به ۱۸ سال و ممنوعیت ازدواج دختران زیر۱۳ سال بودند، اما علیرغم رای آوردن فوریت آن در صحن علنی مجلس، به گفته طیبه سیاوشی شاه عنایتی از اعضای فراکسیون زنان مجلس دهم، این طرح به دلایل نامعلوم در کمیسیون قضایی مجلس رد شد، حال آنکه در طرح مذکور فتوای آیت‌الله مکارم شیرازی و دیگر مراجع درباره سن ازدواج اتخاذ و آورده شده بود.

نکته حائز اهمیتی که نگرانی فعالین حوزه زنان و کودکان را برانگیخته این است که علیرغم اظهار نظرهای یاد شده، همچنان بی توجهی به پدیده «کودک همسری» ادامه و به پدیده‌های دنباله‌رو آن یعنی «کودک مادر»، «کودک پدر» و «کودک مطلقه» نیز تسری یافته و این در حالی است که مقابله با سه پدیده مذکور عزم راسخ در عمل و نه حرف مسئولان امر را می‌طلبد.

 

 

 

 

هریس، ترامپ‌تر از بایدن

آیا هریس رییس‌جمهوری آمریکا خواهد شد؟

حسن شکوهی‌نسب
آیا هریس رییس‌جمهوری آمریکا خواهد شد؟

تهران- ایرنا- واگذاری موقت و چندساعته قدرت از «جو بایدن» رییس‌جمهوری آمریکا به «کاملا هریس» معاون وی بار دیگر بحث متمم ۲۵ قانون اساسی ایالات‌متحده را بر سر زبان‌ها انداخت‌ و این پرسش را مطرح کرد که این تغییر قدرت در صورت تکرار، چه تاثیری بر آینده برجام و مناسبات با تهران خواهدگذاشت؟

رییس‌جمهوری آمریکا روز جمعه ۲۸ آبان‌ماه قدرت را به طور موقت به خانم هریس معاون خود واگذار کرد تا برای عمل «روتین کلونوسکپی» تحت بیهوشی قرار بگیرد. به این ترتیب هریس، نخستین زنی است که در تاریخ آمریکا هر چند برای چند ساعت به صورت موقت رییس‌جمهوری آمریکا ‌شد.

سلامت جسمی و حتی روانی بایدن ۷۹ ساله موضوع تازه‌ای نیست و همواره مورد توجه و انتقاد رسانه‌ها و مخالفان او طی یکسال گذشته قرار گرفته‌است؛ انتقاداتی که از زمان رقابت‌های انتخاباتی ۲۰۲۰ شروع شد و تا به امروز ادامه یافته‌است.

گاف های دردسرساز بایدن

گاف‌ها و اشتباهات مکرر سالخورده‌ترین رییس‌جمهوری آمریکا در این مدت کوتاهی که بر کرسی ریاست جمهوری این کشور تکیه زده، وضعیت سلامت جسمی و ذهنی او را به شدت زیر سوال برده‌است.

گاف‌ها و اشتباهات مکرر سالخورده‌ترین رییس‌جمهوری آمریکا در این مدت کوتاهی که بر کرسی ریاست جمهوری این کشور تکیه زده، وضعیت سلامت جسمی و ذهنی او را به شدت زیر سوال برده‌است.    

طوری که همین گاف های مداوم باعث شد چندی پیش جدی‌ترین انتقاد از سوی «رونی جکسون» پزشک سابق کاخ سفید و نماینده کنونی حزب جمهوری‌خواه از ایالت تگزاس در مجلس نمایندگان علیه او صورت گیرد. جکسون نسبت به سلامت جسمی و روانی بایدن ابراز تردید کرد و در مصاحبه با «فاکس نیوز» گفت: «این موضوع فقط در حال بدتر شدن است و حدس بزنید؛ چرا؟ ما هر روز در حال وقوع آن جلوی چشمان خودمان هستیم.»

بایدن از ۱۹ بهمن ۹۹ تا ۷ مرداد امسال حدود ۱۰ بار گاف داده که به شماری از آن اشاره می‌شود؛

از چُرت بایدن در دیدار با «نفتالی بنت» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی و نیز در جریان اجلاس اقلیمی «گلاسکو» که بگذریم، تازه‌ترین مورد آن به سخنرانی او در ایالت پنسیلوانیا برمی‌گردد . رییس‌جمهوری آمریکا در جریان این سخنرانی مدعی شد که به سه دلیل نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا شده اما در ادامه فقط به دو دلیل اشاره کرد!

بایدن چند ماه پیش در سخنرانی خود در کارولینای شمالی، تاکید کرد که کرونا تعداد بیشتری از آمریکایی‌ها را در مقایسه با قربانیان مجموع جنگ‌های آمریکا در قرن گذشته به کام مرگ کشانده‌است اما وی هنگام نام بردن از این جنگ‌ها، از جنگ خیالی آمریکا و ایران نام برد که هرگز وجود خارجی نداشته‌است.

اما اشتباهات لفظی بایدن به جنگ خیالی ایران و آمریکا محدود نماند و او در همان روز در یک کنفرانس خبری در کاخ سفید هم حرکاتی غیرعادی را بروز داد و هنگام پاسخگویی به برخی از سوالات خبرنگاران در خصوص لایحه اصلاحات زیرساختی، پاسخ‌های خود را زمزمه کرد.

رییس‌جمهوری آمریکا پیشتر هم در نشست خبری مشترک با نخست وزیر ژاپن در اظهار نظری درباره برجام به جای عبارت «JCPOA»  یا همانJoint Comprehensive Plan of Action  (برنامه جامع اقدام مشترک)، عبارت «JOPCA» را به کار برده‌بود.

بایدن خردادماه امسال در جریان نشست «گروه ۷»، درحالی که در مورد کمک بشردوستانه به کشورهای جنگ‌زده صحبت می‌کرد نام کشور «سوریه» را به اشتباه «لیبی» عنوان کرد؛ آن هم نه یک بار بلکه سه بار. پس از آن، مشاوران رییس‌جمهوری آمریکا اعلام کردند که منظور وی از لیبی، سوریه بوده‌است.

بایدن چندی پیش نام «محمد اشرف غنی» رییس جمهوری سابق افغانستان را به اشتباه «کیانی» خطاب کرد. همچنین بایدن با خطاب قرار دادن «کامالا هریس» معاون خود با عنوان «خانم رییس‌جمهور» و نیز فراموش کردن اسامی برخی مقامات عالی رتبه تیم خود به مرکز حملات و حتی تمسخر جمهوریخواهان تبدیل شده‌است.

نگاه قانون اساسی آمریکا به انتقال قدرت

واگذاری قدرت رییس‌جمهوری به معاون خود پیش از این نیز سابقه داشته‌است. «جورج دبلیو بوش» چهل وسومین رییس‌جمهوری آمریکا نیز در سال‌های ۲۰۰۲ و ۲۰۰۷ که برای معاینه پزشکی سالانه نیاز به بیهوشی کامل داشت، قدرت خود را به معاونش واگذار کرده‌بود.

در ماه‌های پایانی دولت ترامپ با تسخیر کنگره بار دیگر این موضوع مطرح شد. همچنین با تغییر موقت قدرت چند روز پیش در ساختار قوه مجریه آمریکا، بار دیگر بسیاری از ناظران بر قانون اساسی ایالات متحده تمرکز کرده‌اند.

در واگذاری موقت یا دائمی قدرت رییس‌جمهوری آمریکا به معاون باید به متمم ۲۵ قانون اساسی آمریکا رجوع کرد. متمم ۲۵ ام به معاون رئیس‌جمهور اجازه می‌دهد که در صورت ناتوانی رئیس جمهور از انجام وظایفش – مثلاً ناتوانی به خاطر مشکلات جسمی یا روحی – جای وی را بگیرد.

در واگذاری موقت یا دائمی قدرت رییس‌جمهوری آمریکا به معاون باید به متمم ۲۵ قانون اساسی آمریکا رجوع کرد. متمم ۲۵ ام به معاون رئیس‌جمهور اجازه می‌دهد که در صورت ناتوانی رئیس جمهور از انجام وظایفش – مثلاً ناتوانی به خاطر مشکلات جسمی یا روحی – جای وی را بگیرد.

با استناد به متمم مذکور، بایدن به طور موقت و برای چند ساعت اختیارات را به هریس واگذار کرد اما قضیه ترامپ با شرایط کنونی متفاوت است.

فشار بر ترامپ را باید در چارچوب بند چهارم متمم ۲۵ تفسیر کرد. بند چهارم متمم که در سال ۱۹۶۷ به تصویب رسید قید می‌کند که اگر معاون رییس‌جمهوری و اکثریت هیات دولت (۱۵ وزیر اصلی کابینه) در مورد بی‌کفایتی رئیس‌جمهوری هم‌عقیده باشند، می‌توانند او را ناتوان از انجام وظایفش معرفی کنند.

کمتر از دو هفته مانده به پایان دوره ریاست‌جمهوری ترامپ، در پی حمله طرفداران وی به ساختمان کنگره در روز ۶ ژانویه (۱۷ دی ۹۹)، اعضای دموکرات کمیسیون قضائی مجلس نمایندگان با ارسال نامه‌ای به «مایک پنس» معاون وقت ریاست‌جمهوری، خواستار سلب اختیار از ترامپ شدند.

در مجموع اگرچه سازوکاری قانونی برای برکناری رییس‌جمهور در قانون اساسی آمریکا ارائه شده و حتی در دوره‌هایی با توجه به استعفای رییس‌جمهوری، فوت او و حتی بستری شدن در بیمارستان، متمم ۲۵ ام به جریان افتاده اما تاکنون از آن برای برکناری یک رئیس‌جمهوری در این کشور استفاده نشده‌است.

تغییر قدرت در کاخ سفید و تاثیر آن بر معادلات با تهران

روابط جمهوری اسلامی ایران که انتظار می‌رفت با روی کار آمدن بایدن و استقبال دموکرات‌ها از احیای برجام، ترمیم یابد تا به امروز تغییر چندانی نیافته‌است. بنابراین مواضع بایدن و تیم او برای حل اختلافات هنوز از سطح شعار فراتر نرفته و هیچ گونه تحریم و تنگنای اقتصادی از تهران برداشته نشده‌است.

اگرچه بایدن و هریس در برخی مسائل داخلی آمریکا با یکدیگر اختلاف‌نظر دارند اما رویکرد معاون رییس‌جمهوری در قبال جمهوری اسلامی و برجام را نمی‌توان خارج از چارچوب رفتاری طیف دموکرات و سیاست ۱۰ ماه گذشته دولت بایدن جستجو کرد.

اگرچه بایدن و هریس در برخی مسائل داخلی آمریکا با یکدیگر اختلاف‌نظر دارند اما رویکرد معاون رییس‌جمهوری در قبال جمهوری اسلامی و برجام را نمی‌توان خارج از چارچوب رفتاری طیف دموکرات و سیاست ۱۰ ماه گذشته دولت بایدن جستجو کرد.

دموکرات‌ها از جمله خانم هریس در رقابت‌های انتخاباتی برای تاختن بر ترامپ، سیاست‌های‌ وی را در قبال ایران به چالش می‌کشیدند. هریس در یکی از سخنرانی‌های خود در آستانه انتخابات با بیان اینکه «رویکرد ترامپ در قبال ایران، آمریکا را منزوی کرده»، گفته‌بود: دولت ترامپ مساله تحریم های تسلیحاتی علیه ایران را به سازمان ملل برد و فقط یک کشور دیگر به نفع ما رای داد.

اشاره هریس به نشست شورای امنیت سازمان ملل بود که تنها کشور ذره‌ای جمهوری دومینیکن در کنار نماینده آمریکا ایستاد و از ۱۵ عضو دائم و غیردائم شورای امنیت، نمایندگان دیگر کشورها از جمله متحدان اروپایی به قطعنامه ضدایرانی رای ممتنع دادند و چین و روسیه نیز درآن نشست، قطعنامه آمریکایی را وتو کردند.

در موضوع برجام نیز هریس نگاهی همچون بایدن به مسائل هسته‌ای و مذاکرات ششگانه گذشته در وین دارد. معاون رییس‌جمهوری آمریکا حدود دو هفته پیش در سخنانی اظهار کرد که «تمایل واشنگتن برای بازگشت به برجام روشن است»؛ موضعی تکراری که بارها از زبان بایدن و دیگر کاخ سفیدنشینان جاری شده‌است. رفتار آمریکا اما با نتایج عینی و ملموس از جمله لغو تحریم‌ها است که می‌تواند اثربخش و احیاکننده برجام باشد.

 

 

 

جراحیِ جراحی‌ زیبایی

تهران- ایرنا- رتبه بیستم ایران در جراحی زیبایی در جهان و رتبه دوم در منطقه غرب آسیا، این پرسش تکراری را پیش رو می‌گذارد که چرا جراحی زیبایی در ایران به یک میل فزاینده تبدیل شده و آیا می‌توان این میل را مهار و مدیریت کرد؟

زیبایی و زیباتر به نظر رسیدن سبب شده آمار جراحی زیبایی در جهان افزایش یابد. نتایج تحقیقات انجمن بین‌المللی جراحی پلاستیک (ISAPS) در سال ۲۰۱۷ حاکی از این است که آمریکا با ۴ میلیون و ۲۱۷ هزار و ۸۶۲ عمل جراحی زیبایی در سال رتبه نخست، برزیل با ۲ میلیون ۵۲۴ هزار و ۱۱۵ رتبه دوم و ژاپن با یک میلیون و ۱۳۷ هزار و ۹۷۶ مورد عمل زیبایی رتبه سوم جهانی را به خود اختصاص داده است. اما ایران رتبه بیستم را با تعداد ۱۵۱ هزار و ۴۳۹ مورد به خود اختصاص داده است که در میان کشورهای خاورمیانه بعد از ترکیه، رتبه دوم محسوب می‌شود. همچنین بر اساس نتایج این گزارش، زنان با ۲۰ میلیون و ۳۶۲ هزار و ۶۵۵ تعداد،  بیشترین مخاطبان عمل‌های جراحی زیبایی در دنیا هستند که این امر حاکی از اهمیت بحث زیبایی و زیباتر به نظر رسیدن در میان زنان است.

در خصوص مساله زیبایی هر چند عوامل پرشمار و متعددی دخیلند، اما از مهمترین آنها می‌توان به مواردی از قبیل مصرف‌گرایی، تبلیغات رسانه‌ای، مُد و مواردی از این دست اشاره کرد. نتایج تحقیقی که توسط یسری محمودی، حسن محدثی گیلوایی و محمدباقر تاج الدین در سال ۱۳۹۶در مورد دلایل و پیامدهای جراحی‌های زیبایی زنان و مردان ساکن شهر تهران از طریق مصاحبه کیفی با ۲۷ زن  و ۱۵ مرد انجام شده، حاکی از این است که برای مردان حقارت و خودکم‌بینی و برای زنان ترس از طرد شدن و تصویر ذهنی منفی از مهمترین دلایل مبادرت افراد به جراحی زیبایی است. همچنین در این راستا نتایج تحقیقی که توسط یونس دانش با عنوان بررسی عوامل موثر بر گرایش به جراحی زیبایی بین دانشجویان دختر دانشگاه هرمزگان در سال ۱۳۹۵ انجام شده، حاکی از این است که دو متغیر فشار اجتماع و رضایت از زندگی ۸۰ درصد واریانس متغیر وابسته یعنی جراحی زیبایی را پیش‌بینی می‌کنند.

پیامدهای این نوع عمل‌های جراحی زیبایی قابل اغماض نیست. این پیامدها از بروز افسردگی، استرس و اضطراب گرفته تا رفتارهای وسواسی برای انجام عمل‌های زیبایی، تبعات بسیاری را به همراه می‌آورند.

در کنار این موارد باید به مرگ افراد حین عمل جراحی زیبایی نیز اشاره کرد که آخرین مورد از این نوع پیامدها مرگ دختر نخبه اهوازی در کلینیک پزشکی بوده است. دختری که به دنبال تزریق دارو برای عمل زیبایی به دست افراد غیرمتخصص در یکی از کلینیک‌های شهر اهواز دچار ایست قلبی تنفسی شد، تلاش کادر پزشکی برای نجات وی بی‌نتیجه ماند و دچار مرگ مغزی شد. هر چند اتفاقاتی از این دست کم نیست، اما موضوع جراحی زیبایی، تبعات و پیامدهای آن چندان مورد توجه اندیشمندان و سیاستگذاران در حوزه فرهنگی و سلامت قرار نگرفته و دستورالعمل‌ها و راهکارهای موثری در این زمینه اتخاذ نشده است؛ امری که با توجه به شرایط حال حاضر و اهمیت آن خصوصا در میان نسل جوان نیاز است مورد توجه قرار بگیرد.

نارضایتی از وضعیت موجود، تصویر بدنی منفی، کمال‌گرایی، اختلالات روانشناختی از قبیل بدریخت‌انگاری، نداشتن اعتماد به نفس و … سبب می‌شود جوانان به جراحی‌های زیبایی مبادرت کنند.
اهمیت این بحث و لزوم توجه به ابعاد مختلف آن اعم از چرایی، پیامدها و راهکارها سبب شد پژوهشگر ایرنا با «سیدحسین نبوی» عضو هیات علمی گروه جامعه‌شناسی دانشگاه خوارزمی و «اکرم سهرابی» روانشناس به گفت‌وگو بنشیند.

به خاطر یک مشت پرستیژ

دکتر نبوی پیرامون دلایل مختلف روی آوردن افراد به جراحی‌های زیبایی می‌گوید: «اگر فرض را بر این بگذاریم که ایران جزو ۲۰ کشور نخست در جراحی زیبایی است، یقیناً دلایل مختلف فرهنگی، اقتصادی و سیاسی در آن مهم است. از جمله دلایل فرهنگی می‌توان به کسب منزلت، جایگاه و پرستیژ اشاره کرد که افراد به نحوی از طریق زیباتر شدن و زیباتر به نظر رسیدن در صدد دست‌یابی بدان هستند. همچنین درآمدهای قابل توجهی که پزشکان و غیرپزشکان از این فرایند به‌دست می‌آورند، از جمله دلایل اقتصادی بسیار مهم است و در کنار این عوامل، باید به دلایل سیاسی نیز اشاره کرد. به این معنا که ممکن است انسان‌ها منزلت اجتماعی خود را در تقابل با معیارهای ترویجی جست‌وجو کرده و چه چیزی راحت‌تر از اینکه انسان‌ها از ابزار اندام و بدن استفاده کنند. بنابراین این دلایل دست به دست هم می‌دهند تا با افزایش تعداد جراحی‌های زیبایی روبرو باشیم».

اکرم سهرابی روان‌شناس نیز جراحی زیبایی را به عنوان یکی از شایع‌ترین اعمال جراحی در سطح جهان مطرح می‌کند که میزان استفاده و بهره‌مندی از آن نیز همچنان رو به افزایش است. از نظر او، با توجه به پیشرفت‌های علم پزشکی و وضعیت‌های روانی و شخصیتی متقاضیان، اقدام به این نوع اعمال در تمامی کشورها بیشتر شده است. این روان‌شناس، نارضایتی از وضعیت موجود، تصویر بدنی منفی، کمال‌گرایی، اختلالات روانشناختی از قبیل بدریخت‌انگاری، نداشتن اعتماد به نفس را از دلایل تمایل جوانان به این نوع جراحی‌های زیبایی می‌خواند.

جراحی شده‌ها به دنبال تأیید و پاداش

از نظر دکتر نبوی، برای انسان‌هایی که بدن خود را به دست جراحی می‌سپارند و حاضرند درد، رنج، اضطراب و استرس ناشی از آن را تحمل کنند، پیامدهای روانشناختی به وجود خواهد آمد. یعنی فرد به واسطه جراحی‌های زیبایی و به واسطه تغییراتی که در اندام و عمدتاً در صورت به عمل می‌آورد، در کوتاه‌مدت یک احساس خوب و پاداش روانی مناسبی را به‌دست می‌آورد که پس از مدتی این پاداش روانی کمتر و کمتر می‌شود و فرد به نحوی وسواسی با اندام و صورت خود رفتار می‌کند. برای مثال خانمی به جراحی زیبایی اقدام می‌کند و زیباتر می‌شود، در واقع او خودش را هر چه بیشتر با معیارهای زیبایی وفق می‌دهد اما این معیارها و این تعاریف که در دوره‌ها و زمان‌های مختلف تغییر می‌کنند، سبب می‌شود پس از مدتی احساس رضایت فرد به تدریج فروکش کند و شاید به عمل جراحی دیگری بینجامد: «خودآینه‌سانی» به تعبیر کولی، جامعه‌شناس آمریکایی در برخورد و واکنش دیگران حاصل می‌شود. در واقع ارزیابی که دیگران از فرد دارند، در تصویری که آن فرد از خود شکل می‌دهد و در نتیجه رفتارهای او تاثیر می‌گذارد. این امر در مورد تصویر بدنی صحت داد، به این معنا که همه افراد تصویری از خود و بدنشان دارند و وقتی آن تصویر را با ایده‌آل تبلیغ شده در رسانه و یا ایده‌آل موجود در جامعه مقایسه می‌کنند، ممکن است بر احساس رضایت یا نارضایتی آنها و در نتیجه رفتارهای بدنی آنها تاثیر بگذارد».

سهرابی نیز به پیامدهای این وضعیت اشاره دارد و تصریح می‌کند: «تکرار عمل‌های جراحی بر اثر نارضایتی یکی از مهمترین پیامدها است. از طرفی پس از عمل جراحی فرد ممکن است دچار نوعی افسردگی و اضطراب شود. اگرچه انتظار این است که بعد از عمل جراحی رضایت بیشتری حاصل شود اما گاه در برخی موارد احساس رضایت به نوعی احساس نارضایتی و در نتیجه تکرار عمل‌های جراحی و بروز احساسات منفی و افسردگی خود را نشان می‌دهد».

نقش سلبریتی‌ و رسانه‌ها در بازتعریف معیارهای زیبایی

دکتر نبوی درباره نقش سلبریتی‌ها و رسانه‌ها در بازتعریف معیارهای زیبایی معتقد است در دوره‌های مختلف معیارهای زیبایی‌شناختی مدام در حال تعریف و بازتعریف است و این طور نیست که حتی در کوتاه‌مدت و میان‌مدت ثابت بماند. هر سلبریتی‌ اعم از بازیگر، ورزشکار، خواننده یا … سعی می‌کند به نحوی از دیگران متفاوت باشد و از این رو آرایش و پوشش متفاوتی خواهد داشت تا بدین‌وسیله خود را متمایز از دیگران نشان دهد و با این کار رفته‌رفته مد جدیدی ایجاد می‌کند: «سلبریتی‌ها ابزاری برای منافع اقتصادی برخی شرکت‌ها و گروه‌های اقتصادی نیز هستند. آنها به عنوان یک واسطه و میانجی که کالاها و خدمات شرکت‌ها را تبلیغ کرده و به فروش می‌رسانند ظاهر می‌شوند و منافعی را از این طریق برای صاحبان شرکت‌ها به همراه می‌آورند». به گفته نبوی، سلبریتی‌ها مانند رهبران کاریزماتیک که ماکس وبر در نظریه‌های خود به آن پرداخته بود، از طریق قدرت، گیرایی و جذابیت، نقش و تاثیر تعیین‌کننده‌ای بر مخاطبان دارند. برخی از این سلبریتی‌ها ممکن است از خودشان رسانه‌ای داشته باشند یا برخی ممکن است وابسته به رسانه عمومی باشند و برخی در جاهای دیگر ظاهر می‌شوند و منافعی را برای حامیان خود فراهم می‌آورند. بنابراین سلبریتی‌ها که خودشان به عنوان سازوکار تاثیرگذار در جامعه توده‌ای عمل می‌کنند، به عنوان رهبران کاریزماتیک، قدرت فرهنگی مهیبی را ایجاد می‌کنند. این قدرت روی مخاطبانی که دارای استقلال فکری ضعیف‌تری هستند، تاثیر می‌گذارد. در واقع سلبریتی‌ها مدها و معیارهای زیبایی‌شناختی را ایجاد می‌کنند و پس از مدتی آنها را تغییر می‌دهند.
رسانه‌ و به ویژه سلبریتی‌ها معیارهای خود را به جامعه تحمیل می‌کنند و عموم افراد جامعه به ویژه اقشار و لایه‌هایی را که به لحاظ فکری، پختگی کمتری دارند مثل جوانان و نوجوانان تحت تاثیر قرار می‌دهند.
از طرفی تعدد رسانه‌ها بسیار است و در نتیجه کیفیت و تاثیرگذاری برنامه‌های این رسانه‌ها نیز رو به افزایش است. این امر، هم در مورد رسانه‌های رسمی و هم در مورد رسانه‌های غیررسمی صدق می‌کند به‌ گونه‌ای که شاید بتوان گفت نفوذ و تاثیرگذاری رسانه‌های غیررسمی به دلیل پرمخاطب بودن آنها بیش از رسانه‌های رسمی باشد. پس با توجه به اینکه رسانه‌ها در جامعه ما اهمیت فراوانی یافته‌اند و از نظر کمّی و کیفی فوق‌العاده قدرتمند شده‌اند، رفته‌رفته جامعه را از حالت سنتی خود خارج کرده و به جامعه توده‌ای تبدیل می‌کنند؛ یعنی با وجود اینکه در جامعه توده‌ای افراد تنها زندگی می‌کنند اما این تنهایی از طریق خود رسانه‌ها ممکن است به مخاطره بیفتد.
در چنین شرایطی رسانه‌ها و به ویژه سلبریتی‌ها که عناصر مهم رسانه‌ها هستند، معیارهای خود را به جامعه تحمیل می‌کنند و عموم افراد جامعه به ویژه اقشار و لایه‌هایی که به لحاظ فکری، پختگی کمتری دارند مثل جوانان و نوجوانان را تحت تاثیر قرار می‌دهند: «این سلبریتی‌ها در مقام یک شخص مقدس در جامعه ظاهر می‌شوند و هر عملی که انجام می‌دهند یا هر سخنی را که به زبان می‌آورند مورد توجه مخاطبان قرار می‌گیرد. مخاطبان نیز هویت خود را در ارتباط با آن سلبریتی تعریف کرده و سعی می‌کنند خود را با آن فرد  هر چه بیشتر همانند و مشابه کنند. بنابراین در جامعه‌ای که رسانه‌ها اهمیت بسیار پیدا کرده، دیگر نهاد خانواده، آن اهمیت خود را از دست داده است».

به گفته نبوی، هر چند در سال‌های اخیر سعی شده بر عدالت جنسیتی توجه شود و نقش‌ها و مناصبی برای زنان در نظر گرفته شود، اما باز همچنان در بخش‌هایی شاهد روحیه مردسالاری و تبعیض جنسیتی هستیم که باعث می شود از زیبایی به عنوان ابزار و وسیله‌ای برای دست یافتن به آن موقعیت‌ها استفاده شود: «یادمان باشد که جامعه ما در حال گذار از حالت سنتی و پیشامدرن به سمت مدرن شدن و حتی پست‌مدرن شدن است و از این رو در چنین جامعه‌ای بدن و به قول کاترین حکیم سرمایه جنسی بیش از پیش به ابزاری برای دست یافتن به قدرت اجتماعی تبدیل می‌شود».

خانواده و جامعه، منجی قربانیان جراحی زیبایی

دکتر نبوی در خصوص راهکارهای موثر در مواجهه با این آسیب‌های اجتماعی تصریح می‌کند: «مدیریت رسانه‌ها و به ویژه سلبریتی‌ها و همراه با آن گنجاندن برنامه‌های پرمحتوا جهت آگاهی بخشی در رسانه‌ها و لحاظ کردن دروسی جذاب و علمی در منابع درسی دوره تحصیل، می‌تواند افراد جامعه و به ویژه جوانان و زنان را از غلتیدن به فرهنگ زیبایی‌های تصنعی، بر حذر دارد.»

جراحی‌های زیبایی ممکن است ابتدا حس رضایت به فرد بدهد اما این حس در نهایت فروکش می‌کند.
سهرابی نیز در این باره معتقد است: «همه چیز به خانواده برمی‌گردد. خانواده به عنوان اولین کانون تربیت کودک نقش مهمی در شکل‌گیری باورهای خودکارآمدی دارد. والدین به عنوان الگوی سالم، می‌توانند در انتقال آرمان‌های ارزشمند و نه آرمان‌های سطحی و ظاهری نقش بسیار مهمی داشته باشند. آن‌ها از طریق آموزش‌های تاب‌آوری می‌توانند سطح رضایت فرزندان را از خود بالا برده و از روی آوردن آن‌ها به انجام عمل‌های بی‌مورد خودداری کنند. به همین خاطر است که زوج‌های جوان باید سبک‌های فرزندپروری را یاد بگیرند تا بتوانند از تبعات برخی امور خودداری کنند. برای مثال خرید یک اسباب‌بازی یا عروسکی که می‌تواند الگوی فرزندان ما باشد اهمیتی بسیار دارد. بعد از خانواده نیز جامعه و مدرسه تاثیرگذارند زیرا آموزش‌هایی که در مدرسه داده می‌شود در احساس رضایت فرزندان از خود نقش دارد. افراد قبل از عمل جراحی باید به یک روان‌پزشک یا روان‌شناس مراجعه کنند و آگاه باشند که موضوعات روانشناسانه که آنها را آزار می‌دهد و ممکن است در نتیجه آن اموری نظیر جراحی زیبایی را انتخاب کنند، در حال درونی آنها تاثیرگذار نخواهد بود. همچنین افرادی که برای عمل جراحی زیبایی به کلینیک‌ها مراجعه می‌کنند، باید دقت لازم را داشته باشند برخی از کلینیک‌ها خدمات مناسبی ارایه نمی‌دهند و در نتیجه شاهد بروز برخی مشکلات و آسیب‌ها در افراد می‌شویم».

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*