تفاوت اردشیر زاهدی با دیگر رجال پهلوی/ مردی که در دشمنی با انقلاب هر کاری نکرد!
آنچه زاهدی را از دیگر رجال رژیم پهلوی مانند شاپور بختیار و ارتشبد اویسی و بسیاری از اپوزیسیون حال حاضر متمایز میکرد، این بود که در تضاد و دشمنی با جمهوری اسلامی دست به هر کاری نمیزد.
خبرگزاری فارس ـ تاریخ: اردشیر زاهدی وزیر امور خارجه رژیم پهلوی، آخرین سفیر ایران در آمریکا و داماد سابق محمدرضاشاه در ۹۳ سالگی در ویلای شخصی خود در سوئیس درگذشت.
زاهدی یکی از دولتمردان محمدرضا بود که تا پایان عمر او در کنار شاه ماند و «محمدرضا»ی پیر و فرتوت و تاج و تخت از دست داده را تنها نگذاشت.
اگرچه او تا آخر عمر سلطنتطلب بود و تاجبخشی سپهبد فضلالله زاهدی (پدرش) را با همکاری خودش در کودتای ۲۸ مرداد علیه دولت قانونی مصدق، خدمت برمیشمرد، اما آنچه زاهدی را از دیگر رجال رژیم پهلوی مانند شاپور بختیار و ارتشبد اویسی و بسیاری از اپوزیسیون حال حاضر متمایز میکرد، این بود که در تضاد و دشمنی با جمهوری اسلامی دست به هر کاری نمیزد تا منافع ملی ایران به خطر بیفتد.
او منافع ملی ایران را قدرت کشور تعبیر میکرد و دل به حقوق بینالملل نوشته بر کاغذ در سازمان ملل نمیدید که بازیگران جهانی از آن در راستای منافع خود بهره ببرند. به همین دلیل در اواخر عمر از اپوزیسیون بیوطنی که در خارج از ایران، خواستار حمله آمریکا به ایران بودند، انتقاد کرد و سیاست هستهای ایران را حق کشور و یکی از ابزارهای قدرت ایران میدانست. او حتی به سردار سلیمانی که خواستار افزایش اقتدار ایران در منطقه بود، افتخار میکرد.
اردشیر زاهدی کیست؟
او فرزند سپهبد فضلالله زاهدی و خدیجه ملوک پیرنیاست. مادرش دختر عشرت السلطنه دختر مظفرالدین شاه و میرزا حسن خان پیرنیا موتمن الملک است. بنابراین اردشیر نتیجه مظفرالدین شاه قاجار است.
فضلالله زاهدی نخست وزیر دولت کودتا و پدر اردشیر زاهدی
اردشیر در مهرماه ۱۳۰۷ شمسی در تهران متولد شد. تحصیلات ابتدایی خود را در تهران و اصفهان و دبیرستان را در مدرسه اسلامیه بیروت به پایان برد. سپس به آمریکا رفت و از کالج کشاورزی ایالت یوتا فارغالتحصیل شد.
پس از بازگشت به ایران در ۱۳۳۱ شمسی در وزارت کشاورزی به معاونت خزانهداری «کمیسیون مشترک ایران و آمریکا برای بهبود امور روستایی» (اصل ۴ ترومن) رسید. احراز این پست مهم به دلیل آشنایی قبلی زاهدی با عوامل آمریکایی بود که از مدرسه بیروت آغاز شده بود.
شاه، ریچارد نیکسون و اردشیر زاهدی
تاریکترین نقطه زندگی اردشیر زاهدی همراهی با پدرش سپهبد فضلالله زاهدی در جریان کودتای ۲۸ مرداد است. او از عوامل دست اول سیا بود و کرمیت روزولت با آوردن نام مستعار ارشیر زاهدی (مصطفی ویسی) در کتاب خود به حضور فعال او در کودتا صحّه میگذارد.
همچنین روزولت توضیح میدهد که برای ملاقات با فضلالله زاهدی به همراه مصطفی ویسی به مخفیگاهش میرود و درباره اعتمادی که به مصطفی ویسی دارد، میگوید: « تأکید کردم فقط شما [مصطفی ویسی]، سپهبد زاهدی و شاهنشاه اسم حقیقی مرا میدانید. از نظر سایرین اسم من جیمز لاکریج است.»
اردشیر زاهدی پس از کودتای ۲۸ مرداد نشان درجه یک رستاخیز گرفت و در آبان ماه همان سال به سمت آجودان کشوری شاه منصوب شد.
زاهدی در سال ۱۳۳۶ با شهناز پهلوی دختر شاه ازدواج کرد. البته زندگی آنها دوام چندانی نیاورد و دو طرف در سال ۱۳۴۳ از یکدیگر جدا شدند. از نکات جالب توجه در مورد او این است که علیرغم جدایی از دختر شاه، روابط نزدیک خود را با محمدرضا حفظ کرد و شاه نیز بهواسطه نزدیکی او به آمریکاییها تاثیرپذیری خاصی از زاهدی داشت.
زاهدی در ۱۳۳۸ سفیر ایران در واشنگتن شد، اما پس از اعتراض دانشجویان ایرانی در ۱۳۴۰ به ایران فراخوانده شد. در دولت اسدالله عَلَم، اردشیر زاهدی به سفارت کبرای ایران در انگلستان منصوب و در ۱۳۴۱ عازم لندن شد و به مدت ۴ سال در این سمت باقی بود. او پس از بازگشت در بهمن ماه ۱۳۴۵ در دولت امیرعباس هویدا به وزارت امور خارجه رسید و برای دومین بار در ۱۳۵۱ سفیر ایران در آمریکا شد که این سمت را تا دی ماه ۱۳۵۷ برعهده داشت.
اردشیر زاهدی تا پیروزی انقلاب اسلامی، تلاش هایی برای ماندگاری شاه در ایران انجام داد که به نتیجه نرسید و خود نیز به ژنو رفت. از اردشیر زاهدی کتابی به نام رازهای ناگفته اردشیر زاهدی که به کوشش پری اباصلتی تهیه شده در سال ۱۳۸۱ به چاپ رسیده است.
مدرک گرایی؛ زخمی کهنه بر بدنه آموزش عالی کشور/ معضلی که بیکاری فارغ التحصیلان را به دنبال دارد
مدرک گرایی یکی از معضلات آموزش عالی کشور است که اگر نتوانیم آن را رفع کنیم باید انتظار بروز مشکلات گوناگون را داشته باشیم.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، مدرک گرایی معضل این روزهای آموزش عالی که از بی توجهی به افراد خلاق، فعال و کارآفرین و توجه به مدرک و استخدام دولتی ایجاد میشود و زخم کهنه بر بدنه آموزش عالی کشور به شمار می آید.
اغلب دانشجویان به دنبال مدرک هستند و حاضرند ۴ سال پشت صندلیهای دانشگاه بنشینند تا بتوانند فقط آن مدرک را کسب کنند. در حال حاضر انگیزه و اشتیاق جوانان برای ورود به دانشگاه و دریافت مدرک افزایش یافته است و نهادها و ارگانهای دولتی و خصوصی برای جذب نیرو «مدرک» را در اولویت استخدام خود قرار داده اند.
مدرک محوری در مقابل مهارت محوری قرار دارد که یکی از مهمترین عوامل تاثیر گذار بر افزایش بیکاری است؛ بنابراین عبور از این معضل نیازمند فرهنگ سازی مناسب در بستر اجتماع و بر اساس قوانین و مقررات است.
سوق پیدا کردن به سمت مدرک گرایی، دردی است که چند سالی میشود گریبانگیر جامعه دانشگاهی شده و رهایی از آن به همین سادگیها ممکن نیست. کارشناسان معتقد هستند که اگر این معضل ادامه یابد احتمال زیادی دارد که نظام تقاضای استخدام آن کشور هم افزایش یابد.
با وجود اینکه نظامهای مختلف جامعه مانند: وزارت علوم، شورای عالی انقلاب فرهنگی، سازمان سنجش، وزارت بهداشت، قوه قضائیه و مجلس شورای اسلامی فعالیتهای زیادی را در راستای کاهش تب مدرک گرایی در جامعه انجام داده اند، اما دانشگاهیان همچنان با این معضل رو به رو هستند.
صد در صد افزایش سطح سواد و علم در هر جامعهای باعث پیشرفت همه جانبه آن خواهد شد؛ بنابراین این امر باعث شده تا برخی کشورها روز به روز پیشرفت کنند. اما در کشور ما، ایران پدیده مدرک گرایی جایگزین افزایش سواد در جامعه شده و به همین صورت دیگر برای دانشجویان فرقی نمیکند که در کدام دانشگاه تحصیل کنند، بلکه تنها اولویت آنها دریافت مدرک دانشگاهی خواهد بود تا متناسب با آن بتوانند پرستیژ اجتماعی خود را حفظ و در حد مدرک اخذ شده حقوق دریافت کنند.
اگر معضل مدرک گرایی در کشور رفع شود به تبع آن مشکلات بیشتر خانوادهها و فرزندانشان هم حل خواهد شد؛ چرا که افزایش پدیده مدرک گرایی در جامعه کاهش اشتغال را هم به همراه دارد؛ بنابراین در این زمینه باید نهادهای ناظر و مدیران مملکت نفوذ کنند تا بتوانند با راهکارهای جانانه و اساسی مدرک گرایی را به صورت کامل برچینند.
دانشجویان تنها به فکر مدرک گرایی هستند
علی عابدینی کارشناس آموزشی در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان، با اشاره به مدرک گرایی جوانان نسل آینده، اظهار کرد: دانشجوها به جایی رسیده اند که تنها به فکر رفتن به دانشگاه، گرفتن نمره در نتیجه کسب مدرک برای رسیدن به اشتغال هستند و باید جلوی این پدیده را گرفت.
او افزود: مدرک گرایی در جامعه ما روال غلطی است، فضایی که برای تحصیل در دانشگاهها ساختیم مناسب نیست. درصد کمی از دانشجویان به دنبال تحصیل هستند بیشتر آنها به دنبال مدرک هستند.
عابدینی با بیان اینکه باید جامعه این موضوع را درک کند، که تنها راه موفقیت شرکت در کنکور نیست، گفت: بر اساس آمار بیش از ۷۴۰ هزار نفر از این دانشجویان در دوره کاردانی، ۲ میلیون نفر در دوره کارشناسی، ۱۹۳ هزار نفر در دوره کارشناسی ارشد، ۱۱۵ هزار نفر در دوره دکتری تخصصی و ۲۹ هزار نفر در دوره دکتری عمومی در دانشگاهها و موسسههای آموزش عالی مشغول به تحصیل هستند که اگر نظام آموزشی کشور بر اساس وضع موجود ادامه مسیر دهد، این دانش آموختگان نه تنها در مسیر اشتغال آفرینی در حرکت نخواهند بود بلکه به واسطه نداشتن مهارت کافی به آمار بیکاران جامعه میافزایند.
ارائه مدارک غیر قانونی از برخی افراد
سعدالله نصیری قیداری، رئیس دانشگاه شهیدبهشتی در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان، درباره پدیده مدرک گرایی اظهار کرد: دریافت مدرک دانشگاهی و ادامه تحصیل برای ارزیابی استخدام افراد و اشتغال آنان امری لازم است.
او افزود: اشکال وقتی پیش میآید که مدرک دانشگاهی بی محتوا باشد و فرد عمر و پول خود را به پای آن گذاشته اما هیچ مطلب مهمی یاد نگرفته است.
نصیری قیداری تصریح کرد: بسیاری از دانشجویان در دوران تحصیل مهارت و دانش کافی را برای اشتغال به دست نیاورده اند؛ به همین دلیل بسیاری از آنها به دلیل نداشتن تخصص، بیکاریهای طولانی مدت را تجربه میکنند.
او با بیان اینکه برای مدتی تنور مدرک گرایی گرم شده بود، یادآوری کرد: برخی از افراد با دریافت عنوان مدرک ارشد یا دکتری برای رقابت سیاسی آن را لازم میدانستند؛ همین امر باعث شد تا برخی از مکانها به صورت غیر قانونی به افراد، مدرک دانشگاهی ارائه میدادند. البته این افراد شناسایی شدند و با آنان از طریق تدوین لایحهای با عنوان «قانون مقابله با تقلب» که در سال ۹۶ در مجلس تصویب شد، توانستیم در سال ۹۸ با ابلاغ آئین اجرایی از سوی دولت برای رسیدگی به این موضوع پیگیری قانونی داشته باشیم.
رئیس دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: کمیته اخلاق و پژوهشی دانشگاه در خصوص خطای اعضای هیئت علمی یا دانشجویان با آنان به شدت مقابله خواهد کرد اما عمده تقلبهای مدرک گرایی که از طریق مقاله فروشی یا پایان نامه فروشی در خیابانها انجام میشود، بسیار در فضای علمی کار زشتی است و اعتبار مدرک تحصیلی را کاهش خواهد داد.
او با بیان اینکه فضای علمی باید یک فضای معنوی، درست، سالم آموزشی و پژوهشی باشد، تاکید کرد: هر نوع سودجویی در فضای آموزشی خلاف است و دانشگاهها در صورت مشاهده تخلف با فرد خاطی، برخورد خواهند کرد.
نصیری قیداری اضافه کرد: ضرورت مهارت افزایی و توانمندی فنی افراد امری ضروری است. به نظر میرسد برای ایجاد تحول در مهارت باید بینش لازم وجود داشته باشد و دانش لازم کسب شود.
یکی دیگر از معضلات مدرک گرایی این است که مهارت به اندازه کافی به دانشجو آموزش داده نمیشود و از همین رو آنها بعد از اخذ مدرک نمیتوانند جذب کار شوند و به همین صورت جامعه با افزایش آمار مدرک و دانشجویانی مواجه خواهد شد که درک درستی از رشته خود ندارند و به علت اینکه مهارت کافی کسب نکرده اند به احتمال قوی نمیتوانند نظر صاحب شغل خود را جلب کنند یا در حیطه کاری موفق عمل کنند.
اگر می خواهیم نیروی انسانی قوی و کار محور تربیت کنیم، بایستی حتما به نحوه مهارت و توانایی آن ها توجه کنیم، در غیر اینصورت باید روز به روز با هدر رفت سرمایه های انسانی و بروز مشکلات گوناگون در جامعه مواجه شویم.
از همین رو انتظار میرود تا مسئولان دانشگاهی و مدیران مملکت نسبت به مسئله مهارت محوری در میان دانشجویان و کمرنگ کردن پدیده مدرک گرایی در جامعه توجه ویژهای داشته باشند تا شاهد افزایش اشتغال فارغ التحصیلان در کشور باشیم.
آخرالزمان و بلاهایی که مردم خواهند خرید
امیرحسین دولتشاهی
تهران- ایرنا- مسخ یا تبدیلشدن آدمی به موجودات دیگر گرچه شاید برای آدمیِ امروزی دور از ذهن باشد، اما یکی از بلاهای آخرالزمانیِ وعدهداده شده است که دامن گروهی از مردمِ بدکار آخرالزمان را خواهد گرفت.
آخرالزمان، آنگاه که جهان زیر آوار ستم و گناه و ناراستی دفن شده است و امیدِ نجات و گشایش از دلهای مردمان بهکلی رخت بربسته، موجهای بلا نیز از هر سو «آخر زمانیانِ» غرق در بحر معصیت را فراخواهد گرفت. این، وعیدی است که معصومان(ع) در روایتهای خویش دادهاند. حدیثهای مختلفی که به توصیف شرایط و زمانۀ آخرالزمان پرداختهاند، اغلب دربردارندۀ هشدارهایی مهم هستند؛ انذارهایی که از بلاهای گوناگون و سختیهای دردناک حکایت میکند.
چهارمین شماره از سلسله نوشتههای «از آخرالزمان» به معرفی بخشی از بلاهای آخرالزمانی اختصاص دارد؛ بلاهایی که پیشبینی آنها، سدهها قبل در روایتهای اهل بیت (ع) آمده است. این، سومین بخش از بررسی اخبار آخرالزمان در روایتهای اسلامی است.
وقتی همسایه سَرِ همسایهاش را خواهد فروخت
گسترش خشونت، بیرحمی و خونخواری از ویژگیهایی است که روایتهای اسلامی برای جوامع آخرالزمانی برشمردهاند. البته که بخشی از این خونریزیها به وقوع جنگهای کوچک و بزرگ در جایجای عالم بازمیگردد اما بخشی از آن نیز به سبب سخت و سنگ شدنِ دلهای شماری از مردمان آخرالزمانی است؛ دلهایی آلوده به انواع گناه و معصیت.
حضرت امیرالمؤمنین (ع) در ضمنِ روایتی که به توصیف زمانۀ در آستانۀ ظهور منجی (عج) اختصاص دارد، فرمودهاند که در آن زمان، مردمانی خواهند بود که چهرههایشان رخسارِ آدمی است، اما دلهایشان، قلبهای شیاطین است. آنان خونها خواهند ریخت؛ چونان گرگهای حریص و درندهاند که اگر پیرویشان کنی، برایت عیب میگیرند و اگر خود را از آنان مخفی نمایی، غیبتت میکنند… . [۱]
یکی از علایم حتمی که در حدیثهای معصومان(ع) برای ظهور حضرت منجی(عج) بیان شده است، خروجِ شخصی ستمگر معروف به «سُفیانی» است. به اینکه سفیانی کیست و چه میکند، انشاءالله در شمارههای بعدی پرداخته خواهد شد، اما از رویدادهای مهمّی که با قدرتگرفتن سفیانی روی میدهد، کشتار و خونریزیهای فراوان است. عمر بن ابان کلبی از امام جعفر صادق (ع) نقل کرده است که فرمودهاند: «گویا سفیانی یا دوست سفیانی را میبینم که در شهر شما که کوفه باشد، فرود آمده و منادی ندا میدهد: هرکس که سر یکی از شیعیان علی را بیاورد، هزار درهم پاداش دارد؛ پس همسایه، همسایه را میگیرد و میگوید این از همانها است [یعنی از شیعیان است]. پس گردن او را میزند و هزار درهم میگیرد».امام جعفر صادق (ع) نقل کرده است که فرمودهاند: «گویا سفیانی یا دوست سفیانی را میبینم که در شهر شما که کوفه باشد، فرود آمده و منادی ندا میدهد: هرکس که سر یکی از شیعیان علی را بیاورد، هزار درهم پاداش دارد؛ پس همسایه، همسایه را میگیرد و میگوید این از همانها است [یعنی از شیعیان است]. پس گردن او را میزند و هزار درهم میگیرد.».[۲]
مرگ سرخ و مرگ سفید
امیرالمؤمنین(ع) در حدیثی که جزو روایتهای معروف آخرالزمانی است، از وقوع گستردۀ دو نوع مرگ در آستانۀ ظهور حضرت منجی(عج) خبر دادهاند. مولای متقیان، علی(ع) فرمودهاند که «اندکی پیش از ظهور قائم (عج) مرگ سرخ و مرگ سفید اتفاق میافتد…؛ و اما مرگِ قرمز، همان کشتهشدن با شمشیر؛ و مرگ سفید، همان طاعون است». [۳]
جالب اینکه امام جعفر صادق(ع) نیز در روایتی از «مرگ سرخ» و «مرگ سفید» و میزان کشتههای فراوانِ این دو مرگ در روزگار پیش از ظهور آگاهی دادهاند. حضرت(ع) فرمودهاند که «پیش از قیام قائم، علیهالسلام، دو مرگ و میرِ عمومی رخ دهد؛ یکی مرگ سرخ و دیگر، مرگِ سپید، تا به غایتی که از هر هفت تَن، پنج تَن برود. مرگ سرخ، با شمشیر و مرگ سپید، با طاعون است». [۴]
دربارۀ شمارِ بیرون از حدّ تصورِ مردهها و کشتهها در آخرالزمان، روایت دیگری نیز در دست است. ابوبصیر و محمد بن مسلم نقل کردهاند که از امام جعفر صادق(ع) شنیدیم که فرمودند که ظهور حضرت منجی (عج) رخ نخواهد داد «تا آنکه دو ثلثِ [= دو سوم] مردم از بین بروند. گفته شد چون دو ثلث مردم از بین بروند، پس چه کسی باقی میماند؟ فرمود: آیا دوست نمیدارید که شما آن ثلث باقی باشید؟» [۵]
این را نیز باید یادآور شد که همچنانکه در متنِ روایتها نیز تصریح شده، «مرگ سرخ» مرگی است که در پی جنگها و آشوبها و خونریزیهای گسترده و عالمگیر رخ خواهد داد. اما «مرگ سفید» را هم میتوان بهطور خاص همان بیماری طاعون دانست؛ و هم اینطور برداشت کرد که لفظ «طاعون»، مَجاز است از بیماریهای همهگیرِ فراگیر. البته این نوع مجاز در میان عرب رایج است و امروزه نیز بسیاری از مردمان عربزبان وقتی میخواهند از ویروس کرونا یاد کنند، از آن با عنوان «وبا» نام میبرند.
زلزلههای آخرالزمانی
براساس آنچه در روایتهای اسلامی پیشبینی شده، یکی از بلاهای آخرالزمانی که در جهانِ پیش از ظهورِ منجی(عج) بر سر دنیا و اهلش نازل میشود و خَلقِ بسیاری را به کام مرگ میسپارد، وقوع زمینلرزههای فراوان و شدید است. امام محمد باقر(ع) در حدیثی به نقل از امیرالمؤمنین(ع)، خبر از وقوع زلزلهای با کشتههای فراوان در زمانِ پیش از ظهور دادهاند. طبق این روایت، امیر مؤمنان (ع) فرمودهاند که «هنگامی که دو نیزه در شام ردّ و بدل شد [که این میتواند نشانۀ وقوع جنگی پایدار بین دو گروهِ مخالف باشد]، از همدیگر بازنگردد [یعنی آن جنگ متوقف نمیشود،] مگر آنکه نشانهیی از نشانههای خداوند هویدا شود. عرض شد: یا امیرالمؤمنین، آن نشانه چیست؟ فرمود: زلزلهیی در شام روی دهد که بیش از صدهزار نفر براثر آن جان میسپارد؛ و خداوند آن زلزله را برای مؤمنان موجب رحمت و برای کافران عذاب قرار میدهد…».امیرمؤمنان(ع) فرمودهاند که «هنگامی که دو نیزه در شام ردّ و بدل شد [که این میتواند نشانۀ وقوع جنگی پایدار بین دو گروهِ مخالف باشد]، از همدیگر بازنگردد [یعنی آن جنگ متوقف نمیشود،] مگر آنکه نشانهای از نشانههای خداوند هویدا شود. عرض شد: یا امیرالمؤمنین، آن نشانه چیست؟ فرمود: زلزلهای در شام روی دهد که بیش از صدهزار نفر براثر آن جان میسپارد؛ و خداوند آن زلزله را برای مؤمنان موجب رحمت و برای کافران عذاب قرار میدهد…». [۶]
مرحوم شیخ طبرسی(ره) در کتاب «اِعلام الوَری باَعلام الهدی» روایتی را از امام جعفر صادق(ع) دربارۀ اوضاع جهان پیش از قیام حضرت منجی(عج) ثبت کرده است. در این روایت، حضرت(ع) برخی نشانههای کلی و پارهای از نشانههای منحصر به یک منطقۀ خاص را معرفی کردهاند که گویای اوضاع آشفتۀ مردمان در آن زمان است. امام(ع) فرمودهاند که «قبل از اینکه قائم قیام کند، مردم را بهوسیلۀ آتشی که در آسمان نمایان خواهد شد، از معاصی خواهند ترسانید؛ و نیز از علامت خروجِ قائم، سرخی آسمان و فرورفتنِ بغداد و فرورفتنِ بصره و خونهایی [است] که در آنجا ریخته خواهد شد».[۷]
پیغامبر اکرم (ص) نیز در پاسخ به این پرسش که زمانِ قیامِ حضرت «مهدی» (عج) چه وقت خواهد بود؟ از نشانههایی برای آستانۀ ظهور نامبردهاند که یکی از آنها وقوع زمینلرزههای گوناگون است. ایشان فرمودهاند که وقتی زلزلهها در سراسر زمین رخ دهد و قاضیان در قضاوتشان رشوه بگیرند و مردم گناهکار شوند و به فسق و معصیت بپردازند، آنگاه حضرت مهدی (عج) ظهور خواهد کرد. [۸] البته باید توجه داشت که رشوهگرفتنِ برخی از قاضیان یا فسق و فجورِ شماری از مردم، پدیدهای بوده که از همان دهههای نخستین حکومت اسلام، یعنی از حدود هزار و چهارصد سال قبل تاکنون، کمابیش در همۀ روزگاران وجود داشته است؛ اما وقتی پیغامبر اکرم(ص) از این موارد در قالبِ نشانۀ وقوع امری مهم همچون ظهور حضرت منجی (عج) یاد میکنند، گویای این است که این رشوهگیری قاضیان و نیز فسق و فجور مردم، از قالبِ مصداقهای فردی (در قیاس با کلِ یک جامعه) درخواهد آمد و عمومیت مییابد و مواردِ آن در کلِ جوامع بسیار خواهد بود.
وقتی آدمها تبدیل به موجوداتی دیگر میشوند
مسخشدنِ آدمها نیز یکی دیگر از انواع بلاهای آخرالزمانی است. معنی واژگانی «مسخ» عبارت است از تبدیلشدن صورتِ شخصی به صورتی زشتتر؛ یا اینکه از صورتی به صورتی دیگر درآمدن. همچنین تبدیل شدن از صورت آدمیزادی به شکل و ظاهری دیگر، همچون ریختِ حیوانات گوناگون را مسخ گویند. [۹]
خداوند متعال در قرآن کریم از مسخشدنِ برخی مردمانِ روزگاران پیشین سخن گفته است. در آیۀ ۶۵ سورۀ مبارک بقره، قادرِ مطلق به سرنوشت گروهی از یهود اشاره کرده که چون از فرمان خدا سرکشی کردند و در روز شنبه که میبایست کار و کسبِ خویش را تعطیل میکردند، از روی آز به صید ماهی پرداختند؛ پس خداوند نیز آنان را مسخ کرد و به شکل بوزینه درآورد. نمونۀ دیگر از اشاره به مسخ در مصحف شریف را در آیۀ ۶۰ سورۀ مبارک مائده میتوان دید؛ آنجا که حضرت باری تعالی از گروهی پرستشکنندگان طاغوت سخن گفته که آنان را به جزای ناراستیشان به بوزینه و خوک تبدیل کرده است. [۱۰]
مسخ اما تنها منحصر به اقوام و گروههای پیشینه نیست؛ چراکه طبق آنچه از روایتهای معصومان(ع) برمیآید، در آخرالزمان و پیش از ظهور حضرت مهدی (عج) نیز گروههایی از مردمان مسخ خواهند شد. خداوند در آیۀ ۵۳ سورۀ مبارک فصّلت فرموده است که «بهزودی نشانههای خود را در کرانهها و اطراف جهان و در نفوس خودشان به آنان نشان خواهیم داد تا برای آنان روشن شود که بیتردید او حق است…». [۱۱] شیخ کلینی (ره) در «الرّوضه مِن الکافی» آورده است که طیار دربارۀ این آیه از امام جعفر صادق (ع) نقل کرده است که منظور از نشانهها «عبارت است از به زمین فرورفتن و مسخشدن و پرتابشدن سنگ و غیره (از آسمان). [طیار] گوید: عرض کردم معنای «تا آشکار شود برای ایشان که او بر حق است»، چیست؟ فرمود: آن را واگذار که مقصود، ظهور حضرت قائم، علیهالسلام، است». [۱۲]
در «شرح نهجالبلاغۀ ابن میثم» نیز آمده است که امیرالمؤمنین(ع) پس از جنگ جمل، آنگاه که در بصره به ایراد خطبه پرداختند، ضمن اشاره به وضعیت بصره در روزگارانِ آینده، از این گفتهاند که پس از خروج دجّال [انشاءالله در نوشتههای آینده به او پرداخته خواهد شد] در آخرالزّمان و فتنۀ بزرگِ او و خونهایی که ریخته میشود، نشانههای دیگری بروز خواهد کرد. حضرت (ع) دراینباره فرمودهاند که «پس از آن، رَجف است یعنی زمینلرزه؛ و بعد از آن، قَذف است، یعنی پرتابکردنِ سنگ؛ و پس از این، خَسف است، یعنی فرورفتن در زمین؛ و سپس مسخ است، یعنی دگرگونشدنِ صورت انسانی؛ و بعد از این جوعِ اغبر است و این، گرسنگیِ سختی است که رنگ رخسار آدمی چون رنگ خاک تار میشود؛ و سپس مرگ سرخ است که این، همان غَرق است». [۱۳]
چه زمانی مردمان باید منتظر بلای مسخ باشند؟
پیغامبر اکرم (ص) در روایتی که خبر از روزگارانِ پس از ایشان میدهد، خصلتهایی را برشمردهاند و هشدار دادهاند که هرگاه این خویها در میان مسلمانان رواج یابد و در جامعۀ مسلمانان گسترش یابد، مردمان باید منتظر نزول بلا باشند و یکی از آن بلاها مسخ است. حضرت رحمه للعالمین (ص) این رذایل اخلاقی را اینگونه معرفی کردهاند و فرمودهاند که «وقتی غنیمت جنگی را دولتِ شخصی خود کردند [یعنی سردمداران غنایم را که جزو بیتالمال است، جزو اموال شخصی خود درآوردند]؛ امانت را غنیمت شمرده، [آن را] تصرّف کردند؛ صدقهدادن را برای خود ضرر حساب کردند [منظور میتواند این باشد، که مردم صدقهدادن را بهنوعی جبران ضررهای زندگی خویش درنظر بگیرند، نه برای رضای خدا]؛ به رفیقان نیکی و پدران را اذیت کردند؛ صداها را در مسجد در غیر از اذان بلند کردند؛ از ترسِ شرّ اشخاص آنها را گرامی و محترم داشتند؛ افراد رذل و پست در میان مردم رئیس و زعیم باشند؛ لباس حریر و ابریشم پوشیدند؛ زنهای خواننده در مجالس عمومی و خصوصی آوردند؛ شرب خمر کردند؛ و عمل منافی عفّت در میان آنها شایع شد، پس در این حال [این بلاها را] انتظار داشته باشند: باد سرخ؛ یا زمینشکافتهشدن و آنها را فروبردن؛ یا مسخ و از صورت آدمی خارجشدن؛ یا دشمن بر آنها غلبهکردن و از هیچ جانب یارینشدن». [۱۴]
محمد بن ابراهیم نعمانی در کتاب «غیبت» آورده است که ابی بصیر از امام جعفر صادق (ع) دربارۀ آیۀ شانزدهم سورۀ مبارک فصّلت که از «عذابی که در دنیا خواری آورد» سخن گفته، میپرسد و از امام میخواهد که منظور از خواریِ در دنیا را برای او توضیح دهند. امام جعفر صادق (ع) در اشاره به وقوع مسخ در آخرالزمان، فرمودهاند که «ای ابابصیر، کدام خواری بیشتر از این است که مرد در خانه و اتاق خود و در کنار برادران و در میان اهل و عیال خود نشسته باشد که ناگهان اهل و عیالش گریبانها چاک زنند و فریاد برآرند؛ و مردم بگویند چه شده است؟ گفته شود که فلان شخص در همین ساعت مسخ شد.امام (ع) در پاسخِ او میفرمایند که «ای ابابصیر، کدام خواری بیشتر از این است که مرد در خانه و اتاق خود و در کنار برادران و در میان اهل و عیال خود نشسته باشد که ناگهان اهل و عیالش گریبانها چاک زنند و فریاد برآرند؛ و مردم بگویند چه شده است؟ گفته شود که فلان شخص در همین ساعت مسخ شد. [ابابصیر گوید:] عرض کردم پیش از قیام قائم، علیهالسلام، است یا پس از قیام؟ فرمود: نه، بلکه پیش از قیام». [۱۵]
همانطور که ملاحظه شد، براساس آنچه از این روایتها برمیآید، مسخشدنِ آدمیان گرچه شاید برای آدمیِ امروزی دور از ذهن باشد، اما یکی از بلاهای آخرالزمانیِ وعدهداده شده است که دامن گروهی از مردمِ بدکار را خواهد گرفت.
پایان شبِ سیه…
آنچه در سطرهای پیشین ازنظر گذشت، بخشی از بلاهای آخرالزمانی است که جوامع گناهآلودِ جهانِ در آستانۀ ظهور را در بر خواهد گرفت. البته که درک و دریافتِ این همه سختی و مصیبت و اندوه، بسیار عذابآور و هولناک است، اما روزنۀ امید بههیچ روی بسته نیست؛ چراکه پایانِ شب سیهِ دنیای غرق در ظلم و ستم و فسق و فجور، سپیدیِ ظهورِ نجاتبخش آن منجی موعود (عج) است که درست در اوج ناامیدیها رخ عیان خواهد کرد و جهان را از چنگ لشکر شیطان رهایی خواهد بخشید. این، البته آرزو یا تحلیل نیست؛ وعدهای است که حضرات آل الله (ع) دادهاند.
بهمَثَل امام محمد باقر (ع) دربارۀ شرایط مردمانِ در آستانۀ ظهور فرمودهاند که «حضرت قائم قیام نمیکند مگر هنگامیکه مردم را ترسی سخت فراگرفته باشد و زمینلرزهها و گرفتاری و بلا دامنگیر مردم شود و پیش از اینها بیماری طاعون فرارسد و شمشیری بُرّان در میان عرب باشد و اختلاف سختی به میان مردم افتد، آنچنانکه دینشان پاشیده گردد و حالشان دگرگون شود تا آنجا که هر صبح و شام آرزوی مرگ کنند، ازبس مردم آزار بینند و به جان یکدیگر میافتند. خروج آن حضرت هنگامی است که مردم از اینکه فرجی ببینند مأیوس و ناامید شوند. ای خوشا به حال آنکه آن روزگار را درک کند و از یاران آن حضرت باشد و وای و تمام وای بر کسی که با او ستیزد و با او و با دستورش مخالفت ورزد و از دشمنانش شود». [۱۶]
ادامه دارد…
ارجاعها:
۱. رک: «مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل»؛ شیخ حسین نوری؛ بیروت: مؤسسه آل البیت، علیهم السلام لاحیاء التراث؛ ۱۴۰۸ ق.؛ ج ۱۱، ص ۳۷۸.
۲. «غیبت»؛ شیخ طوسی؛ ترجمۀ مجتبی عزیزی؛ قم: مسجد مقدّس جمکران؛ ۱۳۸۷؛ ص ۷۶۳.
۳. همان. «غیبت»؛ ص ۷۴۹ و ۷۵۰.
۴. «کمال الدّین و تمام النّعمه»؛ شیخ صدوق محمد بن علی (ابن بابویه)؛ ترجمۀ منصور پهلوان؛ قم: دارالحدیث؛ ۱۳۸۲؛ ج ۲، ص ۵۶۳ و ۵۶۴.
۵. همان. ص ۵۶۴.
۶. «غیبت» محمد بن ابراهیم نعمانی؛ ترجمۀ سید احمد فهری زنجانی؛ تهران: دارالکتب اسلامیّه؛ ۱۳۶۲؛ ص ۳۵۹.
۷. «اِعلام الوَری باَعلام الهدی» (زندگانی چهارده معصوم، علیهمالسلام؛ شیخ طبرسی، فضل بن حسن؛ ترجمۀ عزیزالله عطاردی؛ تهران: اسلامیّه؛ ۱۳۹۰ ق.؛ ص ۵۸۶.
۸. رک: «شرح الاخبار فی فضائل الائمه الاطهار»؛ ابوحنیفه نعمان بن محمد تمیمی مغربی؛ به همت محمد حسینی جلالی؛ قم: مؤسسه النشر الاسلامی؛ ۱۴۰۹ ق.؛ ج ۳، ص ۳۶۳.
۹. رک: لغتنامۀ دهخدا. «مسخ».
۱۰. برای آگاهی بیشتر دربارۀ مضمون این دو آیه، رک: «تفسیر مجمع البیان»؛ شیخ طبرسی، فضل بن حسن؛ ترجمۀ حسن نوری همدانی / احمد بهشتی؛ تهران: فراهانی؛ ۱۳۵۰؛ ج ۱، ص ۲۰۳ / ج ۷، ص ۹۸.
۱۱. ترجمه از استاد شیخ حسین انصاریان.
۱۲. «الرّوضه مِنَ الکافی»؛ شیخ کلینی، محمد بن یعقوب؛ ترجمۀ هاشم رسولی محلّاتی؛ تهران: علمیّۀ اسلامیه؛ ۱۳۶۴؛ ج ۱، ص ۲۴۴.
۱۳. «شرح نهجالبلاغه ابن میثم»؛ امیرالمؤمنین (ع)؛ شرحِ ابن میثم، کمالالدین میثم بن علی؛ ترجمۀ سید محمدصادق عارف؛ مشهد: بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی (ع)؛ ۱۳۷۰؛ ج ۳، ص ۲۷.
۱۴. «ارشاد القلوب»؛ ابیمحمد حسن دیلمی؛ ترجمۀ سید عباس طباطبایی؛ قم: اسلامی (جامعۀ مدرسین حوزۀ علمیۀ قم)؛ ۱۳۷۶؛ ص ۲۸۴.
۱۵. «غیبت» محمد بن ابراهیم نعمانی؛ ترجمۀ سید احمد فهری زنجانی؛ تهران: دارالکتب اسلامیّه؛ ۱۳۶۲؛ ص ۳۱۵ و ۳۱۶.
۱۶. همان. ص ۲۹۸.
دولتها با واکسنگریزان چه میکنند؟
افشین شاعری – حسین عباسینسب
تهران- ایرنا- روند واکسیناسیون با تامین واکسن در کشور، گسترش یافته و حدود ۵۶ میلیون نفر از جمعیت ۸۳ میلیونی ایران واکسن زدهاند اما حدود ۱۲ میلیون نفر واکسن نزدهاند که میتوانند موج همهگیری را به کشور بازگردانند. حال این سوال مطرح است که دولت برای برخورد با واکسنگریزان چه تصمیماتی باید بگیرد؟
واکسیناسیون کرونا تنها ابزاری است که اکنون جهان برای پیشگیری و مهار کرونا در اختیار دارد. گسترش واکسیناسیون در بسیاری از کشورها توانسته است میزان مرگ و میر کرونا را در این کشورها کاهش دهد، تاکنون بیش از هفت میلیارد دُز واکسن کرونا در جهان تزریق شده اما هنوز درصد بالایی از افراد واکسن نزدهاند و تعداد قابل توجهی از این افراد با وجود دسترسی به واکسن به علت ترس یا مخالفت با واکسن، از واکسیناسیون امتناع میکنند. مقاومت گروهها و افراد مخالف واکسن و میزان ناکافی واکسیناسیون حتی در کشورهای پیشرو در واکسیناسیون موجب بازگشت روند افزایشی همهگیری و افزایش موارد ابتلا و مرگ شده است.به همین علت کشورها برای ترغیب افراد جامعه به واکسن زدن و رسیدن به میزان اطمینان بخش ۸۵ تا ۹۵درصدی جمعیت واکسن زده، سیاستهای تنبیهی مانند ممنوعیت ورود به محل شغل، مرخصی اجباری بدون حقوق، جریمه مالی یا اخراج از محل کار یا سیاستهای تشویقی مانند دادن جایزه نقدی، بلیتهای سرگرمی یا بن خرید مواد غذایی را به کار میگیرند. میزان اثربخشی و امکان اجرای این سیاستها با توجه به شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشورها متفاوت است اما به نظر میرسد استفاده همزمان از هر دو سیاست تنبیهی و تشویقی با توجه به امکانات هر کشور تا حد زیادی میتواند موثر باشد.مقاومت گروهها و افراد مخالف واکسن حتی در کشورهای پیشرو در واکسیناسیون موجب بازگشت روند افزایشی همهگیری و افزایش موارد ابتلا و مرگ شده است.
بر اساس نظریه «اورت راجرز»، نظریهپرداز ارتباطات، هر نظریه و نوآوری جدیدی که در یک جامعه مطرح میشود، موافقان و مخالفان خاص خود را دارد. در بدو مطرح شدن نظریه یا پدیده جدید ۲.۵درصد جامعه به عنوان گروههای نوآور آن را مطرح میکنند، بعد از آن ۱۳.۵ درصد پذیرندگان اولیه به آن رو میآورند و بعد از آن ۳۴درصد به عنوان اکثریت اولیه نظریه و پدیده جدید را میپذیرند. به این ترتیب حدود ۵۰درصد جامعه نظریه یا تحول جدید را میپذیرند. حدود ۳۴درصد نیز به عنوان اکثریت ثانویه به مرور و با آشنایی بیشتر و به تبعیت از اکثریت اولیه و رهبران فکری با آن همراه میشوند و در نهایت حدود ۱۶درصد جامعه به عنوان دیرپذیرندگان و مخالفان سرسخت باقی میمانند که همراه کردن آنها نیازمند اقدامات ترغیبی اعم از تشویق یا تنبیه است.
موضوع واکسیناسیون نیز از همین نمودار تبعیت میکند. در کشورهایی مانند ایران که دسترسی به واکسن فراهم شده است، بعد از تزریق واکسن به گروههای داوطلب میزانی از جمعیت که به علل مختلف از جمله ترس از عوارض واکسن یا مخالفت با واکسیناسیون از تزریق واکسن امتناع می کنند اما برای موفقیت واکسیناسیون باید حداقل ۹۰ درصد افراد یک جامعه واکسن بزنند تا چرخه انتقال قطع شود و امکان مدیریت همهگیری فراهم شود. بنابراین دولتها باید اقداماتی را برای ترغیب اکثریت ۹۰درصدی به تزریق واکسن انجام دهند.
مخالفت با واکسیناسیون، از دیروز تا امروز
مساله موافقان و مخالفان با تزریق واکسن ریشهدار است. ماجرا از زمان کشف واکسن آبله در سال ۱۷۹۶ و بعدها در اوایل قرن نوزدهم با اجباری شدن واکسیناسیون در بسیاری از کشورهای اروپایی شروع شد. زمانی که نهضت و گروههای ضد واکسن هم شکل گرفتند و به بهانههای مختلف از جمله تضاد واکسیناسیون اجباری با آزادی فردی و بعدها در کشورهای توسعهیافته با طرح مباحثی مانند تلاش کشورهای سلطهگر برای عقیم سازی، کاهش رشد جمعیت، انتقال ایدز یا توطئه علیه مردم کشورهای جهان سوم با واکسیناسیون مخالفت میکردند.
اکنون نیز در دوران پاندمی کرونا با گذشت بیش از ۲۵۰ سال از کشف واکسن و ثابت شدن نقش آن در ریشهکنی و حذف بسیاری از بیماریهای واگیر مانند آبله، دیفتری، فلج اطفال، سل نوزادی و کنترل و کاهش بیماریهایی مانند سرخک و سرخجه، هنوز گروههای ضد واکسن و تبلیغات واکسن هراسی در اقصی نقاط دنیا دیده میشود. گروههایی که اندیشههای آنان با گسترش واکسیناسیون و اثبات ایمنی و اثربخشی آن در پیشگیری از ابتلا به بیماری مرگآور کووید۱۹ رفته رفته رنگ میبازد.نکته بسیار مهم و مشترک در اکثر کشورها این است که واکسن زدن بدون تداوم رعایت شیوهنامههای بهداشتی مانند ماسک زدن، رعایت فاصله اجتماعی و کاهش تردد در اماکن شلوغ، تا زمان از بین رفتن پاندمی موجب بازگشت مجدد بیماری می شود.
واقعیت این است که گروههای ضد واکسن نه تنها در ایران بلکه در اکثر کشورهای دنیا و از جمله کشورهای اروپایی و آمریکایی نیز فعال هستند و اتفاقا از این نظر، ایران وضعیت بهتری دارد. تجربه موفق واکسیناسیون در ایران، اکثریت مردم را اقناع کرده که برای واکسن زدن تردید نداشته باشند. به طوری که هم اکنون حدود ۸۰درصد جمعیت بزرگسال کشور حداقل یک دز واکسن کرونا را دریافت کردهاند و با روند سریع واکسیناسیون که از حدود شهریور ۱۴۰۰ با استقرار دولت سیزدهم سرعت گرفت، انتظار میرود در صورت ترغیب بخشی از جمعیت مردد تا اواخر آذر ۱۴۰۰ به ایمنی جمعی نسبی با واکسن برسیم.
تجربه مشترک اکثر کشورها نشان میدهد که واکسن کرونا تا حد زیادی جلوی مرگ و میر ناشی از بیماری کووید۱۹ را میگیرد و از میزان ابتلا به نوع شدید این بیماری و بستری در بیمارستان تا حد زیادی کم میکند. در هیچ کشوری ادعا نشده که ایمنیزایی واکسن ۱۰۰درصد است و در بهترین حالت میزان ایمنیزایی واکسنها حدود ۸۵ تا ۹۴ درصد عنوان شده است.تجربه موفق واکسیناسیون در ایران، اکثریت مردم را اقناع کرده که برای واکسن زدن تردید نداشته باشند. به طوری که هم اکنون حدود ۸۰ درصد جمعیت بزرگسال کشور حداقل یک دز واکسن کرونا را دریافت کردهاند. اما تا رسیدن به ایمنی جمعی ۹۰ درصدی هنوز فاصله داریم.
نکته بسیار مهم و مشترک در اکثر کشورها این است که واکسنزدن بدون تداوم رعایت شیوهنامههای بهداشتی مانند ماسک زدن، رعایت فاصله اجتماعی و کاهش تردد در اماکن شلوغ، تا زمان از بین رفتن پاندمی موجب بازگشت مجدد بیماری شده است و تا زمان قطع زنجیره انتقال پاندمی در دنیا رعایت اصول بهداشت کرونا باید ادامه پیدا کند و خوشبینی اولیه و سیاست عادیانگاری بعد از کاهش نسبی آمار ابتلا و مرگ کرونا اشتباه بوده است.
سیاستهای تشویقی و تنبیهی دولتها برای واکسن گریزان
سیاست دولتها برای ترغیب مردم کشورشان به تزریق واکسن کرونا به دو دسته سیاستهای تنبیهی و تشویقی تقسیم میشود. بسیاری از کشورها سیاستهای تنبیهی مختلفی را مانند ممنوعیت حضور افراد واکسننزده به محل کار، مرخصیهای اجباری بدون حقوق، جریمههای نقدی و اخراج آنان به کار گرفتهاند. اما سیاست انتخاب بین شغل و واکسن به خصوص برای مخالفان سرسخت واکسن در بسیاری از کشورها از جمله در آمریکا و اروپا تنش، تظاهرات و مشکلاتی ایجاد کرده است. با این حال در کشورهایی که حکومتهای اقتدارگرا دارند، تا حد زیادی این سیاستها موثر بوده و باعث گسترش واکسیناسیون شده است.
مشهورترین اقدام تشویقی برای ترغیب افراد به واکسن زدن، پرداخت جایزه ۱۰۰ دلاری بایدن در آمریکاست، جایی که تاکنون حدود ۵۷درصد جمعیت هر دو دز واکسن کرونا را تزریق کردهاند. پرداخت جایزه نقدی، بلیت خدمات سرگرمی، حمل و نقل و غذای رایگان از جمله دیگر سیاستهای تشویقی است که در کشورهای مختلف از جمله در آسیا، اروپا و آمریکا برای ترغیب مردم به واکسنزدن استفاده میشود. سیاستهایی که مثبت بوده اما میزان تاثیرشان محدود بوده است. اما تحقیقات نشریه ساینس نشان میدهد، میزان اثربخشی سیاستهای تشویقی محدود و حدود ۴.۲درصد است و حتی میتواند بر تردید مخالفان و افراد مردد با این تعبیر که «حتما واکسن زدن مشکلی دارد که دولت حاضر است، پول بدهد»، بیفزاید.
تجربه جهانی نشان میدهد اتخاذ تصمیم و سیاست حکومتها برای ترغیب مردم به واکسن زدن باید متناسب با فرهنگ، شرایط اجتماعی، اقتصادی، سطح سواد و آگاهی، وضعیت شغلی و سنی افراد صورت بگیرد.
ایران چه تصمیمی باید بگیرد؟
در کشور ما ایران با توجه به فرهنگ جامعه، اکثریت مردم از تزریق واکسن استقبال کردهاند اما هنوز حدود ۱۲ میلیون نفر از افراد بالای ۱۲ سال برای تزریق واکسن مراجعه نکردهاند. استفاده از سیاستهای تشویقی و اعطای جایزه در ایران میتواند تا حد زیادی موثر باشد اما ممکن است با توجه به مشکلات اقتصادی و از جمله تحریمها، دست دولت برای پرداخت جایزههای بزرگ برای واکسن زدن باز نباشد.
در عین حال جوایز مشوق واکسن میتواند همیشه نقدی و مالی نباشد، اعطای مرخصی با حقوق به کارمندان و برخی مشوقهای غذایی مانند برنج یا اقلام غذایی به خصوص برای افراد کم درآمد و افرادی که شغل رسمی یا درآمدثابت ندارند، در صورتی که تامین آن در کشور میسر باشد میتواند در این زمینه مد نظر قرار گیرد.به نظر میرسد یکی از سیاستهای کارآمد و موثر در ایران با توجه به وضعیت جامعه و اقتصاد دولتی سیاستهای تنبیهی است. اما اعمال سیاستهای تشویقی به خصوص برای طبقات فقیر و کارمندان حتما در افزایش میزان واکسیناسیون موثر است.
با این حال به نظر میرسد یکی از سیاستهای کارآمد و موثر در ایران با توجه به وضعیت جامعه و اقتصاد دولتی سیاستهای تنبیهی است، ممنوعیت ورود به اماکن عمومی، ممنوعیت تردد و مسافرت، ممنوعیت خرید از فروشگاهها، ممنوعیت حضور در ادارات و مشاغل، بستن حسابهای بانکی و ممنوعیت ورود به مدارس، دانشگاهها و کلاسهای آموزشی از جمله اقداماتی است که میتواند در گسترش واکسیناسیون و رسیدن به ایمنی جمعی بالای ۹۰ درصدی با واکسن در ایران موثر باشد. در ارتباط با تصمیمهای تنبیهی کارمندان دولت که واکسن نزدهاند، «علاء الدین رفیع زاده» معاون سازمان اداری و استخدامی کشور روز چهارشنبه ۲۶ آبان، اظهار داشت: با کارمندانی که واکسن کرونا تزریق نکنند در پنج مرحله، شامل تذکر کتبی، درج در پرونده، کسر از حقوق به مدت یک و سه ماه و انفصال از خدمت برخورد میشود. با این حال اعمال سیاستهای تشویقی به خصوص برای طبقات فقیر و کارمندان حتما در افزایش میزان واکسیناسیون موثر است. افزایش فقر، بیکاری و تورم در سالهای اخیر و به خصوص پس از شیوع کرونا، گروه های بیشتری را دچار مشکلات اقتصادی کرده است بنابراین حتما سیاستهای تشویق مالی از جمله اعطای مواد غذایی یا بن خرید کالا میتواند جمع زیادی از افراد کم درآمد را به جمع واکسن زدهها سرازیر کند و سرعت رسیدن به ایمنی جمعی ۹۰درصدی را به مراتب بالاتر ببرد.
مساله بسیار مهم این است که باید واکسیناسیون بالای ۹۰ درصدی جامعه در زمانی کوتاه و سریع انجام شود تا فرصت جهش ویروس و بازگشت روند تصاعدی بیماری به وجود نیاید زیرا کشورهایی که نتوانستند اکثریت ۹۰درصدی جمعیت خود را به تزریق واکسن قانع کنند و برای بازگشایی و عادی سازی زندگی عجله کردند دوباره با روند صعودی ابتلا و مرگ و میر مواجه شدند. بنابراین لازم است در ایران از این تجربه درس گرفته شود و با افزایش نسبی واکسیناسیون تا قبل از واکسینه شدن بالای ۹۰ درصد جامعه نسبت به بازگشایی همه اماکن و عادی سازی جامعه عجله نشود و تا آن زمان رعایت اصول فاصلهگذاری اجتماعی، اجباری بودن استفاده از ماسک و دورکاریها تا رسیدن به ایمنی جمعی مطمئن ادامه داشته باشد.
کشف راز عمر طولانی لاکپشت “گالاپاگوس”
لاکپشتهای بزرگ “گالاپاگوس” از پرعمرترین موجودات زمین هستند. اکنون در مطالعهای جدید ژنوم این گونه مورد بررسی قرار گرفته است و مشخص شده این حیوان ژنهای تکراری زیادی دارد که میتوانند از آن در برابر بیماریهای مرتبط با سن مثل سرطان محافظت کنند.
به گزارش ایسنا و به نقل از نیواطلس، لاکپشتهای گالاپاگوس از گذشتههای دور نقش مهمی در علم زیستشناسی داشتهاند. این گونه از زمانی که چارلز داروین متوجه شد لاکپشتهای جزایر مختلف ویژگیهای فیزیکی گوناگونی دارند در زیستشناسی نقش داشتند و بر نظریه تکامل اثر گذاشتند. این لاکپشتها به طور معمول بیش از یک قرن عمر میکنند و برخی از گونههای آنها به حدود ۱۷۵ سالگی میرسند اما این که چگونه آنها این کار را انجام میدهند مشخص نیست.
در بیشتر حیوانات، سرطان بهایی است که باید برای طول عمر زیاد پرداخت. حیوانات بزرگتر بیشترین آمار ابتلا به سرطان را دارند و این موضوع دلیل سادهای دارد آنها سلولهای بیشتری دارند که میتوانند سرطانی شوند.
محققان برای کشف راز این لاکپشتها به بررسی و آزمایش ژنوم آن پرداختند.
محققان دریافتند که گالاپاگوسها در مقایسه با سایر گونههای لاکپشت تعداد زیادی نسخه رونویسی شده از چندین ژن دارند به خصوص ژنهایی که با طول عمر بیشتر و سرکوب تومورهای سرطانی در ارتباط هستند. این ژنها سلولهای آسیبدیده را پیش از آنکه سرطانی شوند، نابود میکنند. این فرآیند با افزایش سن ارگانیسمها کاهش مییابد یا دستکم در حیواناتی غیر از گالاپاگوس کاهش مییابد.
“وینسنت لینچ”(Vincent Lynch)، محقق ارشد این تحقیقات میگوید: در آزمایشگاه ما قادریم سلولها را به روشهایی که با افزایش سن مرتبط است تحت فشار قرار دهیم و نحوه مقاومت آنها در برابر این فشار را مشاهده کنیم. ما دریافتیم که سلولهای لاکپشت گالاپاگوس در کنترل این فشار و از بین بردن سلولهای آسیبدیده پیش از تبدیل شدن آنها به سرطان عملکرد بسیار خوبی دارند.
بهبود درک ما از مکانیسمهای زیستی سرطان و افزایش سن برای توسعه علم بسیار حائز اهمیت است اما این پتانسیل نیز وجود دارد که کشف اسرار ژنوم این گونه، روزی به پیشرفت در حوزه سلامت انسانها کمک کند.
لینچ افزود: اگر بتوانید راهی که طبیعت برای انجام کاری مانند ایجاد مقاومت در برابر سرطان در گونهای خاص انجام میدهد را تشخیص دهید آنگاه شاید بتوان آن را برای سلامت انسانها مورد استفاده قرار داد. ما قصد نداریم از ژن گالاپاگوس برای درمان انسانها استفاده کنیم اما شاید بتوانیم دارویی برای تقلید عملکردهای مهم آن ایجاد کنیم.