سویههای جدید ویروس کرونا از جمله دلتا، به گفته پزشکان همه گروههای جمعیتی از جمله کودکان و نوجوانان را نیز درگیر میکنند، اما چگونه باید از آنها در برابر این سویه ها محافظت کرد؟
به گزارش ایرنا، کرونا دلتا که از خرداد سال جاری در کشور شیوع یافت، بر اساس اعلام سازمان بهداشت جهانی، نخستین بار در هند شناسایی شد.
این جهش که به گفته برخی متخصصین علوم پزشکی با افزایش قدرت عفونیزایی، درصدد بقا و سازگاری با سیستم بدن انسان است، برخلاف سویه چینی، انگلیسی و آفریقایی، میتواند همه گروههای جمعیتی از جمله کودکان را درگیر و در برابر برخی واکسنها نیز مقاومت کند.
این سویه به طور معمول با گیجی و خواب آلودگی، فشار و درد در قفسه سینه، اسهال و استفراغ، دردهای شکمی، تنگی نفس و کاهش سطح هوشیاری همراه شده و در کودکان و نوجوانان باعث تب شدید و سرفههای پی در پی میشود.
دکتری ویروسشناسی پزشکی و عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس درباره این سویه به خبرنگار ایرنا گفت: ویروس کرونا با گذشت زمان و تکثر در جوامع انسانی دچار موتاسیون (جهش) و تغییر میشود. این تغییرات در قسمت اتصال ویروس به سلول میزبان بیشتر است، زیرا ویروس کرونا در صدد سازگار شدن با بدن انسان است.
مهرداد روانشاد افزود: در واقع ویروس کرونا با تغییر ساختار به دنبال تشدید قدرت عفونیزایی بوده و به دنبال این هدف در کشورها با اقوام و ملل متعدد تغییر شکل میدهد.
وی توضیح داد: سویه جدید دلتا هم با افزایش قدرت بیماریزایی همه گروههای جمعیتی از جمله کودکان و نوجوانان را درگیر میکند. پیش از این جهش، کودکان به عنوان ناقل بیعلامت، صرفا بیماری را منتقل میکردند، اما ویروس کرونا دلتا علاوه بر بزرگسالان، کودکان و نوجوانان را نیز همراه با علائم بالینی بیماری درگیر خواهد کرد.
قدرت انتقال کرونا دلتا ۱۲ برابر بیشتر از کرونای چینی است
مسعود مردانی عضو ستاد ملی مقابله با کرونا نیز در خصوص سویه جدید دلتا و ابتلای کودکان و نوجوانان عنوان کرد: ویروس کرونا دلتا برخلاف سویه چینی وانگلیسی، علاوه بر بزرگسالان، کودکان و نوجوانان را نیز درگیر میکند و علائم آن نیز عمدتا در این گروه جمعیتی شدیدتر است.
وی توضیح داد: علائم این ویروس تقریبا مشابه علائم متعارف کرونا نظیر آبریزش بینی، تب، گلودرد و سردرد است که در این سویه با شدت بیشتری بروز میکند.
مردانی ادامه داد: قدرت انتقال و سرایت این ویروس نیز ۱۲ برابر بیشتر از سویه چینی بوده و بنابراین به سرعت انتقال مییابد.
عضو ستاد ملی مقابله با کرونا در خصوص بهبودیافتگان کرونا نیز یادآور شد: بهبودیافتگان کووید۱۹ به دلیل وجود آنتیبادی در بدن، در مقابل این ویروس نیز ایمن و در صورت ابتلا نیز موارد خفیف بیماری را تجربه خواهند کرد.
اما چگونه باید از کودکان ونوجوانان در برابر کرونا دلتا محافظت کرد؟
در حال حاضر با گذشت بیش از ۱۸ ماه از شیوع این بیماری، هیچ واکسن تایید شدهای برای کودکان و نوجوانان در زمینه کووید۱۹ ساخته نشده و رعایت پروتکلهای بهداشتی به عنوان راهکار اصلی پیشگیری از ابتلا به این بیماری برای تمامی گروههای سنی مطرح میشود، اما به اعتقاد کارشناسان اجتماعی و روانشناختی رعایت این ضوابط بهداشتی توسط کودکان مستلزم آموزشهای عملی است.
عضو انجمن علمی روانپزشکان ایران در این باره به خبرنگار اجتماعی ایرنا گفت: رعایت پروتکلهای بهداشتی مقابله با کرونا برای کودکان و نوجوانان مستلزم تعیین پاداش برای رفتار صحیح، تنبیه رفتار غلط و همچنین آموزشهای عملی است.
فربد فدایی افزود: در حال حاضر کرونا باید به عنوان یکی از مخاطرات زندگی روزمره انسان به کودکان و نوجوانان به آموزش داده شود؛ به عنوان مثال برای عبور از خیابان کودکان برخی از ضوابط همچون توجه به چراغ زرد و قرمز را آموزش میبینند، رعایت اصول بهداشتی مقابله با کرونا نیز باید همانند این اصول آموزش داده شود.
وی تصریح کرد: گاه یک کودک بازیگوش بدون رعایت اصول ایمنی از خیابان گذر میکند. این امر حاکی از عدم آموزش مخاطرات این مساله توسط خانواده از طریق تشویق و ارائه پاداش برای رفتار صحیح و همچنین تنبیه و توبیخ رفتار غلط است.
عضو انجمن علمی روانپزشکان ایران ادامه داد: رعایت شیوهنامههای بهداشتی نظیر استفاده از ماسک و حفظ فاصله اجتماعی نیز باید توسط پدر ومادر به صورت عملی نشان داده شود.
مقابله با کرونا توسط والدین و الگوبرداری فرزندان
وی تاکید کرد: درواقع اصول بهداشتی مقابله با کرونا باید توسط والدین رعایت شود، زیرا کودکان ونوجوانان از رفتار بیش از گفتار الگوبرداری میکنند. همچنین رعایت این ضوابط باید از طریق اعطای پاداش مادی و معنوی نظیر تشویق لفظی، ثبت در دفتر، اهداء هدیه و جایزه تقویت شود.
این متخصص اعصاب و روان با تاکید بر عدم انجام تنبیه بدنی ادامه داد: عدم رعایت این ضوابط نیز میتواند با اخراج از جمع خانواده و تحمل تنهایی همراه باشد.
کلاب همدم یابی، ترویج ازدواج یا انحراف از معیار
شبکه اجتماعی کلاب هاوس این روزها پر شده از اتاقهایی که همدم یابی نام دارد تا دختران و پسران فارغ از درست یا غلط بودن این روش از سراسر جهان با یکدیگر آشنا شده و بعدها بتوانند با یکدیگر ازدواج کنند.
به گزارش ایرنا، پیدا کردن یک همدم برای نسل امروز کار سختی نیست، به لطف گسترش فضای مجازی و توسعه شبکههای اجتماعی این امکان به سهولت انجام میشود، اگر تا دیروز ارتباط مرد و زن در فضای مجازی تنها به پیامهای متنی و در نهایت ارتباط تصویری معطوف میشد، اکنون به وسیله شبکه اجتماعی کلاب هاوس امکان ارتباط صوتی نیز فراهم شده تا افراد به راحتی بتوانند با زبان صوتی در یک مکان مجازی، همسری برای خود انتخاب کنند.
کافی است شبکه اجتماعی کلاب هاوس را نصب کنید و وارد یکی از اتاقهای همدم یابی شوید، بعد از اینکه نشان دست را بالا میگیرید، مدریتور (مدیر اتاق) به شما اجازه صحبت کردن میدهد و اگر پسر باشید باید از خودتان مشخصات ارایه کنید و سپس بگویید که تمایل دارید با کدام دختر در گروه آشنا شوید؛ اگر دختر مورد نظر شما پاسخ مثبت داد میتوانید به او پیام داده و برای آشنایی بیشتر وارد ارتباط دوطرفه شوید.
اگرچه ترویج ازدواج آسان و ایجاد شرایط لازم برای تشکیل خانواده به عنوان یکی از اولویتها و سیاست راهبردی در کشور ما محسوب میشود و از قوه مجریه و مقننه گرفته تا تمامی دستگاهها را نیز درگیر خود کرده اما لازم است تا بررسیهای کارشناسی و آسیب شناسی اجتماعی از نحوه ارتباط گیری مردان و زنان در فضای مجازی به عنوان یک اصل مهم در دستور کار قرار گیرد تا هرگونه انحراف از اصول صحیح نتواند به قشر جوان آسیب بزند.
بسیاری از دختران و پسرانی که تازه وارد اتاقهای همدم یابی میشوند، برایشان سووال برانگیز است که آیا میتوان به نامها و صداها اعتماد کرد؟ آیا فضای اتاق به اندازهای امن خواهد بود که بعدها موقعیت مکانی و هویتی افراد فاش نشود و زندگی شخصی آنها را تحت تاثیر قرار ندهد؟ به همین دلیل تازه واردها تا چند جلسه در ردیف ناظران یا Audience قرار میگیرند تا قوانین همدم یابی را یاد بگیرند، وقتی صحبتهای انتخاب کننده و انتخاب شونده را شنیدند، بعدا وارد عمل شده و خود در مقام انتخاب قرار خواهند گرفت.
برخی پسران برای جلب توجه دختران بیوگرافی دروغین از خودشان ارایه میکنند
مصطفی، ۳۶ ساله که مدتی است در این اتاقها فعالیت میکند به خبرنگار ایرنا گفت: پیدا کردن یک همدم در اتاقهای کلاب هاوس اگرچه به ظاهر ساده است، اما دختران حاضر در آن به راحتی به شما پاسخ مثبت نمیدهند، هنگامی که مدیر گروه از شما بیوگرافی (شرح حال) میخواهد، باید نام، قد، وزن، درآمد مالی و مکان سکونت را اعلام کنید که در این مرحله برخی از پسران در شنیدن پاسخ مثبت از دختران از شانس بیشتری برخوردار خواهند بود.
به گفته وی، پسرانی که در تهران و یا خارج از کشور حضور دارند، از شانس بیشتری برای جلب توجه دختران برخوردارند تا جایی که همین موضوع باعث شد تا خودم را به دروغ ساکن غرب تهران معرفی کنم، فریبی که احتمال میرود از سوی بقیه افراد در گروه نیز انجام شود.
این پسر جوان و مجرد در ادامه به ارتباط خود با دختری در کلاب همدم یابی اشاره کرد و اظهار داشت: بعد از اینکه از سوی دختر مورد نظرم جواب مثبت شنیدم، به دایرکت او رفتم و با هم شروع به چت کردیم، او به من گفت یک مرتبه به تهران بیا تا یکدیگر را ملاقات کنیم، اما حاضر نشد با من تماس تصویری داشته باشد، از صدای دخترانه وی معلوم بود که او مونث است، اما برایم سووال برانگیز بود که چرا میخواهد حضوری من را ملاقات کند و از تماس تصویری با من اجتناب میکند؟
ایجاد محدودیت بیش از حد در فضاهای رسمی موجب گسترش حیاط خلوت و کاردهای منفی میشود
سید احمد مرتضوی، جامعه شناس و مدرس دانشگاه در خصوص این نوع ارتباط گیری دختران و پسران در کلاب هاوس به خبرنگار ایرنا گفت: از زمانی که دیوید هاروی (نظریه پرداز اجتماعی در انگلستان) نظریه فشردگی زمان و مکان را ارایه کرد، مفهوم هویت در دنیای مدرنیته نیز دچار دگرگونی شده و تمام عناصری که در طول تاریخ هویت بخش انسان بودند، به یک باره هویت خودشان را از دست دادند.
وی اضافه کرد: جامعه شناسنان وقتی به این نوع پدیدهها در فضای مجازی برخورد میکنند برایشان کمی سنگین است، چون همه آنان فرزندانی دارند که آینده آنها نیز برایشان مهم بوده اما همواره باور دارند که نگاه تطوری (حال به حال شدن) در جامعه یک اصل به حساب آمده و به صورت فرآیندی تحقق مییابد.
مرتضوی اظهار داشت: با خیلی از پدیدههای اجتماعی در دنیای مجازی مانند کلاب هاوس و نوع شدیدتری که آینده در انتظار ما قرار داده، نمیتوان مبارزه و مقابله کرد و تنها باید آنها را جهت دهی کنیم؛ به عنوان مثال بشر امروز به اندازهای که نوع تغذیه خودش را از سمت پخت و پز به سمت فست فود تغییر داده باید در این موارد نیز مدیریت کند و اگر بخواهیم اصلا این چیزها نباشد، آب در هاون کوبیدن است.
مرتضوی: با خیلی از پدیدههای اجتماعی در دنیای مجازی مانند کلاب هاوس و نوع شدیدتری که آینده در انتظار ما قرار دارد، نمیتوان مبارزه و مقابله کرد و فقط باید آنها را جهت دهی کنیم و اگر بخواهیم این چیزها نباشد، آب در هاون کوبیدن است.
این جامعه شناس تصریح کرد: زمانی در اوایل دهه پیروزی انقلاب اسلامی همراه داشتن نوار ویدیویی، کاست و بعدها حتی لوح فشرده با بگیر و ببند همراه بود، اما اکنون این نگاه وجود ندارد؛ حتی تا چند سال پیش که طرح جمع آوری تجهیزات دریافت از ماهواره اجرایی شد، بارها گفتیم که این نوع برخوردها اشتباه است؛ وضعیت کلاب هاوس هم از این قاعده مستثنی نیست و باید آن را مدیریت کرد.
مرتضوی با بیان اینکه فضای کلاب هاوس دارای کارکردهای مثبت و منفی بسیاری است، یادآور شد: در همین ایام انتخابات سال جاری، بیشتر فعالان سیاسی و اجتماعی برای انتخاب فرد اصلح از فضای کلاب هاوس استفاده میکردند و در اتاقهای مختلف نقد و بررسی صورت میگرفت که یک نوع کارکرد مثبت تلقی میشود، اما یک حیاط خلوتی هم در این نوع فضاها وجود دارد که ممکن است جوانان را فریب داده و موجب آسیبهای اجتماعی نیز شود.
مدرس دانشگاه خاطرنشان کرد: خوشبختانه طی سالهای اخیر فضای جامعه برای ارتباط بهتر دختران و پسران بهبود پیدا کرده و نباید فراموش کنیم اگر فضاهای اجتماعی را در ارتباط گیری صحیح و قاعدهمند محدود کنیم، قطعا آسیبهای به مراتب بیشتری همانند ازدواج سفید و انحرافات اجتماعی در جامعه پدیدار میشود؛ بنابراین علوم جامعه شناسی به این نتیجه رسیده که بروز رفتارهای اجتماعی را به جای حیاط خلوت باید به محیطهای آشکار برد تا درصد آسیبها کاهش یافته و کارکردهای منفی از میان برداشته شود.
مرتضوی اضافه کرد: بسترسازی برای ازدواج آسان یک هدف مهم محسوب شده و باید دستگاههای متولی در حوزه فرهنگ و مسایل اجتماعی پا پیش گذاشته و در این خصوص مدیریت کنند و هرگونه کم کاری از این اصل باعث میشود تا زمان کافی برای جهت دهی و مدیریت این مسایل وجود نداشته باشد.
عشق و ازدواج مجازی در کلاب هاوس باید یک آسیب اجتماعی شناخته شود و مسؤولان به آن ورود پیدا کنند
یک مسئول در مورد این موضوع به خبرنگار ایرنا گفت: شیوه ارتباط گیری دختران و پسران در چهارچوبهایی عرفی و مذهبی باعث میشود تا این افراد در سایه والدین خویش با یکدیگر آشنا شوند و یک پیوند عاطفی و عشق حقیقی بین آنها پدیدار شود، اما ارتباط در فضای کلاب هاوس و اتاقهای همدم یابی بیشتر دروغین بوده و اصلا مشخص نیست که بیوگرافی اشخاص حقیقی باشد.
علی لطفی با بیان اینکه رویکرد ارتباط گیری دختران و پسران در فضای کلاب هاوس خوب نیست، اظهار داشت: این موضوع آسیب بسیار بزرگی دارد و در تمام نشستهایی که با حضور مسوولان ذیربط برگزار شده، تا الان به عشق و ازدواج مجازی اشاره نشده و این موضوع باید به عنوان یک پدیده اجتماعی جدید و آسیب زا در جلسات مطرح شود.
وی با بیان اینکه محدودیتهایی باید اعمال شود و لازم است که به این موضوعات ورود جدی پیدا کنیم تا برخی افراد نتوانند از این فضا و مکان سودجویی کنند، افزود: ما اعتقاد داریم در دنیای امروزی شیوه بسیار سنتی در ارتباط گیری یین دختران و پسران جوابگو نیست، اما اینطور هم نباشد که بدون برنامه ریزی و مدیریت اجازه دهیم این فضاها به آینده جوانان آسیب بزند.
لطفی: در چنین فضاهایی مانند کلاب هاوس احتمال اینکه فرد برای برطرف ساختن غرایز جنسی خودنمایی کند، بسیار بالا بوده و در نهایت این دختران هستند که آسیب خواهند دید.
لطفی تاکید کرد: کارگروه اجتماعی استانداری باید به این موضوعات ورود پیدا کرده و برای آن تصمیم گیری کند، البته ما از این پس موضوع را در کارگروههای خودمان مطرح خواهیم کرد تا بررسیهای کارشناسی نیز در این رابطه انجام شود.
این مسؤول ضمن تشکر در خصوص ورود به چنین حوزه هایی جهت اطلاع رسانی و تنویر افکار عمومی، گفت: به طور قطع معایب و آسیبهای چنین فضاهایی در دنیای مجازی بیش از فواید آن است، تجربه هم ثابت کرده که آشنایی دختران و پسران در فضای مجازی معمولا در طول زندگی مشترک با نقاط افتراق فراوانی همراه بوده و در بیشتر موارد نیز به جدایی ختم میشود.
لطفی خاطرنشان کرد: در ازدواجهای حقیقی پسران و دختران به خوبی میدانند که آشناییشان قرار است به ازدواج ختم شود، اما در ارتباط مجازی آن هم در فضاهایی مانند کلاب هاوس احتمال اینکه فرد برای برطرف ساختن غرایز جنسی خودنمایی کند، بسیار بالا بوده و در نهایت این دختران هستند که آسیب خواهند دید.
کلابهای همدم یابی میتواند محفلی برای اغوا و فریب دادن جنس مخالف باشد
یک مسئول دیگر درباره ارتباط دختران و پسران در فضای کلاب هاوس اظهار داشت: با توجه به شیوع ویروس کرونا در کشور، استفاده از فضای مجازی بیشتر شده و علاوه بر انجام امورات روزمره آشناییها به منظور ازدواج نیز در این فضا رونق گرفته اما چون این نوع آشناییها براساس سرگرمی و نبود شناخت صحیح می باشد تنها با چند عکس صورت میگیرد و در نهایت هم پس از مدتی با مشکلات اساسی رو به رو خواهند شد.
مریم بیدخام افزود: مهمترین اقدام در مساله ازدواج آشنایی دختران و پسران قبل از ازدواج است که در شیوههای سنتی چون با شناخت خانوادهها و نظارت بزرگترها انجام میشد در اکثر موارد نیز یک زندگی پایدار و بادوامی شکل میگرفت، اما در مدل آشنایی و ازدواج فضای مجازی تجربه ثابت کرده که دوام و پایداری در بیشتر اوقات با تهدید جدی روبهرو بوده است.
وی تصریح کرد: ازدواجهایی که در بستر فضای مجازی شکل می گیرد، به دلیل مبتنی نبودن بر پایههای فرهنگی، اعتقادی، هنجارها و ارزشهای جامعه و همچنین آشنا نبودن افراد با یکدیگر و ارزشهای خانوادگی پایداری لازم را نخواهد داشت، در این سبک به دلیل این که آشنایی حضوری وجود ندارد و صرفا آشنایی بر مبنای تصویر و صدا صورت میگیرد، افراد میتوانند با هویت غیر واقعی به طرف مقابل اطلاعات دروغین داده و نخستین آسیب را در شکل گیری خانواده رقم بزنند.
بیدخام: آشنایی به سبک کلاب هاوس به دلیل این که صرفا بر مبنای تصویر و صدا صورت میگیرد، افراد میتوانند با هویت غیرواقعی به طرف مقابل اطلاعات دروغین داده و نخستین آسیب را در شکل گیری خانواده رقم بزنند.
بیدخام ادامه داد: از طرفی چون افراد شخصیت غیرواقعی از خود نشان میدهند این مساله علاوه بر اینکه منجر به اختلاف و فروپاشی خانوادهها میشود، بسیاری از جوانان آسیبهای روحی و روانی جبران ناپذیری را نیز متحمل خواهند شد.
این مسؤول خاطرنشان کرد: شبکه اجتماعی کلاب هاوس شکل جدیدی از کنش اجتماعی است که در آن کنشگران به تعامل با یکدیگر می پردازند؛ این شیوه از ارتباط به ویژه با شیوع و گسترش ویروس کرونا ابعاد وسیع تری پیدا کرده اما به طور کلی ویژگی اصلی ارتباط در فضای مجازی، سطحی بودن و موقتی بودن آن محسوب میشود.
بیدخام یادآور شد: کلاب هوس میتواند محملی برای ارایه هویتهای کاذب و دروغین باشد؛ هویتهایی که برای اغوا و فریب دادن طرف مقابل به کار گرفته می شود و در کوتاه مدت اثرات زیانباری را بر یک طرف رابطه تحمیل میکند؛ بنابراین در جامعه ای که بنیاد آن بر فرهنگ و ارزش های فرهنگی متکی است، ازدواج باید مطابق معیارها و الگوهای فرهنگ حاکم انجام پذیرد.
نیم نگاه: هر روز به طور تقریبی بین ۵۰۰ تا ۲ هزار نفر از طریق شبکه اجتماعی کلاب هاوس وارد اتاقهای همدم یابی میشوند و به دنبال یافتن زوج مناسب هستند؛ فارغ از اینکه موفق به یافتن همدم خواهند شد یا نه، این مساله اگر آسیب اجتماعی تلقی شود، در سایه غفلت مسؤولان میتواند آینده بسیاری از جوانان را به ورطه نابودی بکشاند، اما در صورتی که فرصتی برای ترویج ازدواج باشد، لازم است که مسؤولان به آن ورود پیدا کرده و آن را سامان ببخشند.
تهران- ایرنا- «سهیلا فرتاش» عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان در نشستی مجازی اظهار داشت زنان در مرکز جنگ علیه کرونا قرار دارند. آنان نقطه کانونی خانوادهاند و مراقبت کردن، برقراری ارتباط بین اعضای خانواده، آموزش کودکان، سرگرم کردن، پرستاری از سه نسل و اشتغال را برعهده دارند.
وبینار تخصصی با عنوان «کرونا و خانواده در ایران» در هفتهای که گذشت به صورت مجازی به همت انجمن علمی دانشجویی حقوق خانواده دانشگاه علامه طباطبایی و اداره امور زنان سازمان منطقه آزاد کیش برگزار شد.
در این نشست، «آسیه شریعتمدار» عضو هیات علمی گروه مشاور دانشگاه علامه طباطبائی، «سهیلا فرتاش» عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان و کلینیک بهداشت روان دانشگاه تهران و «حمیده عادلیان» استادیار و مدیر گروه مددکاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی به سخنرانی پرداختند.
نگرشها و تغییرات رفتاری خانوادهها در دوره کرونا
سهیلا شریعتمداری در ابتدا به سیاستها و برنامههای دولت در دوران کرونا اشاره کرد و گفت: اگرچه قرنطینه تا حدودی توانسته جلو بیماری را بگیرد، اما مشکلات روحی مختلفی از جمله افسردگی، اضطراب و ترس، تنهایی، نارضایتی و سردرگمی را در پی داشته است.
وی افزود: یکی از واکنشهای عاطفی در هنگام بیماری همه گیر، ترس است. احساسات منفی ناشی از تهدید میتواند مسری باشد و ترس باعث میشود تهدیدات، قریب الوقوع به نظر برسد. یکی از عوامل ترس، ابهام و ناآگاهی است. به همین دلیل آگاهی عمومی در این نوع بیماریها اهمیت دارد. کمبود آگاهی باعث نگرش بی تفاوتی میشود که ممکن است در کنترل بیماری تأثیر منفی داشته باشد. بنابراین با توجه به این ابهامات و نگرانیها، تغییر در نگرش یا رفتار میتواند ما را برای رویارویی با شرایط پاندومی آماده کند .واکنش مناسب به این بیماری ،تحمل افراد را در مقابل بیماری و قرنطینگی افزایش میدهد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: طبق تحقیقاتی که ما در ابتدای شروع پاندومی (نوروز ۹۹ ) حول تغییر نگرشی افراد، انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم که نگرشها به ۶ دسته نگرش کوتاه بودن زندگی و ضرورت غنیمت شمردن فرصتها، ضرورت درس گرفتن از رویدادهای مکرر، ضرورت قدرشناسی از داشتهها، درک ضرورت فرا رفتن از خود و پیوستن به جامعه انسانی، حران ، فرصت فرا رفتن از زندگی روزمره و خویشتنداری در هیجانات و خود کنترلی و کنترل احساسات قابل دسته بندی است.
وی در پایان سخنرانی خود به برخی تغییرات رفتاری برای سازگاری با بحران اشاره کرد که از جمله تغییرات در زندگی روزمره (سبک زندگی)، تغییرات در روابط و نقش افراد و جستجوی اطلاعات وکسب مهارت (مواجهه با اخبار کرونا) بود.
خانواده و سلامت روان در دوران کرونا
سهیلا فرتاش دومین سخنران نشست گفت: مطالعات نشان داده زنان در مرکز جنگ علیه بحران کرونا هستند. آنان نقطه کانونی خانواده هستند و مراقبت کردن، برقراری ارتباط بین اعضای خانواده، آموزش کودکان، سرگرم کردن، پرستاری از سه نسل و اشتغال را بر عهده دارند. همچنین آمار جهانی نشان میدهد که ۷۰ درصد کادر درمان، زن هستند.
فرتاش افزود: بخش مهمی از مسئولیتهای خانمها، شغل بدون حقوق است که زنان در تمام دنیا ساعاتی به این شغل مشغول هستند. در دوران اپیدمی کرونا نیز، زنان بیش از مردان شغل خود را از دست دادهاند، اما آسیب پذیری مردان در برابر کرونا ۶۰ تا ۸۰ درصد بیشتر از زنان است؛ زیرا بیماریهای زمینهای و بروز رفتارهای پرخطر مثل سیگار کشیدن در مردان بیشتر از زنان است. سیستم ایمنی مردان ضعیف تر از زنان است با این حال بیش از مردان اضطراب و افسردگی را تجربه میکنند.
این استاد دانشگاه افزود: در دوران کرونا، هرم نیازهای مازلو افراد در همه سطوح دچار مشکل شدهاند که از آن جمله، نیازهای فیزیولوژیکی، ایمنی و آرامش، علاقه و تعلق خاطر، رضایت از خویشتن و احساس عزت نفس و خودشکوفایی است و فشارهای روانی حاصل از این شرایط به صورت اضطراب سلامتی ، افسردگی، وسواس، احساس کسالت و روزمرگی، لذتهای آلوده به استرس، انزوای اجتماعی ،پرخاشگری، اختلال استرس پس از سانحه، سوگ پیچیده و ابراز نشده، افزایش آمار طلاق، خشونت خانگی و وابستگی به دنیای مجازی خود را نشان میدهد.
وی گفت:رسانهها موظف هستند افزایش مراقبتهای بهداشتی را هشدار داده و افراد مضطرب و گروههای آسیب دیده جامعه را تحت تأثیر قرار دهند. برای مثال راهکارهایی از قبیل جایگزینی تنظیمات درونی به جای تنظیمات بیرونی، تغییر جو گروههای اجتماعی از منفی به مثبت، تمرین آرامش عضلانی پیشرونده، تنفس ذهنی آگاهانه همراه با تصویر سازی ذهنی، فعالیت بدنی حداقل روزی نیم ساعت، پرداختن به معنای زندگی و پرداختن به بهبود کیفیت زندگی میتواند موثر باشد.
توانمندسازی خانوادهها در دوران کرونا
حمیده عادلیان آخرین سخنران نشست بود که به بحث توانمندسازی خانوادهها در این دوران پرداخت و گفت: عدم وجود شناخت، امری است که سبب میشود بسیاری از افراد و خانوادهها پروتکلها را رعایت نکنند. شناخت فرآیند دستیابی به دانش و فهم از طریق تفکر، تجربه و حواس است و فرآیندی برای ارتباط ما با دنیای پیرامون است که عدم دستیابی مناسب به آنها میتواند در نحوه مواجهه ما با شرایط تاثیر بگذارد.
وی افزود: معمولا اطلاعاتی که از طریق رسانهها منتشر میشود به علت عدم اعتماد مردم، به نگرش درست منجر نمیشود. شاید به نحوی بشود گفت که مشکل یا در ابزار و روشهایی است که برای آگاهیبخشی به کار می روند یا در باورهای افراد است. بنابراین ضروری است که به سوی توانمندسازی شناختی و ایجاد ساختارهایی که در آینده پتانسیل لازم برای مواجهه با شرایط مشابه ایجاد میکنند، برویم.
این استاد دانشگاه ادامه داد: شرایط پیش رو نشان میدهد که ما زیرساختهای لازم برای مواجهه با این بیماری را نداشتیم که از جمله آنها ظرفیت حکمرانی یعنی استفاده از ابزار نوین برای کنترل جامعه و سرمایه اجتماعی است. سرمایه اجتماعی شامل اعتماد مردم به دولت و اعتماد مردم در بین خودشان است.
وی گفت: زیرساختهای آموزشی در کشور نیاز به برنامههای حمایتی دارند تا نابرابریهای اجتماعی کاهش پیدا کند. در حیطه روابط کار، مسائل عدیدهای وجود دارد و مشاغل خرد در شرایط بحران، آسیب بیشتری میبینند و در این میان برخی از گروهها در معرض خطر بیشتری هستند مثل زنان و کودکان و گروههای مهاجر آسیبدیده اجتماعی که نیازمند توجه به برنامههای خاص می باشند. این در حالی است که در ایران زیرساختهایی مثل سراهای محله، مراکز مردم نهاد وجود دارد که میتوان از پتانسیل آنها برای رفع برخی مشکلات استفاده کرد.
بیایید چرخه ویروس را قطع کنیم
زهرا امیری
حالا که ما هر چه تلاش کردیم نتوانستیم اجتماعات را به صفر برسانیم و حتی لاکدان نیز نتیجه نداد و از ترددها نکاست، چه کنیم؟! گورستانها و بیمارستانها جای خالی ندارد! تنها یک راه عاجل و فوری داریم، بیایید با کمک هم چرخه ویروس را قطع کنیم.
امروز بین دو انتخاب ماندهایم، رعایت پروتکلهای بهداشتی و رعایت نکردن پروتکلهای بهداشتی؛ که گزینه نخست میتواند جان ما، عزیزان و اطرافیانمان را حفظ کند اما عواقب گزینه دوم قابل پیشبینی نیست و میتواند هر اتفاقی پشت انتخاب دوم انتظارمان را بکشد. جان خود و عزیزانمان را به راحتی به کرونا نسپاریم.
بیایید حفاظت شخصی از خودمان را بالا ببریم، باید از خودمان مراقبت کنیم تا بتوانیم مراقب خانوادهمان باشیم، پروتکلها و رعایت اصول بهداشتی را جدی بگیریم، قرنطینه و شرایط اضطراری را به شوخی نگیریم، به دستورالعملهای بهداشتی با جدیت عمل کنیم، اکنون وقت مزاح با هیچ چیز نیست، پای جان خود و عزیزانمان در میان است!
سوار تاکسی که می شوم راننده به مسافر کنار دستی میگوید: دو تا ماسک زدی، قبلا ماسک نمی زدی! مرد جوان با حالتی رنجور پاسخ میدهد: خدا را شکر، کرونا گرفتم و باورم نمیشود جان سالم به در برده ام. از لحن صدایش مشخص است روزهای سختی را از سر گذرانده است.
این روزها در شرایط پیچیده و سختی به سر می بریم، ویروس، جهش یافته و نامش دلتاست که می گویند مبدا آن از کشور هند است، یعنی جهش یافته همان ویروس هندی که امروز در دنیا شیوع پیدا کرده، این ویروس اکنون در کشور ما میدان را خالی دیده، افسار، گسیخته و برای خود میتازد. البته مشخص هم نیست که کرونا در همین جهش باقی بماند و دچار جهش دیگری نشود، میگویند نیمکره جنوبی درگیر نوع جدیدی از کرونای جهش یافته که آن نقطه از کره خاکی را دچار مشکل کرده است، مشخص نیست چه انتظارمان را میکشد؟
آنطور که متخصصان میگویند دلتا از قدرت سرایت و البته بیماریزایی بیشتری نسبت به گونههای پیشین خود برخوردار است.
اما چرا و چگونه ما میدان را به کرونا واگذار کردیم که اینچنین خانوادههای بسیاری را به سوگ عزیزانشان نشانده است. بله پاسخ درست است، در کنار روند کُند تزریق واکسن یا نبود آن، ما نیز خسته از ماسک زدن، پروتکل های بهداشتی را رها کردیم، سفر رفتیم، دور همی گرفتیم، ماسک نزدیم، فاصله اجتماعی را رعایت نکردیم، زنجیره انتقال ویروس را قطع نکردیم، بی توجه به پروتکل ها در مراسم های محرم شرکت کردیم و حتی اگر مبتلا بودیم در جامعه تردد کردیم. اکنون بخشی از وخامت شرایط، حاصل کار ما است، البته در کنار تزریق کُند واکسیناسیون و دیگر دلایل.
خانمی در شلوغی می گفت: سوار نشوید، ما که واکسن زده ایم، حالا خود دانید. انگار خودش در میدان جنگی ایستاده که سپر و زره دارد و سایرین ندارند، درست است که واکسن زدن خطر مرگ را کاهش می دهد، اما واقعیت این است که کارشناسان بهداشتی معتقدند حتی اگر واکسن نیز بزنیم، باید پروتکل های بهداشتی را همچنان سرلوحه امور روزانه خود قرار دهیم.
کسانی را میشناسم که عزیزانشان همچون پدر خود را بر اثر کرونا از دست دادهاند، اما همچنان بدون رعایت فاصله اجتماعی و بدون ماسک در جامعه در حال ترددند، که دلیل آن برای من روشن نیست؟!
این روزها، ویروس جهش یافته دلتا روزانه جان بیش از ۶۰۰ نفر را می گیرد و حدود ۴۰ هزار نفر را مبتلا می کند، اگر این را نیز در نظر بگیرید که بسیاری برای تست پی سی آر به مراکز درمانی مراجعه نمیکنند، آنگاه فاجعه را درخواهید یافت. امروز مرگ و میر در ایران از ۱۰۳ هزار نفر فراتر رفته است. سرعت انتشار و انتقال این ویروس به قدری بالاست که یکی از همکاران می گفت حدود۴ – ۵ ساعت پس از اینکه مبتلا شدم، علائم در برادرم و سپس به ترتیب در تمام اعضای خانواده ظاهر شد و همهمان را زمینگیر کرد.
این را نیز زیاد میشنویم که تلفات کرونا با فلان عدد رکورد زد و رکورد پی در پی شکسته میشود. تاسف آور اینکه آخرین رکوردمان مربوط به همین دیروز دوم شهریور ماه است که برای نخستین بار تلفات کرونا به ۷۰۹ تَن رسید. ۷۰۹ تَن! لحظهای تصور کنید همین عدد را که به سادگی نوشته می شود، ۷۰۹ خانواده سوگوار شدند. پدربزرگ، مادربزرگ، پدر، مادر، برادر، خواهر، پسر و دخترِ عزیز کسی زیر خروارها خاک خوابید که شاید اگر پروتکلهای بهداشتی را رعایت میکردیم، کمتر اینچنین می شد. نمی گویم تنها پروتکل های بهداشتی موثر است اما تا همه واکسینه شوند، این تنها راه موجود است و هیچ گزینه دیگری نداریم بین رعایت و قصه تلخ مرگ.
در همان روزهای ۲۵ تا ۳۰ مرداد ۱۴۰۰ که کشور لاک داون شد، بسیاری بار سفر را بستند و رفتند، برخی نیز به هر ضرب و زوری که شده میخواستند وارد شمال شوند، تصاویر و ویدئوهای عجیبی از اصرار برخی برای رفتن به سفر نیز منتشر شد که به هیچ عنوان نمیشود توضیحی برای آن یافت.
ویدئوها و خبرهای آن روزها از سفر این عده، همه را بهت زده کرده بود که توسط مردمِ انگشت به دهان از حیرت، در فضای مجازی دست به دست میشد.
کادر درمان خسته است، و به ویروس کرونا نیز مبتلاست، توان مقابله با شرایط فعلی را ندارد.
امروز بین دو انتخاب مانده ایم، رعایت پروتکلهای بهداشتی و رعایت نکردن پروتکلها، به خودمان فکر باشیم، مهمتر از همه، عزیزانمان!
طالبان در حالی یک بار دیگر بر افغانستان تسلط یافته که تجربه پیشین حکومتداری و سالها دوری از قدرت را در کولهبار خود دارد. از دیدگاه تحلیلگران، این گروه برای حفظ قدرت و دریافت شناسایی بینالمللی ناگزیر از درسگیری از تجربههای پیشین است.
پس از گذشت ۲۰ سال دوری از قدرت در افغانستان و به سرعت پس از آغاز خروج نیروهای آمریکایی و ناتو از این کشور، طالبان بار دیگر قدرت سیاسی در افغانستان را به دست گرفت. این گروه طی کمتر از یک ماه، به سرعت شهرهای بزرگ و کوچک افغانستان را تحت سلطه گرفت و با خروج «اشرف غنی» رئیس جمهوری سابق از کشور، به جز پنجشیر، حاکمیت خود را بر اغلب قلمرو افغانستان استقرار داد.
طالبان که تجربه حکومتداری بر افغانستان در دهه ۹۰ میلادی را در کارنامه خود دارد، این بار ادعا میکند با بهرهگیری از تجربیات گذشته خود، تغییراتی را در روش حکومتداری و در ساحتهای مدیریت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در دستور کار قرار داده تا مسیر دستیابی به هدفشان مبنی بر اعاده صلح و امنیت در افغانستان و اعمال نسخه طالبانی از شریعت را که زمانی قدرت داشت، تسهیل کنند.
برخی ناظران بر این باورند که الزامات حفظ حکومت و تکرار تجربه پیشین در حاکمیت، طالبان را به تغییر روش سیاستورزی بر اساس مقتضیات نظام بینالملل و جامعه افغانستان سوق داده و «امارت اسلامی افغانستان» متفاوت از افغانستان طالبانی دهه ۹۰ خواهد بود.
در این گزارش اندیشه و عمل طالبان امروزی را در خصوص برخی شاخصهای مردم سالاری بررسی میکنیم.
طالبان و انتخابات به عنوان مهمترین ابزار دموکراسی
انتخابات به عنوان یکی از نمودهای واقعی دموکراسی و سازوکارهای تحقق مردمسالاری میان طالبان امروز هم طرفدار چندانی ندارد. گذشته از این که طالبان به دلیل باورها و برداشت خود از دین اسلام، با اصل انتخابات مسئله دارد؛ با توجه به نبود اقبال عمومی نسبت به طالبان و آگاهی این گروه در مورد ناتوانی در کسب اکثریت آرای مردمی (در صورت برگزاری یک انتخابات آزاد و بدون فشار)، تمایلی به برگزاری انتخابات در این مقطع نداشته و افق نزدیکی را هم برای انجام آن در نظر ندارد.
زبان فارسی، آزادی زنان و رسانهها
مساله بعدی این است که وضعیت زبان فارسی به عنوان زبان بزرگترین جامعه گویشگران این کشور، آزادیهای بانوان و رسانه ها با تشکیل حکومت طالبان به کجا می انجامد؟
طالبان در این دوره سعی دارد با کمی تسامح و تساهل در خصوص رسانهها و آزادیهای مشروع بانوان برخورد کرده و هنوز نسبت به زبان فارسی، موضع خاصی نداشته است. روند کنونی در صورت ادامه، فرصتهای بیشتری را نسبت به دوره قبلی حاکمیت این گروه در اختیار رسانهها و بانوان قرار می دهد ولی نسبت به پایداری این رویه، هر گونه قضاوتی، زودهنگام است.در تازهترین تحول در این خصوص طالبان ششم شهریورماه از زنان شاغل در بخش درمان خواست تا سر کار خود برگردند.
درباره زبان فارسی باید گفت، تقریباً تمام اطلاعیهها و بخشنامهها طی همین بازه زمانی به زبان پشتو صادر شده و همین امر تا حدودی مشخص کننده مسیر آینده و رویکرد گروه حاکم در مبحث زبان است. البته این به معنای ناامیدی فارسیزبانان نبوده و با توجه استفاده اکثر مردم افغانستان (بیش از ۷۰ درصد) از زبان فارسی در محاورات و تولیدات علمی و رسانهای، بعید است که طالبان بتواند به سادگی با این پدیده مقابله کرده و شاید با واقعیت موجود کنار بیاید.
اینکه آیا تضمینی برای ادامه همین حد رفتار طالبان وجود دارد یا نه هم تا اندازهای قابل پیشبینی است. در واقع هیچ تضمینی برای ادامه رفتار کنونی وجود ندارد ولی طالبان تا کسب مشروعیت بین المللی و رفع تحریم ها، مجبور به استمرار این رویه است. در آینده نیز فشارهای بین المللی می تواند تا حدودی متضمن این رفتار باشد.
برخی ناظران این ادعا را مطرح کردهاند که طالبان از نظر نظام سیاسی-اداری به دنبال مدلی صرفا کارکردی و نه نظری از جمهوری اسلامی است. از سوی دیگر طالبان در پی رفع اشکالات سیستم حکومتی قبلی خود بوده و در این مسیر، الگوهای مختلف را طی سال های اخیر بررسی کرده و حکومتداری منهای مبحث انتخابات را در کل مناسب میداند. به عنوان مثال شأنیت یک رهبری دینی در رأس همه امور اجرایی و تصمیم سازی، ایجاد سیستمی برای کنترل اسلامی بودن قوانین، احاله امور اجرایی به وزیران، ایجاد جایگاهی مشورتی ـ نظارتی به برخی رهبران و چهرههای مُسن و امثالهم، از جمله عناصر مورد توجه در کادر رهبری طالبان است با این وجود هنوز برای نظر دادن درباره چنین چشم اندازی هم نمی توان به سرعت نظر قطعی ارائه کرد.