عید غدیرخم؛ جشن احیای امامت و نقشه راه مسلمانان
واقعه غدیر که به موضوع امامت امیرمومنان و جانشینی پیامبراکرم(ص) اشاره دارد، موضوع اتصال نبوت به امامت و از مهمترین اعیاد مسلمانان به شمار میآید. در احادیث شیعه تعابیری هم چون عیدُاللهِ الاکبر (بزرگترین عید الهی)، عید اهل بیت محمد(ص) و اشرف الاعیاد (والاترین عید) برای این روز به کار رفته است.
«روز غدیرخم برترین عیدهای امت من است و آن روزی است که خداوند بزرگ دستور داد، برادرم علی بن ابی طالب را به عنوان پرچمدار امتم منصوب کنم، تا بعد از من مردم به وسیله او هدایت شوند و آن روزی است که خداوند در آن روز دین را تکمیل و نعمت را بر امت من تمام کرد و اسلام را به عنوان دین برای آنان پسندید.»(۱)
این جملات مهمی است، منسوب به پیامبر اکرم(ص) که شیخ صدوق در کتاب امالی نقل کرده و روایت صریح و روشن پیامبر خاتم(ص) است از وصی و جانشین خود. ماجرای عید غدیر خم اشاره به اتفاقی دارد که در آخرین سفر حج رسول الله(ص) رخ داد؛ در سال دهم هجرت، رسول خدا(ص) به حج رفت و احکام آن را به مردم آموزش داد. به هنگام بازگشت از مکه، در استراحتگاه جُحفه و در غدیر خم، به امر خدا مردمان را گرد آورد و در آن مجمع سترگ، امام علی(ع) را به عنوان جانشین خود به آنان شناساند و فرمود: «هر کس من مولای اویم، علی مولای اوست». البته جانشینی امام علی(ع) سال ها پیش در مکه و در جمع خاندان بنی هاشم انجام گرفته بود اما در غدیر باز بر آن تاکید و هم به اطلاع عموم رسید.
چرا «عید غدیر» بزرگترین عید مسلمانان است؟
روایات مختلف تاریخی شاهد اینست که عید غدیر خم را بزرگترین عید مسمانان می دانند و از آن با عنوان عید الله الاکبر یاد می کنند. امام صادق(ع) در روایتی در وسایل الشیعه در این باره فرمود: «روز غدیرخم عید بزرگ خداست، خدا پیامبری مبعوث نکرده، مگر اینکه این روز را عید گرفته و عظمت آن را شناخته و نام این روز در آسمان، روز عهد و پیمان در زمین، روز پیمان محکم و حضور همگانی است.»(۲)
شیعیان در سراسر جهان این روز را جشن گرفته، مراسم مختلفی در گرامیداشت آن برگزار میکنند. برگزاری این جشن خصوصا در سده های اخیر از شعائر شیعه محسوب میشود. اما دلیل این ارزش و اهمیت فزاینده عید غدیر خم در مقایسه با دیگر اعیاد شیعه چیست؟ رهبر معظم انقلاب در این باره اینطور توضیح داده اند: اینکه در بعضی از تعبیرات گفته شده است که عید غدیر عیداللهالاکبر و از همهی اعیاد بالاتر است، علّت این و وجه این چیست؟ خب، در قرآن کریم آیاتی هست که به غیر از مساله غدیر به مساله دیگری قابل تطبیق نیست. همین آیه معروف «الیَومَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَروا مِن دینِکُم فَلا تَخشَوهُم وَ اخشَونِ اَلیَومَ اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم وَ اَتمَمتُ عَلیکُم نِعمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الاِسلامَ دیناً» که در اوایل سوره مائده است، با غیر مسالهای در وزن و اهمّیّت و اندازه مساله غدیر، قابل تطبیق نیست؛ فقط یکچنین مسالهای است که می تواند تعبیر «الیَومَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَروا مِن دینِکُم» دربارهاش بیاید. آن افرادی که در مضمون این آیات خدشه کردهاند، حرف هایی می زنند، مطالبی گفتهاند، مخالفان و اشخاصی که قضیّه غدیر را قبول ندارند، این آیه را به نحوی تأویل کردهاند، لکن این بخش از آیه قابل تأویل نیست.
امروز روزی است که دشمنان -کفّار- از دین شما مأیوس شدند. چه چیزی مگر بر دین اضافه شد که دشمن را مأیوس کرد؟ آن احکامی که در این آیه، در اوّل سوره مائده، قبل و بعد از این فِقره آمده است، مگر چقدر اهمّیّت دارد؟ این تعبیر درباره نماز نیامده است، درباره زکات نیامده است، درباره جهاد نیامده است؛ درباره هیچ یک از احکام فرعی الهی نیامده است که «اَلیَومَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَروا مِن دینِکُم»؛ پس این یک قضیّه دیگری است؛ غیر از این احکام فرعی است. آن قضیّه چیست؟ قضیّه رهبری جامعه اسلامی؛ قضیّه نظام حکومت و امامت در جامعه اسلامی. بله، ممکن است تخلّف کنند -کما اینکه کردند؛ چند قرن بنیامیّه و بنیعبّاس و امثال اینها با نام امامت و خلافت و مانند اینها، پادشاهی کردند؛ سلطنت کردند- [امّا] این لطمهای نمی زند به فلسفه غدیر. ماجرای تعیین غدیر، ماجرای تعیین ضابطه است، تعیین قاعده است.
یک قاعدهای در اسلام درست شد؛ پیغمبر اکرم(ص) در ماههای آخر عمر، این قاعده را وضع کرد؛ آن قاعده چیست؟ قاعده امامت؛ قاعده ولایت. جوامع بشری از دیرباز حکومت داشتند؛ بشر انواع و اقسام حکومت ها را تجربه کرده است؛ اسلام این حکومت ها را، این نوع قدرتمندیها و قدرتمداریها را قبول ندارد؛ امامت را قبول دارد. این قاعده اسلام است؛ غدیر این را بیان می کند … قاعده حکومت و اقتدار و قدرتمداری در جامعه اسلامی، با غدیر معیّن شد و پایهگذاری شد؛ اهمّیّت غدیر این است.
اهمّیّت غدیر فقط این نیست که امیرمؤمنان را معیّن کردند؛ این هم مهم است امّا از این مهمتر این است که ضابطه را معیّن کردند، قاعده را معیّن کردند؛ معلوم شد که در جامعه اسلامی، حکومت سلطنتی معنا ندارد، حکومت شخصی معنا ندارد، حکومت زَر و زور معنا ندارد، حکومت اشرافی معنا ندارد، حکومت تکبّر بر مردم معنا ندارد، حکومت امتیازخواهی و زیادهخواهی و برای خود جمع کردن و افزودن معنا ندارد، حکومت شهوترانی معنا ندارد؛ معلوم شد که در اسلام اینجوری است. این قاعده در غدیر وضع شد. وقتی این قاعده وضع شد، آنوقت «یَئِسَ الَّذینَ کَفَروا مِن دینِکُم»؛ دیگر دشمن ها از اینکه بتوانند مسیر این دین را تغییر بدهند، مأیوس می شوند؛ چون مسیر دین آنوقتی تغییر پیدا می کند که آن نقطه اصلی، آن هسته اصلی تغییر پیدا کند؛ یعنی هسته قدرت، هسته مدیریّت، هسته ریاست؛ اگر تغییر پیدا کند، همهچیز تغییر می کند؛ بله در واقعیّت عملی، تغییراتی به وجود میآید و افرادی از قبیل خلفای بنیامیّه و بنیعباس سرِ کار میآیند بهعنوان اسلام، حجّاجبنیوسف هم [سرِ کار] میآید، امّا اینها دیگر ضابطه را نمی توانند به هم بزنند.
امروز اگر افرادی در دنیای اسلام؛ آنهایی که با معارف اسلامی آشنا هستند، مراجعه کنند به قرآن، مراجعه کنند به ضوابطی که در قرآن برای بندگی حق و زندگی و جهتگیری بندگان حق -یعنی ملّت ها- در قرآن معیّن شده است، امکان ندارد به نتیجهای برسند، جز نتیجه امامت امیرالمؤمنین (ع) و آنچه دنباله او است. این ادّعای ما است و می توانیم این ادّعا را کاملاً ثابت کنیم. هر شخصی در دنیای اسلام، روشنفکران، متفکّران، صاحبان عقیده، افرادی که از اوّل با یک عقیده دیگری بار آمدهاند، اگر قرآن را و ارزش های قرآنی و ضوابط قرآنی را برای زندگی جوامع بشری ملاک قرار بدهند، به هیچ نتیجهای نمی رسند جز اینکه شخصی مثل علیّبنابیطالب (ع) بایستی بر جوامع اسلامی حکومت بکند؛ یعنی راه، این است؛ راه، امامت است. این مربوط به غدیر. (۳)
کتابشناسی غدیر خم
گذشته از سخنان و اظهارات نقلی علما و روحانیون در باره واقعه غدیر خم، اسناد موثق تاریخی نیز در این باره وجود دارد که از مهمترین منابع قابل استناد کتاب الغدیر علامه امینی است. کتاب اَلْغَدیر فِی الْکِتابِ وَ السُّنّه وَ الْاَدَب، مشهور به الغدیر کتابی به زبان عربی با موضوع اثبات امامت و خلافت بلافصل امام علی(ع) در واقعه غدیر است که در ۱۱ جلد تنظیم شده و جلد نخست، به بررسی سند حدیث غدیر اختصاص دارد. امینی حدیث غدیر را یقینآورترین و متواترترین حدیث منقول از پیامبر(ص) میداند. وی بدین منظور سند حدیث را از صحابه و تابعان تا علمای سده ۱۴ قمری با تکیه بر منابع اهل سنت ذکر میکند. او در جلد نخست نام ۱۱۰ تن از صحابه پیامبر و ۸۴ تن از تابعانِ روایتکننده واقعه غدیر را گردآورده است. امینی در ۶ جلد بعدی، شاعران غدیر را معرفی و اشعار آنها را نقل کرده است.
امینی برای نوشتن این کتاب به کتابخانههای کشورهای مختلف از جمله هند، مصر و سوریه سفر کرده است. چنانکه علامه امینی گفته، او بیش از ۱۰۰هزار کتاب را دیده و بیش از ۱۰ هزار کتاب را مطالعه کرده است. نوشتن کتاب الغدیر بیش از ۴۰ سال طول کشیده است. درباره الغدیر کتابها و پایاننامههای متعددی نوشته شده است. همچنین موضوعات مطرحشده در الغدیر به صورت یک مجموعه موضوعی در ۲۷ جلد منتشر شده است.
ابلاغی معادل رسالت
واگذاری مسئولیت ابلاغ امامت از سوی پیامبر (ص) به حاضران و تأکید بر فهم واقعه و قبول آن، نشان از مسولیتی بزرگ برای همه مسلمانان تا ابد دارد که وقتی به نقل از شاهدان واقعه شنیدند، باید امانتدارانی باشند که صادقانه آنچه را دیده و شنیدهاند برای دیگران به درستی بازگو کنند و ماجرای معرفی پیامبر (ص) و جانشینی علی (ع) به فراموشی سپرده نشود و انحرافی در دین پدید نیاید.
به گزارش ایسنا،علی متقیان در یادداشتی ابلاغ رسالت تاریخی به پیامبر (ص) را در «حجه الوداع» تبیین کرده است.
در این یادداشت میخوانیم:
حج سال دهم هجرت در کنار رسول خدا به پایان رسید و چون اولین و آخرین حج پیامبر(ص) بود به «حجه الوداع» شهره شد. حجی متفاوت از سالهای قبل، همراه و همگام با رسول خدا؛ بدور از حذف و زواید جاهلی، احیای حج ابراهیمی؛ حذف تمامی امتیازهای قومی و قبیلهای، بدون فرق حج گذار قریشی با دیگر قبیلهها.
در این حج، تمام امتیازهای خودساخته دوران جاهلیت زیر پاگذاشته شد. حتی انحصار خرید لباس احرام از قبیله خاص. همه با لباس احرام از مسجدالحرام به سوی وادی عرفات و شناخت (عرفات) حرکت کردند. همه در کنار پیامبر خدا بدون استثنا روز عرفه در عرفات حضور داشتند.
در این حج،اعمال همه یکسان بود و قومی بر قوم دیگر برتری نداشت. وقوف در منا در کنار پیامبر (ص) یک صحنه ماندگار شد.
حج با اعمالی که پیامبر (ص) انجام داد به اتمام رسید و مهر تأیید بر آن زده شد و تا ابد برای مسلمانان جهان به امری واجب تبدیل شد که: “من استطاع الیه سبیلا” هرکس توانایی دارد حداقل در طول عمرش یک بار به این سرزمین وارد شده، اعمال حج تمتتع بجای آورد؛ مکه به محلی تبدیل شد که همه ساله میلیونها دلداده، مسیر حج را از سراسر جهان طی نموده و برای انجام مناسک حج ابراهیمی که به مهر تایید رسول الله (ص) رسیده را بجای آورند. حجی که یادگار ابراهیم و اسماعیل بود و توسط پیامبری از نسل اسماعیل (ص) استمرار یافت و به انجام رسید و این حج ابراهیمی و اسماعیلی، بر پیروان دین پیامبر خاتم (ص) امری واجب شناخته شد.
مسلمانان اعمال حجی را که در کنار پیامبر خدا(ص) شروع کرده بودند به اتمام رساندند و مناسک حج تمتع کامل شد. با اتمام اعمال حج ابراهیمی و پس از وداع با کعبه، حاجیان به سمت دیار و خانه خود حرکت کردند. در گرمای شدید راه، به محلی رسیدند که حاجیان اجبار داشتند راه را تغییر داده و از توفیق ادامه همراهی با پیامبر بازمانند.
در این چند راهی؛هر کسی بایستی راه خود را به قصد مقصد، انتخاب کند. به یمن برود یا به عراق و یا به مدینه و یا به شام. این جا برای رسیدن به مقصد انتخاب راه لازم است اما در این محل که قرار است مسلمانها به دیار خود برگردند، برای رسول خدا و برای اتمام و اکمال دینش فرمانی صادر شد.
ابلاغی که با دیگر فرمانها متفاوت بود. دستور مستقیم به رسول خدا با خطاب “یا ایها الرسول” ، “بلغ” چه را باید ابلاغ کنم “ماانزل الیک من ربک” از سوی خداوند چه مطلب مهمی نازل شده، نکند برای آینده راهی ترسیم شده. در عقبه منا هم چنین دستوری رسید، اما موقعیت مناسب نبود. چه ابلاغ محکم و گرانسنگی است؟ یک بار دیگر مرور کنیم.
“یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک” امر الهی است و باید ابلاغ کرد. چه ابلاغی!! ابلاغی که” وان لم تفعل کما بلغت رسالته”. چه ابلاغی است که اگر انجام نشود رسالت بیمعنا میشود! هدف رسالت ابتر میماند! برای فردا و فرداها بیهدف میشود!.
این چه ابلاغی است که عمل به آن مساوی است با طول عمر رسالت!، بیست و سه سال رنج و مشقت، ۱۳ سال سختی و مقاومت و پذیرش شکنجه در مکه، قبول هجرت و گذشتن از محل زندگی، و بعد از ۱۰ سال جهاد و شکست و پیروزی و شهادت در راه خدا؛ چه مقایسه سختی.! ابلاغ یک فرمان و اجرای یک دستور الهی، برابری کند با ۲۳ سال فعالیت سخت و جانفرسا. چارهای نیست، اطاعت واجب است.امری مهم پیش آمده. اجرای یک دستور برابری میکند با بیست و سه سال تلاش و دعوت. چه فرمان مهمی است که اثر ابلاغ و توجه به آن، هم سنگ همه دوران رسالت است. تازه نکته دیگری دارد “والله یعصمک من الناس” تضمینی هم بابت اجرای این ابلاغ آمده! چه تضمینی؟! ما شما را از مردمحفظ می کنیم. چرا حفظ از مردم!! مردمی که در کنار رسول خدا در این دوره چنان به اطاعت نشستهاند که اطاعت از رسول را اطاعت از خدا میدانند و به دستور او ایمان دارند و او را به خود اولویت میدهند.
خداوند میخواهد از چه مردمی، پیامبرش را حفظ کند، کمی صبر لازم است.
پیامبر دستور توقف میدهد. رفتهها برگردند، نرسیدهها برسند، حاضرین اجتماع کنند، چه امر مهمی پیش آمده، در این بیابان، در کنار یک برکه، بر سرچند راهی!!.
وقت نماز شد. همه به امامت پیامبر به نماز ایستادند. پس از ادای فریضه واجب، باید امری واجب براساس دستور الهی،اجرا شود. همه منتظر این ابلاغ هستند، چه ابلاغی است که باید در این محل و این هوای گرم و بدون سایبان و پناهگاه اجرایی شود.با دستور پیامبر (ص) از جهاز شترها منبری برافراشته شد. پیامبر بر بالای بلندی منبر قرار گرفت به صورتی که همه حاجیانی که بدستور ایشام حج گذاشته بودند، پیامبر (ص) را میدیدند. همه مسلمانان چشم به پیامبر (ص) دوختهاند. چه اتفاقی افتاده، قرار است چه دستوری برسد، پیامبر با نام خدا سخن آغاز کرد. خطبهای خواند، خطبهای عجیب، ماندگار و راهگشا. پس از حمد و ثنای الهی، برای مسلمانانی که اسلام و شخصیت انسانی برای آنها به ارمغان آورده بود، چندین بار احتجاج کرد، پرسید و پاسخ شنید. خدماتش را بیان کرد و تائید گرفت. از همه اقرار گرفت که میپذیرند “النبی اولی بالمومنین من انفسهم” قبول دارید که پیامبر از خود شما به شما اولویت دارد. همه به پذیرش نظر ایشان رأی مثبت داده و اعلام قبول کردند. بعد به فرمان الهی اشاره فرمود که “یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک” آیه ابلاغ را قرائت فرمود و سپس دستان علی بن ابیطالب (ع) را بلند کرد و فرمود “اَلا من کنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلی مَوْلاهُ، اللهمَّ والِ مَنْ والاهُ و عادِ مَنْ عاداهُ وَانْصُرْمَنْ نَصَرَهُ واخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ.” هر کس من مولای اویم، علی مولای اوست. ولایت را به علی (ع) انتقال داد و سپس دعا فرمود، خداوندا دوست بدار آنکه علی را دوست دارد و دشمن بدار آنکه علی را دشمن دارد.
پیامبر خطبه را در توصیف علی اینگونه ادامه داد: مَعاشِرَالنّاسِ ، هذا عَلِی أخی وَ وَصیی وَ واعی عِلْمی، وَ خَلیفَتی فی اُمَّتی عَلی مَنْ آمَنَ بی وَعَلی تَفْسیرِ کتابِ الله عَزَّوَجَلَّ وَالدّاعی إِلَیهِ آی مردم: این علی برادر و وصی و نگهبان دانش من و جانشین من در میان امت و پیروان من و مفسر کتاب خدا که مردمان را به سوی اوست.
سپس به وظایف امامت پرداخت و فرمود: إِنَّما أَکمَلَ الله عَزَّوَجَلَّ دینَکمْ بِإِمامَتِهِ همانا خداوند دین خود را با امامت علی (ع) کامل فرموده است.
در بخش دیگر از خطبه فرمود: هذا عَلِی،أَنْصَرُکمْ لی وَأَحَقُّکمْ بی وَأَقْرَبُکمْ إِلَی وَأَعَزُّکمْ عَلَی این علی یاورترین، سزاوارترین و نزدیکترین و عزیزترین شما نزد من است.
و در جایی دیگر فرمود: إِنّی قَدْبَینْتُ لَکمْ وَأَفْهَمْتُکمْ، وَ هذا عَلِی یفْهِمُکمْ بَعْدی من پیام خدا را برایتان آشکار کرده تفهیم نمودم. و این علی است که پس از من شما را آگاه میکند. أَلاوَإِنِّی عِنْدَ انْقِضاءِ خُطْبَتی أَدْعُوکمْ إِلی مُصافَقَتی عَلی بَیعَتِهِ وَ الإِقْرارِبِهِ، ثُمَّ مُصافَقَتِهِ بَعْدی. أَلاوَإِنَّی قَدْ بایعْتُ الله وَ عَلِی قَدْ بایعَنی اینک شما را میخوانم که پس از پایان خطبه با من و سپس با علی دست دهید تا با او بیعت کرده به امامت او اقرار نمایید. آگاه باشید من با خداوند و علی با من پیمان بسته و من اکنون از سوی خدی عزّوجل برای امامت او پیمان میگیرم.
پس از اتمام خطبه یکایک حاجیان بیعت کردند و امامت را به امام علی (ع) تبریک گفتند و پذیرا شدند و دین پیامبر با نزول آیه الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکمُ الْإِسْلامَ دیناً کامل شد.
مراسم به پایان رسید و هر کس به سمت شهر خویش حرکت کردند. با دو پیام ویژه. یکی انجام مناسک حج که پیامبر (ص) به آنان آموخت و الگویی شد برای انجام حج و دیگری انتخاب امیرمؤمنان علی (ع) به امامت و جانشینی رسول خدا (ص) در مراسم غدیر خم. هر دو پیام اطاعت امر الله و ابلاغ رسول الله (ص) بود و هر دو پیام همچنان باقی است و برکات آن استمرار دارد. یکی را حجه الوداع نامیدند و دیگری را عید غدیر و عید اللهاکبر.
در این مراسم،ولایت و جانشینی امیرمومنان علی (ع) در جمع حاجیان اعلام شد و همه حاضران از ملیتهای مختلف از ابلاغ امر الهی که همسنگ رسالت بود، مطلع شدند. و از کلام رسول خدا برداشت کردند که اعلان ولایت و جانشینی علی (ع) امر الهی است که در این گرمای طاقتفرسا توسط پیامبر ابلاغ و کلام حق در کریمه “الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا” تحقق یافت. پیامبر در خطبه غدیریه همراه با معرفی علی بنابیطالب (ع) به امامت مسلمانان خطاب به حاضران و همه مردم مأموریتی را ابلاغ کرد که این مأموریت زمان و مکان نمیشناسد، امر پیامبر است و اطاعت از سول واجب،این مراسم چقدر اهمیت داشت که در سر راهی که به اقصی نقاط سرزمینهای متفاوت برگزار و افراد حاضر در آن مراسم نمایندگان تمامی بلاد مسلمین بودند به همه مسلمانان از حاضران در مراسم و کسانی که بعد از اینها این پیام را میشنوند امر فرمودند:” تنتهوا الی قولی” سخن مرا درباره امامت بفهمید “و تلبغوه من لم یحضر” و آن را به کسانی که حاضر نیستند برسانید “و تامروه بقبوله عنی” و از طرف من به خواهید قبول کنند.
امر پیامبر به حاضران،برای ابلاغ و اطلاعرسانی این واقعه بزرگ مسئولیتی سخت عظیم است که پیامبر (ص) به دوش همه حاضران در صحنه و دیگرانی که حضور ندارند و بعدها و سالهای بعد میشنوند، گذاشته است و همه شاهدان مأموریت پیدا کردند آنچه را که دیدهاند و شنیدهاند، برای دیگران بازگو کنند. با این دستور این جمعیت وسیع که قصد دارند به دیار خود باز گردند، همچون راویان صادق، خبرنگاران، مأموریت دارند علاوه بر شرح اعمال حج، واقعه متمم و کامل کننده حج را برای مردم باز گو کنند.
واگذاری مسئولیت ابلاغ امامت از سوی پیامبر (ص) به حاضران و تأکید بر فهم واقعه و قبول آن، نشان از مسئولیتی بزرگ برای همه مسلمانان تا ابد دارد که وقتی به نقل از شاهدان واقعه شنیدند، باید امانتدارانی باشند که صادقانه آنچه را دیده و شنیدهاند برای دیگران به درستی بازگو کنند و ماجرای معرفی پیامبر (ص) و جانشینی علی (ع) به فراموشی سپرده نشود و انحرافی در دین پدید نیاید.
آیا جن واقعا وجود دارد؟
خداوند در قرآن کریم آیهها و احادیث مختلفی درباره جن و اجنه بیان کرده اسـت، وقتی موضوع جن بـه وسط میآید ناخودآگاه باعث ترس و هراس میشود، اما دراین مطلب کامل بـه این موضوع پرداخته ایم.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، بیشتر مردم اعتقاد دارند جن ها موجوداتی هستند کـه فارغ از نامرئی بودنشان، دارای قدرت تفکر و احساسات هستند و آفرینش انها بـه هزاران سال قبل بازمی گردد. اما راز پنهان این موجودات چه می باشد؟
شاید تا کنون در فیلم های وحشتناک، جن و روح را دیده باشید، اما دیدن و صحبت در مورد جن فلسفهای عمیق دارد کـه در منابع و کتابهای مذهبی بدان اشاره شده اسـت کـه در ادامه بیشتر میخوانید.
آیا دیدن جن ممکن اسـت؟
نظر قرآن کریم در مورد دیدن و ارتباط با اجنه
همان طور کـه از مفهوم نام جن بـه دست میآید، جن موجودی ناپیدا اسـت کـه قرآن کریم وجود آنرا تصدیق کرده و مشخصاتی برای او عنوان کرده اسـت مانند:
از آتش آفریده شده اند. «سوره الرحمن، آیه ۱۵»
گروهی از آنها مۆمن صالح و گروهی کافرند. «سوره جن، آیه ۱۱»
دارای تکلیف و مسئولیت اسـت. «آیات سوره جن و سوره الرحمن»
انها دارای حشر و نشر و معادند. «سوره جن، آیه ۱۵»
دارای علم و ادراک و تشخیص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال اسـت. «آیات مختلف سوره جن»
آنها قدرت نفوذ در آسمانها و خبرگیری و استراق سمع داشتند، و بعدا ممنوع شدند. «سوره جن، آیه ۹»
آنها قدرت انجام بعضی کارهای مورد نیاز انسان را دارند. «سوره سبا، آیات ۱۲- ۱۳»
انها با بعضی انسانها ارتباط برقرار می کردند و با آگاهی محدودی کـه نسبت بـه بعضی از اسرار نهائی داشتند؛ بـه اغوای انسانها می پرداختند. «سوره جن، آیه ۶»
اما چیزی کـه در بین مردم مرسوم اسـت کـه انها را از ما بهتران، پری و همزاد و … میدانند و ظاهر انها را دارای اشکال عجیبوغریب و موذی معرفی میکنند کـه مزاحم انسان هامیشوند.
اما تمام این موارد نه مورد تائید قرآن و احادیث اسلامی اس و نه عقل آن ها را قبول میکند بلکه بیشتر زاییده توهمات و خیال پردازی افرادی اسـت کـه میخواهند بازار دعانویسی و امثال آن ها را گرم نگه دارند.
واضح اسـت کـه جنیان نیز مخلوقاتی مانند انسان ها هستند کـه برای آزمایش الهی و عبودیت خلق شده اند.
نظر خداوند در قرآن درباره جن
من جنّ و انس را نیافریدم جز برای اینکه عبادتم کنند «و از این راه تکامل یابند و بـه من نزدیک شوند»؛ و یا اینکه هیچ چیز خارج از اجازه خداوند انجام نمیشود؛ و خارج از سلطنت خدا کسی نمیتواند بـه انسان آسیب برساند.«سوره ذاریات، آیه ۵۶»
ولی هیچ گاه نمی توانند بدون اجازه خداوند، بـه انسانی زیان برسانند.»«سوره بقره، آیه ۱۱۲».
شکل های دیگر اجنه
گاه جن مفهوم وسیع تری را در بر میگیرد کـه انواع موجودات ناپیدا را شامل میشود، اعم از انها کـه دارای عقل و درک هستند و آنهایی کـه عقل و درک ندارند.
حتی گروهی از حیوانات کـه میتوان آن ها را دید اما اغلب در لانه ها پنهان هستند دراین مفهوم جای دارند.
پیامبر اکرم«ص» فرمود:
«خداوند جن را پنج صنف آفریده اسـت:صنفی مانند باد در هوا «ناپیدا هستند» و صنفی بـه صورت مارها، و صنفی بـه صورت عقربها، و صنفی حشرات زمین اند، و صنفی از آن ها مانند انسانند کـه بر انها حساب و عقاب اسـت.» «سفینه البحار،ج ۱؛ ص ۱۸۶ «ماده جن»»
در چه مواردی اجنه به انسان رخنه میکنند؟
برای ایجاد مزاحمت از سوی جن بـه انسان راه حل های بسیار زیادی وجوددارد کـه کـه خرافه بودن و کاربرد آن ها اثبات نشده اسـت.
در آیه ٢٧۵ از سوره بقره از طرف خداوند آمده اسـت:
آن دسته از افرادی کـه ربا می خورند در قیامت نمیتوانند برخیزند مگر مثل کسی کـه در نتیجه تماس با شیطان دیوانه شده و تعادل خودرا از دست داده اسـت.
بـه طور کلی اجنه و شیاطین هرگز بر انسان سلطه قهری و غیر ارادی و تصرف نداشته و هرگونه انحرافی کـه از سوی انها درباره انسان صورت می پذیرد همراه با اختیار و اراده انسان اسـت اما بی تردید عده ای از مشکلات و سختی ها از سوی شیطان اسـت کـه همه ی برای امتحان و آزمایش ما اسـت.
بـه همین دلیل باید گفت کـه میان سختی و انحراف تفاوت بسیاری وجوددارد چرا کـه انحراف برای مومنین نیست و سختی برای انها مقدر شده اسـت.
وصلت با جنیان
ظاهراً اصل ازدواج با جن ممکن اسـت. درباره ازدواج جن با انسان علما مطالبی بیان کرده اند کـه برگرفته از روایات و مطالب دینی اسـت.
بـه عنوان مثال آیت الله بهجت در پاسخ بـه سوال اینکه آیا ازدواج دختر با جن جایز اسـت، می فرمایند:
چون معرضیت زیادی برای فتنه و منازعه دارد و خوف خطر دارد، خلاف احتیاط اسـت و بر تقدیر جواز، احوط متعه اسـت یا اینکه طوری باشد کـه شرط کنند وکالت را کـه اختیار طلاق اسـت با دختر باشد.«کتاب استفتائات آیت الله بهجت،ج۴؛ ص۱۴ »
خداوند در سوره الرحمن می فرماید:
در آن بهشت ها زنانی هستند کـه فقط بـه همسرانشان عشق می ورزند، و پیش از آنان دست هیچ انس و جنی بـه آنان نرسیده اسـت. پیش از همسران بهشتی شان دست هیچ انس و جنّی بـه آنان نرسیده اسـت.
از این آیه میتوان دریافت کـه شکل تولد و تولید نسل جنیان نیز مانند انسان هاست. بدینسان میتوان گفت ابلیس نیز کـه از طائفه جن اسـت، فرزندان خودرا از طریق ازدواج با زنان جن بـه دنیا می آورد.
شیخ عماد الدین یکی از موانع ازدواج را اختلاف جنس دانسته و میگوید:
جائز نیست آدمی زن جنیه بگیرد چون خداوند فرمود:
و از نشانه های [قدرت و ربوبیت] او این اسـت کـه برای شـما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا در کنارشان آرامش یابید و در بین شـما دوستی و مهربانی قرار داد؛ قطعاً دراین [کار شگفت انگیز] نشانه هایی اسـت برای مردمی کـه می اندیشند.«سوره روم، آیه ۲۱»
آیا امکان دیدن جن وجود دارد؟ باید بگوییم بله وجود دارد
و روزی کـه همگان را گرد آورد و گوید:ای گروه جنیان، شـما تعداد زیادی از آدمیان را پیرو خویش ساختید. یارانشان از میان آدمیان گویند:ای پروردگار ما، ما از یک دیگر بهرهمند میشدیم و بـه اتمام زمانی کـه برای زیستن ما قرار داده بودی رسیدیم.«سوره انعام، آیه ۱۲۸»
بـه طور کلی دیدن جن برای هر انسانی محقق اسـت اما در کتب مختلف و احادیث در مورد جنیان توصیه اکید شده اسـت کـه ارتباط نگیرید چرا کـه باعث خوف و بـه هم ریختگی زندگی خودتان خواهد شد.
«گمرگ» مقصر حذف تیراندازان در تفنگ بادی ١٠ متر شد
سرمربی تیم تفنک بازی ١٠ متر پس از حذف شاگردانش با تاکید بر اینکه کسی تیراندازی را باور ندارد نسبت به اینکه تجهیزات تیمش تا زمان اعزام به توکیو در گمرگ مانده بود، انتقاد کرد.
به گزارش خبرنگار اعزامی مهر به توکیو، الهام هاشمی در مورد عملکرد نجمه خدمتی و مهیار صداقت در مسابقات میکس تفنگ بادی ١٠ متر که با حذف آنها همراه بود، گفت: سطح رقابت در رشته تفنگ بالا است. اگر با المپیک دوره قبل مقایسه کنید نفرات با امتیازهای پایین تر فینالیست می شدند.
وی ادامه داد: در المپیک توکیو سطح رکوردها واقعا بالا است. در تفنگ میکس ۲۹ تیم که تیم های قدری هستند، حضور داشتند. البته بچه ها نیمه جدول بودند و تیم های قدر را پشت سر گذاشتند.
این مربی تصریح کرد: بچه ها بد کار نکردند اما متاسفانه کافی نبود. مهیار صبح گردنش گرفته بود و صبح اول وقت فیزیوتراپی شد. از طرفی در تیراندازی امکانات حرف اول را می زند. تفنگ، جنس لباس، سختی لباس، قطعات مختلف سلاح و ساچمه ای که استفاده می کنند، خیلی مهم هستند. این همه هزینه کردیم لوله سلاح سفارش داده بودند و در کروواسی لوله را دادند تا در تهران تست کنیم و بهترین انتخاب شود اما تا روزی که به المپیک آمدیم، در گمرک بود.
هاشمی تاکید کرد: لوله سلاح بادی دیگر چه چیزی است که باید گمرک بماند؟ تا روزی که ما می اومدیم خبری از ترخیص لوله ها نبود. این همه زحمت و هزینه از دست رفت. ما نه تنها تحریم خارجی، بلکه تحریم داخلی نیز هستیم.
سرمربی تیم ملی تیراندازی در مورد انتظار خود از عملکرد دو نماینده ایران گفت: من انتظار داشتم نیمه نهایی را برویم. البته کسی تیراندازی را باور ندارد و امیدوارم با طلای فروغی بیشتر مورد توجه باشد. در حال حاضر آنطور که باید و شاید بچه های ما حمایت نمی شوند.
هاشمی در مورد پیش بینی خود از عملکرد ملی پوشان در تفنگ سه وضعیت تاکید کرد: تجهیزات در سه وضعیت حرف اول می زند و امیدوارم آنجا به نتیجه ای که می خواهیم برسیم چون تمرین خوبی داشته ایم.