گسترش فساد شبکه نمایش خانگی با کوتاهی صداوسیما و ارشاد/ آیا برچسب رده سنی کافی است؟
این روزها تولیدکنندگان آثار نمایشی هر محتوای نادرستی که می خواهند را در شبکه نمایش خانگی توزیع می کنند و با برچسب رده سنی نسبت به محتوای ارائه شده، شانه خالی می کنند.
خبرگزاری فارس- گروه رادیو و تلویزیون: ظاهرا ماجرای محتوای سریال های شبکه نمایش خانگی و نظارتی که بر آن وجود ندارد، پایانی ندارد. هر بار که سریال تازه ای منتشر می شود، باید منتظر موج جدیدی از اعتراضات باشیم. اعتراضات درستی که از سوی خانواده ها و مخاطبان این آثار است.
**ولنگاری که ادامه دارد
موضوع عشق های چند ضلعی، خیانت، خشونت و … پای ثابت آثار شبکه نمایش خانگی شده است. سریال بی محتوای «دل» ساخته منوچهر هادی از جمله اولین آثاری است که خیانت و عشق های چندضلعی را حتی پررنگ تر از سریال های ترکیه ای به تصویر کشید!
او حالا «گیسو» را دارد. فصل دوم سریال عاشقانه که به همان اندازه بی محتواست. در حال حاضر حدود ۱۹ قسمت از این سریال منتشر شده و مخاطب در این وانفسا چیزی جز داستانی آشفته و ماجرایی که پیش نمی رود، ندیده است!
اما حالا با آمدن سریال های جدید، ورق جدیدی هم در ولنگاری خورده است. این روزها آخرین قسمت های «دراکولا» نیز منتشر شد. آخرین ساخته «مهران مدیری» که در کنار ضعف های مشهود ساختاری، نمایش آخرین سطح از تجملات، بهره کشی از حیوانات، به تصویرکشیدن بی عرضگی زنان و صدازدن آنها با الفاظ زشت، این بار عشق به یک زن متاهل را هم به تصویر کشید!
کامبیز کامیابی با بازی امیرمهدی ژوله فردی است که شخصیت اصلی داستان یعنی مهران مدیری با شناسنامه او همسر دوم خود را اختیار کرده است و حالا پس از مرگش، کامیابی با دیدن الناز با بازی اندیشه فولادوند، همسر دوم او عاشقش شده و می خواهد با او ازدواج کند. تا اینجای کار، به نظر می رسد که او تنها عاشق فردی شده که همسر خود را از دست داده است اما ماجرا از جایی بغرنج می شود که شخصیت اصلی پیدا شده اما کامیابی در مقابل آن مرد که شوهر الناز است، همچنان الناز را با لفظ خانومی صدا می زند، به دنبال به دست آوردن اوست و حتی برایش غیرتی می شود و می گوید روسری اش را جلو بکشد! در همه این موارد هم شوهر زن ایستاده و نظاره گر است!
«زخم کاری» هم نام سریال دیگری است که آخرین ساخته محمدحسین مهدویان به شمار می رود. این سریال در حقیقت برگرفته از یک رمان ممنوعه است که در هفته ای که گذشت، به مرکز حواشی بدل شده بود.
این سریال هم که تا به حال ۶ قسمت از آن توزیع شده، سنگ تمام گذاشته و در همان قسمت های نخست اغواگری یک زن شوهردار را برای پیرمردی پولدار به تصویر می کشد که نقشه قتل او را کشیده است.
این سریال هم همانند آثار دیگری که حالا خشونت هم جو لاینفک آنها شده، پر است از روابط دختر و پسر، استفاده از مواد مخدر، سیگار و مشروب، رابطه مرد زن دار با دیگری و…
همه این اتفاقات در حالی می افتد که از طرف دیگر ظاهرا دعوای ساترا و وزارت ارشاد درخصوص شبکه نمایش خانگی تمامی ندارد! به عنوان مثال در همین مورد آخر یعنی سریال زخم کاری، در اقدامی عجیب ارشاد از ساترا به قوه قضاییه شکایت برد و نارضایتی خود از محتوای این سریال را اعلام کرد. در حالی که یک قدم عقب تر از ساخت، خود سازمان سینمایی به این اثر مجوز تولید داده بود و ساترا نیز به همین بهانه و همچنین برچسب رده سنی سریال که بالای ۱۵ سال است، محتوایی که توزیع شده را بدون مشکل دانست.
**آیا دوگانه ارشاد و ساترا پایان یافته است؟
این نابهنجاری ها و محتواهای نامناسب کار را به جایی رساند که برای مدتی صدور مجوز تولید سریال از طرف ارشاد لغو شد. سریالها و سازندگان آثار برای مدتی بلاتکلیف ماندند چون در حالی که از این سو این اعطای پروانه لغو شده بود اما هنوز هیچ نهادی به صورت رسمی مسئولیت جدید را به عهده نگرفته بود. همین بلاتکلیفیها باعث شد پس از چند صباحی دوباره مجوزها با مسئولیت خود ارشاد صادر شود. از سوی دیگر ساترا نیز به عنوان سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی حالا با استناد به قوانین جدید معتقد است مسئولیت تولید محتوای حرفهای فضای مجازی به آنها سپرده شده است.
در همین راستا نیز به تازگی شورای تخصصی محتوای حرفه ای متشکل از علی اصغر پورمحمدی(معاون اسبق سیما)، محسن مهاجرانی(از مدیران اسبق صداوسیما)، عبدالکریم خیامی و محمدرضا جعفری جلوه (مدیر شبکه دو سیما) تشکیل شده است که در ذیل آنها ۳ کارگروه مستند، سریال و برنامه ترکیبی وجود دارد. درخواست ها در این کارگروه ها بررسی شده و در جمع بندی یا طرح را تائید کرده و یا تائید مشروط می کند و یا اصلا رد می شود.
تا به حال هم حدود ۷ مجوز ساخت از سوی این شورا اعطا شده است. اما همان طور که گفته شد، مشکل و دوگانه اساسی که در این میان وجود دارد، همان تصمیم گیری درباره محتوایی است که هیچکس تا به حال آن را گردن نگرفته و میان ارشاد و ساترا در حال پاسکاری بوده است.
درحالی که ساترا معتقد است با تشکیل شورای تخصصی و خروج کار از دست ارشاد، تغییر مهمی صورت گرفته و دوگانه شورای پروانه ساخت و نمایش از بین رفته است، حالا در شورای محتوای حرفه ای درباره آثار و محتواهای شبکه نمایش خانگی تصمیم گیری شده و سازندگان وصل به کارگزاری حرفه ای خود می شوند.
اگر هم جایی تهیه کننده و کارگزاری به اختلاف خوردند، شورا وارد شده و بر این موضوع نظارت می کند. از آنجایی که منفعت کارگزاری بسیار مهم است، نهایت سرعت و دقت را به کار می برد. اینکه کارگزاری با تهیه کننده ای اصطلاحا ببندد نیز، شدنی نیست چون کارگزاری هایی بوده اند که خلع شده اند و کارشان را از دست داده اند. فقط یک طرح پروانه ساخت، فیلمنامه دیگری ساخته شود و حالا ساترا تصمیم گرفته که فیلمنامه های کامل را ارزیابی کند.
**چه کسی ناظر نهایی است؟
با چیزی که ساترا اعلام کرده، این سازمان حالا صفر تا صد کار را در دست دارد و از این به بعد باید دید که آیا زمان ترویج و اشاعه فساد به شکل های گوناگون در شبکه نمایش خانگی به پایان رسیده یا ساترا در دام فضای غالب بر پلتفرم ها می افتد و وی او دی های اسم و رسم دار به بهانه های مختلف همچنان فضا را به نفع خود جلو می برند؟
در حقیقت اگر بناست فقط متولی تغییر کند و محتوا همچنان مانند قبل باشد، اصلا این تغییرات به چه کاری می آید؟
**شاه آبادی: شاخص های ارزیابی در همه جا یکسان باشد
در همین رابطه «حمید شاه آبادی» معاون سیما در گفت و گو با خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری فارس گفت: بیش از ۱۰ سال گذشته که اولین کار خانگی به بازار آمد، همیشه این نکته مطرح بود که در این حوزه بخش خصوصی جایی را برای خود خواهد دید و رسیدن به چنین نقطه ای در بخش خصوصی دور از انتظار نبود و نیست. گام اول که گذاشته شد مشخص بود که به چنین صحنه هایی می رسد و طبیعی است که حاکمیت برای ورود و حضور بخش خصوصی در عرصه فیلم و سریال بنا ندارد محدودیت های غیرمعقولی را ایجاد کند.
وی تصریح کرد: چیزی که ما انتظار داریم، این است که میدان های فعالیت، مبتنی بر فرهنگ یکسان و شاخص های ارزیابی یکسان باشد. اگر این شاخص های ارزیابی یکسان باشد، همه با هم برابر هستیم و نه رقابتی در کار هست و نه حسادت و مقابله ای.هرقدر بخش خصوصی در این حوزه بتواند مبتنی بر هنجارهای بومی و ارزش های کشور حرکت کند، در مسیری حرکت کرده که به فرهنگ کشور کمک کرده است.
معاون سیما اظهارداشت: آنجایی اشکال وجود دارد که شاخص ها و متر و میزان اندازه گیری و نقطه های تشخیص در این دو حوزه فرق کند. آنجا دیگر فرق نمی کند که بخش خصوصی باشد یا جای دیگری. آن چیزی که ما از ساترا و سایر دوستان انتظار داریم این است که اگر معیارهایی برای ارزش گذاری آثار هست، فرق نمی کند که مرجع انتشار آن کجا باشد. ما نباید در سینمای ایران شاهد یکسری معیارها و شاخص ها باشیم و در تلویزیون ایران شاهد یکسری معیار و شاخص دیگر باشیم. آن چیزی که ما رویش بحث داریم و رویش خواهیم ایستاد و به خاطر آن هم صوت و تصویر در فضای مجازی هم مدیریتش به نوعی تحت صیانت رسانه ملی گذاشته شده، همین است که شاخص های واحدی داشته باشیم. اگر شاخص ها واحد باشد، هرکسی وظیفه خود را درست انجام می دهد.
**چرا فیلم های ایرانی از تلویزیون پخش نمی شوند؟
وی تاکید کرد: ما منع و محدودیتی برای پخش آثار نمایش خانگی نداریم. یکی از دلایلی که موفق نبودیم فیلم های سینمای ایران را به درستی در تلویزیون نشان بدهیم، همین تفاوت معیارها و شاخص هاست. کشوری که در سال حداقل ۱۰۰ فیلم سینمایی تولید می کند، چرا تلویزیونش باید در نمایش آنها فقیر باشد؟ ما مسئولیتی در تولید فیلم سینمایی نداریم اما انتظار داریم سینمای ایران برای عموم مردم که می خواهند اثری را ببینند، بعد از اکران در سینما و عرضه در شبکه نمایش خانگی قابل عرضه در تلویزیون باشد.
**آیا برچسب رده سنی کافی است؟
نکته قابل توجه دیگری که در این باره مورد توجه قرار نمی گیرد، موضوع رده بندی سنی است. چیزی که در کشورهای غربی هم مورد استفاده قرار می گیرد و مدتی است که در ایران نیز باب شده است.
شاید رده بندی سنی فی نفسه بد نباشد، اما آیا برای جامعه دینی و فرهنگ ما کافی است؟ قطعا پاسخ به این سوال منفی است. در جوامع ولنگار غربی شاید نمایش صحنه های جنسی رده های سنی مختلف را بطلبد اما در فرهنگ ما چنین چیزی مردود است و نمی توانیم به شرط ارائه برچسب سنی هر محتوایی که دوست داشتیم را فارغ از جامعه ای که در آن زیست می کنیم به خورد مخاطب بدهیم و با زدن برچسب سنی از آن شانه خالی کنیم. اگر برچسب سنی کفایت می کند، یعنی به تصویرکشیدن موضوعات جنسی هم برای ما امکان پذیر است؟ قطعا پاسخ به این سوال نیز منفی است. و اگر بنا بود این برچسب مشکل حل شود، اصلا مشکل سریال های ترکیه ای چه بود؟
**مفید: نباید دچار وازدگی بشویم
در همین رابطه بهروز مفید از مدیران باسابقه تلویزیون در گفت و گو با خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری فارس گفت: ضوابط پخش در همه دنیا وجود دارد به عنوان مثال بی بی سی یک دفترچه تحت عنوان بایدها و نبایدها دارد که ضوابطش را تشکیل میدهد در کشور ما نیز بیشتر با کلمه سانسور با این ضوابط برخورد میکنیم.
وی ادامه داد: دایره فضای فرهنگی ما خاصتر است و بایدها و نبایدهای ما در مقایسه با شبکه بی بی سی متفاوتتر است اما معتقدم نفس اینکه باید ضوابط پخش داشته باشیم نباید زیر سوال برود و دچار وازدگی شود. در حقیقت من موافق این مساله نیستم که هرکسی مطلبی به ذهنش رسید خارج از معیارهای فرهنگی جامعه آن را به اثری تبدیل کند و آزاد باشد و با برچسب سنی نسبت به محتوای آن بی تفاوت باشد.
این تهیهکننده تلویزیون تاکید کرد: اما نکته مهم این است که در برخی مواقع سلیقهها و اختلاف سلیقهها مصیبتی برای فضای فرهنگی است. در حقیقت نوع نگاه به یک مساله در یک شورا و با یک مدیر به گونه خود و در یک شورا و با مدیر دیگری به گونه دیگر است این موضوع برای یک هنرمند اذیتکننده است چراکه نمیداند چیزی که به آن فکر میکند و قصد دارد به تصویر بکشد نهایتا چه اتفاقی برایش رخ میدهد.
**تعیین مصادیق کار آسانی نیست
مفید ادامه داد: بایدها و نبایدها به صورت کلی تعیین شدهاند اما تعیین مصادیق به همین راحتی نیست چراکه با ورود به مصداق باید تمام فضایی که داستان و یا فیلم دارد، سنجیده شود. در جایی گفته میشود سیگار ممنوع است خب درست اما در جای دیگر به اقتضای داستان سیگار نشان داده شده است .
وی توضیح داد: مشکل زمانی ایجاد میشود که وارد مصادیق شویم و در دام سلیقه بیفتیم در حال حاضر وزارت ارشاد یک جور، ساترا به گونه دیگر و صداوسیما به نحو دیگری به آثار نگاه میکنند و این است که اذیتکننده میشود.
تهیهکننده «بیگانهای با من است» افزود: همه ما یکسری اعتقادات مذهبی و نگاههای فرهنگی و همچنین سنتی داریم که باید حفظ شود و در ضوابط قرار بگیرد اما برخی میگویند اصلا نباید این فیلترها وجود داشته باشد و من هم دیدهام یک عده رعایت برخی از فضاهای فرهنگی را نمیکنند در حقیقت شاهد بودم که در یکی از آثار نمایش خانگی صحنهای وجود داشت که اصلا مناسب پخش در یک فضای خانوادگی نبود.
مفید یادآور شد: ما با جامعه غرب تفاوت داریم و جامعهای هستیم که مردم ما از ما انتظاراتی دارند به ویژه زمانی که قرار است یک کار مجوز بگیرد چراکه یک خانواده وقتی میبیند اثری مجوز گرفته است، میخواهد با طیب خاطری آن اثر را برای فرزندان خود به نمایش بگذارد.
وی افزود: باید برای سلیقهها فکری شود چراکه به سمت اذیت کردن هنرمندان پیش میرود. پیشنهاد من این است که اگر در سازمانی شورایی هم وجود دارد باید یک شورای بالادستی هم وجود داشته باشد به این دلیل که اگر درخواست مولف رد شد جایی باشد که بتواند دوباره درخواست بررسی مجدد بدهد چراکه در حال حاضر اگر درخواست وارد شورایی بشود و شورا آن را رد کند، درخواست تقریبا به بنبست میرسد.
تهیهکننده «محکومین» خاطرنشان کرد: شوراهای بالادستی نیز باید از حضور افراد با سلیقههای مختلف بهرهمند شود اما معیارهای اساسی نباید خدشهدار شود.
مفید با اشاره به اینکه در فضاهای فرهنگی نسبت به ۱۰ یا ۱۵ سال پیش برخورد بازتری صورت گرفته است، مطرح کرد: ماهوارهها و فضای مجازی خود به خود یک شرایط جدیدی را به رسانههای رسمی تحمیل کرده است و در فضای فرهنگی عملکرد رهاتری داشتهایم اما در فضای سیاسی برعکس این اتفاق رخ داده است و برخورد منقبضتری رخ داده است.
**دچار یک بام و چند هوا هستیم
وی با بیان اینکه پس از ۴۰ سال کار در فضای رسانه زمانی که اثری را تولید میکند نمیداند در مسیر گرفتن مجوز چه اتفاقی رای آن رخ میدهد، گفت: برخی مواقع ایرادهایی گرفته میشود که برای خود من هم قابل هضم نیست در صورتی که ۴۰ سال است در این فضا تنفس میکنم.
تهیهکننده «هشت و نیم دقیقه» ادامه داد: ما یک بام و چند هوا هستیم یعنی اینکه بسیار راحت سریال خارجی که بازیگران خانم در آن زیباییهای خود را به راحتی نشان میدهند، پخش اما در سریالهای داخلی خود به گونه دیگری عمل میکنیم. برای آن هم منطق داریم اما این منطق برای یک مخاطب جوان قابل هضم نیست. ممکن است برای گردانندگان این منطق درست باشد و برای آن توجیه داشته باشند اما برای یک مخاطب جوان این مساله وجود دارد. ما دوگانگی، سهگانگی و…را داریم و این یک معضل است.
مفید تاکید کرد: حتی خود مخاطب آثاری را در شبکه نمایش خانگی و یا ماهوارهها دنبال میکنند که اگر یک دهم آن در رسانه رسمی کشور پخش شود، سروصدا میکنند در حقیقت این چندگانگی تنها به متولیان فرهنگی باز نمیگردد بلکه به مخاطب هم ارتباط پیدا میکند.
وی با اشاره به اینکه اگر قرار است ممیزی رخ بدهد باید در حین تولید و نه در حین توزیع رخ بدهد، بیان کرد: ممیزی هنگام پخش یک اثر حتما به بخشی از کار لطمه میزند و مخاطب دچار ابهام میشود. باید تلاش کنیم که ضوابط خود را در حین تولید اعمال کنیم. متاسفانه در صداوسیما در مرحله طرح و برنامه دقت زیادی میشود اما زمانی که کار وارد مرحله فیلمنامه و تولید میشود کار تقریبا رها میشود. ممکن است بگوییم ناظر کیفی داریم ما باید تهیهکنندگان و کارگردان را تربیت و با ضوابط آشنا کنیم. کارگردان تلویزیون هنوز نمیداند تلویزیون گردنبند طلا برای مرد مجاز نیست و نمیداند به لحاظ شرعی مساله دارد این را در کار میگذارد و پخش بر اساس ضوابط میگوید باید از کار خارج شود. هرچه ضوابط را به عوامل سازنده منتقل کنیم بهتر است تا به شوراها و پخش محول شود.
مفید در پایان مطرح کرد: هیچ رسانهای به اندازه صداوسیما و وزارت ارشاد دچار این معضل نیست. کار در کشور ما بسیار سخت است چراکه هنوز به تعاریف نرسیدهایم و نوع نگاه با تغییران مسئولان تغییر میکند در حالی که این موضوع در جوامع غربی حل شده است اما در جامعه ما که ایدئولوژی هست سلبیتر میشود که راحتتر نمیشود.
ایستادگی ایران در جنگ اقتصادی با وجود کاهش ۹۱ درصدی درآمدهای نفتی
تهران – ایرنا – با وجودی که درآمدهای نفتی ایران در سالهای ۹۷ تا ۹۹ به واسطه تحریمهای آمریکا علیه صادرات نفت کشور، ۹۱ درصد کاهش را تجربه کرد و بیش از ۹۸.۵ میلیارد دلار از این درآمدها از بین رفت ولی بازهم دولت موفق به اداره کشور بدون درآمدهای نفتی شد.
به گزارش روز پنجشنبه ایرنا، خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت سال ۹۷، بیش از هر چیز بر روابط بانکی و صادرات نفت ایران تاثیرگذار بود.
بازگشت تحریم ها با هدف به صفر رساندن صادرات نفت در کنار ایجاد محدودیتهای شدید در دسترسی به پول صادرات آن، انجام شد. اگرچه صادرات نفت ایران هیچ گاه صفر نشد اما در عمل، موانع فروش و صادرات نفت به شدت افزایش پیدا کرد.
ایران در آن شرایط تلاش کرد تا درآمدهای ارزی از دست رفته نفت خود را با صادرات محصولات پتروشیمی و فرآوردههای نفتی تا حدی جبران کند و در این مسیر نیز موفق بود.
با این حال آنگونه که گزارش وزارت خارجه به مجلس شورای اسلامی نشان میدهد، ایران در سالهای ۹۷ تا ۹۹ که بیشترین فشار تحریم را تجربه کرد و از آن میتوان به جنگی تمام عیار در عرصه اقتصاد یاد کرد. براین اساس حدود ۹۸.۶ میلیارد دلار از درآمدهای نفتی که میتوانست به واسطه صادرات نفت نصیب کشور شود، از دست رفت.
اگر به این جنگ اقتصادی، همهگیری کرونا را نیز اضافه کنیم که از اواخر سال ۹۸ بر ایران سایه انداخته، درآمد از دست رفته به ۱۱۶.۴ میلیارد دلار بالغ میشود.
همچنین تحریمها علیه صادرات نفت و عدم دسترسی به منابع مالی بلوکه شده در دیگر کشورها از جمله، کره جنوبی و عراق، ایران را در مبارزه با کرونا تحت فشار قرار داد.
آمارها نشان میدهد ایران با در نظر گرفتن همهگیری کرونا در جهان، در سالهای ۹۷ تا ۹۹، حدود ۸۱ درصد از درآمدهای نفتی خود را از دست داده و اگر کرونا شیوع پیدا نمیکرد و شرایط اقتصاد جهانی تا این حد متزلزل نبود، سهم دلارهای از دست رفته ایران به واسطه تحریمهای یک جانبه آمریکا در این سالها به ۹۱ درصد میرسید.
نکته مهم آن است که درآمدهای نفتی ایران در سال ۹۹، به پایینترین رقم از سال ۷۸ تا کنون رسیده است.
این کاهش درآمدها علاوه بر محدودیتهای شدید بر سر راه صادرات نفت ایران، به کاهش بیسابقه قیمت نیز مربوط میشود.
قیمت نفت در ابتدای سال گذشته به زیر ۲۰ دلار در هر بشکه رفت و تا پایان سال نیز نتوانست رکورد قیمت بالای ۷۰ دلار در هر بشکه را بشکند.
نگاهی به آمارهای اقتصادی نشان میدهد سهم کاهش قیمت نفت در سال ۹۹، با توجه به راههای مویرگی ایران برای فروش نفت و گشایش نسبی در این زمینه، بیشتر بوده است.
ایران سال ۹۹ را با رشد اقتصادی منفی ۲.۵ درصد با احتساب نفت در فصل بهار آغاز کرد.
رشد اقتصادی منفی البته در تابستان تکرار نشد و تابستان این رشد به ۵.۴ درصد رسید. موضوع مهم آن است که در تمام فصلهای سال ۹۹ به جز فصل بهار، رشد اقتصادی با نفت از رشد اقتصادی بدون نفت بیشتر بوده است.
این اعداد نشان میدهد که ایران در سال گذشته توانسته صادرات بخش نفت خود شامل نفت خام، میعانات گازی، فرآوردههای نفتی و گاز را حتی با وجود تحریمهای حداکثری آمریکا افزایش دهد که تاثیر مستقیمی بر رشد اقتصادی داشته است.
بررسیها نشان میدهد سهم نفت در رشد اقتصادی نیز در سال گذشته روندی افزایشی داشته و در حالی که در سال ۹۸، این عدد منفی ۷.۴ درصد بوده، در زمستان سال ۹۹ به ۴.۵ درصد رسیده است.
در مجموع نفت در رشد اقتصادی سال گذشته ایران سهمی ۱.۴ درصدی داشته است و به تنهایی رشد تولید ناخالص گروه نفت در سال گذشته، ۱۱.۲ درصد برآورد میشود.
در این شرایط، ایران توانست سال گذشته رشد اقتصادی ۳.۶ درصدی را با احتساب نفت به دست بیاورد. آمارهای بانک مرکزی نشان میدهد رشد اقتصادی ۷.۷ درصد در زمستان بوده است. درست در شرایطی که رئیس کل سابق بانک مرکزی و وزیر نفت ایران از افزایش صادرات نفت و امکان دسترسی به پول آن صحبت کرده بودند.
رشد اقتصادی همچنین در سال گذشته بدون نفت ۲.۵ درصد عنوان شده است.
به گزارش ایرنا، ایران در حالی توانست رشد اقتصادی خود را مثبت کند که در سال گذشته اغلب کشورهای جهان رشد اقتصادی منفی تجربه کردند و در مجموع رشد اقتصادی جهان در سال ۲۰۲۰ میلادی منفی ۴ درصد عنوان شد.
یکی از مهمترین بخشهایی که در ایجاد رشد اقتصادی موثر بوده، افزایش صادرات فرآوردههای نفتی است. این در شرایطی است که ایران تا پیش از این واردکننده برخی فرآوردهها مانند بنزین بود اما اکنون توانسته صادرکننده این محصول نه در منطقه خاورمیانه که در جهان باشد. سال گذشته ایران محمولههای بنزین خود را تا آمریکای جنوبی نیز صادر کرد.