ویترینهای مجازی که به جان زندگی حقیقی ما افتاد/ اینها ترمز ازدواج را کشیدهاند!
هر روز بسیاری از افراد جامعه، ساعاتی را در شبکههای اجتماعی سپری میکنند. مشاهده جهیزیههای لاکچری و میلیاردی یا خانه ۵۰۰ متری در بهترین نقطه شهر این روزها موجب سنگاندازی در امر ازدواج ساده و حتی افزایش تجردگرایی شده است.
خبرگزاری فارس ـ گروه فرهنگ عمومی: در تقویم امروز به عنوان «روز ازدواج» نامگذاری شده است. ازدواج و مراسم عروسی با همه زیباییهایی که دارد، با تغییرات در سبک زندگی و بالا رفتن توقع برخی جوانان و خانواده آنها، با تجملاتی همراه شده که حتی بعضی از آنها به عنوان رسم و رسوم، برای جوانان دست و پاگیر شده و عروسیهای دهه ۶۰ آمال بسیاری از افراد شده است. با این وجود، تأخیر نینداختن در امر ازدواج نکته مهمی است که در روایات مختلف به آن تأکید شده است؛ تا جایی که بر اساس احادیث حتی فقر هم نباید مانع ازدواج شود.
بر اساس آخرین سرشماری در کشورمان که در سال ۹۵ صورت گرفت، جمعیت ایران ۷۹ میلیون و ۹۲۶ هزار و ۲۷۹نفر است که ۵۱ درصد را آقایان و ۴۹ درصد را بانوان تشکیل میدهند. همچنین بر اساس آمارها، ۴ میلیون و ۴۲۳ هزار و ۲۲۵ دختر مجرد در سن ازدواج (۱۵ تا ۲۹ سال) و ۵ میلیون و ۳۷۲ هزار و ۹۸۹ پسر در سن ازدواج (۲۰ تا ۳۴ سال) در کشور داریم؛ یعنی حدود ۱۰ میلیون نفر مجرد که در سن ازدواج هستند!
همیشه شغل، مسکن و هزینههای زندگی به عنوان ترمزهای ازدواج به شمار میرفتند، اما اکنون با توسعه فضای مجازی و نشان دادن زندگیهای لاکچری، سطح توقع جوانان نیز بالا رفته و دیگر بسیاری به حداقلهای رضایت نداده و به فکر دستیابی به بهترینها برای آغاز زندگی مشترک هستند. جهیزیههای لاکچری و میلیاردی یا خانه ۵۰۰ متری در بهترین نقطه شهر که توسط بلاگرها به نمایش در میآید، این روزها موجب سنگاندازی در امر ازدواج ساده شده است. آغاز زندگی مشترک با برگزاری چندین مراسم آن هم در شرایط کرونا، عکسهای لاکچری در عمارات و کنار ساحل، رفتن به کشورهای اطراف برای فیلمبرداری عروسی و … مشکلاتی است که این روزها خانوادهها را درگیر کرده است.
ویترینهای مجازی که به جان زندگی حقیقی ما افتاد
بر همین اساس، نمیتوان از تأثیر شبکههای اجتماعی و زرق و برقهای زندگی لاکچری بلاگرها در افزایش تجردگرایی یا حتی کاهش ازدواج ساده چشمپوشی کرد. هر روز بسیاری از افراد جامعه با شبکههای اجتماعی همراه هستند و ساعاتی را در آن سپری میکنند. روز به روز هم بر تعداد بلاگرها افزوده میشود؛ افرادی که با دریافت هزینههای بالا تبلیغ کالاهایی را میکنند و ویترینی از زندگی خود را به نمایش میگذارند.
در همین باره تقی آزاد ارمکی با اشاره به افزایش مصرفگرایی در جامعه میگوید: شبکههای اجتماعی، سبک زندگی جوامع را تغییر داده و جوانان را آرمانگرا کردهاند. وقتی جوانی در شبکههای اجتماعی ویترین زندگی یک بلاگر را میبیند، طبیعتا میخواهد که خانه و وسایلی مانند آن بلاگر داشته باشد. بر همین اساس، هر روز مصرفگرایی و تجملات بیشتر شده و حتی برخی جوانان که توان تأمین آن وسایل را ندارند، سرخورده شده و دیگر برای زندگی مشترک و تشکیل خانواده تلاشی نمیکنند و انگیزه خود را از دست میدهند. به همین دلیل ناامیدی هم در بین افراد تزریق میشود.
شبکههای اجتماعی ذائقه بصری جوانان را تغییر دادهاند
وی با بیان اینکه تبلیغات زندگی لاکچری در شبکههای اجتماعی به الگویی برای جوانان تبدیل شده است، میافزاید: هر روز در شبکههای اجتماعی کاربران با دنبال کردن بلاگرها سبک زندگی آنها را پیگیری میکنند. فرهنگ غربی روز به روز بیشتر در بین جوانان رواج پیدا کرده و از این طریق بر نهاد خانواده اثرات مخربی گذاشته است؛ تا جایی که بسیاری از جوانان با مشاهده رفتار، سبک زندگی و چهره افراد با فیلترهای مختلف دیگر زندگی خود را در فضای مجازی میبییند و حتی شاید چهرههای افراد در دنیای واقعی برای آنها جذاب نباشد. غافل از اینکه بیشتر این بلاگرها و افراد تأثیرگذار در فضای مجازی نه تنها زندگی اصلی خود بلکه حتی چهره واقعی خود را نیز طوری دیگر به نمایش میگذارند و بسیاری هم فریب این فیلترها را میخوردند. بنابراین شاید به راحتی همسر ایدهآل خود را در فضای حقیقی پیدا نکرده و در جستوجوی شاهزادهای بر اسب سپید قصهها هستند.
به مرور زمان سبک زندگی بلاگرها یا حتی حجاب استایلهایی که همچون مدلهای غربی هستند که فقط یک روسری بر سر دارند، به ایدهآلهای جوانان تبدیل شده و افراد جذب صفحات مجازی و زندگی لاکچری آنها میشوند و با آنها زندگی میکنند. صبح که از خواب بیدار میشوند پیگیر آن صفحه و بلاگر هستند و هر لحظه خود را حتی جای او میگذارند.
امانالله قرائی مقدم، جامعهشناس نیز میگوید: اوایل این افراد با حس آرامش از حس مثبتی که به آنها انتقال مییابد، جذب صفحات بلاگرها میشوند، اما کمکم این شادی به یأس و ناامیدی و از همه بدتر حسرت تبدیل میشود. از نوع پوشش و سفر و تفریحات و حتی غذاهایی که میخورند، همه و همه در این صفحات اجتماعی، طوری به نمایش گذاشته میشود که کاربران هر روز بیشتر مشتاق دنبال کردن آن میشوند. اما از طرف دیگر هر روز زندگی واقعی خود را با زندگی مجازی بلاگرها مقایسه میکنند و دیگر به داشتههای خود قناعت نمیکنند. همین امر هم در بسیاری از موارد موجب شده تا توقع جوانان بالا رود و تن به ازدواج ندهند. از سویی دیگر هم افراد متأهل از زندگی مشترک خود رضایت نداشته و با خودآزای یا دگرآزاری حتی زندگی بسیاری از افراد به طلاق ختم شود.
ترویج ولنگاری فرهنگی در فضای مجازی
البته این نوع ترویج سبک زندگی و پوشش در فضای مجازی در بین خانوادههای سنتی هم دیده میشود. خانوادهای که شاید حتی عکس پروفایل خود را بدون پوشش در صفحات اجتماعی قرار نمیداد، حالا به بهانه تبلیغ برندی خاص از محصولات حجاب، از مانتو و روسری گرفته تا حتی چادرهای مختلف که شاید بیشتر باعث جلب توجه شود، تا اینکه به عنوان پوشش مناسب بانوی ایرانی باشد، نوعی پوشش خاص را به جوانان القا میکند.
قرائی مقدم با بیان اینکه این نوع سبک زندگی در بین قشر مذهبی هم ریشه دوانده است، میافزاید: قشر مذهبی هم با نوع پوشش و استفاده از برندهای خاص و حتی تبلیغ کالاهایی که شاید مورد پذیرش خانوادههای سنتی نباشد، به میدان آمدند و در برخی موارد هم گوی سبقت را از سایر افراد ربودهاند! فضای مجازی همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند باید امیدآفرین باشد، اما متأسفانه با نبود نظارت در این فضا، هماکنون مکانی برای تبلیغ ضدفرهنگ شده و جوانان در فضای افسارگسیخته با تهاجم فرهنگی همراه شدند و به جای مقابله با آن، خواسته یا ناخواسته در حال ترویج ولنگاری فرهنگی هستند.
در جوامع گذشته مجرد ماندن یک رفتار ناهنجار به شمار میرفت، اما به مرور زمان و غلبه فرهنگ غربی و سکولار بر جوامع اسلامی، ذائقه اجتماعی و فرهنگ جوامع نیز تغییر کرد و اکنون شاهد هستیم در برخی جوامع، افراد از ازدواج سر باز زده و حتی تشکیل خانواده و زندگی مشترک را مانعی برای آزادی و نشاط خود میدانند و همین نوع تفکر موجب شده تا علاوه بر بالا رفتن سن ازدواج، مشکلاتی همچون ارتباط غیرمتعارف دختر و پسر و افزایش ازدواج سفید، کاهش جمعیت و تمایل نداشتن به فرزندآوری، ناتوانی در پذیرش مسؤولیت، ولنگاری فرهنگی و حتی وسواس در انتخاب همسر و بالا رفتن سن ازدواج در کشور پدیدار شود.
هراس جوانان از زندگی مشترک و قوانینی که دَر جا میزنند
پرداخت مهریه، تهیه خانه، برگزاری مراسم عروسی، پرداخت نفقه زن و فرزند، تمکین از شوهر، نداشتن حق خروج از کشور، نداشتن حق تحصیل و اشتغال، نداشتن حق حضانت فرزندان و… تنها بخشی از هراس برخی جوانان امروزی برای ازدواج است. قوانینی که راه ناهموارشان بی توجه به ساختار خانواده امروزی و با دادن حقوق مطلق به یکی از طرفین ازدواج و نادیده گرفتن طرف دیگر در مباحث مختلف زندگی مشترک؛ جوانان طالب ازدواج را هراسان کرده است.
به گزارش ایسنا، مطابق با آمار اعلام شده از سوی مسئولین، در سال ۹۹ پس از ۱۷ سال قرار گرفتن در شیب نزولی ازدواج، بالاخره شاهد رشد حدودا چهار درصدی ازدواج بودیم. به طوری که ۵۳۳ هزار و ۱۶۵ مورد ازدواج ثبت شده در سال ۹۸ به ۵۵۶ هزار و ۶۹۹ مورد در سال ۹۹ افزایش یافته و این در حالی است که از سال ۹۲ تا سال ۱۳۹۸ آمار ازدواج با نرخ کاهشی بین ۹ تا ۴ درصد مواجه بوده است.
به گفته مدیر کل دفتر برنامهریزی و توسعه اجتماعی جوانان وزارت ورزش و جوانان براساس نظرسنجیهای انجام شده بر روی جوانان در آستانه ازدواج، در حالی ۶۰ درصد جوانان به ضرورت ازدواج تاکید دارند که ۳۳ درصد جوانان حتی با وجود پیدا شدن فرد مناسب و فراهم بودن شرایط اقتصادی تمایلی به ازدواج ندارند و از سوی دیگر ۳۴. ۹ درصد از همین جوانان، بالا بودن هزینههای ازدواج و ۲۶. ۳ درصد نیز ترس از ازدواج ناموفق را از دلایل تاخیر در ازدواج خود بیان کرده اند.
اگرچه دلایل و چرایی ترس جوانان از ازدواج میتواند مولفه های فراوان و متفاوتی داشته باشد اما یکی از مسائل قابل تامل عدم تطابق قوانین فعلی با ساختار خانواده امروزی و به دنبال آن اضطراب و هراس از تشکیل زندگی مشترک است به طوری که در برخی موارد، قانون وظایف سنگینی نظیر تامین تمام مخارج زندگی مشترک را بر عهده مرد گذاشته و در خصوص مشارکت در تامین هزینهها هیچ الزامی برای زن قائل نشده و از سوی دیگر نیز با نادیده گرفتن حقوق اولیه زن نظیر حق تحصیل، خروج از کشور، حضانت و غیره در پی دادن امتیازاتی برای جبران تکلیف سنگین تامین مخارج زندگی به، مرد است.
فارغ از اینکه در مسیر ناهموار قوانین ازدواج، حقوق زنان بیشتر نادیده گرفته شده یا مردان؛ با وجود قوانینی که با تغییرات اجتماعی و اقتصادی جامعه امروزی تطابق ندارد؛ چطور انتظار میرود جوانِ مشتاقِ ازدواج از تشکیل زندگی مشترک هراسان نباشد؟.
ساختار قانون با ساختار خانوادههای امروزی تطابق ندارد
مینا جعفری، فعال حوزه حقوق خانواده با بیان اینکه ساختار قانون با ساختار خانوادههای امروزی تطابق ندارد و همین امر موجب استرس و هراس افراد برای ازدواج میشود، درباره چرایی هراس برخی جوانان نسبت به ازدواج به ایسنا، گفت: فارغ از مباحث عاطفی و احساسی، ازدواج یک قرارداد و این نکته مهمی است. در ازدواج نیز مطابق با هر قراردادی نیازمند توجه به مسائل مالی هستیم. عمده مباحث ما در ازدواج به مسائل مالی مابین زوجین معطوف میشود بنابراین قانون گذار باید مسائل مالی را شفاف و با توجه به وضعیت خانواده های امروزی در نظر بگیرد چراکه ساختار خانواده امروزی و تکالیف زوجین تغییر کرده اما حقوق تغییر نکرده است.
وی با اشاره به قانون مدنی کشور، ادامه داد: این قانون حدودا مربوط به ۱۰۰ سال پیش است و ساختار آن منطبق با وضعیت خانواده هستهای امروزی نیست. با این وجود وقتی ساختار قانون شبیه خانوادهها نیست بنابراین حقوق و تکالیف افراد خانواده نیز متفاوت از قانون خواهد بود. برای مثال طبق قانون مرد رییس خانواده است و نفقه زن بر عهده اوست، در حالی که آیا در جامعه امروزی زنها خارج از خانه شاغل نیستند و درآمدی ندارند؟ ولو اینکه زنان بعضا درآمد خود را خرج زندگی و فررندان خود میکنند. این قانون با ساختار خانواده کنونی همخوانی ندارد.
تامین مخارج زندگی به تنهایی توسط مردان با وضعیت اقتصادی فعلی سازگار نیست
این حقوقدان با تاکید بر اینکه در بخشهای مختلف جامعه امروزی نیاز به حضور و اشتغال زنان احساس میشود، تصریح کرد: بنابراین اینکه تنها آقا شاغل و تامین مخارج زندگی نیز بر عهده او باشد، با جامعه امروزی و وضعیت اقتصادی فعلی هم خوانی ندارد. از سوی دیگر وضعیت اقتصادی و اجتماعی به گونهای نیست که زنها در عرصه نباشند بلکه در بخشهای مختلف نیاز به زنان احساس میشود.
از بین رفتن ساختار سنتی جامعه و تغییر نقش زنان
به گفته وی، جامعه ساختار سنتی خود را کاملا از دست داده و نقش زنان تغییر کرده و این در حالی است که ما به ازای حقوقی آن را در خانواده نمیبینیم. به طوری که چه بسا در برخی خانوادهها آقا درآمدی ندارد و مخارج زندگی بر عده زن است درحالی که طبق قانون مرد رییس خانواده است و زن باید از او تبعیت کند.
جعفری به بحث نفقه نیز اشاره کرد و گفت: طبق قانون، زن در ازای نفقه قانونی که از مرد دریافت میکند صرفا باید تمکین انجام دهد و نیازی به انجام امور منزل توسط زن نیست، در حالی که آیا در خانواده ایرانی اساسا زنی وجود دارد که کارهای منزل را انجام ندهد و صرفا از شوهر تمکین کند؟. از سوی دیگر این حق رییس خانواده بودن مردان مشکلات زیادی را برای زنان ایجاد کرده است. با توجه به افزایش آگاهی نسبی جوانان، آیا موارد ذکر شده منجر به ایجاد ترس ازدواج در جوانان نمیشود؟.
این فعال حقوق خانواده گفت: دختری که حق طلاق، خروج از کشور، تحصیل، محل زندگی و حق اشتغال را پس از ازدواج از دست میهد، چگونه از ازدواج نترسد؟. قانون اما به ازای تکالیف مالی که به دوش مردان گذاشته به آنها چنین حقوقی را نیز داده است و این در حالی است که اکنون اداره مالی هزینههای زندگی مشترک برابر شده است.
دلایل هراس برخی زنان از ازدواج
این حقوقدان با اشاره به عدم بهره از قوانین مانوسی در جهان نظیر تقسیم اموال حین طلاق در ایران، افزود: به جای تقسیم اموال هنگام طلاق، قانون مهریه را مقرر میکنیم که عملا دریافت آن برای زنان غیر ممکن است. بنابراین هراس و اضطراب از ازدواجی که در آن عملا مهریه نخواهی داشت و حق طلاق، حق حضانت، حق افتتاح حساب برای فرزند و… برای زنان ایجاد میشود. حتی در صورت گرفتن وکالت برای حق طلاق از شوهر باز هم در صورت عدم شرکت شوهر در جلسات مشاوره پیش از طلاق، امکان طلاق وجود ندارد.
هراس مردان و خانوادههایشان از اجرای مهریه توسط زنان
وی با اشاره به دلایل حقوقی ترس برخی مردان از ازدواج ادامه داد: با وضعیت اقتصادی فعلی که تمام مخارج معیشتی زندگی مشترک و نفقه زن بر عهده مرد است، آیا مردان توانایی تشکیل زندگی مشترک را دارند؟. از سوی دیگر از جمله هراس پسران جوان و خانوادههایشان، طلب مهریه از سوی دختر است. خیلی از خانواده ها از اجرای مهریه استرس دارند. در واقع زندگی مشترک بدون آرامش با جنگ و جدال آغاز میشود چراکه قوانین ما ازدواج را نوعی قرارداد نمیبیند. باید قوانین مربوطه را منطبق با شرایط روز تعییر دهیم تا ساختار خانواده مستحکم شود و دچار آسیبهای پیاپی نشود.
لزوم توجه به مسائل مالی ازدواج به عنوان یک قرارداد
جعفری در پایان با تاکید بر اینکه قانون ما با ساختار خانواده امروزی همخوانی ندارد و باید تغییر کند، تصریح کرد: امروزه فرهنگ جامعه تغییر اما قوانین تغییر نکرده و حتی درجا زدهاند که خود منجر به افزایش طلاق و کاهش ازدواج میشود. در این شرایط جوانان رغبتی برای ازدواج پیدا نمیکنند و از ازدواج ترس دارند. باید مسائل مالی ازدواج را جدی گرفت و به عنوان قرارداد به آن نگاه کرد. عقدنامههای ما صوری و شکل قرارداد ندارد لذا لازم است زن و مرد شفاف درباره ازدواج صحبت کنند.
نیمه شب ۲۱ تیرماه و ماشین کشتاری که شروع به کار کرد
با رسیدن فرمان قتل عام، ماشین کشتار پهلوی اول در نیمه شب ۲۱ تیرماه به کار افتاد.
۲۱ تیرماه سال ۱۳۱۴ بود و مردمی که جمع شده بودند تا از یک حق ملی و شرعی دفاع کنند، اما پاسخی جز گلوله عایدشان نشد. داستان به مدتها قبل باز میگردد؛ فردی که انگلیسها بر سر کار آورده بودند عازم ترکیه شده و تحت تاثیر آتاتورک و سیاستهای ضد دینی او قرار گرفته بود و تصمیم بر اجرای آنها در کشورمان داشت غافل از اینکه مردمی از پارس که خود اسلام را پذیرفته بودند حاضر به دست کشیدن از آن به این سادگیها نبودند.
آتش زیر خاکستر
قانون اتحاد شکل لباس در تاریخ ۱۰ دی ماه سال ۱۳۰۷ در مجلس شورای ملی وقت تصویب شد؛ قانونی که بر اساس آن همه مردم کشور موظف بودند تا به یک شکل خاص لباس بپوسند نه چیزی بیشتر و نه چیزی کمتر.
پس از آن علمای مشهد، جلساتی برای بحث و گفتوگو در مورد این بخشنامه بر پا کردند. در یکی از این جلسات که در منزل سید یونس اردبیلی تشکیل شده بود، پیشنهاد شد که آیت الله سید حسین قمی به تهران برود و با رضاخان در مورد توقف اجرای بخشنامه یاد شده و تغییر لباس مذاکره کند، اما او به محض ورود به تهران دستگیر و به عراق تبعید شد و روحانیون هم در واکنش به دستگیری او دست به تحصن زده و قرار شد تا هر روز یک نفر برای آگاهی مردم در مسجد گوهرشاد مشهد سخنرانی کند.
مردم مشهد با پیگیری علت توقیف آیت الله قمی، درخواست آزادی او را داشتند و نامهای به امضای ۱۵۰ نفر از روحانیان به رضاخان نوشته و در آن، خواستار آزادی آیت الله قمی شدند؛ اما مسؤول تلگرافخانه مشهد قبل از ارسال تلگراف، آن را به اطلاع فتح الله پاکروان رساند. استاندار خراسان هم بدون درنگ، دستور تعقیب تمام امضاکنندگان تلگراف را صادر کرد؛ از اینرو، عدهای دستگیر و برخی نیز مجبور به ترک مشهد شدند. با این پیشامد، اوضاع مشهد بیش از پیش وخیم شد.
و فرمان قتل عامی صادر شد
محمدتقی بهلول یکی از افرادی بود که پس از مطلع شدن از اسارت آیت الله قمی در ۱۸ تیر به حرم رضوی رفت؛ ولی مامورین انتظامی ساعاتی پس از ورودش به حرم او را دستگیر نموده و در یکی از اتاقهای صحن کهنه بازداشت کردند. ساعاتی پس از بازداشت شیخ محمدتقی بهلول، مردم به تدریج از این امر آگاه شده و در مقابل محل توقیف او تجمع کرده و او را آزاد کردند.
او در بیان خاطرات خود گفته است که در تمام محوطه مسجد و صحنها صدای مرگ بر شاه و لعنت بر شاه و مرده باد شاه و زنده باد اسلام، لعنت بر بهایی و لعنت بر دشمن علما، بلند بود. وی در ادامه میگوید که با این اتفاقات، دیگر کوتاه آمدن معنا نداشت و ممکن هم نبود؛ از اینرو در یک سخنرانی به مردم گفتم: «کاری که نباید میشد، شد و ما نباید نرمی نشان دهیم، باید پایمردی کرده و مقاومت کنیم تا حاج آقا حسین قمی را از زندان آزاد کرده و احکام اسلام را جاری کنیم.
بر اساس گزارش نظمیه مشهد، تعداد مردم گرد آمده در مسجد گوهرشاد هر لحظه در حال افزایش بود و شنبه کسبه را وادار به تعطیلی مغازههایشان کردند شنبه، عدهای نیز از روستاهای اطراف به مردم متحصن پیوستند و مسجد گوهرشاد و صحنها مملو از جمعیت شد و سخنرانان در موضوعات مختلف به ویژه در مورد آیت الله قمی، تغییر لباس و رفع حجاب برای مردم صحبت میکردند. از سوی دیگر نیز قشون شرق به فرماندهی سرلشکر ایرج مطبوعی، شهربانی و آگاهی نیروهای خود را برای سرکوب مردم هماهنگ میکردند. شوشتری به نقل از اسدی و پاکروان میگوید: «اعلیحضرت فرموده بود که اگر بیش از این مسامحه کنید و تعلل ورزید، نه کلاه بر سر شما و نه تاج بر سر من باقی خواهند گذارد.»
چند روایت کوتاه از یک جنایت
با رسیدن فرمان قتل عام، ماشین کشتار پهلوی اول با فرماندهی سرهنگ قادری به کار افتاد و در نیمه شب ۲۱ تیرماه، باران گلوله بر سر مردان و زنان و کودکان معصومی که آرام و بیصدا در گوشه و کنار مسجد آرمیده بودند، باریدن گرفت.
علیرضا بایگان نیز که از شاهدان واقعه بوده، عده ۱۶۷۰ را تایید کرده است. بایگان میگوید: «تعداد آنها ۱۶۷۰ نفر بوده و حدود ۷۰ نفر افراد سالم که در گوشه و کنار خود را مخفی کرده بودند و به دنبال فرصت برای فرار میگشتند، به دست مامورین افتاده، جزو کشتهشدگان در کامیون ریخته و در گودالهایی ریخته و به داد و فریاد و التماس آنها که ما زنده هستیم، وقعی نگذارده و آن مردم بیچاره را زنده به گور کردند.»
دکتر یرواند آبراهامیان استاد دانشگاه نیویورک در مورد کشتار مردم در مسجد گوهر شاد به فرمان رضاخان نوشته که در گوهرشاد بیش از یکصد نفر از جمله زنان و کودکان کشته شدند و در ماههای بعدی، متولی حرم و سه سربازی که از شلیک به معترضین سرپیچی کرده بودند اعدام شدند.
مرحوم حاج غلامعلی نخعی، در سال ۱۳۱۴ کفشدار مسجد گوهرشاد بود؛ در بخشی از خاطراتش از آن شب تلخ، نقل میکند: «کشتار تمام شده بود. سراسیمه آمدم بروم توی مسجد که مأمورها جلوی مرا گرفتند. یک صاحب منصبی به آنها گفت میخواهد برود کثافتکاریهای شما را پاک کند، بگذارید برود … وقتی داخل مسجد شدم، دیدم همه جا خون ریخته است … چادر زنها، تکههای لباس و کفش و کلاهها بود که در مسجد وجود داشت. جلوی کفشکَن، پر از خون بود. مردهها را داشتند بیرون میبردند. یک لت درِ چوبی را برای این کار برداشته بودند که کاملاً قرمز و خونین شده بود، وحشت کردم. کامیون آوردند مردهها را ببرند؛ برخی هنوز ناله میکردند، اما همه را ریختند پشت کامیون، زنده و مرده را با خودشان بردند.»
شهید حسین آستانه پرست، یکی از انقلابیون شناخته شده مشهدی که در زمان واقعه گوهرشاد، ۱۱ سال داشت روایت کرده است: «سرهنگ دولو یک تیربار سه پایه را در دالان مسجد گذاشته بود. جمعیتی که به طرف دالان میآمد بر زمین میافتاد و کوهی از اجساد در دالان افتاده بود … قریب هزار و ۱۰۰ نفر از مردم را دستگیر کردند. اجساد را بردند در جاهای مختلف. از خیلیها شنیدم که برخی از افراد را زنده زنده دفن کردند.»
سیدعلی محمد دخانچی یکی از کسبه اطراف حرم مطهر، یکی از شاهدان واقعه گوهرشاد بوده است. او میگوید: «اول درب توی بازار بزرگ را شکسته و وارد مسجد شدند. مقابل ایوان مقصوره، مردم را به گلوله بستند. یکی از چیزهای عجیب و ناراحت کنندهای که اتفاق افتاد، این بود که پاسبانها، جیب مقتولین را خالی میکردند و ساعتهای شان را میدزدیدند؛ محشر کبرایی بود.»
حضرت امام خمینی هم در این باره بیان کرده اند که در زمان خود رضا شاه، قتل عام مسجد گوهرشاد را من به خاطر دارم و کسانی که به سن من هستند به خاطر دارند که در مسجد و معبد مسلمین – که مرکز اقامه نماز بود، عبادت خدا بود – اینها ریختند و یک عده از مظلومین که برای دادخواهی آنجا مجتمع شده بودند، قتل عام کردند و از بین بردند.
رهبر معظم انقلاب هم در این باره فرمودند: این خیلی مایه تأسف است که حادثه مسجد گوهرشاد با این عظمت و با این اهمیت هیچ انعکاسی در تاریخ ما، در ادبیات ما، در کتاب های رمان ما نداشته باشد.
محمد حسن قدیری ابیانه در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان درباره چرایی این واقعه گفته است که صاحبان سرمایه در کشورهای غربی برای اینکه بتوانند قدرت خود را حفظ کنند و این سوال برای مردم پیش نیاید که چرا عده ای باید چنین قدرتی داشته باشد در تلاش برآمدند تا از زنان استفاده ابزاری کرده و جذابیت های مادی را به عنوان یک ارزش و آزادی مطرح کنند و بسیاری از زنها هم با این دروغ کنار آمدند که این خود موجب ادامه این سلطه شد و این سیاست را در سایر کشورها هم اجرا کردند.
او در ادامه گفته است رضاخان که حکومتش را مدیون انگلیس ها بود هم این هدف را اجرا کرد و به امر انگلیس بخش هایی از سرزمین های ایران را بخشید. قطعه بزرگ در شمال غربی کشور ما را به ترکیه بخشید و اروند رود را به عراق و سرزمینی به وسعت سه هزار کیلومتر مربع که سرمنشا رود هیرمند بود را به افغانستان بخشید که همچنان عامل خشکسالی در سیستان است و پسرش هم بحرین را بخشید که همه اینها سیاست های انگلستان بود و با منع حجاب هم در صدد اجرای بقیه نقشه های غربی در کشورمان بود.
ناگفته نماند که اشرف پهلوی دختر رضا خان در خاطرات خود نوشته است پدرش تا پیش از قانون منع حجاب، به دخترانش حتی اجازه دوچرخه سواری نمی داد. او از برهنه بودن آنان در انظار عمومی و یا حتی رقصیدن آنان در جمع خانواده به شدت بیزار بود و این اجازه را به زنان کاخ نشین نمی داد. با تصویب قانون کشف حجاب ، او نظراتش را به کل تغییر داد!
وقتی محمد رضا پهلوی برای ادامه تحصیل به سوئیس سفر می کند، طی یک سفر تاج الملوک همسر رضا شاه به همراه اشرف برای یک سفر تفریحی و تازه کردن دیدار با محمدرضا به سوئیس می روند. در این سفر اشرف از مادرش می خواهد که با پدر صحبت کند تا برای ادامه تحصیل، در سوئیس بماند. رضا شاه در جواب تاج الملوک می گوید آخرین باری است که این سخن را می شنوم، وگرنه دهان گوینده را خرد می کنم تا نتواند دوباره آن را بیان کند.
تحکیم بنیان خانواده با ترویج ازدواج آسان
ازدواج به عنوان یکی از مهمترین عوامل استحکام بنیان خانواده شناخته میشود. از این رو با فراهم آوردن شرایط مناسب و لازم از طرف تمامی دستگاههای دولتی و مسوولان مربوطه و برنامهریزیهای صحیح اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میتوان از افزایش سن ازدواج و رشد نرخ طلاق پیشگیری کرد.
ازدواج ابزاری برای رشد و کمال، تامین سلامت و بقای نسل به شمار می رود که در مکتب اسلام از آن به عنوان تنها راه تشکیل خانواده، آرامش دهنده روح و روان زن و مرد یاد شده است. از منظر جمعیت شناختی، ازدواج منشأ وقوع ولادت و عامل بسیار موثر بر ساختار سنی و جنسی و اندازه و حجم جمعیت محسوب می شود. تغییرات الگوی ازدواج، تاثیر عمیقی در ابعاد مختلف جامعه به وجود می آورد. در جریان نوسازی، ساختار و وضعیت تشکیل خانواده در یک جامعه به طور آهسته دستخوش تغییرات می شود. در دوران نوین و در جوامع رو به توسعه از جمله ایران، ماهیت و اشکال ازدواج و پیامدهای اجتماعی آن در خانواده و جامعه و به طور کلی الگوی همسرگزینی و نظام خانوادگی تحت تاثیر عوامل گوناگون اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی هستنند. بی تردید پیوند زناشویی هر چه محکم تر باشد از گزند مصون خواهد ماند و دور شدن از آن می تواند به گسست و فروپاشی بنیان خانواده بیانجامد.
نخستین روز از ماه ذیحجه، یادآور پیوند آسمانی ترین زوج عالم حضرت علی(ع) و فاطمه زهرا(س) است؛ میثاقی که ثمره آن درخشش ۱۱ پیشوا در آسمان هدایت و روشنگری مسلمانان بود تا آیین اسلام را با نسل خویش تداوم و استمرار بخشند. اوج سادگی در میثاق این زوج به عنوان الگویی مناسب برای جوانان مطرح است تا در پرتو سیره و روش این بزرگان و به دور از تجمل گرایی، زندگی مشترک خویش را آغاز کنند و خانه بی آلایش خود را به مکانی برای پرورش فرزندان صالح بدل سازند. اهمیت الگوگیری از ازدواج علی(ع) و فاطمه(س) با هدف تحکیم کانون خانواده سبب شد تا سالروز ازدواج آنها را به عنوان «روز ازدواج» نامگذاری کنند.
پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به مناسبت سالروز پیوند آسمانی حضرت زهرا(س) و امام علی(ع) و به منظور بررسی راهکارهای نهادینه سازی ازدواج آسان با «مهران خودکامه» روانشناس و پژوهشگر مسایل خانواده به گفت وگو پرداخت.
ازدواج عامل موثر بر تعریف و ساختار جمعیتی کشور
مهران خودکامه با اشاره به این موضوع که پدیده ازدواج منشأ وقوع ولادت و باروری و به عنوان عامل بسیار موثر بر ساخت سنی و جنسی جمعیت و افزایش آن محسوب می شود، گفت: ازدواج در سال های گذشته به دلیل دگرگونی هایی در حوزه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه چون افزایش شهرنشینی و ارتقای سواد به ویژه تحصیلات زنان و تمایل به کسب درآمد و شغل مناسب پیش از ازدواج که از نشانه های حرکت جامعه به مدرنیزه شدن به شمار می رود، این رخداد را دستخوش تحولات بسیار قابل توجهی کرده است. افزایش سن ازدواج جوانان در کشور به نگرانی جامعه شناسان و مسوولان در خصوص آسیب های اجتماعی دامن می زند. اهمیت رویداد اجتماعی ازدواج در تغییرات و جریان فرایند نوسازی و توسعه جوامع مختلف همیشه مورد توجه بوده است زیرا تغییر در زندگی و نیازهای جدیدی که در طول زمان در جامعه ایجاد می شود، موجب تحول در کیفیت رفتارهای انسانی نیز می شود که به نوبه خود تغییراتی را در جنبه های مختلف زندگی خانوادگی نظیر زمان ازدواج و تداوم زندگی زناشویی به وجود می آورد و این مهم ضرورت مطالعه مستمر و دقیق این واقعه حیاتی را در هر دوره زمانی و جوامع متفاوت با بهره گیری از روش های مطالعاتی خاص ایجاد می کند.
ازدواج، مهمترین انتخاب انسان در گستره حیات
این پژوهشگر مسایل خانواده با تاکید بر امر ازدواج آسان و ماندگار، بیان داشت: ازدواج، مهمترین انتخاب انسان در گستره حیات است و امری والاتر از این در زندگی او وجود ندارد. بهطور حتم ازدواج نیاز فطری و اجتماعی انسان به شمار می رود که مسیر ادامه زندگی او را رقم میزند. بنابراین فردی که از ازدواج امتناع کند در درازمدت دچار مشکلات جسمی، روحی و روانی خواهد شد. برای هر کشوری جمعیت هوشمند و سالم یک سرمایه اجتماعی محسوب می شود. ازدواج ماندگار به عنوان بهترین شیوه گسترش جمعیت و نگرش مثبت در فرزندآوری و فرزند پروری حاصل ازدواج ماندگار است. بنابراین ضرورت دارد تا دولت با ارایه تسهیلات لازم، مردم را به این امر تشویق کند. غایت ازدواج، رسیدن به آرامش است و انتخاب فردی که بتواند در تمام دوره زندگی مایه و بستر آرامش را برای همسر خود فراهم آورد، کار آسانی نیست، بنابراین انتخاب درست در این زمینه، ضرورت بسیاری دارد. به استناد آمار رسمی در چند سال گذشته از هر پنج ازدواج، ۲ ازدواج به طلاق کشیده، یک ازدواج در آستانه طلاق، یک ازدواج در مرز سردی و بیتفاوتی و تنها یک ازدواج به قوت قبل خود باقیمانده است. بنابراین طلاق گسترشیافته و این درحالی است که هیچ انسانی بافکر جدایی، ازدواج نمیکند. ریشه طلاق، حاکمیت رفتارهای بد روانی و جنسی است و چنانچه آرامش که غایت ازدواج است، کمرنگ شود، ریشههای طلاق شکل میگیرند و زوج به عدم امکان زندگی مشترک میرسند.
اقتصاد عاملی برای تاخیر در ازدواج آسان
این روانشناس با بیان علل افزایش سن ازدواج اظهار داشت: عوامل اقتصادی یکی از عمده ترین دلایلی است که جوانان برای تأخیر ازدواج خود مطرح می کنند. برای اینکه این عامل مهم را کاهش دهیم، باید هزینه ها را کاهش داده و منابع اقتصادی و تولید ثروت را برای جوانان فراهم کنیم. جوانان یا خانواده هایشان نباید این تصور را داشته باشند که در ابتدای زندگی، باید از همه یا بیشتر امکانات مادی برخوردار باشند و در برگزاری مراسم عقد و عروسی، هزینه های سنگینی بر یکدیگر تحمیل کنند، زیرا این کار نتیجه ای جز فرار جوانان از ازدواج نخواهد داشت. یکی از روش های دیگر برای افزایش رغبت جوانان به امر ازدواج، پرداخت وام های قرض الحسنه برای ازدواج است که باید وام های طولانی مدت و کم بهره به جوانان برای ازدواج و تهیه وسایل زندگی اختصاص داده شود. با توجه به آثار جسمانی، روانی، اجتماعی و فرهنگی ازدواج، باید موانع پیش روی جوانان را برطرف و تمام تلاش خود را صرف کرد تا این سنت الهی در اوایل جوانی به انجام برسد و جوانان از فواید بی شمار آن برخوردار شوند و در یک زندگی بالنده و بانشاط و به دور از دغدغه و انحراف، قرار گیرند. ازدواج های موفق با همت آحاد مردم، خانواده ها و مسوولان فرهنگی و اقتصادی کشور از طریق فرهنگ سازی، مبارزه با اعتقادات غلط، کاهش تجمل گرایی، احساس مسوولیت بیشتر در ارتباط با جوانان، کمک مالی و معنوی به فرزندان، پیروی از دستورات دینی و تشویق و ترغیب به ازدواج حاصل می شود. یکی از علل اختلاف و طلاق در میان خانوادهها که در دادگاه ها مشاهده میشود، این است که زوجین بدون شناخت از یکدیگر و مشاوره وارد زندگی مشترک میشوند و این امر کاملاً اشتباه است.
همسان بودن، توصیه ای اسلامی برای همسرگزینی
خودکامه در پایان با اشاره به اینکه هم کُف بودن از توصیههای دین اسلام برای همسرگزینی است، گفت: یکی از راهها برای ضمانت پایداری زندگی چند جلسه مشاوره و آزمون های شخصیتی است و با توجه به این موارد، اهمیت مراکز تخصصی مشاوره ازدواج و خانواده دو چندان احساس می شود. مشاوره پیش از ازدواج و تطبیق تناسب های لازم میان ۲ فرد برای تشکیل زندگی مشترک باید حتماً قبل از ازدواج انجام شود و در مشاوره پیش از ازدواج، مشاور هیچ وقت به طرفین نمیگوید که این کار را بکنید یا نکنید بلکه وظیفه مشاور، آگاه کردن است. مراکز تخصصی ازدواج و خانواده به زوجین جوان کمک می کنند که انتخاب آگاهانه داشته باشند و به زوجینی که زندگی مشترک خود را شروع کرده اند نیز مهارت های حل مسأله آموزش می دهند تا از مشکلات پیچیده مانند طلاق پیشگیری شود.