حوادث/سرقت ۲۰۰ میلیونی از خانه خاله

سرقت ۲۰۰ میلیونی از خانه خاله

زن جوان وقتی از سرقت ۲۰۰ میلیون تومانی طلا و جواهراتش به پلیس شکایت کرد نمی‌دانست سارقان خواهر و خواهرزاده‌هایش هستند. سعید مجیدی، رئیس پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران در تشریح این خبر گفت: چند روز قبل زن میانسالی با مراجعه به کلانتری ۱۳۶ فرجام از سرقت طلاهایش خبر داد و گفت:  ساعت ۷ صبح از خانه خارج و بعد از اتمام کارم در ساعت ۴ عصر به منزلم بازگشتم اما متوجه شدم، درخانه‌ام تخریب شده و سارق یا سارقان تعدادی از اموال با ارزش منزلم را از قبیل وجه نقد، ارز و طلاهایم به ارزش ۲ میلیارد ریال سرقت کرده‌اند.
وقتی پرونده در اختیار کارآگاهان پایگاه ششم پلیس آگاهی قرار گرفت در بازدید از محل سرقت مشخص شد که در واحد به‌صورت غیر حرفه‌ای تخریب شده و احتمال اینکه سرقت داخلی باشد، وجود دارد. در تحقیق از همسایه‌ها ۲ نفر از ساکنان ساختمان اعلام کردند که در روز سرقت ۴ زن و یک مرد را دیده‌اند که به در منزل شاکی مراجعه کرده و پس از حدود نیم ساعت از منزل وی خارج شده‌اند، در شاخه دیگری از تحقیقات میدانی، تصویری از سارقان به دست آمد که با ۲ دستگاه خودروی پراید به محل سرقت آمده‌اند. ۴ زن و یک مرد از خودرو‌ها پیاده شده و یکی از خانم‌ها از در منزل شاکی بالا رفته و پس از باز کردن در ورودی؛ همگی وارد منزل شاکی شده‌اند.
با مشاهده تصویر سارقان شاکی که شوکه شده بود بلافاصله آنها را شناخت و گفت: سارقان را می شناسم و ۲ نفر از آنها خواهرانم و ۲ خانم دیگر خواهر‌زاده هایم ودیگری داماد خواهرم است. بدین ترتیب هر ۵ سارق در کیانشهر دستگیر شدند و تحقیقات در این پرونده ادامه دارد.

انهدام باند فروش نوزاد در اینستاگرام

دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان خراسان رضوی از دستگیری اعضای باند فروش نوزاد در فضای مجازی خبر داد.
به گزارش مدیریت روابط عمومی و ارتباطات دادگستری خراسان رضوی، محمد حسین درودی در تشریح این خبر گفت: در پی رصد فضای مجازی توسط دادسرای ویژه جرایم رایانه‌ای مرکز استان خراسان رضوی، گروهی که در فضای مجازی مبادرت به واسطه‌گری و خرید و فروش اطفال و نوزادان می‌کردند، شناسایی شدند. این گروه با راه‌اندازی پیج اینستاگرامی، نوزادان را از والدین آنها خریداری کرده و با مبالغ هنگفتی به فروش می‌رساندند.بنابراین با صدور دستور لازم به ضابطین روز یکشنبه سه نفر از متهمان که در مشهد قصد فروش نوزاد تازه به دنیا آمده‌ای را داشتند، در یک قرار صوری دستگیر شدند.  متهم اصلی این پرونده که اقدام به راه‌اندازی پیج اینستاگرامی کرده بود، همچنان تحت تعقیب است ولی عامل این گروه در مشهد با صدور قرار منتهی به بازداشت راهی زندان شد.  درودی همچنین هشدار داد که قانون‌گذار در ماده ١١ قانون حمایت از اطفال و نوجوانان این اقدام را مجرمانه تلقی و برای آن تا پنج سال حبس پیش‌بینی کرده است. تحقیقات در این پرونده همچنان ادامه دارد

قتل ۸ عضو یک خانواده در زاهدان

فرمانده انتظامی شهرستان زاهدان گفت: هشت عضو یک خانواده زاهدانی در یک جنایت به قتل رسیدند.

 قتل ۸ عضو یک خانواده در زاهدان  سرهنگ محمود سعادتی روز سه‌شنبه در گفت‌وگو با ایرنا اظهارداشت: در ساعت ۱۲ و ۳۰ دقیقه ظهر امروز در پی اعلام خبر وقوع قتل از سوی یکی از شهروندان به پلیس در یکی از محلات شهرستان زاهدان موضوع به صورت ویژه در دستور کار ماموران پلیس مرکز استان قرار گرفت.

وی افزود: با حضور ماموران در صحنه جنایت مشخص شد، احتمالا در شب گذشته تعداد هشت نفر از اعضای یک خانواده شامل (۲ زن، سه پسر و سه دختر) با شلیک سلاح به قتل رسیده و عامل یا عاملان این جنایت از محل متواری شده اند.

فرمانده انتظامی شهرستان زاهدان ادامه داد: بلافاصله کاراگاهان پلیس آگاهی و بازپرس ویژه قتل در محل حاضر و پیگیری های لازم برای شناسایی عامل یا عاملین این جنایت هولناک در حال انجام است.

گفتنی است، همسر و پدر اعضای این خانواده به علت محکومیت جرایم مواد مخدر زندانی رای باز بوده که روز گذشته (دهم خرداد ماه) در ساعت ۱۳ و ۲۰ دقیقه خود را به زندان معرفی کرده است.

 

کلاهبرداری های عجیب خدمتکار هتل و نامزدش

خدمتکار هتل با همدستی نامزدش، در شگردی عجیب ضمن تماس با ساکنان خانه‌های بالای شهر از آنها کلاهبرداری می‌کرد.
به‌گزارش «ایران»، رسیدگی به این پرونده از اوایل بهمن سال گذشته با شکایت زن میانسالی آغاز شد که مدعی بود ۵۰ میلیون تومان از وی کلاهبرداری شده است. وی در تشریح ماجرا گفت: مدتی قبل پسرم به‌ نام پدرام برای تحصیل به کانادا رفت. هر چند روز یکبار با او در تماس بودم تا اینکه چند روز قبل یک نفر با تلفن خانه‌ام تماس گرفت از آنجا که با صدای خیلی آرامی صحبت می‌کرد تصور کردم پسرم است که از کانادا زنگ زده است. چند بار گفتم پدرام تویی؟ دخترم پرسید کیه؟ گفتم فکر کنم برادرت است که از کانادا زنگ زده است. بعد از چند ثانیه هم تلفن قطع شد.
زن میانسال ادامه داد: فردای آن روز مرد جوانی با من تماس گرفت و گفت از طرف پسرم پدرام زنگ می‌زند و پسرم به خاطر یک دعوا به زندان افتاده است. مرد ناشناس که خودش را افشین معرفی کرده بود به من گفت پسرم به خاطر این دعوا باید جریمه زیادی پرداخت کند در غیر این صورت به حبس طولانی مدت محکوم می‌شود. طبق گفته مرد جوان من فقط همان روز وقت داشتم پول را تهیه و پرداخت کنم به‌همین خاطر از شدت ترس و نگرانی به گریه افتادم و از او خواستم که برای پسرم کاری کند. او هم به من گفت ۵۰ میلیون تومان پول تهیه کنم و به حسابش بریزم تا کارهای آزادی پسرم را انجام دهد. از طرفی هر چه با تلفن پسرم تماس می‌گرفتم پاسخ نمی‌داد و من بیشتر نگران می‌شدم. من که زمان زیادی نداشتم با کمک آشنایان و فامیل ۵۰ میلیون را تهیه کرده و به حساب دوست پدرام واریز کردم. قرار شد خبر آزادی پسرم را به من بدهد اما دیگر خبری از او نشد تا اینکه چند روز بعد پدرام با من تماس گرفت و تازه فهمیدم چه کلاهی سرم رفته است چون اصلاً پسرم زندان نبوده بلکه به خاطر اسباب کشی نمی‌توانسته تلفنش را جواب دهد و اصلاً دوستی به‌نام افشین ندارد.
با شکایت زن میانسال تحقیقات به دستور دادیار شعبه چهارم دادسرای ویژه سرقت آغاز شد. در ادامه بررسی‌ها، مأموران با شکایت‌های مشابه دیگری نیز مواجه شدند. در همه شکایت‌ها مرد و زنی ناشناس با خانواده‌هایی که فرزندانشان خارج از کشور یا حتی داخل ایران بوده تماس گرفته و به بهانه تصادف، کرونا، سکته، زندان و … از خانواده آنها پول می‌گرفتند. متهمان با این شگرد اقدام به کلاهبرداری از ۵ تا ۵۰ میلیون تومان می‌کردند. در ادامه تحقیقات کارآگاهان موفق شدند مرد ۲۷ ساله‌ای را در این پرونده شناسایی و پس از هماهنگی با قاضی پرونده، مرد جوان به‌نام سیروس را بازداشت کنند.
مرد جوان به کلاهبرداری‌هایش اعتراف کرد و گفت: در یک هتل کار می‌کردم و مدتی قبل با یکی از کارگران هتل به‌نام شهناز آشنا شدم. به خاطر کرونا هتل نیمه تعطیل و هر دوی ما بیکار شدیم. به‌همین خاطر تصمیم به کلاهبرداری گرفتم. موضوع را با شهناز در میان گذاشتم و او که ابتدا مخالف بود در نهایت موافقت کرد. به‌صورت اتفاقی شماره تلفن خانه‌های بالای شهر را می‌گرفتیم بعد با صدای آهسته صحبت می‌کردیم، اگر از صحبت‌های صاحبخانه می‌توانستیم اطلاعاتی بگیریم روز بعد با آنها تماس می‌گرفتیم.
او ادامه داد: بعضی از آنها بدون هیچ تحقیقی به ما اعتماد می‌کردند اما بیشتر آنها از ما می‌خواستند چند دقیقه دیگر تماس بگیریم و با شماره افرادی که ما مدعی بودیم برایشان اتفاقی افتاده تماس می‌گرفتند. اگر تلفن را پاسخ می‌دادند که ما به نتیجه نمی‌رسیدیم اگر جواب نمی‌دادند که به حرف‌های ما اعتماد و پول را به حساب ما واریز می‌کردند. با حدود ۱۰۰ نفر تماس گرفتیم اما فقط از چند نفر کلاهبرداری کردیم و با پول‌های سرقتی هم هدیه می‌خریدیم و تفریح می‌کردیم.
با اعتراف مرد جوان، به دستور قاضی پرونده تحقیقات برای دستگیری نامزد او ادامه دارد.

زن خیانتکار منکر همدستی در قتل شوهرش شد

زن جوان که متهم است با همدستی ۳ مرد شوهرش را به قتل رسانده در حالی در شعبه ۱۲ دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد که متهم اصلی این پرونده بعد از چهار سال هنوز متواری است.
به‌گزارش «ایران»، رسیدگی به این پرونده از سال ۹۶ با قتل مرد جوانی به‌نام سینا در خانه‌اش واقع در شرق تهران، آغاز شد. بررسی اولیه نشان می‌داد که سینا با ضربه‌های متعدد چاقو به قتل رسیده است. پس از آن همسر مقتول به‌نام مرضیه مورد بازجویی قرار گرفت و گفت: روز حادثه با پسرم به خانه خواهرم رفته بودیم و پس از بازگشت از آنجا متوجه قتل همسرم شدم و بلافاصله هم پلیس را در جریان قرار دادم. در حالی که تحقیقات گسترده پلیس ادامه داشت، مأموران به این نتیجه رسیدند که عامل قتل با کلید وارد خانه شده و این موضوع فرضیه دست داشتن مرضیه در قتل همسرش را قوت بخشید. در ادامه مأموران به سراغ ریز مکالمات و پیامک‌های رد و بدل شده گوشی مرضیه رفتند و مشخص شد او با مردی به‌نام حمید ارتباط پنهانی داشته است. از این‌رو مرضیه بازداشت شد. وی پس از مواجهه با مستندات گفت: قبول دارم که با حمید ارتباط پنهانی داشته‌ام اما در قتل همسرم دخالتی نداشتم. شاید حمید مرتکب این جنایت شده باشد. پس از آن پلیس برای بازداشت حمید دست به کار شد اما نتوانست ردی از او پیدا کند. با این حال مأموران در تحقیقات بعدی متوجه شدند که مرضیه به حساب دو نفر مبالغی را واریز کرده که پس از بررسی معلوم شد آنها همدست مرضیه و حمید بوده‌اند و به‌همین خاطر آنها شناسایی و بازداشت شدند.
مرضیه پس از آنکه دید مستندات متعددی علیه او وجود دارد به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: من و سینا مدام با هم اختلاف داشتیم. به‌همین خاطر تصمیم گرفتم که از او جدا شوم ولی طلاقم نمی‌داد. پس از آنکه با حمید آشنا شدم موضوع را به او گفتم، حمید هم نقشه قتل سینا را با همدستی دو نفر از دوستانش کشید و من هم کلید خانه را دادم تا بتوانند در غیاب من وارد خانه شوند. پس از این ماجرا هم حمید پیامکی برایم فرستاد و از من خواست تا ۲۵ میلیون تومان به حساب دو همدستش واریز کنم.
به‌دنبال اظهارات مرضیه، دو قاتل اجاره‌ای هم به مشارکت در قتل اعتراف کردند. اما با گذشت چهار سال از این جنایت هنوز مأموران موفق نشدند ردی از حمید به دست بیاورند. به همین خاطر پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و دو همدست حمید به اتهام مشارکت در قتل و مرضیه به اتهام معاونت در قتل محاکمه شدند.
در ابتدای جلسه وکیل مدافع اولیای دم از طرف پسر مقتول برای متهمان درخواست قصاص کرد. پس از آن دو همدست حمید به دفاع از خودشان پرداختند، سپس مرضیه به جایگاه رفت و گفت: من تحت فشار روانی اعتراف کردم در حالی که نه از نقشه قتل اطلاع داشتم و نه با آنها همکاری کردم. متهم درباره اینکه اگر با متهمان ارتباطی نداشته چطور به حساب آنها پول واریز کرده، گفت: حمید از من مبلغی به‌عنوان قرض گرفت که نمی‌دانستم این پول را برای دوستانش می‌خواهد و از قضات می‌خواهم که مرا تبرئه کنند. وی همچنین درباره اینکه آیا از محل اختفای حمید خبر دارد یا نه، گفت: او پس از قتل همسرم ارتباطش را با من قطع کرد حالا هم اصلاً از او خبری ندارم. در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

 

 

اعترافات تلخ یک مادر:

پسـرم را بـه خاطـر اعتیـاد کشتـم

زن میانسال که در اقدامی هولناک پسر جوانش را با پیچیدن شال به دور گردنش خفه کرده بود، خود را به پلیس معرفی کرد.
صبح روز جمعه گزارش یک قتل به پلیس ۱۱۰ اعلام شد و دقایقی بعد بلافاصله تیم ویژه‌ای برای بررسی صحنه جرم به محل حادثه اعزام شدند پس از ورود مأموران به خانه مورد نظر آنها با زن میانسالی رو‌به‌رو شدند که بالای سر جسد پسرش نشسته و گریه می‌‌کرد. با اعتراف زن میانسال به قتل پسرش وی به دستور بازپرس  یوسف ضیامهر از شعبه ۶ ویژه قتل دادسرای عمومی و انقلاب تبریز، بازداشت و برای تحقیق و بازجویی به دادسرا منتقل شد.
به گزارش پایگاه خبری نصر، این متهم به قتل وقتی مقابل بازپرس نشست گفت: ۲۰ ساله بودم که باوجود مخالفت‌های شدید خانواده‌ام با همسرم ازدواج کردم. اما اندکی از ازدواج‌مان نگذشته بود که متوجه شدم همسرم تریاک می‌‌کشد؛ نه تنها همسرم، بلکه خانواده وی نیز اعتیاد داشتند. با اینکه رفتار همسرم با من عاشقانه بود، اما اعتیاد تیشه به ریشه زندگی‌ام زد؛ بعد از چند سال، اعتیاد همسرم از تریاک به هروئین کشیده شد. بعد از گذشت ۱۵ سال از زندگی مشترک‌مان، اعتیاد به هروئین برای همیشه همسرم را از من گرفت و من ماندم و پسرم یاشار. این پسر ثمره عشق من و همسرم و تنها فرزندم بود به همین خاطر تمام زندگی و جوانی‌ام را وقف نگهداری از او کردم با کارگری و کار  شبانه روزی یاشار را بزرگ کردم، به امید آن که بزرگ شود و حامی و پشتیبانم باشد. همیشه می‌‌ترسیدم و نگران بودم که پسرم هم مثل پدرش معتاد شود. وقتی  به سن ۲۰ سالگی رسید، متوجه شدم مشروب می‌‌خورد دنیا روی سرم خراب شد وقتی به او تذکر دادم قول داد دیگر این کار را نکند بعد هم ازدواج کرد و با ازدواجش موافقت کردم و عروسم را به خانه آوردیم. بعد از ازدواج، سرش گرم زندگی شد.
اما بعد از مدتی، کارش را از دست داد و دوباره رفتارش عوض شد؛ دائم در حال مصرف مشروبات الکلی بود و با چاقو و قمه، نه تنها ما را بلکه همسایه‌ها را تهدید و عربده‌کشی می‌‌کرد. شش ماه پیش، به خاطرآزار و اذیت‌های یاشار، پدر عروسم آمد و دختر و نوه‌اش را با خود برد. من ماندم و یاشار که هر روز رفتارش بدتر از روز قبل می‌‌شد.
من سرطان دارم و باید شیمی درمانی کنم به خاطر آزارهای پسرم خانه‌ای گرفتم و از او جدا شدم بعد هم با پیشنهاد خواهرم خانه‌ای در نزدیکی خانه او گرفتم تا خواهرم از من مراقبت کند اما یاشار دست از سرم برنمی‌داشت. در این روزهای اخیر رفتار یاشار خیلی بدتر از قبل شده بود تا آنجا که به خاطر توهم‌ها و رفتارهای عجیبی که داشت، فکر می‌‌کردم ماده مخدر «گل» مصرف می‌‌کند. در تمام این مدت همیشه نگران بودم و می‌‌ترسیدم او هم مانند پدرش در دام اعتیاد به مواد مخدر گرفتار و به سرنوشت وی دچار شود. ساعت ۱۰ صبح تصمیم گرفتم به منزل پسرم بروم تا از حال و روزش خبردار شوم، با آن که خیلی اذیتم می‌‌کرد اما همیشه او را عاشقانه دوست داشتم. وقتی در را به رویم باز کرد و وارد منزل شدم، مست و بدحال بود. با او شروع به صحبت کردم  اما یاشار که در وضعیت طبیعی نبود، چاقو را برداشت و به سمتم حمله کرد. من هم در کمد را باز کردم و چشمم به شال عروسم افتاد. آن را برداشتم و یاشار را خفه کردم. بعد هم با پلیس تماس گرفتم تا به جرم خود اعتراف کنم اما دیگر خیالم راحت است که عروس و نوه‌ام در آرامش زندگی خواهند کرد.

شهادت ۲ خلبان ارتش / نقص فنی جنگنده در زمین

صبح امروز در نقص پیش آمده قبل از پرواز یکی از هواپیما‌های نظامی اف۵ در پایگاه چهارم شکاری دزفول ، دو خلبان دچار حادثه شده‌اند و اندکی بعد جان خود را از دست داده‌اند.

 شهادت ۲ خلبان ارتش / نقص فنی جنگنده در زمین  نقص فنی جنگنده ارتش در خوزستان منجر به شهادت ۲ خلبان شد.

در نقص فنی هواپیمای اف۵ در پایگاه چهارم شکاری دزفول، دو خلبان ارتش به شهادت رسیدند.

صبح امروز در نقص پیش آمده قبل از پرواز یکی از هواپیما‌های نظامی اف۵ در پایگاه چهارم شکاری دزفول ، دو خلبان دچار حادثه شده‌اند و اندکی بعد جان خود را از دست داده‌اند.

نام این دو خلبان نیروی هوایی ارتش کیانوش بساطی و حسین نامی اعلام شده است.

 

 

 

 

 

 

کودک گمشده در جنگل‌های رامیان پس از ۲ روز پیدا شد

فرمانده انتظامی رامیان از پیدا شدن پسر بچه گمشده در جنگل‌های این شهرستان پس از ۴۸ ساعت خبرداد و گفت: کودک به دلیل ضعف عمومی به مرکز درمانی منتقل شد.

 کودک گمشده در جنگل‌های رامیان پس از ۲ روز پیدا شد

به گزارش ایسنا، سرهنگ ابوالفضل وزیری در گفت وگو با خبرنگاران اظهار کرد: ظهر روز یکشنبه ۹ خردادماه مفقود شدن پسربچه‌ای ۶ ساله در جنگل‌های روستای سنگستان شهرستان رامیان به پلیس ۱۱۰ اعلام شد.

وی افزود: با توجه به حساسیت موضوع، تیمی ویژه از ماموران انتظامی و هلال احمر به محل اعزام و با کمک اهالی محل عملیات جستجو را آغاز کردند.

فرمانده انتظامی رامیان با بیان اینکه با توجه به شرایط جغرافیایی منطقه، جستجوی تیم های امدادی بی نتیجه بود، گفت: سرانجام ظهر امروز، دو شهروند در جنگل‌های سفید چشمه متوجه حضور پسربچه‌ای در حاشیه جاده می‌شوند که حال عمومی وی مساعد نبوده لذا بلافاصله با ۱۱۰ تماس گرفته و موضوع را به پلیس اعلام می‌کنند.

وزیری بیان کرد: با حضور ماموران انتظامی و بررسی‌های اولیه مشخص شد این پسربچه همان کودک گمشده است که بلافاصله موضوع به خانواده وی اعلام و کودک نیز بدلیل ضعف عمومی به مراکز درمانی منتقل شد.

 

 

 

 

 

 

 

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*