رفع خطر کمآبی با استفاده از آبهای ژرف/همهچیز درباره پروژه اکتشاف ذخایر آب شرق کشور
یک کارشناس انرژی گفت: اینکه بگوییم ظرفیت ابرحوضۀ سیستان ۱۰۰۰ میلیارد متر مکعب است و با این حجم آب کل مشکل ایران حل خواهد شد، اغراق است، ولی با یک دید منطقی قطعاً مشکل شرب و بهداشت تمام مناطق کم آب کشور با این منابع حل میشود.
به گزارش فارس، بحث پیرامون ذخایر آب موجود در اعماق بسیار زیاد زمین، مدتها است که در افکار عمومی مطرح شده است. در یکی از جالبترین و فرآیندهای مطرح شده نزد مردم، ادعا میشود که در زمانهای خیلی دور در محل دشت کویر و کویر لوت، ۲ دریاچه وسیع آب قرار داشته و بر اثر فعل و انفعالی آب این منابع در عمق زمین پنهان شده است.
فارغ از درست و غلط بودن این روایتها، پروژه اکتشاف آب از اعماق بسیار زیاد موسوم به آبهای ژرف مدتی است که در دستور کار برخی از نهادهای دولتی کشور قرار گرفته است.
اخیر نیز معاون علمی ریاست جمهوری به عنوان متولی این مسئله به نتایج موفقیت آمیز و شگرف اکتشاف آب ژرف در منطقه سیستان و بلوچستان اشاره کرد.
در همین راستا و به منظور آگاهی بیشتر از این پروژه به سراغ محمد پور حمید، کارشناس انرژی و یکی از مطلعان از این پروژه رفتیم تا پیرامون این مسئله به بحث بنشینیم.
مشروح این گفتگو به شرح ذیل است:
*منطقه سیستان و بلوچستان یکی از مناطق بیشمار آب ژرف در کشور
سوال: مدتی است که اخبار پیرامون اکتشاف ذخایر آب ژرف در منطقه سیستان و بلوچستان فضای رسانه کشور را درگیر کرده است، با توجه به اینکه شما از جزئیات این پروژه مطلع هستید، بفرمایید این پروژه از چه زمانی کلید خورد؟
پورحمید: در ابتدای مسیر این پروژه، شرکت مجری مشخص کرد که ما تعداد زیادی ابر حوضه آبی داخل کشور داریم که هر کدام حاوی مقدار خیلی زیادی آب هستند، اما لزوماً سرچشمۀ اینها در خود کشور هم نیست و آبی است که با فاصلۀ زیاد از سطح زمین جریان پیدا میکند و در یک نقطهای سرانجام به سطح زمین میرسد که در قالب چشمه یا سایر منابع آب زیرزمینی لایههای آبرفتی مشاهده میشوند. یعنی به هر حال این آبها باید یک نقطۀ سطح زمین را شارژ کند و از فاصلۀ دور هم جریان پیدا میکنند و یک جاهایی هم عمقی تا ۲ یا ۳ کیلومتر پیدا میکنند و بالاخره در جایی به سطح زمین میرسند، اما سرچشمۀ این آب حتما در ارتفاعات باید باشد، فلذا با توجه به اطلاعاتی که به دست آمد، مشخص شد که ما باید در یک جا مطالعۀ دقیق داشته باشیم. با نظر آقای دکتر ستاری و آقای چیتچیان به عنوان وزیر نیرو وقت، منطقهای در سیستان و بلوچستان برای این آزمایشات پایلوت و تکمیل عملیات اکتشافی انتخاب شد.
سوال: چرا سیستان و بلوچستان برای تکمیل آزمایشات و تست پایلوت مدنظر قرار گرفت؟ آیا بر اساس نظر مجری طرح این منطقه انتخاب شد؟
پورحمید: خیر، نظر دوستان مدیریت بود. هم آقای دکتر ستاری خیلی اصرار داشتند و هم آقای چیتچیان به واسطۀ اینکه آنجا منطقۀ محروم بود، گفتند اگر هم قرار است اکتشافی بکنیم، اولین ثمرات آن باید به مناطق محروم برسد. دلیل دوم اینکه معلوم بود، سرچشمۀ آب این منطقه از بیرون کشور است و یعنی مخالفتها برای این منطقه طبیعتاً باید کمتر باشد. در حقیقت اگر این آب را شما استفاده میکنید از یک استان دیگر آب را برمیدارید و البته چالشهای داخل سرزمینی هم کمتر بود چون مشخص بود که سرچشمۀ منطقۀ سیستان از رشتهکوه هندوکش واقع در کشور افغانستان است.
*منبع آب ژرف سیستان بلوچستان از رشته کوه هندوکش سرچشمه میگیرد
سوال: در اظهاراتتان به این نکته اشاره کردید، که منبع آب ژرف موجود در سیستان از محل واقع در رشته کوه هندوکش سرچشمه میگیرد؛ آیا مسیر دقیق این آب مشخص شده است؟
پورحمید: در حقیقت در ارتفاعات هندوکش آب به شکل برف یا باران تزریق میشود و از شکستهایی که در زمین وجود دارد وارد اعماق و لایههای زمین میشود و طی مسیر به منطقۀ سیستان میرسد و از سیستان هم عبور میکند و در نهایت یک جایی در سطح زمین شارژ میشود که به نظر در سطح دریای عمان به صورت چشمههای آب شیرین بیرون میزند.
سوال: پس این نظری که میگویند این آبها ناشی از منابع آب فسیلی هستند و یک زمانی در زیر زمین حبس شدند درست نیست؟
پورحمید: طبیعتاً وقتی شما در اعماق بررسی میکنید، یک سری منابع آب فسیلی هم وجود دارد که از گذشته وجود داشته و محبوس شده و جریان هم ندارد. فلذا وقتی شما اعماق را بررسی میکنید، باید بتوانید تشخیص دهید آب فسیلی هست یا جریانات عمیق زیرسطحی است که تحت عنوان ابر حوضه جریان پیدا میکند. پس جفت این آبها وجود دارد و ما باید با توجه به آزمایشات آبشناسی بین این دو تمایز قائل شویم.
*حمایت ۲۸ میلیارد تومانی وزیر سابق نیرو از پروژه اکتشاف ذخایر آب ژرف
سوال: آیا مجری عملیات و اکتشاف چاه آب ژرف سیستان و بلوچستان داخلی بود؟
پورحمید: بله هم شرکتی که کار اکتشاف را انجام داده بود و هم شرکتی که کار حفاری را انجام داد، داخلی بودند. در مرحلۀ تحلیلهای اولیه از آنجایی که این روش جدید بود باید یک سری ایستگاه با استفاده از روش MT (مگنتو تلوری) زده میشد که امواج الکترومغناطیس را به اعماق بفرستند و سپس با رفت و برگشت اینها و تغییری که در بسامد امواج به وجود میآمد، میتوان فهمید که در کدام لایه آب وجود دارد و در چه عمقی است.
این مرحلۀ اکتشاف بود، منتها چون با روش جدید انجام میشد، برای این مرحله از خارجیها کمک گرفته شد. بعد از اینکه این تحلیلها انجام شد، با توجه به روش حفاری موجود تمام مراحل حفاری دست شرکت داخلی بود. پس تصمیم گرفتند آن چاه را بزنند.
سوال: در آن بازه زمانی و دوره وزارت آقای چیت چیان، آیا حمایتی هم از سوی دولت برای این پروژه اعمال شد؟
پورحمید: از هیئت دولت هم در آن زمان حمایت گرفتند و آقای چیتچیان ۲۵ میلیارد تومان برای این موضوع از هیئت دولت مصوبه گرفت. بعد از انجام مناقصه حفاری چاه انجام شد. حفاری تا ۲۲۰۰ متر ادامه داشت و بعد منابع و اعتبارات تمام شد و گفتند که ۱۳ میلیارد تومان دیگر هم باید باشد تا بتوانیم تا ۳۲۰۰ متر ادامه بدهیم و همینطور ادامه پیدا کرد و درآخر چاه تا عمق ۳۸۰۰ متر حفاری شد که به یک تعداد لایۀ آبدار رسیدند.
*شوری آب ژرف سیستان در گام اول اکتشاف، نصف شوری آب دریای عمان برآورد شد
سوال: ممکن است جزئیاتی پیرامون نتایج به دست آمده از چاه اول اکتشاف آب ژرف سیستان و بلوچستان را تشریح کنید؟
پورحمید:در چاه اول، تعدادی لایه آب دار شامل چند جریان شناسایی شد. اولین جریان در عمق ۸۰۰ متری بود و بعد در عمق ۱۲۰۰ متری بود و بعد ۱۸۰۰ متر و همینطور ۵ جریان در ۵ عمق مختلف وجود داشت. در مرحلۀ بعد باید مطالعات آبشناسی انجام میشد که برای مثال، شوری یا EC آب چقدر است؟ آیا آب شامل مواد خطرناک و رادیواکتیو است یا خیر؟ آیا آب فسیلی است یا آب جاری و مطالعات دیگر. این مطالعات پیچیده و زمانبر بودند فلذا چند ماهی برای تکمیل مطالعات زمان برد. در همان ماه اول برخی از فرضیهها رد شد. آزمایشها نشان داد که آب موجود مواد رادیواکتیویته ندارد. روش حفاری طوری بود که مخلوط آب چهار لایۀ آبدار به سطح میآمد که خب ممکن است، یک لایه شیرین بود و یک لایه شورتر، ولی متوسط شوری این آبها حدود ۲۰۰۰۰ بود که این شوری در حد شوری آب دریای خزر است، ولی از طرفی نصف شوری دریای عمان است.
در همین راستا این فرضیه بود که پیشبینی شد، آب لایهها مخلوط شده بود، ولی ممکن بود شوری همۀ لایهها مثل هم باشد. از طرفی چون روش حفاری، مانند حفاری نفتی بود، گل حفاری که به چاه تزریق میشد، حاوی موادی بودند که بعضا با آب مخلوط میشدند. پس یک فرضیۀ دیگر اینکه اختلاطی که بین مواد حفاری و آب شکل گرفته بود باعث شده بود که EC آب بالاتر برود. اینها همه فرضیههایی بود که باید ثابت میشد و این تجربههایی که در چاه اول به وجود آمده بود در چاه دوم هم کاربرد داشت که در چاه دوم آب هر لایه را جداگانه بررسی کنند و در طراحی گل حفاری موادی به کار رود که انحلال آن با آب کمتر باشد و اگر هم انحلالی صورت بگیرد، مشخص باشد که اثر آن چقدر است. این تجربیات باید در چاه دوم مورد توجه قرار میگرفت و من اطلاعاتی از چاه دوم
سوال: نتایج آزمایشات انجام شد بر روی چاه اول اکتشافی به چه نحو بود؟
پورحمید: اولین مورد اینکه طبق مطالعات آبشناسی آب جزو منابع آب فسیلی نبود. دومین مورد مطالعات ایزوتوپی که روی این آب انجام شد نشان داد که سرچشمههای این آب از رشته کوه هندوکش است. این مطالعات پیشرفته با کمک سازمان انرژی اتمی و کشورهای خارجی انجام شد و نمونههای آن هم به خارج کشور ارسال شد و هم سازمان انرژی اتمی واقعا کمک کرد و مورد سوم اینکه حتی اگر بپذیریم که EC آب ۲۰۰۰۰ است، باز هم یک نکتۀ مثبت است، چراکه در این منطقه هیچ راه حلی برای تأمین آب نداریم و یک راه حلی که مطرح میکنند میتوان آب دریای عمان را شیرین کرد و بعد به سیستان منتقل کرد.
اینجا اقتصاد حکم میکند که اگر ما شیرینسازی آب با EC 50000 تا ۷۰۰۰۰ دریای عمان را انجام دهیم و سپس ۷۰ کیلومتر تا زابل منتقل کنیم، هزینۀ هنگفتی دارد، ولی اینکه در همان منطقه یک چاهی باشد که با شوری خیلی کمتر از آن آب استخراج شود، به صرفهتر است و روشهایی که برای تصفیۀ آب با شوری ۲۰۰۰۰ استفاده میشود، هزینۀ خیلی کمتری دارد.
به نظر بنده نتایج تا همین حد قابل دفاع و استفاده بود، ولی اغراق هم نباید کرد. بعضی دوستان میگویند که در آن ابر حوضه ۱۰۰۰ میلیارد مترمکعب آب وجود دارد که حرف درستی است. ابر حوضهای که از هندوکش شروع میشود و حتی قسمتهایی از کرمان هم دربرمیگیرد، این حجم آب را دارد، اما واقعیتی که هست اینکه ما تا یک سقفی میتوانیم از این منابع بهرهبرداری کنیم یعنی تا جایی که ظرفیت آبدهی زمین اجازه بدهد، یعنی سرعت شارژ شدن آب در دیوارههای چاه در یک حد مشخصی است، اجازه برداشت آب دارید و شما نمیتوانید هر مقدار اراده کنید برداشت کنید و از طرفی باید با برداشت آب مشکل زیستمحیطی به وجود نیاید که تا مرحله اکتشاف چاه اول مطالعات زیستمحیطی انجام نشده بود.
پس با توجه به این ۲ محدودیت شما تا یک حد مشخصی میتوانید آب برداشت کنید، یعنی اگر میگویند این ابر حوضه ۱۰۰۰ میلیارد متر مکعب است، با توجه به این محدودیتها سالانه ۲۰۰ یا ۳۰۰ میلیون متر مکعب میتوانیم برداشت کنیم.
*ذخایر آب ژرف قادر به تامین آب شرب کشور است
سوال: آیا تجربه جهانی در زمینه استفاده از آب ژرف در سایر کشورهای دنیا وجود دارد؟
پورحمید: بله و در این مورد میتوان به مطالعۀ موردی که در استرالیا انجام دادیم اشاره کنیم. ابر حوضۀ استرالیا با نام GAB (grade artesian basin) میزان آبی معادل ۶۸۰۰۰ میلیارد متر مکعب را در خود جای داده، ولی با توجه به محدودیتها از کل این حوضه بیشتر از ۱ میلیارد متر مکعب بهرهبرداری نمیشود.
همانطور که در ابتدا گفتم این آبها یک جایی در سطح زمین به صورت چشمه بیرون میآید. در استرالیا ابتدا بهرهوری از این آبها بالا بود، ولی بعد از مدتی آن بخش از چشمهها ناشی از این منبع خشک شد و بعد به این نتیجه رسیدند که باید بهرهوری را تعدیل کنیم و به عدد یک میلیارد متر مکعب رسیدند که منطقی است و هم ظرفیت آبدهی زمین را پوشش میدهد و هم مشکل زیستمحیطی ندارد.
سوال: بر اساس این تجربه جهانی اینکه بگوییم، منابع آب ژرف سیستان میتواند مشکل آب شرب و کشاورزی ایران را حل کند، صحیح نیست؟
پورحمید: اینکه ما بگوییم ظرفیت ابر حوضۀ سیستان ۱۰۰۰ میلیارد متر مکعب است و با این حجم آب کل مشکل ایران حل خواهد شد، اغراق است، ولی با یک دید منطقی قطعاً مشکل شرب و بهداشت تمام مناطق کم آب کشور را میشود، حل کنیم.
*عملیات اکتشافی منطقه سیستان با ۳ چاه برنامهریزی شده بود
سوال:در استحصال این آب از منابع ژرف نیاز به استقرار تجهیزات آبکشی است یا چاهها آرتزین است و آب بدون نیاز به پمپاژ به سطح زمین میرسد؟
پورحمید: در چاه ابتدایی، یک جریان پرفشار هیدرولیکی پشت این آب بود ثابت شد که تا یک عمقی آب را بالا میآورد و از آن عمق به بعد باید از پمپ برای بالا آوردن آب استفاده میشد.در آخر مطالعات چاههای بعدی میتواند به بررسی دقیقتر این موضوع کمک کند.
سوال: شما مطلع هستید چند چاه اکتشافی در منطقه زده شده است؟
پورحمید: در ریاضی خواندیم که از یک نقطه میتوان بینهایت خط و صفحه گذراند، از دو نقطه یک خط و بینهایت صفحه و از سه نقطه تنها یک صفحه میتوان عبور داد. اگر با این تئوری ساده نگاه کنیم، طبیعتاً باید ۳ چاه در منطقه زده میشد تا بتوان یک صفحه طراحی شود که در اعماق مختلف وضعیت آن معلوم باشد. فلذا نظر بر این بود که ۳ چاه زده شود و بعد نتیجۀ مطالعات را بیان کنند.
*وزارت نیرو توجهی به مدیریت تقاضا در حوزه آب ندارد
سوال: یک بحث دیگر موضع وزارت نیرو است که میگویند به جای اینکه بپردازیم به این موضوع که چقدر منبع داریم و همۀ آن را استخراج کنیم باید روی بحث مدیریت مصرف و تقاضا کار کنیم و این منبع را برای آیندگان بگذاریم. به نظر شما این موضوع چقدر قابل استناد است؟
پورحمید: این نظر درست است و امروزه در هر زمینهای بحث مدیریت عرضه و تقاضا است، ولی کاری که وزارت نیرو انجام میدهد، اصلا مدیریت تقاضا نیست و مدیریت عرضه است. الان راه حل آبرسانی به مشهد چیست؟ شیرینسازی آب دریای عمان و انتقال به مشهد. خود شبکۀ مشهد قطعاً بیش از ۳۰ درصد هدر رفت آب دارد. مدیریت تقاضا یعنی همین که شما جلوی هدر رفت را بگیرید و بعد از انتقال آب به آنجا بینیاز میشوید. میخواهم بگویم این یک حرفی است که خودشان هم معتقد نیستند و فقط برای مخالفت با پروژۀ آب ژرف این موضوع را مطرح میکنند.
سوال: به نظر شما این مخالفت دلیل خاصی دارد؟
پورحمید: واقعاً نمیدانم. زمان آقای چیتچیان کل بدنۀ وزارت نیرو موافق بود، ولی زمان آقای اردکانیان کل بدنه مخالف شدند و به نظر بنده علت مخالفت توسط شخص آقای اردکانیان است.
*شخص وزیر نیرو مخالف استفاده از منابع آب ژرف سیستان و بلوچستان است
فارس: یک عدهای از کارشناسان معتقد هستند، مافیای آب در کشور وجود دارد و مخالفت این مافیا اجازه تکمیل سریع پروژه استفاده از منابع آبی ژرف سیستان را نمیدهد، البته ما زمانی به سراغ این مباحث میرویم که شاید به طور دقیق موضع طرف مقابل را فهم نمیکنیم، به نظر شما این نظر تا چه اندازه صحیح است؟
پورحمید: بحث مافیا در این موضوع را قبول ندارم، ولی با برخی مدیران وزارت نیرو که جلسه داشتم. یکی از مهمترین موضوعات همین نگرانی است که اگر بگوییم ۱۰۰۰ میلیارد متر مکعب آب داریم، هر کسی میگوید آقا شما که آب دارید، پس مدیریت تقاضا را انجام نمیدهیم و شما همان آبهای ژرف را بالا بیاوردید و ما هم هر چقدر بخواهیم مصرف میکنیم و صرفهجویی بیمعنا میشود.
یک نگرانی از این موضوع است و یک نگرانی هم از اینکه این منبعی که هست اطمینانی وجود ندارد که مطالعات آن درست و کامل باشد و میگویند که اگر قرار است مطالعات کاملی انجام شود، باید با روش دیگری جلو میرفت و الان ما نمیتوانیم اعتماد کنیم که مطالعات کامل بوده است. به هر حال تیم مدیریتی این پروژه را کابینۀ قبلی وزارت نیرو انتخاب کرده بودند و کابینۀ جدید این تیم مدیریتی را قبول ندارد. اگر دقت کنید هر مهندسی در وزارت نیروی سابق بود، رفت و جایگزین آن در وزارت نیروی فعلی یک دکتر آمد، یعنی آدمهای با تفکر مهندسی رفتند و آدمهای با تفکر دانشگاهی و دکتری آمدند و متد رفتاری این دو گروه در پروژهها متفاوت است.
در واقع چون روشی که برای پیشبرد پروژه مدنظر آنها بوده انجام نشده است، میگویند ما نمیتوانیم به این نتیجه برسیم که واقعاً این آب فسیلی نیست یا اقتصادی است یا سایر موارد. به نظر من روی این موضوعات است که دوستان مخالفت میکنند و این در سطح کارشناسان و مدیران وزارت نیرو است، اما قبل از آن، خود آقای اردکانیان به این موضوع ورود پیدا کردند از همان اول مخالف این طرح بودند و کاری به متد و سایر مباحث ندارند و تفکر ذهنی ایشان این است که این موضوع را قبول ندارند و علت آن را نمیدانم.
انتهای پیام/ب
فروش تابلوهای گرانقیمت؛ ترفندی برای کلاهبرداری
گرداننده یک صفحه اینستاگرامی به بهانه فروش تابلوهای گرانقیمت از کاربران کلاهبرداری میکرد.
به گزارش ایران، چندی قبل مردی با مراجعه به پلیس مدعی شد که فردی ناشناس از طریق یک صفحه اینستاگرامی به بهانه فروش تابلوهای ارزشمند از وی کلاهبرداری کرده است.
وی در توضیح ماجرا به مأموران پلیس فتا گفت: در فضای مجازی به دنبال خرید یک تابلوی خاص بودم که با یک صفحه اینستاگرامی روبهرو شدم که تصاویری از تابلوهای بسیار زیبا و گرانقیمت برای فروش گذاشته بود، چون از تابلو خیلی خوشم آمده بود و نگران بودم که فرد دیگری آن را زودتر نخرد، بدون توجه به اینکه هویت گرداننده صفحه درست است یا نه بلافاصله مبلغ ۱۵ میلیون تومان به حساب فروشنده واریز کردم اما پس از ساعاتی متوجه شدم که از من کلاهبرداری شده است.
سرهنگ داوود معظمی گودرزی، رئیس پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات تهران بزرگ در اینباره گفت: پس از اظهارات شاکی کارشناسان پلیس فتا تحقیقات خود را آغاز کردند و پس از انجام اقدامات تخصصی هویت ادمین صفحه شناسایی شد و با دستور قضایی وی را که در یکی از شهرهای جنوب غرب تهران سکونت داشت، دستگیر و به پلیس فتا منتقل کردند.
وی افزود: متهم پس از حضور در اداره پلیس به جرمش اعتراف کرد و گفت مدتی است با راهاندازی یک صفحه اینستاگرامی به بهانه فروش تابلوهای خاص تصاویر تابلوهای مختلف را با عنوان تصاویر اختصاصی خود در صفحه بارگذاری میکردم و مراجعهکنندگان را با ترفند فروش فوری ترغیب به پرداخت مبلغ قبل از ارسال تابلو کرده و پس از واریز وجه دیگر پاسخگوی تلفنشان نبودم.
رئیس پلیس فتای تهران بزرگ تصریح کرد: شهروندان از پرداخت بیعانه قبل از تحویل کالا خودداری کنند و در صورت مشاهده موارد مشکوک، موضوع را از طریق ۱۱۰ یا سایت پلیس فتا گزارش کنند.
مرگ مرموز پدر ۵ سال بعد از قتل مادر
به گزارش «ایران»، ساعت ۵ عصر سهشنبه ۳۱ فروردین، زن جوانی با پلیس تماس گرفت و از بوی تعفنی که از خانه همسایه طبقه چهارم به مشام میرسید شکایت کرد.
او گفت: ما ساکنان طبقه سوم و دوم خانهای در منطقه نارمک هستیم. چند روزی است که از طبقه چهارم بوی بدی به مشام میرسد و هر روز این بو بیشتر میشود. در طبقه چهارم مرد میانسالی زندگی میکند که همسرش ۵ سال قبل فوت کرده است. برای پیگیری بوی تعفن چند باری زنگ خانهاش را به صدا درآوردیم اما کسی در را برایمان باز نکرد.
جسدی زیر رختخواب
بدنبال این تماس مأموران کلانتری ۱۲۷ نارمک راهی محل شدند و موضوع به بازپرس شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی پایتخت اعلام شد.
باتوجه به مشکوک بودن ماجرا، مأموران به دستور بازپرس مصطفی واحدی و به کمک مأموران آتشنشانی وارد خانه مرد میانسال شدند.
با ورود به خانه آنها با پسر جوانی در یکی از اتاقها مواجه شدند که به خواب رفته بود. پسر ۳۵ ساله با حضور مأموران از خواب بیدار و مدعی شد چند روزی است که از پدرش بیخبر است.
از ظاهر خانه اینطور بهنظر میرسید که آنها قصد اسبابکشی دارند. چرا که وسایل خانه بستهبندی شده بود. در ادامه بررسیها و در جست و جوی بوی تعفن، مأموران موفق شدند زیر چند تکه لباس و رختخواب جسد مرد میانسال را کشف کنند.
باتوجه به اینکه حدود ۵ روز از مرگ میگذشت، علت مرگ مشخص نبود و آثاری از جراحات روی بدن مرد میانسال بهنام هوشنگ مشاهده نمیشد.به دستور بازپرس جنایی جسد برای رازگشایی علت مرگ به پزشکی قانونی انتقال داده شد.
تیزهوشی مأمور تشخیص هویت
کاوه، پسر هوشنگ که وضعیت جسمی مساعدی نداشت، در تحقیقات مدعی شد که با پدرش زندگی میکند اما نمیداند چه اتفاقی برای مرد ۶۵ ساله رخ داده است. در حالی که بررسیها ادامه داشت یکی از مأموران تشخیص هویت که برای تحقیقات در محل حاضر شده بود با مشاهده جسد مرد میانسال او را شناخت و گفت: این مرد را میشناسم، ۵ سال قبل همسرش به قتل رسیده بود و من بهعنوان مأمور تشخیص هویت به محل قتل اعزام شدم. زن میانسال بهدست پسرش به قتل رسیده بود.
با اطلاعاتی که مأمور پلیس ارائه کرد و در ادامه بررسیها مشخص شد که کاوه، همان پسری است که ۵ سال قبل مادرش را کشته بود. او در دادگاه به قصاص محکوم میشود اما با رضایت اولیای دم از قصاص رهایی یافته و پس از تحمل حبس از زندان آزاد میشود.
بازپرس جنایی دستور انتقال پسر جوان به پزشکی قانونی برای بررسی صحت روانی و تحقیقات درخصوص مرگ مشکوک مرد میانسال را صادر کرد.
فرار دختر جوان از دست راننده شرور
به گزارش «ایران»، روز سهشنبه دختری جوان با حضور در کلانتری ۱۴۴ جوادیه تهرانپارس مدعی شد راننده یک پراید قصد تعرض به او را داشته است اما وی توانسته فرار کند. دختر جوان در اظهارات خود عنوان کرد، صبح سهشنبه از خیابان تهراننو به مقصد خیابان اتحاد، برای رفتن به محل کارم در انتظار تاکسی بودم اما وقتی تاکسی پیدا نکردم به ناچار سوار بر یک خودروی پراید شخصی به ظاهر مسافرکش شدم، چند دقیقه بعد ناگهان راننده در میانه راه به سمت جاده تلو تغییر مسیر داد. پس از مطلع شدن از قصد و نیت راننده ابتدا با وی طرح دوستی ریختم اما در همان حین بسرعت در پیامکی مدیر شرکت خود را از موضوع پیش آمده باخبر و موقعیت مکانی زنده خود را از طریق موبایل برای وی ارسال کردم.
سرهنگ «جلیل موقوفهای» رئیس پلیس پیشگیری تهران بزرگ در تشریح این خبر اظهار کرد: دختر جوان بعد از ارسال موقعیت مکانی خود و اطمینان از اینکه مدیر شرکت در جریان قرار گرفته و بزودی به محل میرسد، خود را از خودروی پراید به پایین پرتاب میکند، اما راننده موفق شده بود که کیف این دختر را از دست وی کشیده و پس از سرقت متواری شود. پس از این شکایت پرونده در ابتدا به پلیس آگاهی و در ادامه از پلیس آگاهی به کلانتری ۱۴۴ حکیمیه ارجاع شد، در ادامه نیز مأموران این کلانتری ضمن رصد دوربینهای محدوده وقوع جرم، شناسایی خودروی پراید ۱۱۱ و راننده آن، موفق به بازداشت متهم در منطقه تهرانپارس شدند.
این مقام پلیسی متذکر شد: متهم این پرونده که متأهل و ۳۷ ساله است، پس از انتقال به کلانتری به جرم خود مبنی بر قصد تعرض به دختر جوان اعتراف کرد و در نهایت، پرونده بههمراه متهم و خودرو تحویل پلیس آگاهی شد.
مقابله با زمینههای خودکشی؛ از فکر تا اقدام
دکتر محمدرضا رئیسی – روانشناس
از نخستین ماههای همهگیری ویروس کرونا و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی آن، بحث بهداشت روانی در کنار سلامت جسمی مطرح شد؛ بسیاری از کارشناسان، قرنطینههای طولانیمدت، تنهایی، نبود ارتباط با خانواده و دوستان، از دست دادن شغل و محدودیتهای اجتماعی را زمینهساز بروز و گسترش مشکلات روانی دانسته و نسبت به گسترش آن ابراز نگرانی کردند.
در این میان، برخی از صاحبنظران از «سونامی بیماریهای روانی» حین و بعد از پایان همهگیری کرونا نام بردند. در کنار آمار مربوط به خشونتهای خانگی و رواج بیش از حد برخی اختلالهای اضطرابی و وسواسی، یکی از دلنگرانیهای روانشناسان، خودکشی افراد در شرایط ویژه کنونی است.
با توجه به برخی اخبار و مشاهدههای میدانی و در فقدان آمار رسمی، به نظر میرسد موضوع سلامت روان و از جمله خودکشی، مورد غفلت قرار گرفته و تلاشی مضاعف برای مقابله با آن احساس میشود. در این مطلب، مروری گذرا داریم به زمینهها و راهکارهای لازم هنگام یا پیش از مواجهه با خودکشی (خود یا دیگری) و راههای برخورد علمی و مناسب با آن:
الف – زمینهها و دلایل: از بیماری روانی تا عدم حمایت اجتماعی
اگر خودکشی را تلاشی آگاهانه برای پایان دادن به زندگی شخص از سوی خود بدانیم که ممکن است این تلاش به اقدام تبدیل شود یا فقط به شکل احساسی در فرد بماند، آنچه اهمیت دارد دانستن دلایل و زمینههای شکلگیری این پدیده است.
جامعهشناسان، جرمشناسان، روانشناسان و آسیبشناسان دلایل و علل گوناگونی را برای خودکشی بیان میکنند که از جمله: نداشتن مهارت حل مساله، تابآوری پایین، عدم ارتباط اجتماعی، تنهایی، عدم مدیریت هیجانات مثل خشم، ادامهدار بودن استرس یا اضطراب، نداشتن مهارت سازگاری، اختلالهای روانی، بیماریهای جسمی، ارتباطهای ناسالم، سوءمصرف مواد مخدر، ناامیدی، شکست در تجارب عاطفی یا شغلی، سابقه خانوادگی خودکشی، مرگ یک عزیز، از دست دادن یک رابطه مهم، از دست دادن شغل، احساس حقارت شدید، تجاوز یا سوء استفاده جنسی، فقر فرهنگی یا اقتصادی، تبعیض یا احساس تبعیض و …
به این ترتیب عامل مشترک واحد یا مشخصی برای خودکشی وجود ندارد و در فرهنگهای مختلف زمینههای گوناگونی برای آن برشمردهاند؛ با این حال شاید بتوان احساس شدید ناامیدی و افسردگی را یکی از مهمترین عوامل منتهی به خودکشی دانست و در کنار آن عوامل شخصی یا اجتماعی دیگر را درنظر قرار داد.
توجه به این نکات میتواند راهکارهای مقابله با خودکشی یا کاهش آن را درپی داشته باشد.
ب – راهکارهای کلی: از فعالیت اجتماعی تا مهارتهای زندگی
اگر خودکشی را به عنوان یک آسیب فردی و اجتماعی در نظر بگیریم، در کنار توجه به معضلات اقتصادی و معیشتی، برخی رویههای سیاسی-اجتماعی و نیز مولفههای فرهنگی، مهمترین راهکارهای مقابلهای از این قرار است:
۱. آگاهی دادن به خانوادهها
اطلاع خانواده و شناخت دلایل و حالات فردی که قصد یا فکر خودکشی دارد ضروریترین اقدام است، تا به محض بروز نشانهها و علائم هشدار دهنده، اقدام مناسب انجام شود. بدیهی است تا زمانی که نشانههای خودکشی شناخته نشود، نمیتوان برای آن چارهای اندیشید یا از آن پیشگیری کرد.
۲. آموزش دائمی
آموزش مداوم مهارتهای زندگی مانند مهارت حل مساله، کنترل احساسات، تقویت عزت نفس و … از سوی متولیان آموزش و رسانهها یکی دیگر از پیش نیازهای مقابله یا کاهش خودکشی است.
۳. تشویق به حضور در جمع
بین خودکشی و فعالیت اجتماعی رابطه معکوسی برقرار است؛ هرچه فرد تنهاتر و منزویتر باشد احتمال خودکشی او بیشتر میشود. بنابراین یکی از موثرترین روشهای کاهش آمار خودکشی، تشویق افراد به حضور موثر و شاداب در اجتماع است. در شرایط کرونایی میتوان از شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای آنلاین برای این منظور استفاده کرد.
۴. توجه ویژه به گروههای پرخطر
نوجوانان و زنان جزو گروههایی هستند که بیشترین احتمال خودکشی را دارند؛ توجه ویژه به مشکلات این گروهها، میتواند تاحدی از بار خودکشی بکاهد.
۵. توجه به سلامت روان
اگر نگوییم همه، لااقل بیشتر افرادی که فکر خودکشی دارند یا اقدام به آن میکنند، با یک یا چند مشکل روانشناختی مواجهاند که مهمترین آن افسردگی است. اگر سیاستگزاران در پی کاهش خودکشی هستند، چارهای ندارند جز اینکه موضوع بهداشت روان و توجه ویژه به اختلالهایی همچون افسردگی، اضطراب، وسواس، فوبیا، پرخاشگری و …را در نظر قرار دهند. بیمه کردن خدمات روانشناسی و مشاوره و توجه ویژه به مداخلات روانپزشکی و رواندرمانی در همین مقوله میگنجد.
۶. تشکیل گروههای یاری
استفاده از گروهها و جمعهای کوچک همچون آنچه در انجمنهای معتادان ناشناس(NA) شکل گرفته، به عنوان یکی از راهکارهای مقابله با خودکشی مطرح شده است. بسیاری از افرادی که از تنهایی، «درد روان» و ناامیدی زیاد رنج میبرند، احتمالا تنها، کسانی را برای تعامل میپسندند که نوعی «همدردی» یا حس مشترک داشته و از دید آنها، قادر به درک متقابل باشند.
۷. ننگزدایی از بیماری روانی
یکی از ریشهدارترین مشکلات بیشتر جوامع از جمله ایران، ننگ و عار دانستن بیماری روانی یا حتی مراجعه به مشاور و روانشناس است. تا زمانی که قبح مصنوعی و ریشهدار «روان هراسی» شکسته نشود، نمیتوان امیدی به کاهش اختلالات و به تبع آن، کاهش خودکشی داشت.
پ – راهکارهای مداخلهای؛ از تشخیص اولیه تا اورژانس
در شرایطی که به طور ویژه با خودکشی (یا فکر به خودکشی) مواجه میشویم، مطابق پروتکلهای بهداشتی اقدامات زیر لازم است:
۱. برای خود
هرگونه فکر یا تصویری از خودکشی یا شیوههای انجام آن و یا حالات و تصورات مرتبط با آن، در صورتی که تکرارشونده و مداوم باشد، نشاندهنده خطر است. در این شرایط لازم است هرچه سریعتر به نزدیکترین پزشک، روانشناس یا اورژانس مراجعه کرده و موضوع را بدون ابهام مطرح کنیم. تماس با اورژانس اجتماعی نیز یکی از بهترین راههای مقابلهای در این شرایط است.
پس از رفع خطر اولیه، لازم است جلسههای مشاوره برای ریشهیابی مشکل منتهی به فکر خودکشی و راههای رفع آن و یا مصرف داروهای تجویزی از سوی متخصص پیگیری شود. بد نیست گاهی یکی از دوستان یا نزدیکان آگاه را در این مواقع در جریان قرار داد.
۲. برای دیگری
اگر یکی از اطرافیان شما بهگونهای غیرمتعارف گوشهگیر، کمحرف، افسرده، ناآرام، ناامید و سرخورده است، مدام حرف از شکست میزند، از مشکلات شکایت دارد و هیچ آیندهای را متصور نیست، مراقب باشید!
هرگونه فکر یا سوال یا تصور خودکشی را که او به شما منتقل میکند، جدی بگیرید؛ حتی اگر فکر میکنید نمایشی یا برای جلب توجه است. در نخستین فرصت او را به یک پزشک یا روانشناس ببرید یا اگر خطر خیلی حاد است از اورژانس اجتماعی یا اورژانس روانپزشکی کمک بگیرید. پس از این اقدامات، پایش و ادامه جلسههای مشاوره یا معالجه را به طور جدی دنبال کنید.
هرگز کسی را که سابقه اقدام به خودکشی دارد ملامت، سرزنش، متهم، مقصر و محکوم نکنید؛ این رفتار تنها باعث تکرار خودکشی خواهد شد.
حفظ امنیت غذایی در سال کمبارش؛ اعتمادسازی با افزایش نرخ خرید گندم
تهران- ایرناپلاس- افزایش ۲ برابری قیمت خرید تضمینی گندم توسط دولت راهکاری برای حفظ ذخایر استراتژیک و ارتقای امنیت غذایی کشور در سالی است که میزان بارندگی در آن بیش از ۴۰ درصد کاهش یافته است.
به گزارش ایرناپلاس، بر اساس مصوبه جدید شورای عالی هماهنگی اقتصادی از اول اردیبهشت ۱۴۰۰، قیمت خرید تضمینی هر کیلوگرم گندم به ۵۰۰۰ تومان افزایش یافت. قیمت خرید تضمینی گندم پیش از این هر کیلوگرم گندم ۲ هزار و ۵۰۰ تومان بود. بنابراین با حمایت دولت این مبلغ افزایش ۱۰۰ درصدی داشته است.
در سال گذشته قیمت خرید تضمینی هر کیلوگرم گندم ۲۵۰۰ تومان بود. تصمیمگیری برای تعیین قیمت خرید تضمینی گندم در سال جاری در ابتدا از قیمت ۴۰۰۰ تومانی برای خرید هر کیلوگرم گندم توسط دولت خبر میداد، اما با توجه به افزایش هزینههای کشت و قیمت تمام شده گندم برای کشاورزان، دولت برای حمایت از گندمکاران با قیمت نهایی ۵۰۰۰ تومان موافقت کرد.
افزایش ۲ برابری قیمت خرید تضمینی گندم تا حد قابل قبولی زیانهای گذشته کشاورزان را جبران خواهد کرد. علاوه بر این افزایش قیمت، انگیزه کشاورزان برای تحویل گندم به دولت را افزایش میدهد و این موضوع میتواند با جلوگیری از فروش قاچاق گندم، امنیت غذایی کشور را ارتقا دهد.
افزایش انگیزه گندمکاران
در سالهای گذشته، گندمکاران تمایلی برای نگهداری محصول خود نداشتند و علاوه بر این، خرید تضمینی نیز چندان مورد استقبال آنها نبود. گلایه گندمکاران و نارضایتی آنها متناسب نبودن قیمت پیشنهادی دولت با هزینههای تولید بود. علاوه بر این، تأخیر در پرداخت مطالبات گندم، دیگر دلیلی بود که گندمکاران ترجیح میدادند به جای فروش محصول خود به دولت، در جستوجوی سایر خریداران باشند.
با این حال دولت با افزایش ۲ برابری قیمت خرید تضمینی گندم این انگیزه را در کشاورزان ایجاد کرده که محصول خود را به دولت بفروشند. تعیین قیمت خرید تضمینی گندم، موجب دلگرمی و خوشحالی کشاورزان و رغبت بیشتر برای تحویل محصولات به دولت میشود. همچنین بهروز شدن پرداخت هزینه خرید گندم تضمینی توسط دولت و کاهش تأخیر در پرداخت مطالبات کشاورزان، میتواند انگیزه کشاورزان در فروش محصول به دولت را افزایش دهد.
هزینه گندم برای دولت
دولت بهطور متوسط سالانه حدود ۱۰۰ میلیارد تومان یارانه برای ۴۸۰ هزار تن بذر گندم پرداخت میکند و در سال ۱۳۹۹ بیش از هشت میلیون تن گندم را بهصورت تضمینی از کشاورزان خریداری کرده است.
نیاز سالانه گندم کشور حدود ۱۱ میلیون تن است و در صورتی که نیاز به گندم وارداتی داشته باشیم، دولت ناچار خواهد شد بهازای هر کیلوگرم گندم وارداتی، حدود ۱۰ هزار تومان پرداخت کند. پیشبینی میشود در سال جاری ۱۲ میلیون تن گندم در کشور تولید شود و میزان خرید تضمینی دولت به بیش از هشت میلیون تن برسد. در صورت تولید بیش از ۱۲ میلیون تنی میتوان از مازاد تولید برای افزایش ذخایر استراتژیک گندم استفاده کرد.
حفظ امنیت غذایی در سال کمبارش
عمده کشت گندم در کشور بهصورت دیم است؛ بهطوری که حدود ۸۰ درصد گندم تولیدی از کشت دیم و ۲۰ درصد تولید گندم از کشت آبی به دست میآید. بررسی بازدهی کشت گندم به تفکیک دیم و آبی نشان میدهد در کشت دیم بازدهی محصول گندم در هر هکتار بهطور متوسط ۱.۳ تن و در کشت آبی بازدهی هر هکتار بهطور متوسط چهار تن است. استان خوزستان با تولید ۱.۲ تا ۱.۴ میلیون تن گندم در سال، رتبه تخست تولید گندم را در کشور دارد و پس از نیز استانهای گلستان، کردستان و فارس بزرگترین استانهای تولیدکننده گندم در کشور هستند.
با توجه به اینکه ۸۰ درصد گندم تولیدی کشور، محصول دیم است و بارندگی در سال جاری کاهش بیش از ۴۰ درصدی را تجربه میکند، افزایش قیمت خرید تضمینی گندم میتواند در صورت تدوام شرایط آبوهوایی و وضعیت بارندگی، راهکاری برای چالشهای خشکسالی باشد.
در مجموع ۶ میلیون هکتار از زمینهای کشاورزی کشور، زیر کشت دیم هستند و چهار میلیون هکتار از کشت دیم کشور به کشت گندم اختصاص دارد. بنابراین در صورتی که کاهش بارندگی، کاهش تولید گندم را به دنبال داشته باشد، این افزایش نرخ تضمینی گندم میتواند کشور را از واردات گندم بینیاز کند.