نسخه ۲۰ میلیون تومانی پزشک قلابی
پزشک قلابی که در فضای مجازی داروی فاسد میفروخت از سوی پلیس فتا دستگیر شد.
بهگزارش «ایران»، چند روز قبل مرد میانسالی به پلیس فتا مراجعه و اظهار کرد، با توجه به بیماری فرزندم و نیاز به تأمین سریع داروهای درمانی وی، در فضای مجازی با شخصی ناشناس که مدعی بود پزشک و داروساز است، آشنا شدم. پس از صحبتهای اولیه مبلغ ۲۰۰ میلیون ریال به حساب وی واریز کردم و او هم برایم داروها را فرستاد اما پس از دریافت داروها و مراجعه به بیمارستان متوجه شدم که داروها فاسد و تاریخ گذشته است.
سرهنگ «داوود معظمی گودرزی» رئیس پلیس فتای تهران بزرگ در تشریح این خبر گفت: پس از این شکایت تیم کارشناسان وارد عمل شده و ضمن شناسایی هویت اصلی متهم دریافتند وی اصلاً پزشک نبوده و با جعل این عنوان کلاهبرداری میکند، در ادامه تحقیقات پلیسی مخفیگاه متهم در مناطق شمالی تهران شناسایی و نتیجه تحقیقات انجام شده به مرجع قضایی منعکس و متهم در مخفیگاهش دستگیر شد. در بررسی از این مکان ۱۵ هزار داروی فاسد و تاریخ مصرف گذشته نیز کشف شد.
رئیس پلیس فتای تهران با تأکید بر اینکه شهروندان داروهای مورد نیاز خود را از داروخانهها تهیه کنند، گفت: خرید و فروش هرگونه دارو در فضای مجازی ممنوع است و شهروندان در صورت اطلاع از هرگونه فعالیت مجرمانه در فضای مجازی میتوانند مراتب را از طریق سایت پلیس فتا به آدرس www.Cyberpolice.ir گزارش کنند.
کشف سنگ های برلیان در کیف مسافر دوبی
مسافر دوبی که با جاسازی ۱۵۰ گرم برلیان داخل قوطی شامپو قصد خروج آنها را از کشور داشت در فرودگاه امام دستگیر شد.
سردار حسن مهری، فرمانده پلیس فرودگاههای پلیس پیشگیری ناجا درباره جزئیات این خبر اظهار داشت: مأموران پلیس فرودگاه امام حین کنترل مسافران خروجی به مقصد دوبی به محتویات کیف همراه یک مسافر مشکوک شدند. پس از بررسیهای لازم با حضور کارشناسان قاچاق و متخصص پلیس آن فرودگاه، مقدار ۱۵۰ گرم سنگ برلیان که در داخل شامپو و کیف دستی این مسافر جاسازی شده بود کشف و به دلیل عدم ارائه اسناد مثبته، ضبط شد.
فرمانده پلیس فرودگاههای پلیس پیشگیری ناجا ارزش تقریبی این سنگها را برابر نظر کارشناسان بیش از ۵ میلیارد ریال اعلام و خاطرنشان کرد: مسافر حامل برلیانهای قاچاق دستگیر و همراه با پرونده انتظامی به مراجع قضایی معرفی شد.
اعتراف ناپدری به شکنجه مرگبار پسر ۶ ساله
مرد شیشهای که پس از شکنجه پسر ۶ ساله همسرش وی را به قتل رسانده و جسدش را در خیابان رها کرده بود پس از ۳ ماه با ردیابیهای پلیس البرز دستگیر شد.
به گزارش «ایران»، اواخر بهمن سال گذشته مأموران پلیس آگاهی البرز از کشف جسد پتوپیچ پسری کوچک در یکی از خیابانهای سهرابیه مهرشهر کرج باخبر شدند. بلافاصله تیمی از کارآگاهان جنایی در اداره مبارزه با جرایم جنایی تشکیل شد و در نخستین گام پیکر بیجان پسربچه با دستور بازپرس جنایی به پزشکی قانونی منتقل شد.
گزارش پزشکی قانونی نشان میداد روی بدن کودک آثار سوختگی با سیگار و ضرب و جرح وجود دارد و به احتمال زیاد وی بر اثر شکنجه به قتل رسیده است.
کارآگاهان برای کشف معمای قتل پسربچه بهدنبال شناسایی هویت وی رفتند و به همین منظور تصویر صورت این کودک در رسانهها منتشر شد تا اگر کسی وی یا خانوادهاش را میشناسد به پلیس اطلاع دهد.
در حالی که حدود سه ماه از این ماجرا گذشته بود سرانجام پلیس توانست با استفاده از اطلاعات مردمی خانواده کودک را پیدا کند.
تحقیقات اولیه نشان میداد که مادر کودک پس از جدایی از همسر اولش با فرد دیگری ازدواج کرده است. وقتی مادر رسول – ۶ ساله – به اداره پلیس رفت مدعی شد پسرش گم شده است. اما در ادامه با توجه به اظهارات عجیب وی، همسرش نیز تحت بازجویی قرار گرفت که خیلی زود لب به اعتراف گشود و راز این جنایت را فاش کرد.
متهم ۳۷ساله در اعترافاتش گفت: من از همسر قبلی خود یک دختر داشتم وقتی با مادر رسول ازدواج کردم دختر من و پسر همسرم هم با ما زندگی میکردند. روز حادثه من برای دخترم یک گوشی تلفن خریده بودم اما رسول سر این موضوع با دخترم درگیر شده بود و دعوا کردند البته بیشتر اوقات با هم دعوا میکردند اما آن روز من خیلی عصبانی شدم و رسول را کتک زدم میخواستم تنبیه شود به همین خاطر با سیگاری که دستم بود او را سوزاندم اما ناگهان از هوش رفت و بعد هم متوجه شدم نفس نمیکشد برای اینکه همسرم نفهمد به بهانه بیرون رفتن بچه را داخل پتو گذاشتم و از خانه بیرون رفتم و سپس جسدش را در یکی از خیابانها رها کردم.
مادر رسول که تازه از ماجرای قتل پسرش باخبر شده بود در حالی که گریه میکرد گفت: من از همسر سابقم به خاطر اینکه به زندان افتاد جدا شدم و مدتی بعد هم با این همسرم ازدواج کردم اما بعد ازمدتی فهمیدم که او هم به ماده مخدر شیشه اعتیاد دارد. من در این مدت نمیدانستم که او پسرم را کشته است او میگفت رسول گم شده است من مدتها بهدنبال پسرم گشتم اما او را پیدا نکردم.
سرهنگ محمد نادربیگی، رئیس پلیس آگاهی البرز با بیان این خبر گفت: پس از اعترافات مرد جنایتکار، وی با قرار بازداشت برای تکمیل پرونده در اختیار کارآگاهان جنایی استان البرز قرار دارد.
تحقیقات بیشتر پلیس درخصوص زوایای مختلف این پرونده ادامه دارد.
بخشش مرد اعدامی ۸ سال پس از قتل
به گزارش «ایران»، شامگاه ۲۸ آبان سال ۹۲ مرد جوانی بههمراه دوستش وارد کلانتری ۱۶۷ دولت آباد شد. او به افسر پرونده گفت: سوار بر خودرو در حوالی بلوار قدس دولت آباد در حال عبور بودم که دو نفر سوار بر موتور سیکلت راهم را سد کردند. آنها خودشان را مأمور معرفی کردند و بعد هم با تهدید چاقو و گاز اشک آور، دو گوشی تلفن همراهم و هرچه پول نقد داشتم از من سرقت کردند. بعد از فرارشان متوجه شدم سارق بودهاند و به دروغ خودشان را مأمور جا زدهاند. پلاک موتورشان را نیز پوشانده بودند.
جنایت بعد از سرقت
مرد جوان و دوستش پس از اعلام شکایت از کلانتری خارج شده و سوار بر خودروی پرایدشان شدند. آنها هنوز فاصله زیادی از کلانتری نگرفته بودند که همان موتورسواران سارق را در میدان قدس منطقه دولت آباد دیدند. شاکی خودرواش را در کنار خیابان پارک کرد و به سراغ سارقان موتورسوار رفت.
بین آنها درگیری رخ داد و در نهایت یکی از موتورسواران چاقویی از جیبش بیرون آورد و چند ضربه به وی زد. ضرباتی که مرگ مرد جوان را رقم زد و او کشته شد.
گزارش این درگیری مرگبار به مأموران کلانتری دولت آباد اعلام شد و بلافاصله طرح مهار اجرا و مأموران برای دستگیری موتورسواران جنایتکار وارد عمل شدند.
مأموران درحین گشت به دو جوان موتورسوار مظنون شده و دستور ایست دادند اما هنگامی که قصد داشتند از موتور پیاده شوند چاقوی خونین از جیب یکی از آنها افتاد، همین مسأله دستشان را رو کرد.
در بازرسی از آنها چندین گوشی تلفن سرقتی کشف شد، اما آنها همچنان منکر جنایت و سرقت بودند، تا اینکه دو مرد جوان با تنها شاهد جنایت که دوست مقتول بود مواجه شده و او سارقان را شناسایی کرد.
اعتراف به قتل
یکی از متهمان که عامل اصلی قتل بود گفت: وقتی شاکی ما را شناسایی کرد ترسیدیم. قصدم کشتن نبود، میخواستم از دست شاکی فرار کنم اما او نمیگذاشت فرار کنم و برای رهایی از دستش و ترس از دستگیری ناخواسته چاقو را از جیبم درآوردم.
با اعتراف متهمان به سرقت و جنایت، آنها به بازسازی صحنه جنایت پرداخته و با تکمیل تحقیقات، پرونده برای صدور حکم به شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد.
درخواست قصاص
متهمان در دادگاه پای میز محاکمه رفته و عامل اصلی این جنایت، باتوجه به درخواست اولیای دم به قصاص محکوم شد. با صدور حکم قصاص برای متهم و تأیید حکم از سوی قضات دیوانعالی کشور، پرونده برای اجرای حکم به دادسرای امور جنایی پایتخت ارجاع شد و در حالی که اولیای دم خواستار قصاص بودند، با تلاش واحد صلح و سازش دادسرای امور جنایی پایتخت به سرپرستی محمد شهریاری، اولیای دم به خاطر رضای خدا و ماه مبارک رمضان از قصاص گذشت کردند. پرونده این جنایت بزودی به دادگاه کیفری ارجاع می شود تا متهم از جنبه عمومی جرم محاکمه شود.