زندگی در کوهستان بعد از قتل پدر
پسر جوان که ۲۰ ماه قبل پدر روانپزشکش را به خاطر اختلاف خانوادگی به قتل رسانده بود در عملیات تعقیب و گریز پلیسی بازداشت شد.
بهگزارش «ایران»، عصر نخستین روز شهریور سال ۹۸ پسر جوانی پدرش را که با شلیک گلوله مجروح شده بود به بیمارستان منتقل کرد. مرد میانسال بلافاصله در بیمارستان بستری و تحت درمان قرار گرفت اما شدت جراحت و خونریزی مرگ او را رقم زد.
پسر جوان در تحقیقات گفت: پدرم برای گذاشتن کیسه زباله از خانه خارج شد، چند لحظهای از رفتن او نگذشته بود که صدای تیراندازی و بهدنبال آن فریاد به گوشم رسید. فوراً خودم را به بیرون ازخانه رساندم و پدرم را در حالی که خونین در کنار سطل زباله روی زمین افتاده بود دیدم. چون سر ظهر بود و کسی در خیابان نبود، نمیدانم چه کسی این کار را انجام داده، سریع او را به بیمارستان منتقل کردم.
در حالی که مرگ این روانپزشک با شلیک گلوله از سوی مأموران کلانتری به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد، پسر جوان به بهانهای از بیمارستان خارج و متواری شد.
با اعلام این خبر، بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی پایتخت و تیم بررسی صحنه جرم راهی خانه مقتول در خیابان یخچال شدند. در مقابل خانه، آثاری از شلیک گلوله و درگیری مشاهده نشد. اما زمانی که مأموران پا به خانه مرد میانسال گذاشتند، مدارکی بهدست آمد که احتمال قتل خانوادگی را قوت بخشید. آثار شلیک گلوله روی در، لکههای خون پشت در خروجی خانه و آثار درگیری نشان از آن داشت که قتل در مقابل در خروجی آپارتمان رخ داده است.
جنایت خانوادگی
بدین ترتیب کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت به تحقیق از اعضای خانواده مقتول پرداختند. پسر کوچک مقتول در تحقیقات از درگیری پدر و برادرش صحبت به میان آورد اما این را که چه کسی به پدرش شلیک کرده، بیان نکرد.همسر مقتول نیز مدعی بود که برای شرکت در مراسم ختم مادرش خانه را ترک کرده و از وقوع جنایت بیخبر بوده است.
با کنار هم قرار دادن مدارک و شواهدی که در تحقیقات بهدست آمد، مشخص شد عامل این جنایت، پسر مقتول بهنام شهرام بوده است.
با مشخص شدن هویت عامل جنایت، تحقیقات برای دستگیری شهرام ادامه یافت. اما هیچ رد و سرنخی از پسر ۳۰ ساله بهدست نیامد. تا اینکه با گذشت ۲۰ ماه از قتل دکتر روانپزشک، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت مطلع شدند که شهرام هر چند وقت یکبار مخفیانه به دیدن خانوادهاش رفته و با آنها دیدار میکند.
با مشخص شدن این موضوع و هماهنگی با بازپرس حبیبالله صادقی، کارآگاهان جنایی راهی خانه مقتول شده و محل را بهصورت نامحسوس زیر نظر گرفتند.
دستگیری هنگام فرار
با گذشت چند روز کارآگاهان جنایی، متوجه شدند که شهرام شبانه وارد خانه شده است. بررسیها برای دستگیری او آغاز شد اما متهم که ازحضور مأموران با خبر شده بود، از طریق پشت بام اقدام به فرار کرد.
بدین ترتیب تعقیب و گریز شروع شد و شهرام با رساندن خود به خیابان از یک موتور سوار خواست تا او را سوار کند. اما راکب موتورسیکلت پس از طی مسافتی زمانی که متوجه شد مأموران در تعقیب مسافرش هستند، موتور را متوقف و او را پیاده کرد. متهم که مأموران را همچنان در تعقیب خود میدید، ناگهان متوجه خودروی پرایدی شد که رانندهاش برای باز کردن در پارکینگ پیاده شده بود اما همسرش داخل ماشین نشسته بود. متهم قصد داشت سوار پراید شود و فرار کند اما زن جوان بسرعت سوئیچ خودرو را برداشت و در همین فاصله مأموران نیز خود را به متهم رسانده و او را دستگیر کردند.
وی پس از دستگیری به قتل پدرش اعتراف کرد و گفت: با پدرم اختلاف داشتم روز حادثه بعد از خوردن غذا، با هم دعوایمان شد. میدانستم اسلحه پدرم کجاست، به سراغ آن رفته و به سمت پدرم نشانه گرفتم. پدرم با دیدن اسلحه به سمت در خروجی رفت تا فرار کند اما من تیر را شلیک کردم. بعد از اصابت گلوله به پدرم پشیمان شدم و فوراً او را به بیمارستان رساندم، زمانی که متوجه مرگ او شدم از بیمارستان فرار کردم.
او در رابطه با ۲۰ ماه زندگی مخفیانهاش گفت: پدرم همیشه در خانه دلار نگهداری میکرد. من بعد از فرار از بیمارستان به خانه آمده و ۲۵ هزار دلار و مقداری پول نقد برداشتم و فرار کردم. چند ماهی در یکی از کوهستانهای اطراف زندگی کردم. مدتی هم به باغ یکی از اقوام در شهریار رفتم. هر چند وقت یکبار هم به مادرم سر میزدم. تصور نمیکردم که پلیس از این ماجرا با خبر شود و بعد از این همه مدت دستگیر شوم.به دستور بازپرس جنایی، متهم در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شد و تحقیقات ادامه دارد.
بهگزارش «ایران»، عصر نخستین روز شهریور سال ۹۸ پسر جوانی پدرش را که با شلیک گلوله مجروح شده بود به بیمارستان منتقل کرد. مرد میانسال بلافاصله در بیمارستان بستری و تحت درمان قرار گرفت اما شدت جراحت و خونریزی مرگ او را رقم زد.
پسر جوان در تحقیقات گفت: پدرم برای گذاشتن کیسه زباله از خانه خارج شد، چند لحظهای از رفتن او نگذشته بود که صدای تیراندازی و بهدنبال آن فریاد به گوشم رسید. فوراً خودم را به بیرون ازخانه رساندم و پدرم را در حالی که خونین در کنار سطل زباله روی زمین افتاده بود دیدم. چون سر ظهر بود و کسی در خیابان نبود، نمیدانم چه کسی این کار را انجام داده، سریع او را به بیمارستان منتقل کردم.
در حالی که مرگ این روانپزشک با شلیک گلوله از سوی مأموران کلانتری به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد، پسر جوان به بهانهای از بیمارستان خارج و متواری شد.
با اعلام این خبر، بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی پایتخت و تیم بررسی صحنه جرم راهی خانه مقتول در خیابان یخچال شدند. در مقابل خانه، آثاری از شلیک گلوله و درگیری مشاهده نشد. اما زمانی که مأموران پا به خانه مرد میانسال گذاشتند، مدارکی بهدست آمد که احتمال قتل خانوادگی را قوت بخشید. آثار شلیک گلوله روی در، لکههای خون پشت در خروجی خانه و آثار درگیری نشان از آن داشت که قتل در مقابل در خروجی آپارتمان رخ داده است.
جنایت خانوادگی
بدین ترتیب کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت به تحقیق از اعضای خانواده مقتول پرداختند. پسر کوچک مقتول در تحقیقات از درگیری پدر و برادرش صحبت به میان آورد اما این را که چه کسی به پدرش شلیک کرده، بیان نکرد.همسر مقتول نیز مدعی بود که برای شرکت در مراسم ختم مادرش خانه را ترک کرده و از وقوع جنایت بیخبر بوده است.
با کنار هم قرار دادن مدارک و شواهدی که در تحقیقات بهدست آمد، مشخص شد عامل این جنایت، پسر مقتول بهنام شهرام بوده است.
با مشخص شدن هویت عامل جنایت، تحقیقات برای دستگیری شهرام ادامه یافت. اما هیچ رد و سرنخی از پسر ۳۰ ساله بهدست نیامد. تا اینکه با گذشت ۲۰ ماه از قتل دکتر روانپزشک، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت مطلع شدند که شهرام هر چند وقت یکبار مخفیانه به دیدن خانوادهاش رفته و با آنها دیدار میکند.
با مشخص شدن این موضوع و هماهنگی با بازپرس حبیبالله صادقی، کارآگاهان جنایی راهی خانه مقتول شده و محل را بهصورت نامحسوس زیر نظر گرفتند.
دستگیری هنگام فرار
با گذشت چند روز کارآگاهان جنایی، متوجه شدند که شهرام شبانه وارد خانه شده است. بررسیها برای دستگیری او آغاز شد اما متهم که ازحضور مأموران با خبر شده بود، از طریق پشت بام اقدام به فرار کرد.
بدین ترتیب تعقیب و گریز شروع شد و شهرام با رساندن خود به خیابان از یک موتور سوار خواست تا او را سوار کند. اما راکب موتورسیکلت پس از طی مسافتی زمانی که متوجه شد مأموران در تعقیب مسافرش هستند، موتور را متوقف و او را پیاده کرد. متهم که مأموران را همچنان در تعقیب خود میدید، ناگهان متوجه خودروی پرایدی شد که رانندهاش برای باز کردن در پارکینگ پیاده شده بود اما همسرش داخل ماشین نشسته بود. متهم قصد داشت سوار پراید شود و فرار کند اما زن جوان بسرعت سوئیچ خودرو را برداشت و در همین فاصله مأموران نیز خود را به متهم رسانده و او را دستگیر کردند.
وی پس از دستگیری به قتل پدرش اعتراف کرد و گفت: با پدرم اختلاف داشتم روز حادثه بعد از خوردن غذا، با هم دعوایمان شد. میدانستم اسلحه پدرم کجاست، به سراغ آن رفته و به سمت پدرم نشانه گرفتم. پدرم با دیدن اسلحه به سمت در خروجی رفت تا فرار کند اما من تیر را شلیک کردم. بعد از اصابت گلوله به پدرم پشیمان شدم و فوراً او را به بیمارستان رساندم، زمانی که متوجه مرگ او شدم از بیمارستان فرار کردم.
او در رابطه با ۲۰ ماه زندگی مخفیانهاش گفت: پدرم همیشه در خانه دلار نگهداری میکرد. من بعد از فرار از بیمارستان به خانه آمده و ۲۵ هزار دلار و مقداری پول نقد برداشتم و فرار کردم. چند ماهی در یکی از کوهستانهای اطراف زندگی کردم. مدتی هم به باغ یکی از اقوام در شهریار رفتم. هر چند وقت یکبار هم به مادرم سر میزدم. تصور نمیکردم که پلیس از این ماجرا با خبر شود و بعد از این همه مدت دستگیر شوم.به دستور بازپرس جنایی، متهم در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شد و تحقیقات ادامه دارد.
از ایران تا عراق در تعقیب عامل قتل مادر و کودک
پرونده قتل زن جوان و دختر ۸ ماههاش در حالی در دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی خواهد شد که پدر خانواده بهعنوان تنها مظنون این جنایت به کشور عراق گریخته است.
بهگزارش «ایران»، این جنایت هولناک حدود ۲ سال قبل در یکی از خانههای جنوب شهر تهران رخ داد. وقتی مأموران پلیس در تماس همسایهها از این جنایت باخبر شدند به محل حادثه رفته و جسد زن جوان و دختر ۸ ماههاش را در حالی پیدا کردند که به شکل هولناکی کشته شده بودند.نخستین تحقیقات از همسایهها نشان میداد این زن از مدتی قبل به همراه شوهر و دختر کوچکش در این خانه زندگی میکرده اما وقتی همسایهها چند روزی از این زوج بیخبر مانده بودند به ماجرا مشکوک شده و به پلیس خبر دادند.
با انتقال اجساد به پزشکی قانونی کارشناسان در گزارش خود علت مرگ سیما و فرزندش را وارد آمدن جسمی سخت به جمجمه آنها اعلام کردند.
با شروع تحقیقات پلیسی با توجه به اینکه از شوهر مقتول خبری نبود کارآگاهان به سراغ پدر و مادر زن جوان رفتند اما آنها که از قتل دختر و نوهشان شوکه بودند گفتند: دو سال قبل سامان به خواستگاری دخترمان آمد و گفت خانوادهای ندارد و بیکار است ما هم با ازدواجشان مخالفت کردیم اما وقتی اصرار دخترمان را دیدیم راضی به ازدواج آنها شدیم. در این دو سال هم دخترمان درباره مشکلاتش حرفی به ما نمیزد. الان هم نمیدانیم سامان کجاست.
در حالیکه ردیابیها برای پیدا کردن سامان ادامه داشت کارآگاهان دریافتند وی به شکل قانونی از طریق مرز تمرچین از ایران خارج شده و به عراق رفته است. همچنین در ادامه مشخص شد خانواده سامان در غرب کشور زندگی میکنند و او دروغ گفته که خانوادهای ندارد. بدین ترتیب مأموران به سراغ خانواده وی رفتند اما آنها مدعی شدند سالهاست که پسرشان را طرد کردهاند و خبری از او ندارند.
یکی از پسر عموهای سامان گفت: وقتی عمویم سامان را از خانواده طرد کرد ما هم به احترام او با سامان قطع ارتباط کردیم. یک بار با همسر و فرزندش به خانه ما آمد اما من از او خواستم برود و دیگر به خانه من نیاید. او گفت بیکار است و نیاز به پول دارد اما من کمکش نکردم. حتی به خانه خواهر و برادرانش نیز رفته بود که آنها نیز او را راه نداده بودند.مأموران در ادامه تحقیقات دریافتند سامان چند سال قبل نیز با دختری ازدواج کرده بود و یک فرزند هم از او داشته که بعد از طلاق پیش مادرش زندگی میکند و ازدواج با او علت طرد از سوی خانوادهاش بوده است. اما پس از طلاق وی به تهران آمده و با سیما – مقتول- ازدواج کرده و صاحب یک دختر شده است.اما به علت نامعلومی آنها را کشته و از کشور خارج شده است.
بدین ترتیب با توجه به تحقیقات گسترده در این پرونده و نظر پزشکی قانونی سامان بهعنوان تنها مظنون این جنایت شناسایی شد به همین دلیل درخواست بازگرداندن سامان از عراق به ایران به پلیس اینترپل داده شد اما با توجه به اینکه با گذشت حدود ۲ سال از این جنایت وی همچنان متواری است و با توجه به درخواست قصاص از سوی اولیای دم پرونده تکمیل و به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد تا جلسه محاکمه غیابی متهم برگزار شود.
بهگزارش «ایران»، این جنایت هولناک حدود ۲ سال قبل در یکی از خانههای جنوب شهر تهران رخ داد. وقتی مأموران پلیس در تماس همسایهها از این جنایت باخبر شدند به محل حادثه رفته و جسد زن جوان و دختر ۸ ماههاش را در حالی پیدا کردند که به شکل هولناکی کشته شده بودند.نخستین تحقیقات از همسایهها نشان میداد این زن از مدتی قبل به همراه شوهر و دختر کوچکش در این خانه زندگی میکرده اما وقتی همسایهها چند روزی از این زوج بیخبر مانده بودند به ماجرا مشکوک شده و به پلیس خبر دادند.
با انتقال اجساد به پزشکی قانونی کارشناسان در گزارش خود علت مرگ سیما و فرزندش را وارد آمدن جسمی سخت به جمجمه آنها اعلام کردند.
با شروع تحقیقات پلیسی با توجه به اینکه از شوهر مقتول خبری نبود کارآگاهان به سراغ پدر و مادر زن جوان رفتند اما آنها که از قتل دختر و نوهشان شوکه بودند گفتند: دو سال قبل سامان به خواستگاری دخترمان آمد و گفت خانوادهای ندارد و بیکار است ما هم با ازدواجشان مخالفت کردیم اما وقتی اصرار دخترمان را دیدیم راضی به ازدواج آنها شدیم. در این دو سال هم دخترمان درباره مشکلاتش حرفی به ما نمیزد. الان هم نمیدانیم سامان کجاست.
در حالیکه ردیابیها برای پیدا کردن سامان ادامه داشت کارآگاهان دریافتند وی به شکل قانونی از طریق مرز تمرچین از ایران خارج شده و به عراق رفته است. همچنین در ادامه مشخص شد خانواده سامان در غرب کشور زندگی میکنند و او دروغ گفته که خانوادهای ندارد. بدین ترتیب مأموران به سراغ خانواده وی رفتند اما آنها مدعی شدند سالهاست که پسرشان را طرد کردهاند و خبری از او ندارند.
یکی از پسر عموهای سامان گفت: وقتی عمویم سامان را از خانواده طرد کرد ما هم به احترام او با سامان قطع ارتباط کردیم. یک بار با همسر و فرزندش به خانه ما آمد اما من از او خواستم برود و دیگر به خانه من نیاید. او گفت بیکار است و نیاز به پول دارد اما من کمکش نکردم. حتی به خانه خواهر و برادرانش نیز رفته بود که آنها نیز او را راه نداده بودند.مأموران در ادامه تحقیقات دریافتند سامان چند سال قبل نیز با دختری ازدواج کرده بود و یک فرزند هم از او داشته که بعد از طلاق پیش مادرش زندگی میکند و ازدواج با او علت طرد از سوی خانوادهاش بوده است. اما پس از طلاق وی به تهران آمده و با سیما – مقتول- ازدواج کرده و صاحب یک دختر شده است.اما به علت نامعلومی آنها را کشته و از کشور خارج شده است.
بدین ترتیب با توجه به تحقیقات گسترده در این پرونده و نظر پزشکی قانونی سامان بهعنوان تنها مظنون این جنایت شناسایی شد به همین دلیل درخواست بازگرداندن سامان از عراق به ایران به پلیس اینترپل داده شد اما با توجه به اینکه با گذشت حدود ۲ سال از این جنایت وی همچنان متواری است و با توجه به درخواست قصاص از سوی اولیای دم پرونده تکمیل و به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد تا جلسه محاکمه غیابی متهم برگزار شود.
فرار بعد از برادرکشی
پسر جوان که پس از درگیری با برادرش مجروح شده بود در بیمارستان فوت کرد.بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، ساعت ۱۰ صبح پنجشنبه گذشته مأموران کلانتری ۱۴۹ امامزاده حسن در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت از مرگ پسر جوانی در یکی از بیمارستانها خبر دادند.
بدنبال اعلام این خبر تحقیقات به دستور بازپرس حبیبالله صادقی آغاز شد. در ادامه مشخص شد پسر ۳۶ ساله به خاطر وارد آمدن ضربه چاقو به گردنش به بیمارستان منتقل شده است. اما دو روز بعد با وجود تلاش کادر درمان تسلیم مرگ میشود. بررسیها نشانی میداد که خواهرزاده مقتول او را به بیمارستان رسانده است بنابراین مأموران بلافاصله به تحقیق از پسر جوان پرداختند. او گفت: مقتول و برادرش که ۴۲ سال سن دارد و هر دو داییهای من هستند باهم در آپارتمانی در همسایگی ما زندگی میکنند.
دو روز قبل متوجه سر و صدا و درگیری بین آنها شدم. خودم را فوراً به آپارتمان آنها رساندم اما با بدن نیمه جان دایی کوچکم در حالی مواجه شدم که چاقویی در گردنش فرو رفته بود دایی دیگرم هم که بسیار ترسیده بود از محل فرار کرد. با مشخص شدن این موضوع، بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی پایتخت دستور بازداشت برادر فراری به اتهام جنایت را صادر کرد. تحقیقات برای مشخص شدن انگیزه این جنایت نیز ادامه دارد.
بدنبال اعلام این خبر تحقیقات به دستور بازپرس حبیبالله صادقی آغاز شد. در ادامه مشخص شد پسر ۳۶ ساله به خاطر وارد آمدن ضربه چاقو به گردنش به بیمارستان منتقل شده است. اما دو روز بعد با وجود تلاش کادر درمان تسلیم مرگ میشود. بررسیها نشانی میداد که خواهرزاده مقتول او را به بیمارستان رسانده است بنابراین مأموران بلافاصله به تحقیق از پسر جوان پرداختند. او گفت: مقتول و برادرش که ۴۲ سال سن دارد و هر دو داییهای من هستند باهم در آپارتمانی در همسایگی ما زندگی میکنند.
دو روز قبل متوجه سر و صدا و درگیری بین آنها شدم. خودم را فوراً به آپارتمان آنها رساندم اما با بدن نیمه جان دایی کوچکم در حالی مواجه شدم که چاقویی در گردنش فرو رفته بود دایی دیگرم هم که بسیار ترسیده بود از محل فرار کرد. با مشخص شدن این موضوع، بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی پایتخت دستور بازداشت برادر فراری به اتهام جنایت را صادر کرد. تحقیقات برای مشخص شدن انگیزه این جنایت نیز ادامه دارد.