جزئیات جدید از قتل بابک خرمدین
سرپرست دادسرای جنایی تهران گفت: متهمان به قتل بابک خرمدین جهت آزمایشهای روحی و روانی به پزشکی قانونی فرستاده شدند و توسط روانشناسان آنجا مورد معاینه قرار گرفتند. روانشناسان اعلام کردند که از لحاظ روحی و روانی در حد اینکه گفته شود دچار جنون هستند مشکلی ندارند.
وی ادامه داد: در سطل زباله قطعاتی از یک جسد که شامل پا، دو دست و سر شانه بود کشف شد. با توجه به آثاری که میتوانستیم از انگشتان استفاده کنیم هویت به دست آمد. با مراجعه به منزل مرحوم بابک خرمدین با پدر و مادرش صحبت شد که با آثاری که در منزل موجود بود به این نتیجه رسیدند که میتوانند در مظان اتهام قرار بگیرند. پس از بازداشت، پدر و مادر این فرد اعتراف کردند بابک که فرزند دوم خانواده و متولد سال ۵۳ و کارگردان مستندساز بوده را پس از بیهوش کردن با داروهای خوابآور و زدن ضربات چاقو مثله کرده و به سطل زباله انداختهاند.
شهریاری با بیان اینکه قسمتی از قطعات جسد هنوز پیدا نشده وتحقیقات در این خصوص ادامه دارد، گفت: در ادامه تحقیقات هم با توجه اینکه مشخص شد یکی از دختران خانواده به نام آرزو که فرزند اول خانواده و متولد سال ۵۲ بوده مفقود شده این فرضیه تقویت شد که احتمال قتل این فرد هم وجود دارد. پدر و مادر خرمدین بسیار اصرار داشتند که او خارج از کشور و در ترکیه به سر میبرد و در آنجا اقامت دارد. اما پس از بررسیهای لازم مشخص شد، چنین چیزی صحت ندارد.
وی افزود: در ادامه هم مشخص شد داماد خانواده یعنی همان شوهر آرزو که خواهرزاده متهم به قتل هم بوده در سال ۹۰ به قتل رسیده است.
وی ادامه داد: نحوه این قتلها به یک شکل بوده و مقتول ابتدا با داروی خوابآور مقتول میشده و بعد با ضربات چاقو به قتل میرسده و جسد مثله و به بیرون از خانه منتقل میشده است. در فقره دوم یعنی قتل آرزو هیچ اطلاعی داده نشده و صرفا گفته شده وی در ترکیه زندگی میکند. در فقره اول صرفا یک اعلام فقدان شده و مدعی شده بودند، وی افراد قاچاقچی را به مرز میبرده و با این پوشش فکر خانواده را از اینکه بخواهند پرونده را پیگیری کنند منحرف کردهاند.
شهریاری در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: تحقیقات از متهمان ادامه دارد. با انجام آزمایشهای روحی و روانی در پزشکی قانونی، روانشناسان اعلام کردند از لحاظ روحی و روانی در حد اینکه گفته شود دچار جنون هستند مشکلی ندارند. متهمان در اظهاراتشان گفتهاند از کرده خودشان پشیمان نیستند و حتی پدر مقتول گفته بود اگر بتواند از بازداشت بیرون بیاید آن دو فرزند دیگر خودشان را هم به به قتل میرسانند.
وی درباره انگیزه متهمان گفت: متهمان مدعی شدهاند، صرفا به خاطر مشکلات مقتولین از جمله استعمال مواد مخدر و ارتباطات نامتعارف، آنها را به قتل رساندهاند. تحقیقات ما نشان میدهد انگیزهای غیر از مسائل خانوادگی برای این قتل وجود ندارد.
وی در پاسخ به اینکه آیا مفقود دیگری هم در میان اعضای این خانواده وجود دارد یا خیر گفت: بررسیهای نشان میدهد فعلا مفقودی دیگری وجود ندارد. به نظر میرسد قتلها محدود به همین سه مورد بوده، اما ما به تحقیقات خود ادامه میدهیم.
اعتراف پدر و مادر بابک خرمدین به قتل دختر و دامادشان
سرپرست دادسرای جنایی تهران گفت: پدر و مادر بابک خرمدین به قتل داماد و دختر خودشان هم اعتراف کردند.
قاضی محمد شهریاری در این باره به ایسنا گفت: پدر و مادر خرمدین اعتراف کردند که داماد خانواده خرمدین در سال ۱۳۹۰ و دختر خانواده در سال ۱۳۹۷ را به همان روش یعنی تکه تکه کردن جسد و انتقال به سطل زباله به قتل رساندند.
وی افزود: روانپزشک گفته که قاتلین سالم هستند. قاتلین در اعتراف گفتند که بچه ها معتاد بودند و مواد مصرف می کردند البته تحقیقات ادامه دارد.
سرپرست دادسرای جنایی تهران ۲۷ اردیبهشت ماه از قتل بابک خرمدین کارگردان سینما توسط پدر و مادرش خبر داده بود.
انکار قتل و آتش زدن دختر دانشجو
بهگزارش «ایران»، راز این جنایت آتشین حدود یک سال قبل و زمانی فاش شد که زوج میانسالی با مراجعه به پلیس از ناپدید شدن دختر دانشجویشان بهنام نسیم خبر دادند و برای یافتن او از مأموران کمک خواستند. پس از اینکه عکس و مشخصات این دختر و خودرواش به پلیس داده شد چند روز بعد مأموران جسد سوخته دخترجوانی را اطراف تهران پیدا کردند. وقتی جسد برای تعیین هویت به پزشکی قانونی منتقل شده بود چند روز بعد خودروی نسیم در یکی از خیابانهای شمال شهر پیدا شد. در ادامه نیز کارشناسان پزشکی قانونی تأیید کردند جسد سوخته متعلق به نسیم همان دختر دانشجوی گمشده است.
بنابراین پلیس در گام بعدی به بررسی تلفن همراه مقتول پرداخت و دریافت وی آخرین بار با جوانی بهنام سهیل صحبت کرده است. بلافاصله سهیل شناسایی وبازداشت شد. اما وی در بازجوییها گفت: نسیم معتاد بود و از من مواد میخرید. روز حادثه از من خواست که برایش مواد تهیه کنم وقتی مواد را به او دادم گفت جایی برای استعمال مواد ندارد. من هم با یکی از دوستانم بهنام صدرا تماس گرفتم و از او خواستم اجازه دهد با نسیم به آنجا برویم. دقایقی بعد وقتی مواد کشید من به دستشویی رفتم اما ناگهان صدای داد و فریاد او را شنیدم وقتی با عجله بیرون آمدم با صحنه عجیبی روبهرو شدم. نسیم نیمه برهنه روی زمین افتاده بود و نفس نمیکشید. وقتی مطمئن شدم مرده است خیلی ترسیدم چون خودم به او مواد داده بودم میدانستم گرفتار میشوم، بنابراین با صدرا تصمیم گرفتیم جسد را مخفی کنیم. بعد جسد را به داخل خودروی خودش منتقل کردیم و به بیابانهای اطراف بردیم و آتش زدیم سپس خودرواش را به بالای شهر تهران بردیم و همانجا رها کردیم.
بعد از اعترافات متهم این بار صدرا نیز دستگیر شد اما او نیز منکر قتل نسیم شد و گفت: من کاری نکردم فکر کنم او بهخاطر مصرف مواد مرده است.
پس از صدور کیفرخواست پرونده به شعبه ۸ دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و متهمان پای میز محاکمه ایستادند. در ابتدای جلسه پدر و مادر نسیم درخواست صدور حکم قصاص برای متهمان کردند و گفتند: قاتل دخترمان باید قصاص شود ما حاضریم تفاضل دیه را هم پرداخت کنیم اما قاتل اعدام شود چرا که این دو جوان دروغ میگویند دختر ما را کشتهاند حالا به او تهمت اعتیاد هم می زنند. دختر ما دانشجو بود و جز خانه و دانشگاه جایی برای رفتن نداشت. ما از این دو نفر نمیگذریم.
سپس صدرا متهم ردیف اول در جایگاه قرار گرفت و گفت: روز حادثه وقتی سهیل با من تماس گرفت و گفت که با دوستش برای مصرف مواد به خانه ما میآید من قبول کردم. نسیم را اولین بار بود که میدیدم وقتی سهیل به دستشویی رفت ناگهان نسیم که خیلی مواد کشیده بود میخواست بدون لباس مناسب به خیابان برود که من مقاومت کردم و جلوی او را گرفتم. حتی مادرم هم شاهد است نسیم خیلی سرو صدا و آبروریزی میکرد بعد هم یکدفعه حالش بد شد و نفسش بند آمد و فوت کرد. ما از این اتفاق ترسیده بودیم به همین خاطر تصمیم گرفتیم جسد را از بین ببریم.
در ادامه سهیل بار دیگر اتهام قتل را رد کرد و گفت: من فقط کمک کردم جسد را داخل ماشین بگذاریم جسد را هم صدرا آتش زد.
بعد از دفاعیات متهمان و وکلایشان هیأت قضات شعبه ۸ دادگاه کیفری استان تهران برای صدور رأی وارد شور شدند.
رفیق کشی به خاطر موجودی بانکی
سرهنگ عزیزی سرقت از عابربانک مقتول را ادله و انگیزه متهمان از قتل عنوان کرد و ادامه داد: آنها پس از تشکیل پرونده به مرجع قضایی معرفی شدند و تکمیل تحقیقات در خصوص این جنایت در دستور کار پلیس آگاهی است.
توقیف پاراگلایدر حامل مواد مخدر در خراسان رضوی
فرمانده مرزبانی خراسان رضوی از توقیف یک دستگاه پاراگلایدر که قصد وارد کردن ۲۷کیلو و ۳۶۰ گرم تریاک از طریق آسمان به داخل خاک کشور را داشت، خبر داد.
فرمانده مرزبانی خراسان رضوی با اشاره به هوشیاری، اشرافیت اطلاعاتی و آمادگی عملیاتی صددرصدی مرزبانان خراسان رضوی افزود: مرزبانان موفق شدند یک دستگاه پاراگلایدر که قصد وارد کردن ۲۷کیلو و ۳۶۰ گرم تریاک از طریق آسمان به داخل خاک کشور را داشت، توقیف کرده و تحویل مراجع قضایی دهند.
وی در تشریح عملیات دیگری گفت: مرزبانان در حوزه هنگ مرزی تایباد توانستند یک قاچاقچی مواد مخدر را که ۱۰ کیلوگرم تریاک به همراه داشت را دستگیر کرده و تحویل مراجع قضایی دهند.
شجاع خاطرنشان کرد: یکی از مهمترین اولویتهای مرزبانی برخورد جدی با قاچاقچیان مواد مخدر است که با وجود مرزبانان هوشیار استان، نقشههای قاچاقچیان و سودجویان نقش بر آب خواهد بود.
معلمی که برای تدریس زمین خود را فروخت
معلمی با ۲۷ سال سابقه خدمت برای اینکه دانش آموزان روستا از تحصیل جا نمانند مسئولیت رفت و آمدشان از مسیر صعب العبور را بدون هیچ کمکی از طرف دولت و با فروش زمین شخصی بر عهده گرفت.
شعبان متولی زاده، معلمی که همچنان و پس از ۲۷ سال سابقه کاری در مناطق صعب العبور مشغول تدریس و خدمت به دانش آموزان است، در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: من پس از ۲۷ سال در یکی از مناطق محروم استان مازندران مشغول به تدریس هستم و در این راه از هیچ کاری فروگذاری نکرده ام.
این معلم با سابقه افزود: متاسفانه یکی از مشکلاتی که دانش آموزان ما برای بهره مندی از تحصیل در این منطقه با آن دست و پنجه نرم می کنند صعب العبور بودن مسیر روستا تا مدرسه است که با عبور از رودخانه و جنگل ممکن است بنابراین من تصمیم گرفتم که مسئولیت رفت و آمد دانش آموزان را هم بر عهده بگیرم چراکه بسیاری از دانش آموزان ما دختر هستند و عبور از چنین مسیری آن هم با مشکلات بی شماری که دختران در مناطق محروم برای درس خواندن دارند غیر ممکن است.
متولی زاده عنوان کرد: من قصدم مسائل مالی نیست اما من برای اینکه بتوانم از این مسیر سخت جنگلی دانش آموزان را به سلامت به مدرسه برسانم مجبور به فروش زمین خودم آن هم زیر قیمت بازار شده ام تا بتوانم یک ماشین بهتر برای طی این مسیر تهیه کنم.
وی بیان کرد: در این چند سال که مشغول خدمت هستم هیچ مسئولی از هیچ نهادی به خصوص آموزش و پرورش علی رغم پیگیری بنده برای حل مشکلات قدم پیش نگذاشته است. تا کنون چندین بار درخواست آسفالت جاده منتهی به مدرسه را داده ام و یا درخواست وام برای خرید ماشین بهتری را داشته ام اما هیچ پیگیری و خبری از مسئولان نبوده و نیست.
متولی زاده با اشاره به اینکه در روزهای کرونا یک روز هم تحصیل دانش آموزان را قطع نکرده است، تصریح کرد: در روزهایی که شیوع کرونا گسترش پیدا کرده بود بسیاری از همکاران به من گوشزد می کردند که به روستا برای تدریس نروم اما من از مرگ هراسی ندارم و با رعایت تمامی پروتکل ها برای دانش آموزان با ماسک و فاصله گذاری اجتماعی تدریس و تحصیل دانش آموزان را یک روز هم قطع نکردم.
این معلم با سابقه گفت: من نیازی به تشکر و قدردانی ندارم چرا که به وظیفه خود عمل کردم اما بچه های این روستا هم مانند سایر دانش آموزان حق تحصیل و بهره مندی از امکانات را دارند چرا این چنین با سختی باید مسیر روستا تا مدرسه را طی کنند و یا قید درس خواندن را بزنند و خانه نشین شوند؛ دانش آموزان ما از لحاظ استعداد هیچ تفاوتی با سایر دانش آموزان ندارند و تنها در منطقه محروم ساکن هستند بنابراین نباید از امکانات آموزشی هم محروم باشند.