سرقت گوشی به خاطر هدیه روز مادر
به گزارش «ایران»، رسیدگی به این پرونده از یک سال قبل با شکایت مردی بهنام سهراب آغاز شد. او به مأموران گفت: برای سفر به شمال کشور در جاده فیروزکوه سوار یک خودروی به ظاهر مسافرکش شدم در میانه راه به یکباره راننده چاقویی از جیبش بیرون آورد و با تهدید تلفن همراهم را گرفت و بعد هم من را از خودرواش بیرون انداخت.
با اعلام شکایت از سوی این مرد تحقیقات آغاز شد و پلیس بعد از چند روز موفق شد گوشی تلفن همراه شاکی را که در دست زن ۷۰ سالهای بود ردیابی کند. در ادامه این زن به اداره پلیس منتقل شد و در مورد گوشی تلفن همراهش گفت: این هدیهای است که پسرم در روز مادر برایم گرفته و از جزئیات آن خبر ندارم. با توجه به گفتههای این زن، پسرش بازداشت شد و در مواجهه با شاکی مشخص شد که او همان سارق زورگیر تلفن همراه بوده است و با افشای این ماجرا متهم بهنام سعید به جرمش اعتراف کرد.
سعید به مأموران گفت: کار و درآمد خوبی ندارم بعد از فوت پدرم به ناچار با مسافرکشی از مادرم نگهداری میکنم. چند روز مانده به روز مادر به خاطر اینکه پولی نداشتم تا هدیهای برای مادرم بگیرم به فکر سرقت افتادم و تلفن همراه شاکی را گرفتم و به مادرم هدیه دادم. من هیچ سابقه کیفری در پروندهام ندارم بههمینخاطر حتی نمیدانستم پلیس براحتی میتواند گوشی سرقتی را ردیابی کند. مادرم از ماجرای سرقتیبودن گوشی موبایل اطلاعی ندارد.
پس از اعتراف متهم، کیفرخواست پرونده به شعبه ۹ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی، شاکی شکایت خود را مطرح و متهم نیز درخواست بخشش کرد وگفت به خاطر مادرش دست به این کار زده و درخواست بخشش دارد.
وکیل متهم نیز گفت: شاکی درخواست اشد مجازات کرده اما من از شاکی درخواست دارم با توجه به اینکه متهم بهدلیل فقر و برای خوشحالکردن مادرش دست به این کار زده، گذشت کند. ضمن اینکه مادر متهم نیز گوشی را سالم و بدون آسیب پس داده است. یکی از قضات نیز خطاب به شاکی گفت: صحبتهای پسر جوان و تحقیقات نشان میدهد بهخاطر مادرش دست به این کار زده است. بنابراین توصیه میشود اگر میتوانید گذشت کنید.
در پایان جلسه نیز قضات از شاکی خواستند تا پس از چند روز تصمیم بگیرد که گذشت خواهد کرد یا نه. تا قضات بر اساس آن حکمشان را صادر کنند.
گلفروش دوره گرد سه نفر را کشت
به گزارش «ایران» شامگاه ۲۹ فروردین، مأموران کلانتری ۱۰۶ نامجو در تماس با بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران از مرگ سه مرد جوان در یکی از بیمارستانهای پایتخت خبر دادند. طبق اظهارات مأموران کلانتری سه مرد جوان در درگیری خیابانی زخمی شده و پس از انتقال به بیمارستان با وجود تلاش کادر درمان تسلیم مرگ شده بودند.
با اعلام این خبر بازپرس ساسان غلامی و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل جنایت در خیابان سبلان شمالی شدند.
شاهدان در توضیح ماجرا مدعی شدند سرنشینان خودروی پژو بر سر موضوعی با دو مرد گلفروش درگیر شده و زمانی که پژو سواران مجروح روی زمین افتادند، مردان گلفروش سوار بر خودروی نیسان شده و از محل متواری شدهاند.
همزمان مأموران گشت کلانتری ۱۰۶ نامجو موفق شده بودند راننده خودروی نیسان بهنام پویا را در همان نزدیکی دستگیر کنند، اما متهم اصلی این پرونده موفق به فرار شده بود. متهم مدعی شد در این جنایت نقشی نداشته و هر سه نفر را دوستش احمد با چاقو زده است.
اجساد سه مرد جوان به پزشکی قانونی منتقل و در تحقیقات هویت سه قربانی جنایت مشخص شد.
بازپرس جنایی دستور بازداشت احمد و ادامه تحقیقات در این خصوص را صادر کرد. پویا نیز به اتهام شرکت در نزاع، حمل مواد مخدر، حمل سلاح سرد و مصرف مواد بازداشت شد.
گفتوگو با متهم
احمد را از کجا میشناسی؟
من و احمد اهل شهرستان هستیم، احمد بچه محل سابقمان بود. ۶ سال پیش بود که پدرش ازدواج مجدد کرد، او به همراه مادرش به تهران آمد و اینجا مشغول به کار شد و بعد هم از من خواست به تهران بیایم و با او کار کنم.
چه کاری باید انجام میدادی؟
احمد گلفروش بود چون من نیسان داشتم گفت بهجای اینکه پول به آژانس بدهد تا گلهایش را جابهجا کند به من میدهد و همراه او گل هم میفروشیم. قرار بود روزی ۵۰۰ هزار تومان به من پول بدهد من هم قبول کردم.
شب حادثه چه اتفاقی افتاد؟
من از شمال برای بازار گل افسریه کود آورده بودم، وقتی احمد فهمید تهران هستم گفت بیا تا با هم به بازار گل محلاتی برویم و گل بخریم من هم رفتم. سر خیابان ساداتی در سبلان شمالی گلها را بساط کردیم که خودروی پژویی با سه سرنشین در مقابلمان توقف کرد. یکی از سرنشینها از خودرو پیاده شد و دو گلدان داخل صندوق عقب گذاشت و میخواست گلدان سوم را داخل ماشین بگذارد که احمد به او گفت این گلدانها خیلی گران است اگر نمیخواهی برندار. اما مرد ناشناس در جواب گفت اینجا محله ما است و کسی بخواهد کار کند باید باج بدهد. در همین حین راننده پژو که او هم جوان بود پیاده شد و گردن احمد را گرفت و درگیر شدند.
نقش تو در دعوا چه بود؟
با شروع دعوا، میخواستم به پلیس زنگ بزنم که یکی از آنها گوشی را از دستم گرفت و باهم درگیر شدیم. فیلمهای عروسیم داخل گوشی بود، اعتراض کردم و بعد درگیری بالا گرفت آنقدر به سرم زدند که نیمه هوش روی زمین افتادم.نمی دانم چقدر طول کشید که احمد به سراغم آمد و گفت فرار کنیم. من پشت فرمان بودم و در حین فرار چند موتوری هم ما را دنبال میکردند و به ما فحش میدادند. در حین فرار خودروی پلیس را دیدم و من سرعتم را کم کردم. یکی از موتورسوارها به سراغ مأموران رفت و گفت اینها را دستگیر کنید مأموران هم به طرف ما آمدند، من خودرو را نگه داشتم و پیاده شدم اما احمد فرار کرد.
شهروندان مراقب پیامک جعلی ابلاغ شکایت قضایی باشند
پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات تهران بزرگ در یادداشتی از شهروندان خواست مراقب پیامک جعلی ابلاغ شکایت قضایی باشند و از کلیک کردن بر روی لینک ارسالی خودداری کنید.پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات تهران بزرگ در یادداشتی از شهروندان خواست: افزایش ارسال پیامکهای جعلی با مضمون ابلاغ الکترونیک قضایی به شهروندان هستیم که در آن به افراد اعلام میشود که شکایتی علیه شما در این سامانه ثبت شده که برای اطلاع از تاریخ حضور و دریافت اطلاعات پرونده مبلغ ۲۰۰۰ تومان پرداخت نمایید.
پیامک ارسالی از سوی مجرمان سایبری حاوی یک لینک برای ورود به سامانه ابلاغ الکترونیک قضایی است که در صورت کلیک بر روی آن کاربر به یک سایت جعلی و فیشینگ هدایت شده و در ادامه اطلاعات بانکی وی مورد سرقت و برداشت غیرمجاز قرار میگیرد.
در صورت دریافت اینگونه پیامکها تحت عناوین مختلف نظیر سامانه ابلاغ الکترونیک قضایی به آنها اعتماد نکرده و ابتدا صحت موضوع را بررسی نمایند. خصوصا اگر این پیامکها از طریق شمارههای ناشناس اپراتورهای تلفن همراه برای آنان ارسال شده است به هیچ عنوان توجه نکرده و بر روی لینک ارسالی کلیک نکنند.
میلیونر اجارهای دستگیر شد
سرهنگ گودرزی از شناسایی کلاهبرداری که با وعده میلیونر شدن ۱۰۰ کارت بانکی شهروندان را اجاره کرده بود،خبر داد.
سرهنگ داود معظمی گودرزی رئیس پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات تهران بزرگ با اشاره به خبر شناسایی کلاهبردار و میلیونر اجارهای اظهار کرد: در پی رصد و پایش روزانه فضای مجازی، کارشناسان پلیس فتا تعدادی کانال را در شبکههای اجتمای شناسایی کردند که با تبلیغات دروغین و وعده میلیونر شدن، کاربران شبکههای اجتماعی را به اجاره کارتهای بانکی شان ترغیب میکردند.
وی عنوان کرد: بررسی موضوع در دستور کار قرار گرفت و کارآگاهان پلیس فتا در بررسیهای تخصصی به دست آوردند، مدیر تمامی این کانال ها، یک نفر میباشد که با هویت غیرواقعی با وعده میلیونر شدن در زمانی کوتاه تعداد فراوانی کارتهای بانکی شهروندان را اجاره کرده است.
رئیس پلیس فتا تصریح کرد: با شناسایی هویت واقعی متهم و مخفیگاه وی در شرق تهران، وی با هماهنگیهای قضائی در مخفیگاهش دستگیر و به همراه تجهیزات الکترونیکی به پلیس فتا انتقال یافت.
سرهنگ گودرزی عنوان کرد: متهم پس از انتقال به پلیس فتا به جرم خود اعتراف کرد و گفت، با تبلیغات پر رنگ و وعده میلیونر شدن، کارت بانکی افراد را اجاره و در سایتهای شرط بندی از آنها استفاده میکردم و حدود ۳ میلیارد ریال از شهروندان کلاهبرداری کردم.
این مقام سایبری با تاکید بر این که مسئولیت تمامی تراکنشهای بانکی بر عهده مالک کارت میباشد، به شهروندان توصیه کرد: به هیچ عنوان کارت و شماره حساب بانکی خود را در اختیار دیگران قرار ندهند و فریب تبلیغات اغوا کنند و میلیونر شدن یک شبه توسط سودجویان را نخورند، همچنین از شهروندان عزیز خواهشمند است هرگونه موارد مشکوک را از طریق سایت اینترنتی پلیس فتا اطلاع رسانی کنند.
اعتراف به قتل زن همسایه
بهگزارش «ایران»، رسیدگی به این پرونده از اوایل فروردین امسال با گزارش ناپدید شدن زنی ۴۰ ساله آغاز شد. پس از این شکایت تحقیقات به دستور بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی پایتخت آغاز شد.
در حالی که تحقیقات ادامه داشت جسد زن گمشده در بیابانهای اطراف قزوین کشف و مشخص شد به قتل رسیده است. دور گردن زن جوان سیم و طناب گره خورده بود. در تحقیقات صورت گرفته مشخص شد آخرین بار زن جوان بهنام نازنین در حال صحبت با یکی از همسایههایشان بهنام بهرام دیده شده است، بنابراین کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت به سراغ او رفتند. مرد جوان گفت: قصد فروش مبلهایم را داشتم از نازنین خواستم به خانهام بیاید تا از مبلها عکس بگیرد ولی به محض ورود حالش بد شد و روی زمین افتاد. متوجه شدم نفس نمیکشد، من که خیلی ترسیده بودم جسدش را داخل خودروام گذاشته و در اطراف بیابانهای قزوین رها کردم.
در حالی که متهم جوان منکر جنایت بود، با توجه به شواهد و مدارک به دستور بازپرس سهرابی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شد. ۲۴ ساعت از بازداشت مرد جوان نگذشته بود که او به جنایت اعتراف کرد و گفت: نازنین برای دیدن مبلها وارد خانه شد، اما من ناگهان وسوسه شدم. زن جوان که از نقشه من با خبر شده بود شروع به سر و صدا کرد، من هم از ترس آبروریزی خفهاش کردم.