سرمقاله

چندسوال بی پاسخ…!!!
امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد
mohammadraeifard@yahoo.com
هر قدر عمر و پختگی دنیای مجازی و شبکه های اطلاع رسانی بیشتر می شود به همان نسبت غنای فهم و تحلیل عوام بیشتر عمق می گیرد، شاید دلیل هجوم و فشار برخی دوستان برای قفل کردن و فریز شبکه های اطلاع رسانی به همین دلیل واضح باشد، چرا که هر قدر بینش، شناخت و سواد سیاسی و فرهنگی مردم بالاتر رود به همان نسبت دیگر نمی توان هر حرفی را به زور بر افکار عمومی قالب کرد و جا انداخت …
هر قدر ریشه خوانش این شعور و دانستن مردم تشنه به فهم واقعیات کشورشان بالاتر رود به همان نسبت از قدیس زایی و بالا رفتن خطوط قرمز ناخواسته اما تحمیلی کاسته خواهد شد و این شاید به مذاق برخی خوش نیاید …!!!
این روزها سوالات زیادی در بین اقشار مختلف کشور و کل جامعه بوجود آمده که واقعا بی پاسخ مانده و این که چرا قانون دوگانه انگاری رخ نموده است…
سوال اول…
زمانی که کرباسچی شهردار تهران بود اتهاماتی بر او و روش مدیریتی اش وارد گردید که منجر به محاکمه او به شکل علنی و کاملا آزاد برگزار گردید که نظیر آن دیگر هرگز تکرار نشد، نه به صد میلیارد تومانی ها و نه با هزار میلیاردی ها و نه با ده ها هزار میلیاردی ها …
این که چرا شهردار تهران در آن سال ها محاکمه می شود اما معاون شهردار اسبقی که ۱۲ سال در بالاترین سطح شهرداری تهران باقیمت آن روز یعنی چند سال پیش که دستگیر شد ۴۲۰ میلیارد تومان اختلاس می کند و ۵۰ جلسه دادگاه دارد و هزاران برگ پرونده بدون اینکه کسی متوجه شود و کوچکترین اطلاع رسانی شود… مگر او کیست که نباید مردم بدانند که چه میزان از حق آنان را بالا کشیده و چه اشخاص یا ارگان ها یاسازمان هایی در پرونده او و فسادهای عظیم مالی اش نقش داشته اند و چگونه شهردار وقت متوجه سنگینی چنین فساد عظیمی نشده است…!!!
سوال دوم…
کشوری که هنوز ۴ هزار مدرسه کانکسی دارد و همین چند روز گذشته تعدادی دانش آموز و معلم شان بخاطر آتش سوزی در آن دچار سوختگی شدند که یکی از آنان نیز به دلیل سوختگی وسیع فوت می شود و هنوز از مدارس کپری سیستان و بلوچستانش رنج می برد و یک سوم مدارس کشورش نیاز به بازسازی اساسی دارد چگونه در کمیسیون تلفیق مجلسش به ناگهان بودجه و حق بیمه نهادی را سیصد درصد بالا می برند…
وقتی ادعای نمایندگی و انقلابی بودن و عدالت محوری داریم باید تناسبی بین واقعیت و ایده آل ها فراهم کرد تا فرقی بین شعار و شعور و هماهنگی بین این دو فراهم آید، و گرنه هیچگاه به سراب هایی که ساخته و پرداخته ایم نه اینکه جامه عمل نخواهیم پوشاند که بر شاخه می نشینیم و بُن می بُریم، همانگونه که داریم چنین می کنیم…!!!

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*