سرمقاله

از آسیه پناهی
تا علی انصاری…!!!
امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد
mohammadraeifard@yahoo.com
یکی بود یکی نبود ، روزی روزگاری دریک کشوری و در گوشه ای از آن زنی آلونکی ۳۰ متری ساخت که این ملک رویایی و لاکچری اش بشود سقفی بالای سرش که مثلا زندگی کند، از قضای روزگار بلدیه آن شهر با قدرتی عجیب پا برجای قانون گذاشت به دلیل چند متر خطای ساخت این قصر، آن را تخریب و با خاک یکسان کرد، آسیه قصه ما دق کرد و مُرد و مردم تازه فهمیدند که قانون مداری و اجرای آن برای همگان یکسان است…!!!
در همین دیار، مردی بود که علی انصاری می نامند اش، سوپر میلیاردری که دست اندکار ساخت و ساز انواع مال ها و سلطان بازار مبل کشورش است، فقط پرونده ساخت و سازهای تهرانش ۵۰۰ هزار متر مربع خلاف دارد، بلدیه این شهر با بلدیه آن شهر آنقدر کارشان توفیر دارد که یکی دق می کند و دیگری همچنان با ایران مال و مشهد مال و مال های دیگرش روزگار می گذراند و دق هم نکرده و نمی کند …!!!
از این دست قصه های پر غصه علی ماشاا…و تا دلتان بخواهد داریم، با نام و بی نام، چندی قبل یک قاضی به دلیل اجرای قانون یک سرباز چنان سیلی بر صورت آن فلک زده می نوازد که صدایش در دنیای مجازی پیچید و بالاخره با ماله کشی و سرپوش نهادن بر این اتفاق قانون علیه قانون به هر شکلی بود قضیه را فیصله دادند …
اما باز دوباره سربازی دیگر به دلیل اجرای قانون توسط نماینده مجلسی که کارش قانون گذاری است چنان سیلی بر صورتش نهاده می شود که فیلم این صحنه دردناک دوباره نقاب از چهره کاسه های داغ تر از آش برداشت، احتمالا این بار نیز به سرعت صورت مسئله پاک خواهد شد و با ترفندهای نخ نما شده مشکل را رفع و رجوع خواهند کرد، راستی کرامت انسانی کیلویی چند ؟!!
دردناکتر از این دو قصه، داستان معاون شهردار اسبقی است که بهتر است قبل از سانسور نامی از او برده نشود، به جرم فساد مالی بسیار بزرگ که بوی تعفنش هنوز هم مردم بدبخت مان را می آزارد، حدود ۵۰ جلسه دادگاه بدون کمترین اطلاع رسانی و هزاران برگ پرونده، انشای رایی که معلوم نیست چه در آن نوشته شده، همه چیز کاملا تحت کنترل و بدون کمترین اطلاع رسانی، از پشت پرده این ام الفساد کمتر کسی جز اغیار خبر دارد …!!!
اینگونه عدالت گویی و عدالت جویی نه اینکه عدالت را شرمنده می کند بلکه وجود آن را نیز زیر سوال بزرگی می برد…!!!