لزوم هماهنگی روش پیشین زندگی با دوران کرونا
تهران-ایرنا- «محسن مسعودیان» جامعه شناس گفت: عمدتا مردم پایبند رفتارهای حفظ سلامتی هستند اما برخی از باورهای اشتباه شهروندان در نحوه زیست آنها منجر به رفتارهای پرخطر میشود.در یک بعد، کرونا باعث شده است مردم به اجبار به تغییر سبک زندگی بپردازند و در بعد دیگر مردم به اختیار به این کار مبادرت میکنند.
سبک زندگی یکی از واژههایی است که در علوم اجتماعی و جامعه شناسی بسیار یافت میشود و منظور از آن روش زندگی افراد است. طی سالهای متمادی انسان ها همواره کوشیدهاند روش زندگی خود را بشناسند و آن را مدیریت کنند؛ حتی دولتها گاهی تلاش کردهاند بر سبک های زندگی مردم تاثیر بگذارند. اخیرا نیز شیوع کرونا در کشورهای مختلف سبب شده موضوع روش زندگی و تغییر آن اهمیت یابد؛ زیرا عدم هماهنگی سبک زندگی پیشین با شرایط جدید و نیز عدم رعایت برخی نکات بهداشتی ممکن است باعث شود عوامل بیماری زا تشدید شده و پیامدهای ناخوشایندی برای افراد جامعه رقم بخورد. اما اینکه چگونه و از چه راههایی میتوان به این امر مبادرت کرد و نحوه مواجهه گروهها و طبقات مختلف جامعه با این تغییرات چه خواهد بود، سبب شد پژوهشگر ایرنا با «محسن مسعودیان» جامعه شناس و پژوهشگر سیاستگذاری اجتماعی به گفت و گو بنشیند. مشروح این گفت و گو را در ذیل میخوانید:
تغییر سبکهای زندگی به جبر یا اختیار
مسعودیان در خصوص تغییر سبکهای زندگی افراد در شرایط کرونا گفت: عمدتا مردم پایبند رفتارهای حفظ سلامتی هستند اما برخی از باورهای اشتباه شهروندان در نحوه زیست آنها منجر به رفتارهای پرخطر میشود. برای مثال برخی فکر میکنند چون یکبار مبتلا به کرونا شدهاند در نتیجه بدن آنها دیگر مقاوم شده و آنتی بادی در بدن آنها تا آخر عمر وجود داردکه این دیدگاه اشتباه است. بنابراین ما با دو نحوه رفتاری از سوی مردم رو به رو هستیم. از یک سو همسویی با مقررات ستاد ملی مبارزه با کرونا و از سوی دیگر بیتوجهی به دستورالعملها و پروتکلهای بهداشتی.
وی ادامه داد: در یک بعد کرونا باعث شده است مردم جبرا به تغییر سبک زندگی بپردازند و در بعد دیگر مردم به اختیار به این کار مبادرت میکنند. برای توضیح نوع اول باید گفت کرونا روابط ارتباطی ما با سایرین را که به صورت فیزیکی و حضوری بود، تحت شعاع قرار داد و روابط کاملا محدود شد. حتی لمس های فیزیکی مثل دست دادن و روبوسی تقریبا برچیده شد و شکل و فرم دست دادن تغییر کرد. همچنین آموزشها و کیفیت آنها تغییر کرد و آموزش به فضای مجازی کشیده شد. علاوه بر اینها، خرید کالا و وسایل مورد نیاز نیز به فضای مجازی و بازارهای سایبری کشیده شد که خود این امر یعنی اهمیت یافتن فضای مجازی در این دوران به یک موضوع تحقیق نیز تبدیل شده که آیا زیرساختهای ارتباطی به اندازه کافی پاسخگوی این شرایط هستند؟ آیا همواره میتوان بعد از کرونا انتظار داشت بازار فضای مجازی داغ باشد و به همان رونق مورد استقبال مردم قرار بگیرد؟
از سوی دیگر مردم خود به اختیار، سبکهای زندگی را نیز تغییر دادهاند. برای مثال آنها دید و بازدیدها را بسیار کم کردهاند و خانه نشینی را جایگزین مهمانیها کردهاند و رفتارهای دیگری از این قبیل. روزگاری در تهران و یا شهرهای صنعتی مردم با وجود بیماریهای قلبی و تنفسی به ندرت ماسک میگذاشتند و با وجود هشدارها کسی آنها را رعایت نمیکرد اما اینک میبینیم همه به ناچار و یا به اختیار به رعایت دستورالعملها برای حفظ جان خود و حتی اطرافیانشان میپردازند.
وی گفت: همه این تغییرات نیاز به تامل دارند. به اینکه آیا بعد از کرونا شاهد این سبکهای رفتاری و زندگی خواهیم بود یا خیر؟ و یا زندگی باز به روال سابق خود خواهد برگشت؟
تکرار رفتار، میزان انطباق پذیری را افزایش میدهد
پژوهشگر سیاستگذاری اجتماعی، در خصوص لزوم تکرار رفتارهابرای تغییر سبکهای زندگی گفت: در روزهای آغازین مردم به سختی و حتی به تقابل با دستورات بهداشتی بر میخواستند و وقتی متوجه شدند موج مرگ و میر این بیماری، بسیار بالا است و فقیر و غنی نمیشناسد و همه اقشار و آحاد جامعه در معرض خطر هستند عملا پذیرفتند که به رعایت نکات بهداشتی بپردازند. هر چند این امر با لطمات روحی و روانی، افسردگیها و ضعف اعتماد به نفس همراه بود، اما باز پس از مدتی به دلیل کمتر شدن نرخ مر گ و میر دوباره رفتارهای سابق پی گرفته شد. با شروع فصل زمستان و موج سوم کرونا مردم دوباره قدری ترسیدند اما این ترس مانند ترس موج اول نبود چون گمان میکردند از موج اول رستهاند و بدن آنها مقاوم شده است.
وی افزود: من فکر میکنم تغییر عادتوارهها و سبکهای زندگی مردم تا موج سوم و چهارم کرونا و نیز پیش از ساخته شدن واکسن ادامه پیدا کند و اگر این شرایط تا چند سال ادامه پیدا کند دیگر سخت خواهد بود که عادت های رفتاری سابق از پی گرفته شود. به نحوی مردم به این شرایط عادت خواهند کرد و این نوع زیست را ادامه خواهند داد.
مسعودیان گفت: استمرار و تداوم الگوهای رفتاری در نهادینه شدن آنها بسیار موثر است. در واقع تکرار رفتارها، میزان انطباق پذیری افراد با شرایط را افزایش میدهد و باعث میشود آنها کمتر در برابر رفتارهای بهنجار و نرم مقاومت کنند.
در هم تنیدگی دو مقوله سلامتی و درآمد در شرایط کرونا
محسن مسعودیان در خصوص اموری که بر نحوه مواجهه مردم با کرونا تاثیر میگذارند، گفت: به نظر من دو بعد در نحوه مواجهه ما با کرونا اهمیت دارد. اولین بعد مربوط به دولتها است که از طریق وضع مقررات برای شهروندان به ایفای نقش می پردازند و دومین بعد رفتارهایی است که مردم با انتخاب خود در مواجهه با این بیماری انجام می دهند.
وی افزود: همچنین باید این نکته را در نظر گرفت که دو مولفه سلامتی و تامین معاش هر دور از امور مهمی هستند که در صف اول نیازهای انسانها قرار دارند. اما در شرایط کرونا نوعی تقابل سلامت و درآمد برای زنده ماندن به وجود آمده است که آیا سلامتی مهمتر است یا درآمد؟ و این در هم تنیدگی مقوله درآمد و سلامت، دولت را دچار بحران مضاعف کرده است که نتیجه آن در رفتارهای شهروندان مشاهده میشود.
این جامعه شناس بیان کرد: آنطور که آشکار است دولت به سبب تحریمها درآمد کمی دارد تا بتواند یارانههای معیشتی درخوری را در اختیار شهروندان قرار دهد. در نتیجه شهروندان و افراد ضعیف و کم درآمد جامعه برای تامین امرار معاش خود به تقابل با مقررات بر میخیزند که نمونه آن را میتوان در مغازههای باز اما با کرکره پایین در دو هفته اخیر اشاره کرد.
مسعودیان گفت: از سویی میتوان شهروندان را به دو گروه تقسیم کرد.گروه اول افرادی هستند که حقوق بگیر حاکمیت و دولت هستند و گروه دوم کسانی هستند که مشاغل خودبنیان و خودگردان دارند و در عرف ما به آن مشاغل، مشاغل آزاد گفته میشود. عمده کارکنان نهادهای حاکمیتی به سبب تامین مالی، کمتر از مقررات ستاد ملی کرونا سرپیچی میکنند؛ زیرا هم کمتر در محل کار خود حاضر میشوند و هم منبع درآمد آنها حفظ میشود. اما افرادی که مشاغل آزاد دارند به دلیل حفظ و تامین درآمد، نیازمند حضور فیزیکی فعال در جامعه هستند. آنها منتقد این مقررات هستند چرا که مهمترین نیازهای آنها که همان امنیت درآمدی است از سوی سیاستگذاران نادیده گرفته شده است.
برای تغییر عادتوارهها چه کار باید کرد
مسعودیان در خصوص راهکارهایی برای تغییر سبک زندگی گفت: اولین نکته دستورها و سیاستهای دولت است که میتواند از طریق اموری نظیر رسانه و نظام آموزش به خانوادهها و افراد منتقل شود. از سویی سیاستها باید به انضمام تامین رفاه اجتماعی باشد تا بتوانند اثرگذار باشند. همچنین تامین معاش و رفع دغدغه مردم در این زمینه، میتواند باورپذیری و اعتماد مردم به حاکمیت و نهادهای دولتی را افزایش دهد. وی گفت: بهتر است به جای جرایم، فرهنگ سازی صورت بگیرد. فرهنگ سازی میتواند از طریق اشکال مختلف مثل رسانهها، نظام آموزش و… صورت بگیرد.
از سویی کمک گرفتن از نظرات متخصصین جامعه شناسی، روانشناسی و سیاستگذاری و رفاه اجتماعی میتواند در شکل گیری و افزایش اعتماد نهادی (اعتماد مردم به دولت و نهادهای دولتی) موثر باشد. دولتها میتوانند برنامهها و سیاستهای خود را مطابق با نظر آنها چیده و اجرا کنند.
به مناسبت سی و ششمین سالگرد تشکیل این شورا،
شورای عالی انقلاب فرهنگی چگونه پا گرفت
تهران-ایرنا- شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان یکی از ابتکارات بابرکت امام خمینی (ره، با هدف گسترش و نفوذ فرهنگ اسلامی در جامعه تشکیل شد و تا امروز توانسته است، منشا تحولات گستردهای در حوزه علم و فرهنگ کشور باشد.
با پیروزی انقلاب اسلامی، ساختار و کارکرد تمام سازمان های اداری، اجرایی و نهادهای مختلف در کشور تغییر کردند و نهادهای جدیدی مانند سپاه پاسداران و کمیته امداد امام خمینی(ره) شکل گرفت و همراه با این تحولات، شماری از افراد وابسته به رژیم پهلوی و حامیان غربی آن برکنار شدند و شخصیت هایی با دغدغه های اسلامی و منافع ملی در ارگان های گوناگون جذب شدند. در چنین فضایی بود که بنابر مقتضیات و کاستی های موجود، نیاز به تحول در مولفه فرهنگی که تغییر در آن به آسانی صورت نمی گرفت، احساس شد، چراکه همواره مقوله «فرهنگ» از جایگاه ویژه و پایگاه ممتازی برخوردار است و تصور تغییر در نظام، بدون تحول در فرهنگ حاکم بر آن، خیالی باطل خواهد بود.
امام خمینی(ره) در یکم فروردین ۱۳۵۹ خورشیدی در بند ۱۱ از پیام نوروزی خود بر ضرورت ایجاد انقلاب اساسی در دانشگاههای سراسر کشور، تصفیه اساتید مرتبط با شرق و غرب و تبدیل دانشگاه به محیطی سالم برای تدوین علوم عالی اسلامی تأکید کردند، موضوعی که به نقطه عطفی در تاریخ انقلاب فرهنگی کشور بدل شد.
تاکید امام خمینی(ره) بر ضرورت ایجاد انقلاب اساسی در دانشگاه های کشور و تبدیل آنها به محیطی سالم برای تدوین علوم عالی اسلامی سبب شد تا این نهاد تنها به جای پرداختن به کارهای سیاسی به مکانی برای علم آموزی و پایگاهی جهت توسعه علمی کشور تبدیل شود. در این شرایط بود که شورای عالی انقلاب فرهنگی در ۱۹ آذر ۱۳۶۳خورشیدی به فرمان تاریخی امام خمینی(ره) تشکیل شد.
تدبیر و تأکید امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری بر استمرار وجود نهادی که بهطور مستمر و فعال موضوع فرهنگ و علم را در جامعه رصد و برای این موضوع طراحی و برنامهریزی کند از اهمیت و جایگاه راهبردی این نهاد مهم حکایت دارد.
وظایف اولیه شورای عالی انقلاب فرهنگی
از جمله وظایف مصوب این شورا در سال های نخستین آن می توان به تدوین اصول سیاست فرهنگی نظام جمهوری اسلامی در تعیین اهداف و جهت برنامههای فرهنگی، آموزشی، پژوهشی و علمی، تعیین مراجع برای طرح و تدوین برنامههای فرهنگی، آموزشی، علمی و تحقیقاتی، تصویب آییننامههای مهم و اساس مراکز علمی و فرهنگی، آموزش و پژوهشی کشور، تصویب ضوابط تأسیس مؤسسهها مراکز علمی، فرهنگی، تحقیقاتی و فرهنگستانها، دانشگاهها و مراکز آموزش عالی، تهیه طرح و تدوین آییننامهها برای ایجاد زمینههای لازم جهت بسیج و مشارکت همه جانبه مردم، تدوین ضوابط برای گزینش استادان و معلمان دانشگاهها و مراکز آموزشی، نظارت بر تمام مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی، تأیید نامزدهایی که وزیر فرهنگ و آموزش عالی به عنوان رییس دانشگاهها پیشنهاد میکند، تدوین ضوابط و اصول کلی و سیاستهای مربوط به توسعه روابط علمی و فرهنگی با کشورهای دیگر و نظارت بر امور کتابهای درسی اشاره کرد.
توسعه و اشاعه فرهنگ اسلامی
شورای عالی فرهنگی از همان روزهای نخست در تلاش بود که با تشکیل قرارگاهی تمام فعالیت های فرهنگی در کشور جهتی همسو داشته باشند، بنابراین بعد از ۱۳۶۳ خورشیدی سیاست گذاری، برنامهریزی و نظارت و ارزیابی بر ۲ موضوع کلان کشور در حوزه های فرهنگ و حوزه آموزش در دستور کار این شورا قرار گرفت و در واقع چون این نهاد با هدف گسترش و نفوذ فرهنگ اسلامی در جامعه تشکیل شده بود تا امروز توانسته منشا تحولات گستردهای در حوزه علم و فرهنگ کشور باشد. امام(ره) در ارتباط با نفوذ فرهنگ غرب فرمودند: خروج از فرهنگ بدآموز غربی و نفوذ و جایگزین شدن فرهنگ آموزنده اسلامی، ملی و انقلاب فرهنگی در تمام زمینه ها در سطح کشور آن چنان محتاج تلاش و کوشش است که برای تحقق آن سالیان دراز باید زحمت کشید و با نفوذ عمیق ریشه دار غرب مبارزه کرد.
امام خمینی(ره) فلسفه تشکیل و تاسیس شورای عالی انقلاب فرهنگی را بر مبنای اصل فرهنگی می دانستند و همچنین تاکید داشتند که فرهنگ مردم باید به طرف فرهنگ اصیل اسلامی تغییر جهت داده شود.
لازم به ذکر است که شکلگیری شورای عالی انقلاب فرهنگی در زمانی اتفاق افتاد که ایران درگیر جنگ تحمیلی بود و حوزه علم و فرهنگ در اولویتهای بعدی کشور قرار داشت، بنابراین تشکیل این نهاد در آن برهه به دور از هیاهوهای سیاسی و درگیریهای جناحی و با بهرهگیری از ظرفیت اندیشمندان کشور از اهمیت شایانی برخوردار بود و تشکیل این نهاد نشان داد که حتی در شرایط جنگ هم نباید از حوزه علم و فرهنگ در کشور غفلت کرد.
سید سعید رضا عاملی دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در ارتباط با مسیر آینده شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی اظهار می کند: به نظر می رسد شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز نیازمند نوعی گام دوم است که شاید در این گام براساس تجاربی که طی ۳۶ سال گذشته کسب کرده است، مصوبات اقتضائی بایستی جای خود را به مصوبات هدفمندتر دهد.
تغییر در فضای علمی و فرهنگی جامعه
با تشکیل شورای عالی انقلاب فرهنگی، تغییرات چشمگیری در فضای علمی و فرهنگی جامعه شکل گرفت. مهدی انتظاری فعال فرهنگی در این خصوص معتقد است: این نهاد در دوره های مختلف عملکردهای متفاوتی از خود نشان داده است به این صورت که در سال های نخست شکل گیری تا ۱۳۷۰ خورشیدی به نهاد سازی دست زد؛ یعنی سازمان هایی همچون جهاد دانشگاهی، تعدادی از دانشگاه ها، شورای فرهنگی اجتماعی زنان، سازمان سمت(سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها) و … در آن سال ها شکل گرفت. بدین ترتیب یکی از هدف های نخست شورای عالی انقلاب فرهنگی نهادسازی محسوب می شد. این نهاد از ۱۳۷۰ تا ۱۳۸۰ خورشیدی با ۲ مقوله روبرو بود؛ نخست باید به مسایل فرهنگی جامعه پاسخ می داد و دیگری اینکه بایستی آیین نامه هایی برای نهادهای تازه تاسیس تدوین می کرد. به همین منظور آیین نامه های مدیریت دانشگاه ها، تاسیس انجمن های علمی، اساسنامه شهرک های علمی و تحقیقاتی و … در این دوره نوشته شد. این نهاد از ۱۳۸۰ خورشیدی به بعد با رویکرد نقشه ها و سیاستگذاری های کلان روبرو بود که این عوامل در هدف های شورای عالی نیز به خوبی آمده است. در این دهه مرحله سند نویسی یعنی نقشه جامعه علمی و نقشه مهندسی فرهنگی کشور تدوین شد.
پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به مناسبت سی و ششمین سالگرد تأسیس شورای عالی انقلاب فرهنگی به گفت وگو با «قاسم تبریزی» پژوهشگر تاریخ معاصر ایران و رییس کتابخانه انقلاب اسلامی مجلس پرداخته است.
**ایرنا: هسته مرکزی شورای عالی انقلاب فرهنگی چگونه شکل گرفت و اعضای آن چه افرادی بودند؟
***تبریزی: این شورا نخست با هسته هفت نفری کار خود را آغاز کرد. این اعضا عبارت از علی شریعتمداری، محمد جواد باهنر، محمد مهدی ربانی املشی، حسن حبیبی، عبدالکریم سروش، شمس آل احمد و جلال الدین فارسی بودند. با اقدامات فرهنگی صورت گرفته روز به روز نیاز بیشتری به وجود افرادی دیگر با کارایی بالا حس شد از این رو امام (ره) برای هر چه بارورتر شدن انقلاب در سطح کشور، تقویت این نهاد را لازم دید. از این رو در شهریور ۱۳۶۲خورشیدی علاوه بر تمام افراد ستاد انقلاب فرهنگی و رؤسای سه قوه، آیت الله خامنه ای، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی و علی اکبر هاشمی رفسنجانی و همچنین حجت الاسلام مهدوی کنی و سیدکاظم اکرمی وزیر وقت آموزش و پرورش، رضا داوری، نصرالله پورجوادی و محمدرضا هاشمی و…را به اعضای این شورا افزودند. همچنین امام(ره) در ۱۹ آذر ۱۳۶۳ بر ستاد انقلاب فرهنگی ترمیم عمدهای انجام داد و با ترکیب متفاوت ستاد انقلاب فرهنگی به شورای عالی انقلاب فرهنگی تبدیل شد.
**ایرنا: در ابتدا شکلگیری شورای عالی انقلاب فرهنگی رسالت و اهداف آن نهاد چگونه بود؟
***تبریزی: تحول در دانشگاه، تحول در مدیریت، تحول در متون درسی و در برنامه ریزی برای آینده از جمله اهداف این نهاد بود. چون فرهنگ حاکم در جامعه فرهنگ استعماری بود و امام (ره) تاکید می کرد که باید فرهنگی مبتنی بر استقلال در دانشگاه ها حکمفرما شود. از طرفی گروهک ها، احزاب، و جریانات چپ و راست و حتی گروه های مسلحانه در دانشگاه دفاتری داشتند که باید همه اینها برداشته می شد. در این مسیر همچنین مقرر شد، تحولاتی در رشته های علوم انسانی و محتوی درسی و حتی اساتید دانشگاه صورت گیرد زیرا در این زمان بیش از ۷۰۰ استاد دانشگاه وابسته به تشکیلات فراماسونری بودند و روند تدریس در دانشگاه به سبک فرهنگ پهلوی بود. در این خصوص کتاب رجال پهلوی به روایت اسناد ساواک اطلاعات ارزنده ای در خصوص استادان و مدرسان وابسته به تشکیلات فراماسونری می دهد.
**ایرنا: ارزیابی شما از جایگاه شورای عالی انقلاب فرهنگی چیست؟
***تبریزی: شورای عالی انقلاب فرهنگی یک نهاد قانونی به شمار می رود که تحقق اهداف آن با اتحاد و انسجام ملی قابل دستیابی خواهد بود اما ضرورت انجام یک آسیب شناسی و بررسی در عملکرد این شورا ضروری به نظر می رسد، برای نمونه در این مدت ستاد چه مصوباتی باید داشته یا چه اهدافی را دنبال و چه میزان از این اهداف تحقق یافته است. همچنین باید بررسی شود که شورای عالی انقلاب فرهنگی برای دهه پنجم انقلاب در عرصه فرهنگ، تحول دانشگاه و تولید علم و همچنین کارآمد کردن دانشگاه ها در عرصه سیاست و مدیریت جامعه چه برنامه هایی دارد.