هرچه پیش میرویم جمعیت کشور پیرتر میشود و آمار ولادت رشد منفی را به خود میگیرد.
مسئله جمعیت از آن مسائلی نیست که بگوییم حالا ۱۰ سال دیگر فکر میکنیم، نه، اگر چند سال بگذرد، وقتی نسلها پیر شدند، دیگر قابل علاج نیست. این بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در سال ۹۲ است.
هرچه پیش میرویم آمار ولادت کاهش مییابد، به طوری که آمار موالید در کشور برای چهارمین سال متوالی رشد منفی یافته است، یعنی از یک میلیون و ۵۷۰ هزار ولادت در سال ۱۳۹۴ به کمتر از یک میلیون و ۲۶۷ هزار ولادت در سال ۱۳۹۷ رسیده است.
طی سه دهه با دو برابر شدن جمعیت زنان سن باروری ۱۵ تا ۴۹ سال شده است. البته جمعیت زنان ۱۲ میلیون نفر بیشتر شده، اما تعداد موالید ۵۰۰ هزار نفر کاهش یافته است، به عنوان نمونه در سال ۱۳۶۵، نزدیک ۲ میلیون مورد ولادت داشتیم، اما میزان ولادت در سال ۱۳۹۵، یک میلیون و ۵۳۰ هزار نفر بود.
گفتنی است که نرخ باروری در کشور ما دارای توزیع و توازن منطقی نیست، یعنی در برخی مناطق علیرغم جمعیت و رفاه نسبی زیاد نرخ باروری کم و در برخی مناطق کم جمعیت و با رفاه نسبی کم نرخ باروری زیاد است، اما نکته ناراحت کننده آن است که طی ۱۵ سال گذشته رشد متوسط سالانه جمعیت جوان یعنی افرادی که ۱۵ تا ۲۹ سال سن دارند منفی شده و به ۳.۳- رسیده است.
در حال حاضر جمعیت سالمندان یعنی افرادی که بیش از ۶۰ سال سن دارند، حدود ۱۰ درصد و سه دهه بعد، ۳۰ درصد رشد جمعیت داشته و نرخ رشد سواد و تحصیلات در کشور دارای رشد معناداری است. در طول دو دهه گذشته بعد خانوار دائماً در حال کمتر شدن است و به کمتر از ۳.۲۴ رسیده است. اما طبق آمارها باید بگوییم که در سال ۱۴۳۰، فرض خوشبینانه جمعیت ایران حدود ۱۱۲ میلیون نفر میشود.
میانگین سن ازدواج دائماً در حال افزایش است و طبق آخرین آمارها میانگین سن مردان هنگام ازدواج ۲۷.۳ و سن زنان هنگام ازدواج ۲۳ سال است و به طور متوسط به ازای هر ۵ خانوار دو جوان ازدواج نکرده در سن ازدواج وجود دارد، اما در مقابل نرخ طلاق شیبی بدیهی در حال افزایش است و در سال ۹۷، ۱۷۵۰۰۰ طلاق به ثبت رسید و بیش از ۶۰ درصد طلاقها مربوط به ۵ سال اول زندگی است.
نرخ بیکاری در ۱۵ سال گذشته بین ۱۰.۴ تا ۱۳.۵ نفر در هر هزار نفر در نوسان بوده است و نرخ بیکاری باسوادها ۱۲.۶ نفر و بی سوادها ۴.۷ نفر است. همچنین نرخ ناباروری در حال افزایش است و حدود ۲۰ درصد زوجین نابارورند.
در دهه گذشته حدود ۱۹ هزار نفر در سوانح رانندگی فوت و سالانه حدود ۵۵۰ هزار نفر نیز مجروح شدند و همچنین سالانه حدود یکصد هزار نفر در سن فرزند آوری دچار مرگ زودرس میشوند. سقط جنین در حال افزایش و آمار سقط جنین غیررسمی بسیار زیاد است، یعنی حدود ۳۰۰ هزار سقط رسمی و غیررسمی در کشور داریم.
در حال حاضر جمعیت سالمندی حدود ۶ درصد است و در سال ۱۴۰۰ سهم سالمندی جمعیت از مرز ۱۰ درصد عبور میکند و در سال ۱۴۲۰ از مرز ۱۹ و ۴ دهم درصد و در سال ۱۴۳۰ از مرز ۲۶ دهم درصد عبور خواهد کرد.
نکته قابل تأمل دیگر در سال ۱۳۵۹ با جمعیت ۳۵ میلیونی، آمار ولادت ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر بود، اما در سال ۱۳۹۷ با جمعیت حدود ۸۳ میلیونی، ولادت به یک میلیون و ۱۵۰ هزار مورد کاهش یافته است و طبق آمارها رشد جمعیت تا ۲۰ سال آینده به صفر خواهد رسید.
طبق بررسیهای نظرسنجیهایی که از زوجهای جوان صورت گرفته حدود ۶۰ درصد زنان ایرانی میخواهند در آینده دو فرزند، ۱۹ درصد یک فرزند و ۱۱ درصد ۳ فرزند داشته باشند. همچنین ۵۶ درصد مردان ایرانی میخواهند در آینده ۲ فرزند، ۱۷ درصد یک فرزند و ۱۳ درصد ۳ فرزند داشته باشند.
با این درصدها تمایل فرزند دار رسیدن به نرخ جانشینی بعید است، حالا در کنار آن آمار زوجهای نابارور، مرگ و میر زودرس، تجرد و مهاجرت به خارج از کشور شرایط را وخیمتر میکند. متاسفانه به این نکته باید اشاره کنیم که حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد زوجهای جوان نابارورند و آمار ناباروری اول ۳۰ درصد و ناباروری دوم ۷۰ درصد است.
حالا هر چقدر این نرخ باروری در جامعه کاهش یابد، پیامدهای مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی-امنیتی و علم و فناوری را به همراه خواهد داشت و مشکلاتی به تبع آن برای جامعه ما به وجود خواهد آمد.
حال باید مسئولان کشور برای مسئله جمعیت به عنوان اصلی ترین موضوع کشور فکری بیندیشند تا از پیر شدن هر چه بیشتر آن جلوگیری به عمل آید.