امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد mohammadraeifard@yahoo.com / بی حضور مؤثر و واقعی معلمان در لایههای تصمیم سازی و تصمیم گیری هیچ اتفاقی در زمینه تولید مدیریت های کلان و برنامه ریزان مستغنی از تخصص و سواد در کشورمان نخواهد افتاد، این که چند دهه و در یک تکرار بی محتوا و اثر، هفته معلم را با بهانه و بی بهانه به بطالت گذراندیم شکی نیست، اگر مجموعه اتفاقات هفته معلم این چهاردهه و نقل قول ها و سخنرانی ها و جلسات و نوع انتخاب باصطلاح معلمین نمونه را کنار هم بچینیم درخواهیم یافت این هفته معلم فقط مناسک و تشریفاتی است که در چرخهای باطل از تکرار گرفتار آمده و هیچ بازخورد و خروجی که نشان دهد نقش معلم در کشور کجاست و چه تأثیری در تصمیم گیری ها و تصمیم سازیها داشته به چشم نمیخورد…!
نگارنده که خود در این وادی کمر خم کرده و موی سپید، نیک میداند که فضای جامعه و فضای اثر معلمین در آن چقدر نارسا و همچون طفلی معلول است که بر روی دست دولت ها مانده و نمی دانند با آن چه باید بکنند…!
بنیانگذار سنگاپور جدید که با توجه به وسعت و جمعیت کم (تقریباً به وسعت تهران و جمعیتی ۵ میلیون نفری) پس از کسب استقلال از انگلستان در سال ۱۹۶۵ بعدها و در هنگام بازنشستگی در مصاحبه ای گفت: وقتی به قدرت رسیدم با کشوری مواجه شدم که در آن دزدی و چپاول و باندهای مخوف اقتصادی و آدم کشی و فساد و فحشا و بی قانونی و مافیاهای تمام ناشدنی حرف اول را میزد، لذا فقط یک راه برای اصلاح امور یافتم و آن معلمان کشورم بودند، بیشترین حقوق و مزایای کشور را در اختیار آنان قرار دادم تا برای کشورشان مدیران پاک و با شرفی تربیت کنند و چند دهه بعد به آنچه میخواستم رسیدم، معلمین کشورم شالوده و فوندانسیون جامعهای را بنا نهادند که اینک یکی از ثروتمندترین و قانونمندترین کشورهای جهان است…!
واقعیت توسعه یافتگی کشورهای مختلف جهان را هم که مطالعه کنیم درخواهیم یافت که تمامی آنان به مهمترین شاخصه و عامل پیشرفت کشورشان یعنی آموزش و پرورش تمسک جستهاند، تولید مداوم مدیران و نخبگان و پایش نسل هایی که قانون و مطالعه و انگیزه و روابط اجتماعی و انسانی و مسئولیت پذیری و مقدم دانستن حق دیگران برحق خویش را دائم تمرین می کنند و محک میخورند، از بازخوردهای عملی آموزش و پرورش نوین آنهاست…!
ما هنوز تکلیفمان با خودمان روشن نیست، نمیدانیم معلم قرار است برای کدامین سیاست ها و نگاه ها و جهان بینیها تولید مدیران و نخبگان کند؟ معلم چه نیازهایی دارد و در چه صورت خواهد توانست شالوده محکم و تأثرگذاری را بازآفرینی کند، هنوز نمیدانیم که معلمان دردشان چیست اما انتظار داریم که درد را دوا کنند؟! هنوز نمیدانیم که جایگاه اجتماعی معلمین ما در چه رتبهای قرار دارد! هنوز در حال تغییرات دایمی در روش های تدریس هستیم و نقش خانواده در مدارس را کور کردهایم! هنوز نتوانستهایم به آموزش و پرورشی دست یابیم که در آن شکاف طبقاتی یافت نشود! هنوز درگیر مدارس کپری هستیم و مدارسی که با کوچکترین سیل و زلزله ای آوار میشوند! هنوز درگیر سرانه دانش آموزان مدارس دولتی هستیم که بتوانند پول گچ و سوختشان را فراهم آورند!
واقعیتهای آموزش و پرورش مان را در هفته معلم در زیر خرواری از رنگ و لعاب های شعارگونه مدفون میکنیم و با معلمین مان هر ساله بازی قایم باشک بازی را انجام میدهیم، به نام هفته معلم و سخنرانی ها و شعارهای نخ نما شده که هر سال تکرار میشوند و آموزش و پرورش ما همچنان آب در هاون میکوبد…!!!
شعار بی عمل همان دردهای کهنهای است که قرنی است معلمین و آموزش و پرورش کشورمان را زنده بگور کرده…!!!