امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد mohammadraeifard@yahoo.com / چنین به نظر میرسد که رشته کار از دست تمامی نیروها، سازمان ها و ارگان هایی که قرار بود ناظرین بسیار قوی در بازار مصرف مردم باشند تا نگذارند بیش از این در زیر بارسنگین فشارهای اقتصادی کمرشان تاشده و بشکند، در رفته و آنان نیز گیج و متحیر و سر خورده و منفعلانه به موجی چنین مخرب فقط نظاره کرده و می کنند!! شرایط جنگ اقتصادی اتفاقاً نظارتی سنگین و بیرحمانه بر قیمت مایحتاج عمومی مردم را میطلبد، کلاً تولد این همه سازمان های عریض و طویل مبارزه با گرانفروشی و قاچاق به چه دلیل یا دلایلی بود؟!! پس کجایند آنانی که باید از حقوق مصرف کنندگان دفاع کنند؟! پس این همه دریافتیهای ماهیانه و پاداش و اضافه کاریها قرار بود کجا به کارآید؟!! چگونه است که پیازی چنین خوار و خفیف به ناگه قیمت اش نجومی میشود؟! چگونه است که پیاز از کشاورز کیلویی ۱۵۰۰ تومان خریداری میشود اما وقتی به پشت پاچال فروشنده میرسد و به مردم عرضه میشود قیمتش میشود ۱۵ هزار تومان؟!!
چگونه است که قیمت خودرو چنین دیوانه وار ولجام گسیخته قد می کشد و کسی هم از دستش هیچ کاری بر نمی آید؟!! چگونه است که قیمت مسکن و زمین اینچنین ناباورانه سر به آسمان سایید و وام مسکن تبدیل به مزاحی شد که خود دست اندرکاران بانکها هم به این جوک بیمزه وام مسکن دیگر نمیخندند!! چگونه است که سکه قیمت بالای پنج میلیون بر خود میگذارد؟!!
چه کسی قرار است از مردم آن هم در این شرایط ناهمگون و ناهنجار دفاع کند؟ مافیای شکر در این کشور و در طی دورهای دوماهه نزدیک به دو هزار میلیارد تومان به جیب زده، چه ارگان و یا نهادی آب در دلش تکان خورد؟!!! ساختار معیوب و بیمار اقتصادی کشور باید در شرایط ویژهای رخ مینمود که نمود!! باید پس از سال ها میفهمیدیم که مجموعه مدیریتی ما باز تولیدش آنی هست که میبینیم!! این محصول برداشت همان سیاست های رانتی و ارتباطی مجموعه دولت ها و مدیران حاکم بوده و همچنان هست، نتیجه جنگ های بی پایان و فرساینده و نابود کننده اعتماد عمومی بین اصولگرا و اصلاح طلبی است که همچنان و باقدرت و شدت ادامه دارد…!!
وقتی نتوان قانون را حاکم برجامعه کرد و هر کسی ساز خودش را زد، اتفاقی که می افتد بلبشوی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است که تمام فشار و بارش روی دوش عوام خواهد بود و وقتی عوام فریبی باب شد اعوجاجات و کژی های رفتار متولد میشوند که نتیجهاش برخوردهای فیزیک و نا رواداری مردم و پایین آمدن سطح تحمل جامعه است، جامعهای که آرامش نداشت از بطن اش ترور و وحشت زاده خواهدشد، ترور یک وکیل یا یک روحانی، فرق نمیکند به چه بهانهای و با چه انگیزهای، مهم نفس عمل است که ظاهراً دارد کم کم باب میشود!!! حل اختلاف با نفرت پراکنی و بوی باروت و صدای انفجار و خونبارشی از بی تدبیری و ضعف های مفرط مدیریتی و انتظامی شدنی نیست!! پرداختن به حاشیه و دوری از متن وقایع اجتماعی…!!
وقتی بستر اتفاقات اجتماعی از حاشیه کم ارزشی چون پیاز آغاز شود، انتهایش بوی باروت و خون خواهد داد…!!