امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد mohammadraeifard@yahoo.com / ما مردمی هستیم که هیچ گاه نخواستیم بفهمیم که عوامل گوناگون اجتماعی چون حلقههای زنجیر به هم متصل و از هم متأثرند، چه بزرگان و چه نخبگان و چه روشنفکران و حتی عوام ما هرگاه خواستند راه حلی برای مشکلات کنونی کشور بیندیشند از ظن خود یار شدند …!
یکی اقتصاد را فوندانسیون پیشرفت و عزت میانگارد و هزار راه حل ارائه میدهد و مثال هایی از سایر کشورها را بلغور میکند! تئوریسینی دیگر سیاست را عامل تعالی جامعه و کل کشور میشناسد و تجویز میکند و نسخه میپیچد!
آن دیگری شفای عاجل را فقط ارتقای فرهنگی کشور میداند و کرور کرور راه نجات انشا میکند!
چرا در پس این همه سال که گاه تا چهار هزارش را هم مثال میآورند هنوز پای زندگی و معاش و تلاشمان بدجوری میلنگد؟ چرا هنوز نتوانستهایم به حداقل های یک جامعه پیشرو تبدیل شویم؟ چرا دائم به فکر الگوبرداری از سایر کشورها در امر اقتصاد، فرهنگ و سیاست از روی دست آنان تقلب میکنیم اما همیشه مردود میشویم؟!
چرا بلای عافیت طلبی، راحت طلبی، یک شبه راه صدساله را پیمودن، فرصت طلبی، زیاده خواهی و تمامیت طلبی چون یک بیماری مسری و مزمن و خطرناک دارد نابودمان میکند اما هیچگاه نتوانستیم پادزهرش را کشف و تمامی ملت را واکسینه کنیم؟! چرا خوردن داروی تلخ و شفابخشی به نام قانون هنوز از گلوی منطقمان پایین نرفته حالمان را بد می کند و بالا میآوریمش؟! چرا همیشه تاریخ، کور خودمان و بینای دیگران بودهایم و نق زدن و غر زدن و ایرادگیری به همه عالم و آدم شده بیماری ژنتیک ما که نسل به نسل در حال انتقال است؟!
تاکی قرار است مشکلات زندگی، رفتاری، تربیتی و فرهنگی خودمان را به گردن این و آن و این ابرقدرت و آن ابرقدرت بیندازیم و از زیر بار مسئولیت تاریخی خود شانه خالی کنیم و فرار روبه جلو را همیشه در دستور کار قرار دهیم؟!
تا کی قرار است این نوادگان به اصطلاح کوروش که دنیای مجازی را پر کردهاند از جملات قصار او که هیچ مبنای تاریخی و علمی هم ندارد، دست به تمسخر و تحقیر قوم ایرانی آریایی زده تا به این نتیجه معقول برسند که مرغ همسایه غاز است! تا چه زمان قرار است مردم مملکتمان در بین دو سنگ سنگین افراط و تفریط تاریخی له شوند و روغن شان گرفته شود؟! تا کدامین ایستگاه قرار است این ماشین دودی پر سر و صدا که بارش صدها تن شعار است راه برود و تخلیه کند این بار بی بار را؟!
چرا صبح تا شب و شب تا به صبح کشورهایی چون کره، ژاپن، سنگاپور و مالزی را مثال تحلیل های آبکیمان میکنیم اما وقتی قرار است پا در راه آنها شدن بگذاریم دچار سکته میشویم و چون تکه سنگی ثابت و بی حرف میشویم؟! مثالی بزنیم تا ببینیم ما چه هستیم؟ در تحلیل یکی از به اصطلاح خبرگزاریها که دلایل سیل اخیر را بر میشمرد، آمده بود که این سیل ها نتیجه تغییر اقلیمی است که قدرت های جهانی و منطقه ای برای مملکت ما فراهم آوردهاند، اما کسی پیدا نشد که بگوید، کوه خواری، زمین خواری، تراشیدن جنگلها و پرکردن مسیلها و …کار آمریکا، صهیونیست ها و اروپائیان است؟ چرا به مردم آدرس اشتباه و غلط میدهیم؟! چرا قبول نمیکنیم که در حکمرانی مشکلات اساسی داریم، چرا قبول نمیکنیم که برای تصحیح حرکت عزمی وجود ندارد؟!
آیا اختلاس ها، پولشویی ها، بانکداری مخرب کنونی، آقازادگی، رانت خواری، آویزان قدرت بودن و فرار از شفافیت های اداری و مالی و حساب پس دادن به مردم هم کار آمریکا، اروپا و عربستان است؟! در فاجعه سیل کنونی و زلزلههای مرگبار و مرگ محیط زیست خودمان مقصر بودیم و باید بهای سنگینش را هم بپردازیم و انگشت اتهام را به سوی خودمان دراز کنیم، ما همه مقصریم از صدر تا به ذیل، به دنبال خودمان بگردیم نه مقصران مجازی و توهمی…!