امروز خراسان جنوبی – زنگویی zangoei@birjandtoday.ir / دوباره به خوانش اهداف انقلاب بپردازیم. هدفِ مان از انقلاب چه بود و قرار داشتیم چه برنامه هایی را تحقق بخشیم و به کجا برسیم؟ برچه داشته هایی چشم بستیم تا صاحب چه دستاوردهای جدیدی شویم؟ این خوانش مجدد می تواند ما را در جایگاهی قرار دهد که راه رفته را ببینیم و بررسی کنیم و با رصد راه های نرفته، به توان سازی متناسب و فعال سازی ظرفیت ها بپردازیم. ما می خواستیم به عدالتِ تمام ساحتی برسیم. یعنی به جایی برسیم که هیچ مانعی نتواند سر راه عدالت را سد کند. می خواستیم ظرفیت ها و فرصت ها و همه مواهب، جوری بسیط باشد که هر کس متناسب با داشته ها و استعدادهایش به شکوفایی برسد نه اینکه رانت و پارتی و ویژه خواهی و ویژه خواری، تعیین تکلیف کند و یا استعداد ها را پشت دیوار بنشاند تا صاحبان رانت و پارتی، بر کرسی ریاست بنشینند و کارهای بزرگ در تیول آدم های کوچک باشد. این را در رژیم شاه دیدیم و برای برهم زدنش قیام کردیم و جان دادیم تا جامعه به مدار اصلاح برگردد و بستر عدالت شود. حال باید دید که به این هدف اولویت دار انقلاب چقدر نزدیک شده ایم و راه های مانده را چگونه باید پیمود و موانع سر راه چیست و چگونه باید از میان برداشت؟ البته تا همین جا هم قدم های کلانی برداشته شده است به گونه ای که راه برای تعالی باز است و می توان در خانه یک پدر روستایی و بی سواد شاهد قد کشیدن همه فرزندانش در قامت پزشک و استاد دانشگاه و مهندس و… بود و در خانه ای که سایه پدر هم ندارد اما با کمک کمیته امداد امام، همه فرزندان یتیم با تحصیلات عالیه به جایگاه های احترام برانگیز رسیده اند. این ها هست اما قرارمان این بود که روستازادگان دانشمند بر صدر بنشینند و پسران وزیر و وکیل و مدیر، اگر عقلی به کمال ندارند، جایی در صدر نداشته باشند و “ژن خوب” در دانش و عملکردشان خود را نشان دهد نه در گرفتن مناصب. قرار بود و هست که همه، به “همه حقوق شان” برسند. برای همگانی شدن عدالت، برای پی افکندن نظمی ماندگار، برای سامان مندتر شدن امور بر صراط عدالت باید نگاه، تازه کرد و با انقلاب در این نگاه از دیواره های رکود و رخوت، گام، آن سوتر نهاد. چه “رسیدن” به عدالت، با برجای ماندن و سخن، نشسته گفتن، سازگار نیست. برای رسیدن به عدالت باید اهل حرکت بود. باید دست به زانو گرفت و یا علی گفت و به راه افتاد. این قاعده کلی است که شاید همه اهل راه به مقصد نرسند اما واقعیت این است که برای رسیدن، حتما باید حرکت کرد. مقصد عدالت هم صرفا یک مقصد طولی نیست که در دور دست بدان برسیم. عرضی است درست به پهنه زندگی. یعنی در همه زندگی باید بر مدار عدالت بود. باید برای تحقق عدالت کوشید. این عین انقلابی گری و ضرورت انقلابی ماندن در همیشه زمان است. با استمرار عدالت است که انقلاب، تداوم می یابد. با عدالت است که ظرفیت ها فعال و فعالیت ها به شکوفایی می رسد. در این شکوفایی است که چهره زیبای انقلاب، رخ می نماید و دل می برد. صدور انقلاب هم جز این معنایی ندارد که سیمای زیبا و شکوفای انقلاب را به جهانیان بنماییم تا خود به ساختن و پرداختن برخیزند. این جلوه گری البته در پی تحقق عدالت تمام ساحتی میسر است و جز از این مسیر، راه های دیگر اگر ما را از هدف دور نکند- که می کند- لااقل رسیدن به هدف را با هزار مانع مواجه خواهد کرد پس در خوانش اهداف انقلاب، توجه کنیم و در مسیر عدالت به قدم هامان قوام بخشیم تا به مقصود رسیم.