آخرین خبر :

یادداشت: اتوبان یک طرفه مردم و سیستم بانکی

امروز خراسان جنوبی – زنگویی zangoei@birjandtoday.ir / من معنای برخی بخشنامه ها و برنامه ها را نمی دانم. یعنی نمی توانم بفهمم که منافع مردم در این بخشنامه ها و برنامه ها کجاست. شاید مشکل از سواد پایین من باشد و کارشناسان، نظر دیگری داشته باشند! لطفا منِ بی سواد را هم توجیه کنند و فراوان افراد مثل من رانیز تا بفهمیم واقعیت ها را . بفهمیم پشت حروفی که کنار هم پیامکی چنین را شکل داده اند که؛ “مشتری گرامی ، طبق بخشنامه بانک مرکزی، از ابتدای بهمن ماه، معیار محاسبه سود علی الحساب از روزشمار به ماه شمار تغییر یافت. لذا کمترین مانده سپرده در طول ماه، مبنای محاسبه و پرداخت سود علی الحساب خواهد بود.” این پیامک مشابهی است که از سوی بانک های مختلف برای مشتریان شان ارسال می شود و از رویکردی تازه حکایت دارد. من اما مانده ام چرا تصمیمات بانک ها همیشه به نفع خودشان و به ضرر مردم است؟ چند سال پیش، سود سپرده های مردم را با توجیهات مختلف، کاهش دادند اما دریغ که یک درصد، سود وام های پرداختی را کاهش دهند. این که بماند، سود بر سود را هم کاهش ندادند و صدای مردم هم به جایی نرسید و باز حالا رسما از حذف قانون سود روز شمار، گفتند و اجرا کردند تا باز به شکل تیشه، همه چیز را به سمت خود بکشانند. با این حساب اگر شما ۲۹ روز مثلا ۱۰۰ میلیون تومان در حساب داشته باشید و مجبور باشید مثلا در همین روز بیست و نهم، ۸۰ میلیون تومان را بردارید و روز ۳۰ ام، ۲۰ میلیون در حساب شما باشد، فقط سود همین رقم، یعنی کف مبلغ موجود در حساب در روز ماه گرد، به حساب تان واریز خواهد شد و سود آن ۸۰ میلیون تومان، بی چک و چانه به حساب بانک گذاشته خواهد شد! حتی اگر روزِ بعد از ماهشمار، مثلا دوم ماه مبلغ ۲۰ میلیون تومان را به ۱۰۰ میلیون تومان برسانید، باز در روز سی ام، سودِ همان ۲۰ میلیون تومانی که روز اول در حساب بود به شما تعلق خواهد گرفت. حالا دلیل این رفتار و بخشنامه ها چیست و اسم این هرچه هست، فرقی نمی کند. مهم این است که بانک جیب شما را جیب خود می داند و برمی دارد اما جیب خودش را جیب شما نمی داند تا شما هم از مواهب آن استفاده کنید. شما هم باید سود بدهید و هم اگر- خدای ناکرده- نتوانید سرماه قسط خود را بپردازید، جریمه هم می شوید. اسم این بانک داری را نمی دانم چه باید گذاشت؟ شاید “بانک بانی” شاید هم ” بانکداری به نفع بانک” برای این روش، با مسماتر باشد اما هر چه هست نتایجش به سود خودشان است و ضررش برای مردم. یعنی در فرایند برادری یک طرفه، قرار گرفته ایم که فقط باید ببخشیم. در اتوبانی قرار داریم که از طرف ما به پُل می رسد و از طرف بانک ها به دیوار! فکر نمی کنید این نوع تعامل با مردم، آنان را ناخواسته به سمت های دیگر می تاراند؟ تجربه موسسات مالی، که برای کشور و مردم چنین پرهزینه بود به نوعی نتیجه رفتار و مقررات بانک های دولتی بود که اگر درست رفتار می کردند نه آن فجایع اتفاق می افتاد و نه چندین و چند هزار میلیارد تومان از بیت المال هزینه می شد و نه زلزله استرس در مردم می افتاد و نه اعتماد عمومی چنین به آتش کشیده می شد اما حیف که سیستم بانکی ما راه خود را می رود و منافع خود را می جوید. انگار نه انگار که نقشی ملی هم باید ایفا کند و حریم بان اعتماد مالی مردم باشد. یعنی جوری رفتار کند که مردم، با اعتماد کامل، کار مالی خود را به آن بسپارند. به ویژه افرادی که خود مهارت و دانش بازار را ندارند، بانک را وکیل خویش در امور داشته باشند. وکیلی که حق موکل خود را حفظ می کند اما این قبیل بخشنامه ها و برنامه ها این حس را در مردم برنمی انگیزد. کاش طرحی نو دراندازند و نقشی دیگر در دفتر اعتماد زنند….

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*