سرمقاله: براندازی ، کلیدواژه ای با طعم روشنفکری …!!!

امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد mohammadraeifard@yahoo.com / صدها بار تمامی دوستان روزنامه نگار سراسر کشورمان در تمامی نشریات سراسری یا محلی و استانی درباره نقاط ضعف و بی لیاقتی های طیف بزرگی از مدیرانی که نباید مدیر می شدند قلم زدند و گفتند که شرایط بوجود آمده نتیجه همین مدیریت های ناکارآمد است و حکومت گرانی که بسیاری واقعیات روزمره مردم را نمی دانند اما دایم درحال پیچیدن نسخه برای حال و روز نزار مردم اند، این شکستگی و آوار مدیریتی تبدیل به بیماری مزمنی شده که ظاهرا درمانی هم ندارد!
از نابسامانی های اقتصادی و چپاول حق مردم نوشتند و نوشتیم، از اصالت جاافتادن رانت خواری نوشتیم، از قداست اختلاس فریاد زدیم، از مزیت های خاص پولشویی ناله کردیم، از نابودی اصل همه چیز برای همه و مثله شدن عدالت زنجموره کردیم، از یک بام و صد هوای اجرای قانون، ناخن بر روح خودمان کشیدیم و انگاشتیم از گسل های فراوان فعال فاصله طبقاتی فریاد زدیم و بسیاری از شاخصه های منفی چهل سال پس از انقلاب، نقد کردیم اما نق نزدیم، نقد کردیم اما انتقاد نکردیم، با این حساب بیشترین فشارهای امنیتی بر دوش همین قشر روزنامه نگار وارد آمد اما نه هیچکس دید و نه هیچکس فهمید! درد اما جایی است که کسانی باد بر غبغب براندازی می اندازند که اصولا با این که برخی از آنان ادعای باسوادی و مدرک مداری دارند که اصولا حتی قادر به ارائه تحلیلی از اوضاع اقتصادی، فرهنگی و سیاسی کشور نیستند، چرا که کمترین سواد و مطالعه در این حوزه ها را ندارند، جالب اما اینجاست که تحلیل آنان در گوشی های هوشمندشان تلمبار شده، تحلیل هایی که مزه و طعم آمدنیوز دارد و یا از شیپور صدای آمریکا و منوتو و بی بی سی به گوش می رسد!
از نگاه این دسته آدم هایی که کم هم نیستند هر تیراندازی در هر شهری و یا برملا شدن دزدی و چپاولی و یا جمعیت معترض چند صدنفری یعنی خیزش مردم برای براندازی !!!
اکثر چنین آدم هایی سخت دچار خودشیفتگی مزمن هستند و چهار دهه است که در انتظار سرنگونی نظام روز را به شب می چسبانند!
وقتی نتوانی حتی تحلیل کوچکی در مورد اتفاقی کوچک در دنیای هنر و یا اقتصاد داشته باشی طبیعیست که رضاپهلوی می شود آمال و آرزوی تو و یا منافقین و جمهوریخواهان ایران می شوند قندی که ته دلت آب می کنند، وقتی آنقدر نفهمی که اگر قرار بر براندازی بود این اتفاق بسیارقبل ترها افتاده بود و دلیل محقق نشدن آن خواست مردم در ادامه راه است، وجدانت را به درد می آورد که چطور این قشر خود را اینگونه می فریبند.
برای رسیدن به هدف وبرای تغییر در وضع موجود باید همه مردم پای کار باشند باید رفرمی عمیق از جنس خواسته های مردم انجام داد بی شعار و با شعور، بی سهم خواهی و با ستاندن حق خورده شده مردم، بی منت و با پایمردی، براندازی لباسی می خواهد که مردم از تن خود خارج کرده اند. دلخوش کردن به لاطایلات و اراجیف آمدنیوزها، کلاه گشادی است که آقایان به سرخودشان می گذارند.