امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد mohammadraeifard@yahoo.com / این که مدیری در استان خراسان جنوبی تابوی سکوت مرگباری را که به آن مصلحت اندیشی و محافظه کاری نام نهاده بودند را میشکند و پس از سال ها قفل زنگ زده دسترسی به صندوقخانه تاریک پنهان کاری را میشکند را باید قدر دانست و آن را شروعی برای شکستن سکوت دستوری سایر مدیران به حساب آورد! سرپرست یا رئیس کمیته امداد امام در خراسان جنوبی مطالبی را صادقانه و بی پرده و بی ترس از تزلزل موقعیت شغلیاش بیان میکند که سال هاست روزنامه نگاران پر درد استان و قلم به دستانی که بارها مزدور و تشویشگران افکار عمومی شده بود انگ و برند آنان، می نوشتند و میگفتند! واقعیت استان خراسان جنوبی بسیار پر ریشه تر و خطرناک تر از آنی هست که گفته میشود.
رئیس کمیته امداد خراسان جنوبی پردههای کمی از مجموعه پر تعداد پردههای پنهان مانده از افکار عمومی را به کناری زده و این فرصتی است که لااقل بدانیم چهره کریه فقر ریشهاش چقدر در زمین بی لیاقتیهای مدیران طلبکار از مردم فرو رفته است، اینکه مردم بدانند که تا چندسال دیگر تقریباً تمامی روستاهای استان خراسان جنوبی خالی از سکنه شده و فقط اسکلت خانههای مخروبه در زوزه بادهای کویریاش باقی مانده آیا دنیا را به آخر میرساند؟ اینکه مردم بدانند درصد فقر و سوءتغذیه و بیکاری و.. حتی به شهرهای انگشت شمارش رسیده آیا مردم و افکارعمومی را خواهد کشت؟! این که مردم با واقعیات صنعت، کشاورزی، معدن، خدمات و از زبان مدیرانشان آگاه شوند یعنی خیانت و جنایت کردهاند؟ آیا کلنگ زنیها و قیچی زدن نوارهای رنگی بدون آماده بودن زیرساختها میتواند استانی چنین فراخ با زمین های در حال فرونشست و ترک خورده را نجات دهد؟! میتواند صدها روستایی را که به زور تانکر آب، پای بر زمینشان نگه داشته را احیا کند؟!
نمایندگان مردم این استان در کدامین کره از منظومه شمسی زندگی میکنند؟! لطفاً به مردم و در چهلمین سالگرد انقلابی که قرار بود و هست که این بیغوله ها را آباد کند توضیح دهند که چرا نشد آنی که باید میشد؟! نمایندگان توضیح دهند که آیا با تذکر ملوسانه به وزرا آبی هم برای این دیار تابحال گرم شده است؟!
برخی آقایان آنقدر که برای بیمارستان ها و… خود دغدغه گرفتن امکانات از وزرای مربوطه دارند برای شهر خودشان و تعهدشان برای مردم دغدغهای ندارند و بسنده میکنند به نامه نگاری هایی که هیچ دردی را دوا نمی کند و یا تذکراتی که به مانند آب در هاون کوبیدن است.
درطی این سال های تولد کودک نارس استان خراسان جنوبی نشنیده و نخوانده و ندیده ایم که در مجلس فریادی از نمایندگان استان گوش مدیران را کر کند، نشنیدیم که نقدی محکم و مستدل بسیاری را بلرزاند، برای انتخابی دوباره و ترس از رد صلاحیت همین روش بهترین راه است، سر در زیر برف کردن تلمبارهای خواستههای حداقلی این مردم زجر کشیده و بدهکار! گاه دیر میشود و نمی شود که نمیشود، شعار دادن های بی مبنا و فرسنگ ها دور از واقعیت زندگی مردم دیگر سال هاست که اثرش را از دست داده، دیگر نمیشود با شعارهای زیر لحافی برای مردم این دیار آب، تغذیه، کارخانه، راه، راه آهن، فرودگاه و جاده های خوب روستایی به ارمغان آورد، دیگر نمیشود…!