یادداشت: از شهید بابایی تا ماجرای نماینده و گمرک

امروز خراسان جنوبی – زنگویی zangoei@birjandtoday.ir / خودمان را گم می کنیم در همان کوچه اول مسئولیت. در همان روزهای آغازین گرفتن حکم. کم هم نیستیم ماهایی که به این بیماری گرفتار می شویم. با اولین بله قربانی که می شنویم، فرعون درون مان بیدار می شود. اولین “حق با شماست را که بشنویم” در برابر حرف بی منطق مان، فرعون درون به رضایت لبخند می زند. چهار نفر که دور و برمان راه بیفتند، جناب فرعون سر به آسمان برمی دارد.
کم هم خبر نخوانده ایم از اتفاقات بد مواجه این قبیل افراد با دیگران. یک روز با استفاده از قدرت عاریتی، راه این را می بندند و دیگر روز برای بازنکردن راه ویژه، یقه آن را می گیرند. یادم هست چندی پیش یک آقایی جلوی پرواز هواپیما را گرفته بود و از همه هم طلبکار بود.
اما این هم یادم مانده است که یک آقای بزرگ و بزرگواری هم در همین فضا کاری کرد که پس از سی و چند سال هنوز نامش به بزرگی بر زبان می آید و آینده هم همچنان به بزرگی اش احترام خواهد گذاشت. بخوانید این پُست را تا ببینیم رفتار افراد در برابر “پُست و مقام” چقدر فرق می کند؛ نگهبان درب فرودگاه اهواز از ورود او به داخل ممانعت کرد، او بدون اهانت به نگهبان برگشت و در آن گرمای سوزان حدود نیم ساعت روی جدول نشست.
به بنده حقیر – مسئول وقت فرودگاه- اطلاع دادند، دم درب میهمان داری. رفتم و با کمال تعجب شهید عباس بابایی را دیدم که راحت روی زمین نشسته.
پس از سلام عرض کردم جناب بابایی چرا تو این گرما اینجا نشستی؟ خیلی آرام و متواضع پاسخ داد: این نگهبان بنده خدا گفت هواپیما روی باند است و شما نمی توانی وارد شوی. من هم منتظر ماندم تا مانع پرواز نشوم. جالب این که عباس بابایی همان زمان نفر دوم نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بود؛ معاون عملیات نیرو! همان بزرگی که با نام بلند امیر سرلشکر عباس بابایی می شناسیم و در سریال “شوق پرواز” با جلوه هایی از نگاه و منش و رفتار او آشنا شدیم. بابایی نه به نگهبان اهانت کرد و نه خواستار تنبیه او شد. بلکه از من خواست که نگهبان را مورد تشویق قرار دهم. حالا این رفتار را بگذارید کنار رفتار آن آقایی که جلوی پرواز هواپیما را گرفت و این آخری؛ نماینده مجلسی که به گمرک رفت و با رفتارش – بنا بر آنچه در فیلم نمایش داده شده است- کاری کرد که نباید. کاری کرد که در شأن یک شهروند عادی مثل ما نیست چه رسد به کسی که در جایگاه نمایندگی باید رفتاری کریمانه داشته باشد و نه تنها تندی نکند بلکه تندی دیگران را هم با مروت و کرامت ببخشد. یادمان باشد که همه این مناصب، عاریتی و موقت است.
جوری رفتار کنیم که فردا هم بتوانیم از همین مردم برای سلام مان علیک بگیریم. بالاتر؛ جوری رفتار کنیم که بعد مسئولیت، توان رفتن به میان مردم را داشته باشیم و مجبور نباشیم خود را با فرعونِ فربه شده درون مان، در خانه حبس کنیم. این برای همه خوب است و برای خود افراد از همه بهتر…..

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*