سرمقاله: گفتاردرمانی، حباب‌هایی که ترکیدند..!!

امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد mohammadraeifard@yahoo.com / چندی قبل یکی از اساتید دانشگاه تهران به نام دکتر حسینی جهت سخنرانی در دانشگاه سیستان و بلوچستان پشت میکروفن قرار می‌گیرد تا داد سخن برگوید بر شنوندگانش، او آنقدر تحت تأثیر عقب ماندگی و مشکلات عدیده و تلمبار شده آموزش و پرورش و فقر دانش آموزان قرار می‌گیرد که عنان اختیار از کف داده و مجموعه تایپ شده متن سخنرانی‌اش را پاره پاره می‌کند و در هوا می‌پراکند!
قرار است چه بگوید و چه شعارهای بی اساس و سخیفی را دراین عذاب کده رونمایی کند؟! با حرف زدنش که سال های سال است چون او و از تریبون‌های گوناگون مسلسل وار دارد در هوا پراکنده می‌شود کدامین مشکل مردم حل شده؟ کدامین روز خوش را به مردم هدیه کردند؟!
سخنرانی کردن و مشت در هوا تکان دادن کار بسیار خوبی است که گاه به عنوان یک کاتالیزور عمل کرده و ترکیبات را سریعتر باهم درآمیخته و نتیجه لازم را به بار میاورد اما این وجه از حرف درمانی زمانی نتیجه می‌دهد که بستر لازم و شرایط مطلوب فراهم باشد و مردم و یا افکار عمومی به نوعی اعتماد لازم را به گوینده داشته و در جامعه ای زندگی کنند که حداقل های قانون مداری و شفافیت در امور کشور را به عینه دیده و باور کنند.
اما در جامعه‌ای که هر روز شاهد تشکیل دادگاه هایی هستند که پس از عبور از دهه‌ها سلاطینی را محاکمه می‌کنند که در عنفوان جوانی سوپر میلیاردر شده‌اند و هزاران میلیارد تومان از پول مردمی را خورده و می خورند که بیشترین فشارها بر گرده آن‌ها سوار است چگونه می‌توان به سخنرانانی گوش سپرد که اصولاً نه مزه تلخ فقر را چشیده‌اند و نه درد بی پولی و بیکاری آزموده‌اند، وقتی پس از سال ها تازه این سلاطین کشف و ضبط می‌گردند و کسی در جریان هزاران ورق از پرونده پیچیده آنان قرار نمی گیرد و اینکه اینان چگونه سر از خاک برداشتند و چون قارچ روییدند و سپس در واپسین دقایق و شاید اتفاقی شناسایی شدند، چگونه باید سخنان و حرف هایی که هیچ ربطی با بدبختی مردم ندارد را باور کنند؟!
مردم حتما باید باور کنند که این سلاطین فقط یک نفر بوده‌اند و هیچ یک از متولیان یا برخی مدیران و نورچشمیان و احتمالا بعضی آقا زاده‌ها در این پیچیدگی پرونده‌ها جایگاهی یا اثری ندارند!
در هر حال لازمه قبول هر واقعیتی شفافیت و قاطعیت آن است، عدم شفافیت صدها سؤال و اما و اگرهایی را همراه با سونامی شبهات و شایعات بوجود می آورد که حتی واقعیات را نیز برای افکار عمومی غیرقابل قبول می‌کند! آقایانی که مستمعین تان را تهییج به فریاد و شعار می‌کنید آیا واقعاً توانسته‌اید با روش کلام درمانی و شعار درمانی مشکلات و گره های کور زندگی مردم را حل کنید؟ آیا دزدی ها، اختلاس ها، قاچاق ها، رانت خواری ها و رابطه محوری‌ها را کم کردید و یا از بین بردید؟ آیا تقسیم عادلانه ثروت را به انجام رساندید؟ آیا پس از چهل سال سیستان و بلوچستان را گازدار کردید که چهار کودک معصوم در آتش بی تدبیری و بی کفایتی برخی مدیرانتان کباب نشوند؟!
حباب این نوع سخنرانی‌های نخ نماشده مدت‌هاست که ترکیده، فکر بهتر و راه عاقلانه‌تری را برگزینید…!

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*