به گزارش «تابناک» به نقل از پلیس راه فرماندهی انتظامی خراسان رضوی، سرهنگ هادی امیدوار اظهار داشت: این حادثه در ساعت ۱۴:۴۵ بر اثر برخورد یک دستگاه پژو با یک تریلی اسکانیا در کیلومتر ۲۰ محور مشهد به فریمان روی داد.
مدیرکل فرودگاههای آذربایجان شرقی از ترکیدن همزمان سه لاستیک هواپیمای مسیر مشهد- تبریز پیش از نشستن روی باند فرودگاه بین المللی شهید مدنی خبر داد.
به گزارش «تابناک» به نقل از ایلنا، مصطفی صفایی با اشاره به اینکه ساعت ۲۱:۱۰ دقیقه پنجشنبه پرواز شماره ۵۶۱۶ شرکت هواپیمایی آتا با وجود ترکیدن لاستیکها با ایمنی کامل فرود آمد، اظهار داشت: هیچ مشکلی برای مسافران ایجاد نشد و با حضور و تلاش عوامل فرودگاهی همه مسافران در سلامت کامل از هواپیما پیاده شده و به ترمینال داخلی انتقال داده شدند.
وی افزود: به علت اینکه مشکل فنی در چرخها قبل از ورود هواپیما به فرودگاه تبریز توسط خلبان به فرودگاه اطلاع داده شده بود، تمهیدات لازم اتخاذ شده بود و هواپیما با ایمنی کامل در باند بتنی فرودگاه نشست.
وی با اشاره به اینکه به علت تعویض لاستیکها یک ساعت باندبتنی فرودگاه مسدود شد، گفت: به علت مسدود شدن باند، پرواز شرکت هواپیمایی کارون در مسیر اهواز به تبریز با شماره پرواز ۲۶۵۳ کنسل شد و هیچ پرواز دیگری لغو نشده است.
وی اعلام کرد: در ساعت ۲۲:۱۰ دقیقه باند اصلی فرودگاه تبریز باز شد و پروازها با تاخیر یک ساعته به سمت این فرودگاه در حال حرکت هستند.
تحقیقات پلیس برای شناسایی عاملان قتل مادر و دختر رشتی، آنها را به یک راننده پیکان رساند.
به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، رسیدگی به این پرونده از اوایل هفته گذشته و همزمان با کشف پیکر خونین دو زن در کنار جاده رشت در دستور کار پلیس این شهرستان قرار گرفت.
یکی از ساکنان منطقه که موضوع را به پلیس خبر داده بود، گفت: صبح در حال رفتن به محل کارم بودم که در حاشیه جادهای نزدیکی شهر جسد دو زن را دیدم و بلافاصله به پلیس خبر دادم.
کارآگاهان در نخستین بررسیها دریافتند هر دو زن لباس رسمی بهتن داشتهاند، بنابراین مشخص بود که این جنایت بیرون از خانه رخ داده است. از سوی دیگر وضعیت ظاهری اجساد به گونهای بود که احتمال داده میشد ساعاتی طولانی از ماجرای قتل آنها گذشته باشد. بدین ترتیب با هماهنگیهای انجام گرفته از سوی پلیس، بازپرس ویژه قتل دادسرای عمومی و انقلاب مرکز استان گیلان بههمراه گروهی از کارشناسان پزشکی قانونی در محل حضور یافته و بررسی درباره چگونگی قتل آغاز شد.
با توجه به اینکه هر دو قربانی حادثه با اصابت ضربات جسم سخت و ضربات متعدد کارد به قتل رسیده بودند و از آنجا که هیچ یک مدرک هویتی همراه نداشتند، به دستور بازپرس ویژه قتل اجساد برای تعیین علت و زمان دقیق مرگشان به پزشکی قانونی انتقال داده شد. در حالی که تجسسهای پلیسی برای ردیابی و شناسایی هویت قربانیان حادثه ادامه داشت، آنان دریافتند اجساد متعلق به یک مادر و دختر ۳۸ و ۱۳ ساله است.
با بهدست آمدن این سرنخ تحقیقات ادامه یافت و پلیس چند روز بعد رد یک راننده پیکان را در این جنایت پیدا کرد. در بررسیها مشخص شد این مادر و دختر از مدتی قبل با راننده یک خودروی پیکان سواری آشنا شده و برای رفت و آمدشان از این خودرو استفاده میکردند.
پلیس عملیات نامحسوسی را برای شناسایی خودروی پیکان و رانندهاش در دستور کار قرار داد تا اینکه مسیر رفت و آمد این خودرو در نزدیکی محل سکونت دو قربانی حادثه شناسایی و راننده ۵۶ ساله بهعنوان مظنون به قتل طی عملیاتی غافلگیرانه بازداشت شد.
این متهم وقتی برای بازجویی به اداره آگاهی رشت منتقل شد، ابتدا منکر آشنایی با این مادر و دختر بود، اما وقتی در ادامه راه با ارائه دلایل و مستندات پلیسی روبهرو شد لب به اعتراف گشوده و پرده از راز جنایتی هولناک برداشت.
وی در جریان اعترافات خود به مأموران گفت: سه ماه قبل بود که در مسیر ترددم این مادر و دختر را سوار کرده و با آنها آشنا شدم. از آن روز به بعد بارها آنها برای رفتن به مکانهای مختلف از خودروی من استفاده کرده بودند. در شب حادثه آنها را سوار خودروی خود کردم، اما در بین راه سر موضوعی با هم بحثمان شد. عصبانی شدم و کنترلم را از دست دادم. ناگهان با دمبل سه کیلویی که داخل ماشینم داشتم ضرباتی به سر هر دو آنها وارد کردم و بعد برای اینکه از مرگشان اطمینان پیدا کنم، با چاقو نیز چند ضربه زدم. سپس جسدها را به حاشیه جادهای خلوت برده و مدارک شناسایی آنها را برداشته و سپس همانجا رهایشان کردم.
سرهنگ رحیم شعبانی رئیس پلیس آگاهی استان گیلان در این باره گفت: متهم پس از تکمیل پرونده به دادسرای عمومی وانقلاب شهرستان رشت اعزام و با قرار بازداشت موقت روانه زندان شد.
منبع: روزنامه ایران
دوئل عشقی دو مرد بر سر یک دختر، راز سرقتهای سریالی گوشیهای آیفون توسط سارقان در پایتخت را فاش کرد.
او در تحقیقات گفت: من معتادم و از آنجایی که این گاراژ مخروبه پاتوق معتادان است، برای مصرف مواد به اینجا میآیم. چند هفته قبل که به اینجا آمدم با دختر ۱۶ سالهای به نام ماندانا آشنا شدم. ماندانا یک دختر فراری بود. خودش گفت: چندی قبل در گروه تلگرامی با پسر جوانی آشنا شده و با وعده ازدواج، پسر جوان ماندانا را به تهران کشانده، اما زمانی که او به تهران رسیده دوست تلگرامیاش دیگر تلفن او را پاسخ نداده است. دختر نوجوان که با فرارش همه پلها را پشت سرش خراب کرده بود بهدنبال محلی برای اقامت میگشت که در نهایت با پسری افغانستانی معروف به سعید کابلی آشنا شده بود. سعید او را به گاراژ مخروبه آورده و پناه داده بود.
پسر شیشهای ادامه داد: در مدتی که به اینجا میآمدم با ماندانا آشنا و به او علاقهمند شدم. امروز برای مصرف مواد به گاراژ قدیمی آمدم که ناگهان سعید کابلی به سمتم آمد و شروع به کتک زدن من کرد. سعید میگفت: آنقدر کتکت میزنم تا عشق و عاشقی را فراموش کنی. او مرا کتک میزد و من کمک میخواستم. تا اینکه ماندانا او را صدا زد و به طرفی کشاند تا با التماس او را راضی کند که دست از سر من بردارد. معتادان دیگر هم که شاهد این ماجرا بودند مرا فراری دادند، اما سعید که از ماجرا باخبر شد به تعقیب من پرداخت.
بهدنبال اظهارت پسر شیشهای مأموران به تحقیق از مرد افغانستانی پرداختند. سعید کابلی در تحقیقات اولیه گفت: این گاراژ مخروبه است، چون جایی برای خوابیدن نداشتیم و توانایی پرداخت اجاره خانه هم نداشتیم، من و یکی از دوستانم شبها در گاراژ میخوابیم. چند وقت قبل با ماندانا آشنا شدم. برای آن که اتفاقی برای او نیفتد ماندانا را به گاراژ آوردم، اما بعد از مدتی متوجه شدم که او با بهرام دوست شده است و به بهانههای مختلف از من پول میگرفت و به بهرام میداد. من هم که از این ماجرا باخبر شدم برای انتقامگیری او را کتک زدم.
در گام بعدی کارآگاهان به بازرسی از گاراژ مخروبه پرداختند، اما مأموران تعداد زیادی وسایل و گوشیهای سرقتی در محل پیدا کردند و همین مسأله باعث شد تا بار دیگر به سراغ سعید کابلی بروند. متهم این بار به سرقتهای سریالی گوشی تلفن همراه با همدستی یکی از دوستانش اعتراف کرد. به دستور بازپرس بهشتی از شعبه دوم دادسرای ویژه سرقت، همدست سعید نیز که مردی افغانستانی بود بازداشت شد و تحقیقات در رابطه با شناسایی مالباختهها و سرقتهای احتمالی دیگر این باند ادامه دارد.
گفتگو با متهم
سرقتها را چطور انجام میدادی؟ من و همدستم که او هم افغانستانی است سوار بر موتورسیکلت در خیابانهای پایتخت پرسه میزدیم. تخصص ما سرقت گوشیهای آیفون بود، چراکه سیستم امنیتی آنها بالاست و در ایران سرقت آنها به درد نمیخورد، اما گوشیها را به چند نفر از هم ولایتی هایمان که قاچاق بر هستند و مدام به افغانستان میروند، میدادیم و در ازایش مواد یا پول میگرفتیم.
داخل مخفیگاهتان وسایل سرقتی دیگری هم کشف شد؟ گاراژ را ما پیدا کردیم. بعد هم به معتادان گفتیم که میتوانند آنجا را پاتوق مصرف موادشان کنند. از اینکه آنها در گاراژ مواد میکشیدند پولی نمیگرفتیم، اما خب وسایل سرقتی را از آنها میگرفتیم و به جایش مواد به آنها میدادیم. گاهی اوقات هم به آنها سفارش میدادیم که گوشی آیفون برایمان سرقت کنند.
چه مدت است این کار را انجام میدهی؟ ۸ ماهی میشود، اما هرگز فکر نمیکردیم دعوا سر یک دختر باعث شود دستگیر شویم.
منبع: روزنامه ایران
انتهای پیام/
دو مرد ناشناس که با ربودن یک راننده مسافربر، او را ۱۷ روز در یک چاه مخوف زندانی و از خانواده وی درخواست ۳۰۰ میلیون تومان پول کرده بودند، در دادگاه محاکمه شدند.
به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، رسیدگی به این پرونده از سوم خرداد پارسال بهدنبال ربوده شدن راننده جوان شروع شد. افراد ناشناسی با خانواده وی تماس گرفته و درخواست ۳۰۰ میلیون تومان پول کرده بودند، اما پس از ۱۷ روز با تلاش پلیس متهمان که برای گرفتن پول به محل قرار آمده بودند شناسایی و دستگیر شدند. راننده جوان نیز که درون چاهی عمیق محبوس شده بود با کمک یک چوپان که صدای نالههایش را شنیده بود نجات یافت و در حالی که به شدت زخمی بود به بیمارستان انتقال یافت.
پس از بازجویی و اعتراف دو متهم، رسیدگی به این پرونده صبح دیروز در شعبه هشتم دادگاه کیفری به ریاست قاضی توکلی و با حضور قاضی محمدی مستشار دادگاه انجام شد.
در ابتدای جلسه، نماینده دادستان متن کیفرخواست را خواند آنگاه شاکی پرونده که مرد جوانی به نام یوسف بود در جایگاه ایستاد و با طرح شکایت در شرح ماجرا به دادرسان گفت: خرداد پارسال بود که با خودرو پدرزنم در اطراف تهران مسافرکشی میکردم. روز حادثه دو مرد افغان بهعنوان مسافر سوار خودرو شدند و از من خواستند که دربستی آنها را به ورامین ببرم، اما وقتی به ورامین رسیدیم با تهدید چاقو مرا به محل خلوتی در کوره آجرپزی در پاکدشت بردند و با بستن دست و پایم مرا به داخل چاهی عمیق انداختند و هر دو سه روز یک بار هم کمی آب و یک کلوچه برایم میانداختند. روزها و شبهای سختی را گذراندم که به این خاطر بدنم به شدت زخم شد. وقتی پرونده در دادسرا بود این دو متهم به من بیست میلیون دادند تا رضایت دهم من هم رضایت دادم.
سپس دو متهم درحالی که اتهام آدم ربایی را قبول نداشتند به قضات گفتند: ما را اشتباهی دستگیر کردهاند. ما اصلاً در جریان آدم ربایی قرار نداشتیم.
پس از پایان اظهارات دو متهم، قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.
سرهنگ نادربیگی از نجات نوجوان ۱۳ ساله از چنگ آدمربایان در کمتر از ۱۰ ساعت خبر داد.
به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، سرهنگ محمد نادربیگی سرپست پلیس آگاهی استان البرز اعلام کرد: ساعت ۲۱ شب گذشته خانوادهای سراسیمه و مضطرب به پلیس آگاهی استان البرز مراجعه و از مفقود شدن پسر ۱۳ ساله خود که در ساعت ۱۷ همان روز از آموزشگاهش در “گرمدره” کرج خارج شده و تاکنون به منزل بازنگشته است، خبر دادند.
وی افزود: گفتههای پدر فرد ربوده شده حاکی از آن بود، دقایقی قبل از مراجعه آنها به پلیس آگاهی، افراد ناشناسی با خط تلفن دایی وی تماس گرفته و به او اعلام کرده اند که خواهرزاده وی نزد آنها است و اگر به خواستههای شان عمل نکند جنازه پسرشان را تحویل آنها خواهند داد.
این مقام انتظامی گفت: بلافاصله تیم زبدهای از کارآگاهان اداره مبارزه با جرایم جنایی استان تشکیل و با بررسی تمامی فرضیات و بکارگیری تمامی جوانب حادثه، شناسایی آدم رباها را در دستور کار خود قرار دادند.
سرپست پلیس آگاهی استان البرز تصریح کرد: پرونده در حال پیگیری بود که آدم رباها از طریق خط تلفن پسر ربوده شده با خواهر وی تماس گرفته و اعلام کردند که با خانواده آنهاکاری ندارند و فقط دایی آنها باید خواستهای مالیشان را برآورده کند.
سرهنگ نادربیگی با بیان اینکه دایی پسر ۱۳ ساله ازهویت آدم ربابان اظهار بی اطلاعی میکرد و با توجه به این که هیچ گونه مشخصاتی از آنها در دست نبود، گفت: ماموران تحقیقات میدانی را آغاز و تمامی مسیرهای تردد آدم رباها از زمان خروج فرد ربوده شده مورد بررسی قرار گرفت.
وی خاطرنشان کرد: با بررسیهای تکمیلی ماموران، هویت ۲ نفر از آدم رباها شناسایی و در ردزنیهای اطلاعاتی گسترده، در نهایت مخفیگاه متهمان در شهرستان”ملارد” شناسایی کردند.
وی ادامه داد: آدم رباها که دیگر شرایط مخفی کردن فرد ربوده شده را نداشتند و به خواستههای خود نیز نرسیده بودند، قبل از رسیدن ماموران قصد داشتند گروگانگیر را در حالی که دست و پای وی را بسته بودند رها و متواری شوند که با حضور به موقع ماموران در کمتر از ۱۰ ساعت هر ۳ آدم ربا دستگیر و فرد ربوده شده در صحت و سلامت کامل به آغوش خانواده بازگشت.
سرهنگ نادر بیگی با اشاره به این که هدف آدم رباها از ربودن نوجوان ۱۳ ساله، مقاصد مالی بود گفت: طبق اظهارات متهمان، در روز حادثه یکی از گروگانگیران، فرد ربوده شده را در حالیکه در حال بازگشت از آموزشگاه بود از پشت سر، با دستمال آغشته به مواد بیهوشی، بیهوش کرده و سپس با انتقال وی به شهرستان ملارد در یک ساختمان مخروبه با دست و پای بسته او را زندانی کرده و صبح روز بعد از حادثه به علت این که به خواسته خود نرسیده و احتمال میدادند توسط پلیس شناسایی شوند گروگان را به حال خود رها کرده و قصد فرار داشتند که دستگیر شدند.