امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد mohammadraeifard@yahoo.com / مطلب زیر نقدی است بر نقطه نظرات نمایندگانی که معتقدند رسانهها نباید از نمایندگان مطالبه گری کنند بلکه وظیفه آنان به چالش کشیدن مدیران است!
واقعیت آن است که این روش تقابل با رسانهها و خط کشی بین نماینده مردم و مدیران اجرایی در اصل نوعی فرافکنی است برای عدم پاسخ گویی و یا به عبارت دیگر فرار روبه جلوست. کدام منطق و قانون نمایندگان مردم را از پاسخگویی و مطالبه گری افکار عمومی و یا همان موکلین مبرا دانسته و می داند؟!
چه کسی گفته که نماینده مردم و یا وکیل الرعایا در مقامی است که نمیتوان از او مطالبه گری کرد؟!
کدام عقلانیت قبول میکند که مردم از وکیلشان فقط تصویب قانون بخواهند بدون این که به اوضاع منطقه تحت پوشش اش اشراف داشته باشد و ناکارآمدی ها و کمبودها را ندیده و درک نکند؟!
همانگونه که مدیران استانی باید پاسخگو باشند نمایندگان نیز باید بیشتر از آنها در برابر مطالبه گری مردم پاسخگو باشند، نمیشود که توپ را در زمین مدیران استان ها غلطاند و با کلی گویی از رسانه ها گلایه کرد که متر و معیارشان نمایندگان نباشند و فقط زوم کنند بر سیبل مدیران استانی!
بهتر است آقایانی که بر این فرضیه جداسازی پای میفشارند اصل شفاف سازی را نیز برای مردم عملیاتی کنند، این درست که نماینده مردم کارش در مجلس تصویب قوانین است، اما این مصوبهها کلی است و ممکن است حتی اثر قابل لمس و درکی در منطقه آنان نداشته باشد، به طور مثال پس از سال ها تصویب قوانین مختلف و سخنرانیهای پیش و پس از دستور چه زمینههایی را در استان خراسان جنوبی فراهم آورده تا او را از آخرین رتبه توسعه کشوری حتی یک پلکان بالاتر آورده باشد.
وقتی بودجه عمومی کشور لایحهاش توسط دولت به مجلس تقدیم میشود و سپس به کمیسیون های گوناگون برده میشود و تقریباً اکثر اقلام عددی آن تغییر میکند و بودجهای مشخص مثلاً ده میلیارد برای اجرای طرحی در نظر گرفته میشود اما در عمل میزان واریزی اعتبار آن فقط بیست درصدش محقق میشود کدام مدیری است که با این تخصیص ریالی توان انجام و به ثمر رسیدن طرح مصوبی را داشته باشد؟!
اینجاست که نماینده موظف است افکار عمومی را در جریان این مصوبات قرار دهد و بگوید که چه ملاقات هایی را با وزرا و هیئت دولت داشته که به آنان وضعیت اسفناک استانش را قبولانده و از آنان بخواهد که بودجههایی خاص را برای برون رفت از نکبت عدم توسعه یافتگی تخصیص دهند. در بحث پروژههای ملی چه کردهاند و چرا تاکنون مردم اثرات آن را ندیدهاند، در بحث تعیین استاندار برای مردم توضیح دهند که چرا هیچگاه استاندار بومی انتخاب نمیشود و به زور بر آنان و مردم تحمیل میشود، این سؤالات که ربطی به مدیران ندارد؟!
هیچ نمایندهای حق ندارد که خویش را در لفافه امکانات نمایندگی بپیچد و خویش را پاسخگوی موکلین اش نداند و از پاسخگویی شفاف و به دور از شعار و کلی گویی، شانه از پاسخ گویی خالی کند.