سرمقاله: قانونی که تبدیل به ضدخودش شد…!!!

امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد mohammadraeifard@yahoo.com / حداقل دستمزد کارگر بر مبنای نشست های سالیانه یا ماهیانه شورای عالی کار در سال جاری یک میلیون و سیصد هزار تومان برآورد شد اما در همین سال برمبنای داده‌های مرکز آمار ایران هزینه حداقلی هر خانوار ایرانی حدود دو میلیون و هفتصد هزار تومان برآورد شده است، خیل عظیمی از بازنشستگان نیز به لحاظ تعادل بین حقوق دریافتی و هزینه‌هایی که بر آنان تحمیل می‌شود تقریباً در وضعیت دریافت حداقل حقوق قرار دارند… سر جمع تمامی حقوق بگیران معمولی و بازنشستگان ده ها میلیون نفر می‌شوند، چه خوب بود که آن شفافیت قانونی که همگی قلم به دستان بر ضرورت وجودی آن اصرارها داشتند و چرخش آزاد اطلاعات با هم و نه به موازات هم طوری عمل می‌کردند که افکار عمومی درک مناسبی از نبود عدالت در تقسیم امکانات اقتصادی بین اقشار مختلف مردم پیدا می‌کرد تا بهتر به فواصل وحشتناک طبقاتی پی می‌برد…!
مدیران ما به دلیل عدم حضور در بین مردم و نداشتن شناخت کافی از وضعیت معیشتی و فرهنگی آنان، طبیعتاً باور این که نگرفتن چند ماه حقوق می‌تواند چه بلایی برسر انسجام هر خانواده درآورد برایشان سخت و مشکل است، این که برای گذران حداقلی زندگی دائم مقروض این و آن باشی را نمی‌توانند به درستی درک و تحلیل کنند! حال آن کارگر نگون بخت و آن بازنشسته آبرومند که باید چندسال باقیمانده عمرش را در رفاه نسبی در آرامش و آسایش بگذراند به دنبال مفری و کسی و جایی هستند که گوشی برای شنیدن و چشمی برای دیدن و عقلی برای اندیشیدن داشته باشند، می‌روند به کانون بازنشستگان و ادارات کار و مشکل را بیان می‌کنند، پاسخشان کاملاً معلوم است، ما ماموریم و کارمند و از دست ما کاری بر نمی آید، به فرمانداری ها و استانداری‌ها مراجعه می‌کنند، با بی توجهی و تحقیر رانده می‌شوند، به قوه قضائیه و به دنبال عدالت می‌چرخند که البته آن نیز بی نتیجه است، در محیط کار اعتراض می‌کنند و یا در تحصن روبروی مجلس شرکت می‌کنند، بزن و بگیر شروع می‌شود و در نهایت تبدیل می‌شوند به آدم هایی که گول جاسوسان و عوامل خارجی را خورده‌اند و باز اینان چون همیشه تبدیل به بزرگترین بدهکاران می‌شوند و این سریال قصه‌های پر غصه همچنان ادامه دارد. هفت تپه شروع می‌شود و با دادن حق کارگران و پس از آن همه بهای بیخودی که از جیب مردم پرداخت شد و امنیت ملی را که از خود متاثر کرد. کارگران فولاد هم به دنبال حق و حقوق خود روزهای مدیدی است که ناله سر دادند و اینک فریاد می‌کشند و باز تحت فشار با پرداخت حقوق معوقه آنان ظاهراً قائله‌ای خوابیده می‌شود، اما نتیجه این سو مدیریت های چند دهه‌ای باز از جای دیگر سر بر خواهد آورد! نتیجه شعارهایی که از آن اختلاس، رانت و پولشویی بیرون زد شرایطی است که این روزها دارد از آن زاده می‌شود و باز تکرار می‌کنیم که بترسید از مردمی که چیزی برای از دست دادن ندارند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*