پسری ۱۹ ساله که با وعدههای واهی به دختر نوجوانی، او را مورد آزار و اذیت قرار داده بود، پای میز محاکمه ایستاد.
به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، رسیدگی به این پرونده از تیرماه سالجاری و با شکایت دختر ۱۴ ساله به نام «سحر» در دستور بررسی قرار گرفت. این دختر مدعی بود پسر سربازی به نام «فرید» او را فریب داده و از آنجا که این دختر جایی برای ماندن نداشته با انتقال او به خانه دوستش، به زور وی را مورد آزار و اذیت قرار داده است.
با این ادعا «سحر» به پزشکی قانونی معرفی شد و پس از تأیید ادعایش توسط کارشناسان پزشکی قانونی، حکم بازداشت فرید صادر شد.
با دستگیری «فرید»، او که چارهای جز اعتراف نداشت به مأموران گفت: یک روز که در پارک قدم میزدم، با دختر نوجوانی آشنا شدم. از او خوشم آمده بود. به همین دلیل شمارهام را به دختر همسایه مان دادم و از او خواستم به «سحر» بدهد. فردای همان روز سحر به من زنگ زد و رابطه مان شروع شد. بعد از چند وقت او یک بار به من تلفن زد و در حالی که مدعی بود پدرش او را از خانه بیرون کرده از من کمک خواست. وقتی پیش او رفتم دیدم لباس هایش مناسب نیست و به درخواست خودش طلاهایش را فروختم و لباس خریدیم. شب تا صبح بیرون بودیم، اما روز بعد او را به خانه دوستم بردم که آن اتفاق افتاد.
با این اعترافات پرونده به شعبه دوازدهم دادگاه کیفری تهران انتقال یافت. در شروع جلسه متهم اظهارات قبلیاش را تکرار کرد و سپس «سحر» در جایگاه ایستاد و گفت: «بعد از آن اتفاق من از خانه دوست فرید فرار کردم و به خانه مان رفتم، اما نمیدانستم چه بلایی سرم آمده است. فرید به من گفت: مرا دوست دارد و میخواهد با من ازدواج کند. نمیخواستم شکایت کنم تا اینکه فهمیدم او زندگیام را تباه کرده است و پیش پلیس رفتم.»
در ادامه جلسه، قضات دختری که شماره فرید را به سحر داده بود را مورد تحقیق قرار دادند، اما او مدعی شد از قصد و نیت پسر جوان خبر نداشته است.
پس از پایان اظهارات متهم وشاکی پرونده، قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.
مرد جوانی که با اطلاع از بیماری زن ثروتمند، او را فریب داده و با گرفتن وکالتنامهای قصد تصاحب اموال او را داشت، دستگیر شد.
به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، چندی قبل مرد جوانی به شعبه هشتم دادسرای امور جنایی تهران رفت و مدعی شد مادرش را از بیمارستان روانی ربودهاند. او به مأموران گفت: وضع مالی ما خوب است، اما مادرم-بلقیس- مشکلات روحی دارد. حدود ۶ ماه قبل او به طور ناگهانی ناپدید شد. برای یافتن او به هر جایی سر زدیم و دست آخر پیش پلیس رفتیم و آنها مادرم را در خانه مرد جوانی به نام «بهروز» پیدا کردند. وقتی سراغ آن مرد رفتیم، او مدعی شد که از بیماری مادرم اطلاعی نداشته و او بهعنوان پرستار با پای خودش به خانه او رفته است. از آنجایی که آسیبی به مادرم نرسیده بود و از طرفی بهروز به ما قراردادشان را نشان داد از شکایتمان صرف نظر کردیم.
او افزود: مدتی گذشت و مادرمان دوباره ناپدید شد. با این احتمال که او دوباره پیش بهروز رفته باشد به خانه او رفتیم و مادرم را به بیمارستان روانی بردیم. فکر میکردیم مادرم تحت درمان قرار دارد که به ما خبر دادند او از بیمارستان فرار کرده است. احتمال میدهیم او این بار هم پیش بهروز باشد، اما وقتی به خانه او رفتیم کسی پاسخگو نبود.
نقشه فرار
با طرح این شکایت، تحقیقات به دستور بازپرس رضوانی آغاز شد. در نخستین گام کارآگاهان با بازبینی دوربین مداربسته بیمارستان روانی دریافتند چند روز قبل بهروز به همراه زنی با چادر و عینک وارد بیمارستان شده و بعد از آن به همراه دو زن دیگر از بیمارستان خارج شده است.
با تحقیقات بیشتر مشخص شد که زن جوانی که به همراه بهروز بوده برای ملاقات وارد اتاق بلقیس شده و با دادن چادر و عینک به زن میانسال، او را از بیمارستان فراری داده است. با این سرنخ مأموران با دستور بازپرس به خانه بهروز رفتند، اما اثری از او نبود. خانه این مرد چند روز تحت کنترل نامحسوس قرار گرفت و سرانجام با بازگشت او به خانه، مرد جوان دستگیر شد.
ادعای عجیب
«بهروز» که آخرین فردی بود که با بلقیس دیده شده بود منکر ربودن زن میانسال بود و برای فرار از این اتهام سناریوی عجیبی را تعریف کرد: ۵ سال پیش مرکز خیریهای در تهران و کرج راه انداختم و رئیس آنجا بودم، اما مشکلات مالی باعث شد که خیریه را تعطیل کنم. اما در این مدت علاوه بر کمک به افراد نیازمند، از حیوانات بیمار و خیابانی نیز نگهداری میکردم. وضع مالی خوبی دارم. علاوه بر بساز و بفروشی، در کار خرید و فروش خودرو نیز هستم. مدتی قبل با همسرم دچار اختلاف شدم و او اوایل تابستان، دختر ۱۰ سالهام را پیش من گذاشت و خانه را ترک کرد. از آنجایی که مادرم سن بالایی دارد و خودم هم بهخاطر کار مدام در شهرستان هستم، مجبور بودم برای دخترم پرستار بگیرم. برای این کار به سایت دیوار مراجعه کردم و آنجا با چند مورد تماس گرفتم که یکی از آنها بلقیس بود. شرایط بلقیس از همه بهتر بود، او زنی مؤقر و جاافتاده بود که میتوانست پرستار خوبی برای دخترم باشد. چون نیاز بود که از شنبه تا پنجشنبه بهصورت شبانه روزی پرستار دخترم باشد، او شرایط را پذیرفت و قرارداد کاری هم بین ما نوشته شد. مدتی از این ماجرا گذشت تا اینکه خانواده بلقیس به سراغم آمدند و با این ادعا که او بیماری دارد او را از خانهام بردند. اما بعد از چند روز بلقیس برگشت و چند روز بعد باز خانوادهاش او را پیدا کرده و با خود بردند.
مرد جوان ادامه داد: چند روزی از رفتن او گذشته بود که با من تماس گرفت و گفت: او را در بیمارستان روانی بستری کردهاند درحالی که هیچ مشکلی ندارد. در مدتی هم که در خانه من بود، من رفتار خاصی از او ندیده بودم. او از من خواست کمکش کنم. دلم برایش میسوخت، به همین دلیل با پریناز، یکی از کارمندان سابقم در مؤسسه خیریه تماس گرفتم و با یک داستان ساختگی و پرداخت ۱۰۰ هزار تومان او را همراه خودم به بیمارستان بردم. طبق نقشه پریناز با چادر و عینک در ساعت ملاقات به اتاق بلقیس رفت و چادر و عینکش را به او داد و درحالی که بلقیس تغییر چهره داده بود، سه نفری از بیمارستان خارج شدیم. بعد از آن به شمال رفتیم و پس از مدتی به تهران آمدیم. من به خواست بلقیس این کار را انجام دادهام.
افشای کلاهبرداری میلیاردی
با اظهارات مرد جوان، بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی تهران دستور بازداشت پریناز و ادامه تحقیقات را صادر کرد. اما در ادامه بررسیها مشخص شد بهروز با سوءاستفاده از بیماری زن ثروتمند از او وکالتنامهای گرفته و اموال میلیاردی بلقیس را به نام خودش کرده است. همچنین مشخص شد قرارداد شرکتی که بلقیس بهعنوان دفتر کار اجاره کرده بود را فسخ کرده و پول اجاره را نیز برداشته و ماشین گرانقیمت زن میانسال را به یکی از شهرهای اطراف تهران برده و قصد فروش آن را دارد. با برملا شدن راز کلاهبرداریهای بهروز و دستگیری پریناز، تحقیقات برای روشن شدن زوایای پنهان این پرونده ادامه دارد.
احتمال افزایش نرخ جرائم راهنمایی و رانندگی
رییس پلیس راهنمایی و رانندگی ناجا از احتمال افزایش نرخ جرائم راهنمایی و رانندگی خبر داد.
سردار تقی مهری در گفتوگو با ایسنا، درباره احتمال افزایش نرخ جرائم راهنمایی و رانندگی در قانون بودجه سال آینده گفت: برابر قانون هر سه سال یکبار با هماهنگی وزرای کشور، مسکن راه و شهرسازی، دادگستری و فرمانده ناجا پیشنهاداتی برای افزایش نرخ جرائم رانندگی داده می شود که امسال هم در دستورکار هست که این اتفاق بیفتد و برابر قانون زمانش رسیده است.
رییس پلیس راهنمایی و رانندگی ناجا درباره اینکه آیا این جرائم افزایش مییابد یا خیر نیز تصریح کرد: تصمیم نهایی در مورد این موضوع بستگی به این دارد که هیت وزیران چه تصمیمی بگیرد و ما هم تابع نظر هیات وزیران هستیم.
سردار مهری درباره نظر پلیس در مورد افزایش نرخ جرائم نیز به ایسنا تصریح کرد: قطعا برخی از کد جرائم اثر بازدارندگی خود را از دست داده و ما معتقدیم که برخی از این جرائم باید افزایش پیدا کند.
وی درباره محل واریز جرائم نیز اظهارکرد: تمامی جرائم راهنمایی و رانندگی به خزانه دولت واریز میشود.