سرمقاله/۵۰۰ دوربین در آزادی ؟!!!

امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد mohammadraeifard@yahoo.com
نصب پانصد دوربین در نقاط مختلف ورزشگاه آزادی در روز بی فروغ مسابقه دوتیم پرسپولیس و استقلال، خبر حزن انگیزی بود، حزن انگیز از این باب که قرار بود به هر قیمتی شده از حضور دخترانی که با گذاشتن ریش و سبیل و پوشش مردانه سعی در حضور و دیدن مسابقه دو تیم داشتند جلوگیری شود!! این به غیر از دهها نیروی پلیس زنی بود که برای پیشگیری از وقوع چنین فاجعه ای در صحنه حضور داشتند!!
چه خوب بود که از سالها قبل چنین دوربین هایی را در وجدان جامعه ما چه مردم و چه مدیران و مسئولین ریز و درشت نصب می کردیم تا اکنون نیاز به این همه تمهیدات و سرمایه گذاری که نشان از ضعف های ساختاری ما دارد نداشته باشیم.
مگر قرار بود که داعش به ورزشگاه آزادی حمله کند؟! مگر قرار بود چه اتفاق وحشتناکی بیفتد که این همه نیرو و دوربین و زمان و سرمایه را به کار گرفتیم؟ اکنون این روش مفهومش فتح الفتوح است؟! مفهومش سیلی زدن به دشمن است؟ مفهومش بالابردن اعتماد عمومی است؟ مفهومش فرهنگ سازی به روش پلیسی است؟!!
چه خوب می بود که از همان سال های اول این توان و خواست و اراده وجود داشت که بر منطق و تفکر تک تک مردم از راس تا قاعده این دوربین ها را نصب می کردیم که سریعا می توانستیم دست به پالایش جامعه مان بزنیم تا پسماندهای اضافی و متعفنی را که با شفاف سازی رویت می شدند نابود می کردیم. کاش آن دوربین ها را بر فراز وجدان های جامعه و مردم مان نصب می کردیم که به راحتی و شفافیت تمام رفتارهای مدیران شان را در این چند دهه از نزدیک می دیدند تا هر قدم کج و فکر کژی را با قانون و با استحکام در نطفه خفه می کردند تا اکنون شاهد این همه رانت خواری و اختلاس و فاصله وحشتناک طبقاتی، رابطه مداری، دروغ، کلاهبرداری و عملکرد سیاست بازان رجاله نباشیم، تا شاهد دهها میلیون نفر آدم زیرخط فقر نباشیم، تا شاهد از بین رفتن و بحران آب و محیط زیست نباشیم، تا شاهد گریزندگان و دورزنندگان قانون نباشیم، تا شاهد چنین بازار سردرگمی از ارز و طلا نباشیم، تاشاهد چنین آشفته بازار گرانی نباشیم، تا شاهد انسان هایی نباشیم که حرص خریدن آنها را به مرزی ناباورانه رسانده، انسان هایی که دیگر به هم رحم نمی کنند و هرکس سعی در پوست کندن هم دارد، آدم هایی که دارند هم دیگر را می درند، گران می فروشند و گران می خرند و همه برسر هم فریاد می زنند و دایم غرمی زنند، مردمی که دیگر از هم بریده اند، دیگر به هم اعتماد ندارند.
چه خوب بود هشتاد میلیون دوربین در وجدان یکان یکان ما می کاشتند که نیازی به پانصد دوربین برای به دام انداختن چند دختر ی که ریش و سبیل کاشته اند و ادای مردان را در می آورند تا مسابقه ای را از نزدیک تماشا کنند نداشته باشیم…