امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد
mohammadraeifard@yahoo.com
واقعیت آموزش و پرورش در کشور ما به دلیل این که از زمان تأسیس مدارس به سبک جدید مرحوم رشدیه تاکنون بر یک ساختار ناکارآمد بنا شد، بازخورد و تولیدش آن اتفاقی است که اکنون در تمامی ارکان، نهادها و سازمان های کشورمان شاهدش هستیم.
وقتی بر چرخ دنده های نظام آموزشی کشور زنگار می نشیند دیگر حرکتی نرم و بی صدا و دقیق را نباید از آن انتظار داشت.
نظام آموزش و پرورش کشورمان یکی از ناکارآمدترین و در عین حال بی تأثیرترین ارگان هایی است که فقط بودجه مصرف می کند اما با کمترین تولید، نظام آموزشی ما سخت بیمار است بیماری روبه موت، زنگ زده است و به زور روغنکاری و برای فقط ماندگاری چرخ دنده هایش آرام اما بدون بازخورد حرکت می کنند، به دلیل ساختار ناهمگون و بی سیستم اش معلمانش هم زنگ زده و بیمارند، دانش آموزانش هم زنگ زده و بیمارند و نتیجه اش می شود خانواده هایی زنگ زده و بیمار، اجتماعی زنگ زده و بیمار، روش های تدریس را بنگرید، کدام روشی باعث ایجاد خلاقیت و شادابی در معلم و دانش آموز شده و می شود؟! کدام معلم را می شناسید که بی دغدغه مشغول تحقیق و تفحص باشد و در مدرسه و دانش آموز حل شده باشد؟! کدامین خانواده را می شناسید که نقش واقعی اش را در مدرسه ببیند؟ کدامین امکانات را در اختیار دانش آموزان و معلمین قرار داده ایم که از دل مدارس، مدیران، پژوهشگران و کارگران متخصص و نیمه ماهر بیرون آید؟!
اجتماع و مدیران ریز و کلان ما هم زنگ زده و بیمارند! چرا نتوانستیم فرهنگ عامه را ارتقا دهیم؟! چرا نتوانستیم رسم درست زندگی کردن را به مردم آموزش دهیم؟! چرا موفق نشدیم اعتماد و اعتبار عمومی را گسترش و ارتقا دهیم؟! چرا نتوانستیم با فساد بطور قاطع و همه گیر مبارزه کنیم؟! چرا و به چه دلیل یا دلایلی از پس بیکاری، اعتیاد، ارتشا، اختلاس، رانت خواری و رابطه مداری برنیامدیم؟! چرا و برمبنای کدامین منطق توان تولید نسلی در طراز یک ایرانی اصیل از ما گرفته شد؟! چرا ما را نسلی شعارزده، احساسی و بی برنامه بار آوردند؟! چگونه شد که نخبگان ما که سرمایه های این ملت و مملکت آنان را در این رتبه قرار داد را نمی توانیم و نتوانستیم در درون کشور خودشان نگاه داریم و از موج بی امان خروج و مهاجرت آنان بکاهیم؟!!
تمامی این چراها فقط یک پاسخ دارد و بس و آن این که آموزش و پرورش مان را با دست خودمان و برمبنای نگاه هایی سخیف و بی سوادانه منهدم و نابود کردیم و اصالت آن را در درجه چندم اهمیت قرار دادیم، اولویت نفت و انرژی اتمی و … را بسیار بالاتر از آموزش و پرورش کشور پنداشتیم و نتیجه چنین نگاه و تفکری تولید مدیران و ساختار فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی است که همه دانیم و دانید.
این آموزش و پرورش، نه آموزش دارد و نه پرورش…!!!