می گویند زمستان جمعیتی در راه است. جامعه ایران در آستانه ورود به پدیده سالمندی است. سوال این است آیا برای این دوره جدید برنامه ای داریم یا «فرصت» دوران سالمندی به علت برنامگی، «تهدید» می شود.
سالمندی مرحله ای از حیات هر انسان است. پیری یا سالخوردگی جمعیت زمانی رخ می دهد که افراد بیشتری از کل جمعیت را به خود اختصاص می دهد و با کاهش میزان باروری کلی از یک سو و کاهش میزان مرگ و افزایش امید به زندگی از سوی دیگر، ساختار سنی جمعیت از گروه های سنی جوان تر به پیرتر تغییر می یابد.
در کشورهای در حال توسعه سرعت سالخوردگی جمعیت بیشتر است، بنابراین جامعه ما فقط با مشکلات مربوط به جوانان دست به گریبان نیست. باید همزمان با رسیدگی به مسائل جوانان برای جمعیت سالمندی که به زودی با آن رو به رو می شویم هم آماده باشیم.
در فرهنگ و اعتقاد دینی ما همواره بر تکریم بزرگان و پیران تاکید شده است. پندآموزی از نصایح آنها و استفاده از تجربه آنها مورد تاکید بوده است و استفاده از تجربه و دانش و اندوخته آنها به خصوص در بحث آموزش و مدیریت می تواند راهگشا باشد.
تعداد این قشر در جامعه ما با توجه به هرم جمعیتی جامعه در سال های آینده رو به افزایش هستند، بنابراین رسیدگی به خواسته ها و نیازهای آنان نیازمند بررسی، تدبیر و مدیریت در حوزه های گوناگون است.
ایران هم اکنون در شرایط پنجره جمعیتی قرار دارد، وضعیتی که یک فرصت طلایی تلقی می شود چرا که با پیر شدن جمعیت به زمستان جمعیتی می رسیم و سیاست گزاری و برنامه ریزی های مدون برای استفاده بهینه از این فرصت جمعیتی باید جدی گرفته شود.
ایران در سه دهه گذشته تحولات چشمگیر جمعیتی را تجربه کرده است، تحولاتی که شاید متاثر از برنامه ریزی و تصمیم گیری هایی بود که جمعیت ایران را دچار تحول کرد، تحولی که باید در بستر طولانی زمان شکل می گرفت، ولی در ایران این تحولات خیلی سریع اتفاق افتاد.
تحولات جمعیت می تواند منشا چالش های فراوانی برای دولت و کشور قلمداد شود، ولی در عین حال، با برنامه ریزی صحیح و به موقع می توان از ساختار و ویژگی های موجود جمعیت برای بهبود وضعیت آینده کشور استفاده کرد.
اگر چه ایران اکنون در شرایط پنجره جمعیتی (جمعیت جوان) قرار دارد و به عنوان فرصتی طلایی باید از آن استفاده شود، اما از هم اکنون باید به فکر پیری جمعیتی و زمستان جمعیتی و ورود به میانسالی جمعیت بود و سیاست های جمعیتی را جدی گرفت تا ضمن استفاده از جمعیت جوان کشور به عنوان یک پنجره و فرصت برای زمان میانسالی جمعیت هم برنامه ریزی مناسب انجام شود.
انفجار جمعیت در مباحث جمعیتی قرن حاضر دیگر معنی ندارد، برعکس کاهش میزان موالید، جهان را به سمت بحران کمبود جمعیت میبرد که تحت عنوان«’زمستان جمعیتی»، یا به اصطلاح «قحطی موالید» شناخته شده است. طرفداران این دیدگاه معتقدند با ادامه روند فعلی کاهش موالید که در اکثر نقاط دنیا دیده میشود، در آینده نزدیک با تعداد محدود فرزند روبهرو خواهیم شد، عواقب درازمدت زمستان جمعیتی می تواند ویرانگر و مخرب باشد.
ثبات جمعیتی زمانی بهوجود میآید که در جمعیت یک منطقه هیچگونه افزایش یا کاهشی مشاهده نشود. چنانچه در سیاستهای جمعیتی ثابت ماندن تعداد جمعیت و باقیماندن جمعیت در وضعیت موجود مد نظر باشد، زنان در طول دوران باروری خود باید بهطور متوسط ۲٫۱ فرزند بهدنیا آورند.
باروری در ایران نیز همگام با سایر کشورها روند نزولی داشته است. رتبه باروری ایران در بین کشورها بیانگر سرعت و روند کاهشی باروری است، در سال ۲۰۱۴ ایران باروری کل ۱،۸ و رتبه ۱۴۶ را در بین ۲۲۴ کشور را داشت در حالی که در سال ۱۹۰۷ باروری کل ۶،۴ و رتبه آن زمان ایران هم ۷۰ بود.
کاهش یک باره میزان موالید از دستاوردهای دنیای مدرن است، اما شاید بتوان گفت که تغییرات اقتصادی در زندگی خانوارها مهمترین عامل تشویق به نداشتن فرزند می تواند باشد.
دلایلی زیادی در کاهش جمعیت دخیل است که از آن جمله می توان به تاخیر افتادن ازدواج، زیاد شدن طلاق، به تعویق افتادن باروری ،مسائل آموزشی و تبلیغاتی برای داشتن خانواده کوچک و رفاه بیشتر، و گرایش مادی برای نداشتن فرزند از جمله این موارد است.
می توان گفت، یکی از بحران های بسیار مهم که در سال ها و دهه های آینده بشر را تهدید می کند، کمبود جمعیت است، که می تواند زمینه ساز مشکلات اقتصادی و اجتماعی شود که تدوین سیاست های های مدرن و جامع جمعیتی و بکارگیری آنها می تواند برای مقابله با پدیده زمستان جمعیتی و کاهش پیامد های منفی آن موثر باشد.