سازمان پزشکی قانونی:
۳۰۸ نفر بر اثر مسمومیت با قرص برنج فوت کردند
تهران- ایرنا- سازمان پزشکی قانونی اعلام کرد: ۳۰۸ نفر از ابتدای فروردین تا پایان مرداد امسال بر اثر مسموم شدن با قرص برنج در کشور جان خود را از دست دادند، مقایسه این میزان جانباخته با قرص برنج با مدت مشابه سال گذشته با ۲۳۶ نفر فوتی ۳۰٫۵ درصد افزایش را نشان می دهد.
به گزارش ایرنا، سازمان پزشکی قانونی روز سه شنبه اعلام کرد: در این مدت از کل تلفات مسمومیت با قرص برنج ۲۰۰ نفر مرد و ۱۰۸ نفر زن بودند که بر اساس آمارهای موجود تعداد مردان نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۳۴٫۲ درصد و تعداد زنان ۲۴٫۱ درصد بیشتر شده است.
در پنج ماهه امسال استانهای تهران با ۶۹، گیلان با ۴۰ و مازندران با ۳۷ فوتی بیشترین آمار تلفات قرص برنج را داشتند، این در حالی است که تعداد تلفات قرص برنج در بیش از دو سوم استانها کمتر از ۱۰ فوتی بود و در تعداد قابل توجهی از استانها نیز، مرگ با قرص برنج، صفر بوده است.
* رشد ۷ درصدی فوتی بر اثر قرص برنج در سال ۱۳۹۶
بر اساس گزارش پزشکی قانونی، در سال گذشته نیز آمار فوتی های قرص برنج نسبت به سال قبل از آن با رشد ۷ درصدی مواجه بود، در سال گذشته ۶۴۰ نفر (۴۱۱ مرد و ۲۲۹ زن) بر اثر مسمومیت با قرص برنج در کشور جان باختند در حالیکه تعداد تلفات در سال قبل از آن برابر با ۵۹۸ نفر بود.
در این مدت همچنین استانهای تهران با ۱۳۴، مازندران با ۸۸ و گیلان با ۶۹ فوتی بیشترین آمار تلفات قرص برنج را داشته اند.
* سیر صعودی مرگ ها با قرص برنج در سال های اخیر
پزشکی قانونی در گزارش خود تاکید کرده است، آمارها نشان می دهد در سال های اخیر آمار تلفات مسمومیت با قرص برنج بیشتر با سیر صعودی مواجه بوده است و طی هفت سال گذشته (از ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۶) آمار مرگ ناشی از مسمومیت با قرص برنج بیشتر با روند صعودی همراه بوده است و فقط در سال های ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴ این آمار کاهش یافت، اما در دو سال بعد از آن نیز دوباره روند افزایشی را در پیش گرفت.
در این سالها به طور کلی ۴ هزار و ۱۰۹ نفر در کشور بر اثر مسمومیت با قرص برنج جان خود را از دست دادند که کمترین آن مربوط به سال ۱۳۹۰ با ۴۶۳ فوتی و بیشترین آن مربوط به سال ۱۳۹۲ با ۶۶۱ فوتی بوده است.
* قرص برنج هیچ پادزهری ندارد
پزشکی قانونی تصریح کرده است، با توجه به اینکه تاکنون مکانیسم دقیق بروز اثرات سمی فسفیدآلومینیوم (قرص برنج ) در انسان شناخته نشده است، هیچ پادزهر اختصاصی در درمان مسمومیت حاد با آن وجود ندارد و اقدامات درمانی فقط شامل اقدامات حمایتی ـ علامتی است.
از لحاظ زمان بروز علائم و نشانه های بالینی نیز بعد از ۱۵-۱۰ دقیقه از مصرف خوراکی قرص فسفید آلومینیوم، علائم و نشانه های مسمومیت ظاهر می شوند و مرگ در مدت کمتر از ۶ ساعت ممکن است رخ دهد.
* علائم مسمومیت
در صورت مسمومیت خوراکی، علائم تحریکی دستگاه گوارش شامل تهوع، استفراغ و دردهای شکمی است و بیشتر مرگ و میرها در خلال ۱۲ تا ۲۴ ساعت اولیه مسمومیت اتفاق افتاده و معمولا ناشی از ایست قلبی ـ تنفسی است و مرگ و میر بعد از ۲۴ ساعت اغلب ناشی از نارسایی کبدی و کلیوی است، علائم بالینی در این نوع مسمومیت، ناشی از درگیری سیستم قلبی ـ عروقی، گوارشی، عصبی و ریوی است.
* ضرورت اعمال تدابیر سختگیرانه برای جلوگیری از توزیع قرص برنج
پزشکی قانونی اعلام کرده است، بنا به آمارها طی سال های گذشته بیشتر شاهد افزایش تلفات قرص برنج در کشور بودیم به نحوی که در سال گذشته نیز این آمار با افزایش ۷ درصدی نسبت به سال قبل از آن مواجه بود، بنابراین این روال افزایشی که در دو سال گذشته شاهد آن بودیم اعمال تدابیر ویژه و سختگیرانه تر برای جلوگیری از ورود غیرقانونی قرص برنج به کشور و ممنوعیت فروش آن را دو چندان می کند.
زنی تحصیلکرده در دومین ازدواجش به پسری که ۱۰ سال از خودش کوچکتر بود «بله» گفت، اما این ازدواج قبل از برگزاری جشن عروسی به دادگاه کشیده شد تا مهر طلاق بار دیگر بر شناسنامهاش نقش ببندد.
به گزارش ایران، در یکی از روزهای ماه مهر، «رعنا» پا به دادگاه خانواده گذاشت تا پرونده طلاق توافقیاش را پیگیری کند. کوتاه قد و قدری هم چاق بود، با لباسهای شیک و کیف چرمی. چند روز دیگر ۳۵ ساله میشد، اما بیحوصلهتر از آن بود که برای خودش جشن تولد بگیرد.
همه ذهن و روحش را تلخی دوران عقد پر کرده بود. وقتی مقابل قاضی «غلامحسین گلآور» روی صندلی شعبه ۲۶۴ نشست، بدون درنگ گفت:«آقای قاضی، با اینکه حکم طلاق توافقی ما را صادر کردهاید، اما همسرم برای مراجعه به دفترخانه طلاق این پا و آن پا میکند…»
قاضی دستی به محاسنش کشید و با لبخند گفت:«چهره هر دو نفرتان را خوب به یاد دارم. همین یک ماه پیش بود که رأی شما را صادر کردم. یادم هست که شما بر جدایی و طلاق بیشتر اصرار داشتید.»
رعنا سرش را پایین انداخت و گذشته مثل یک فیلم سینمایی از جلوی چشمانش گذشت… ماجرای آشنایی رعنا و داریوش به یک سال پیش باز میگشت.
یکی از روزهایی که پشت میز کارش در دفترخانه رسمی نشسته بود، پسر جوانی برای انتقال سند رسمی یک خودروی پراید مراجعه و چند سؤال حقوقی کرد. رعنا هم که احترام به مشتری برایش یک اصل جدی به شمار میآمد با حوصله جواب داد.
بعد از آن چند بار دیگر هم آن جوان را در همانجا مشاهده کرد. اسم او «داریوش» بود و خود را کارمند یک اداره معرفی کرد، تا اینکه یک روز روی صفحه گوشیاش پیامک عاشقانهای دید و وقتی با شماره غریبه تماس گرفت معلوم شد داریوش پشت خط است.
رعنا از او خواست تا فقط درباره کار تماس بگیرد و رفتارش را اصلاح کند. اما داریوش دست بردار نبود و اعلام کرد که تحقیقات لازم را انجام داده و میداند که رعنا زنی مطلقه است که جز کار و رسیدگی به پدر و مادرش دغدغه دیگری ندارد. رعنا از او خواست تا در بیرون از محل کار قراری بگذارند تا واقعیت زندگیاش را توضیح دهد.
در نخستین قرار داریوش با دسته گلی بزرگ و هدیهای گرانقیمت آمد، اما رعنا اهمیتی نداد و به جوان دلباخته توضیح داد که چند سال پیش از همسرش جدا شده و جدا از این ۱۰ سال بزرگتر از داریوش است و به همین دلیل خوشبختی واقعی در این رابطه وجود نخواهد داشت.
با این حال پسر جوان تأکید کرد که بهدنبال دوستی نیست و قصد ازدواج دارد. بعد از آن دیدار یک شب به خواستگاری رفت و همان جا مشخص شد که خانواده و بخصوص مادر داریوش موافق این ازدواج نیستند و فقط به اصرار پسرشان آمدهاند تا عروس آینده را از نزدیک ببینند.
خانواده رعنا هم اعلام کردند موافقتی با این وصلت ندارند ولی انتخاب را به عهده دخترشان میگذارند. در این میان رعنا نگران بالارفتن سن و از دست رفتن فرصت مادرشدن بود و ته دلش نمیخواست چنین خواستگار عاشق پیشهای را از دست بدهد. داریوش بالاخره رعنا را راضی کرد تا سر سفره عقد بنشینند .
گرفتاریهای رعنا از همان روز عقد محضری و تهیه مقدمات جشن عروسی شروع شد. چرا که رعنا بتدریج متوجه شد همسر آیندهاش همه جزئیات زندگی آیندهاش را با مادرش در میان میگذارد و حتی بدون اجازه او حق هزینه کردن ریالی از حقوقش را ندارد.
رعنا فهمیده بود که داریوش پسر سالم و با محبتی است، اما وابستگی به مادرش را نمیتواند کنار بگذارد. جدا از این داماد جوان به رعنا اصرار میکرد در نبود مادرش کارهای شخصیاش را انجام دهد و این دو موضوع نه تنها با روحیه رعنا سازگار نبود، بلکه مشغله کاریاش نیز چنین امکانی را فراهم نمیکرد. بنابراین رعنا ناچار شد راز جدایی از همسر اولش را به داریوش بگوید و توضیح بدهد که معمولاً یک زن حتی اگر شغل پردرآمد و سن زیادی داشته باشد، باز هم تمایل دارد به همسرش تکیه کند و از آنجا که همسر قبلیاش نتوانسته در برابر مشکلات زندگی مقاومت کند و معتاد شده است از هم جدا شدهاند. کم کم بحثشان بالا گرفت و برای چندمین بار مادر داریوش به میدان مجادله وارد شد. این بار اما رعنا گذشت نکرد و با عصبانیت جواب مادرشوهرش را داد. داریوش هم قهر کرد و رفت تا روزی که پدر رعنا پیشنهاد طلاق را مطرح کرد.
درست یک ماه پیش بود که رعنا به تنهایی و داریوش با مادرش به دادگاه خانواده آمدند تا حکم طلاق توافقی بگیرند، بدون آنکه حتی یک روز با هم زندگی مشترک داشته باشند. سه ماه نامزدی پر از تنش برای رعنا تلختر از زندگی مشترک گذشتهاش بود، برای همین ۱۰۰ سکه مهریهاش را بخشید و حتی هدیهها را پس داد. با طی مراحل قانونی در کمتر از چند روز حکم طلاق را دریافت کردند و فقط باید ظرف سه ماه و ۱۰ روز به دفترخانه مراجعه میکردند تا رسماً راهشان را از هم جدا کنند. اما داریوش در محضر حاضر نشده و پیغام داده بود که همچنان رعنا را دوست دارد.
یک ماه بعد از ابلاغ رأی دادگاه، رعنا به شعبه ۲۶۷ آمده بود تا پروندهاش را پیگیری کند. همانطور که در افکار گذشتهاش غرق بود، قاضی گلآور گفت:«نگران نباشید دخترم…». سپس به زن جوان توضیح داد وقتی که رأی طلاق توافقی صادر و ابلاغ شود، در صورتی که زن و شوهر همچنان موافق جدایی باشند میتوانند با هم یا بدون حضور دیگری به دفترخانه رسمی مراجعه و طلاق خود را ثبت کنند. رعنا وقتی این جملات را شنید نفس راحتی کشید و بلند شد تا دادگاه را ترک کند.
در آن لحظه قاضی پرسید:«میدانم تصمیمتان را گرفتهاید، اما شاید همسرتان توانایی مقابله با چنین شکستی را نداشته باشد.» رعنا جواب داد:«مشکل همین است که با هیچ مشکلی نمیتواند روبهرو شود. او به مادر بیشتر احتیاج دارد تا همسر!» و راهش را کشید و بیرون رفت.
کتککاری ۲بازیکن پرسپولیس در رختکن
۲ بازیکن تیم فوتبال پرسپولیس در رختکن این تیم کتککاری کردند تا در آستانه بازی مهم آسیایی اردوی سرخ ها مشوش شود و اخباری نادر به بیرون درز کند.
به گزارش تابناک ورزشی، تمرین تیم پرسپولیس در ورزشگاه شهید کاظمی در حالی روز یکشنبه به پایان رسید که ۲ بازیکن این تیم در رختکن با یکدیگر کتککاری کردند که شاید اگر دخالت سایر بازیکنان نبود، کار به جاهای باریکی کشیده میشد.
ابوالفضل درویشوند و سعید کریمی ۲ بازیکن رده سنی امید تیم پرسپولیس بودند که بعد از تمرین روز یکشنبه در رختکن با یکدیگر کتک کاری کردند و این درگیری با دخالت سایر بازیکنان به پایان رسید. به نوشته فارس، این دو بازیکن از زمان بازی تمرینی با یکدیگر دچار بگو مگو شدند که این درگیری لفظی به رختکن کشیده شد و در نهایت کار به درگیری فیزیکی کشید. باید دید باشگاه پرسپولیس چه واکنشی به درگیری این ۲ بازیکن خواهد داشت.
پرسپولیسی ها شانس آوردند که این دو بازیکن جزو مهره های اصلی نیستند چرا که با شناختی که از برانکو وجود دارد، او حتی با دست خالی و قبل از مسابقه ای در سطح بازی سرنوشت ساز مقابل السد قطر هم دو بازیکن اصلی اش را اخراج می کرد. به نظر می رسد این دو جوان دیگر باید دور آینده شان در باشگاه پرسپولیس را خط بکشند و دنبال تیم دیگری برای رشد باشند