=
ذهن خوانی یا مهارت “تله پاتی” بنظر قدرتی ماورا الطبیعه می آید اما در حقیقت مهارت ذهن خوانی قابلیت یادگیری دارد. بطور مثال اگر شما بعنوان فروشنده، بتوانید نیاز مشتریان خویش را پیش بینی کنید پس بتدریج راهی برای نزدیک شدن به رئیس خود نیز پیدا می کنید. درک عمیق از نیاز و خواسته های دیگران، می تواند بشما در دستیابی به موفقیت کمک شایانی کند.

لورن مینراز یک شرکت استخدامی معتبر می گوید: “افراد باهوش کسانی هستند که هم در زندگی و هم در شغل خویش موفق هستند، همیشه بالا بودن میزان بازدهی کاری معیاری برای باهوش بودن افراد نیست بلکه نشان می دهد این افراد توانایی بالایی در برقراری ارتباط با دیگران دارند و از EQ بالایی برخوردارند.”

مردم همیشه در حال ارسال سیگنال های فکری خویش به بیرون هستند. وقتی در حال مکالمه با فردی احساس کردید که طرف مقابل با توجه به بحث مورد نظر شما پیش نمی آید، یعنی به شما این پیام مخفی را ارسال می کند که بهتر است بحث را عوض کنید و اگر مهارت ذهن خوانی را یاد گرفته باشید خیلی راحت و سریع موضوع را تشخیص داده و در بحث تغییر مسیر می دهید.

چگونه ذهن بقیه را بخوانیم؟

چگونه افکار مردم را تشخیص دهیم؟

۱.از تفاوت های نسلی آگاه باشید
آگاهی درباره تفاوت های نسلی می تواند به شما در فهم اینکه افراد هر نسل به چه چیزی فکر می کنند، کمک کند و در آخر اینکه دیدگاه آنها نسبت به زندگی چیست. موضوع تفاوت های نسلی بسیار جالب است. نسل جدید اغلب پشت کامپیوتر های خویش پنهان می شوند و نظرات و خواسته های خود را از طریق برنامه های رایانه ای همچون توییتر ابراز می کنند، و اغلب از ارتباطات رو در رو پرهیز می کنند اما بطور غیر مستقیم از طریق برنامه های رایانه ای دوست دارند با دیگران در ارتباط باشند.

آگاهی درباره تفاوت های نسلی به شما در یافتن بهترین راه ارتباطی با آنها کمک می کند. ما می دانیم که برای برقراری ارتباط با نسل جدید نیازی به پرواز و شرکت در یک میزگرد نیست بلکه تنها از طریق دنیای مجازی می توان با آنها ارتباط برقرار کرد.

نسل های متفاوت، ارزش های متفاوتی را نیز در نظر می گیرند. بطور مثال هنگامی که با یک فرد از نسل جدید درباره کار صحبت می کنید، بدانید که آنها بدنبال فرایند های ریسک پذیر و نتایج سریع هستند، در صورتی که نسل قدیمی محافظه کار هستند. زمانی که با آنها در مورد کار می خواهیم صحبت کنیم، باید بدانیم که آنها آرام آرام پیش می روند و همیشه در مورد تضمین و ریسک خطر کار بحث می کنند.

۲.دکمه های داغ را تشخیص دهید

راه دیگری که می توانید از طریق آن به ذهن خوانی دست یابید، اینست که نقاط داغ افراد را بیابید. برای یافتن نقاط داغ افراد، باید به آنها نزدیک شوید تا بدانید چه چیزی برای آنها از هر چیزی مهمتر است. چه چیزی احساسات آنها را برانگیخته می کند؟ چه موضوعاتی آنها را در تنگنا قرار می دهد؟

به قول معروف برای خبره شدن در این مرحله، باید گوش های بزرگ و دهانی کوچک داشته باشید. سعی کنید همیشه با سوالات باز شروع کنید تا فرد مقابل در مورد نظرات خویش توضیحات بدهد یا اینکه داستان هایی درباره کاری که قبلا برای دیگران انجام داده اید را بازگو کنید، مطمعنا از ۱۰ نفر، ۹ نفر ادعا می کنند که تجارب مشابهی داشته اند و بدین شکل نوعی همدلی ایجاد می شود.

۳.ویژگی های شخصیتی را در نظر بگیرید

آگاهی درباره ی ویژگی های شخصیتی افراد، می تواند به شما درباره اینکه چه چیزی برای آنها واقعا مهم است، کمک کند. سعی کنید همیشه به ویژگی های شخصیتی افراد و طریقه صحبت آنها توجه کنید. بطور مثال کسانی که محکم دست می دهند، این پیام را می رسانند که بسیار قوی تر از آنچه بنظر می رسند، هستند و کسانی که سخنانشان را با شوخی شروع می کنند، امکان دارد در میان صحبت ها از کنایه استفاده کنند. از همین سرنخ ها برای یافتن تعیین ارزش ها و نیاز های اساسی آنها استفاده کنید.

۴.به زبان بدن توجه کنید

زبان بدن عنصری اساسی بحساب می آید و حتما باید به آنها توجه داشته باشید. بطور مثال اگر در میان بحث درباره قرارداد کاری بودید و فرد مقابل بسمت جلو خم شد، یعنی متمایل به قبول تعهد کاریست و اگر به سمت عقب رفت یا پایین را نگاه کرد یعنی علاقه ای به بحث ندارد.
تن صدا می تواند سرنخ های بسیار مهمی به شما بدهد. بعنوان مثال، اگر فرد مقابل شما با یک تن صدای یکنواخت در بحث شرکت کرد، یعنی علاقمند به موضوع مورد بحث نیست. اگر زمانیکه صحبت کردید، به شما نگاه کنند و نزدیک شوند یعنی به بحث شما علاقمند شده اند.

۵.شنونده خوبی باشید

در نهایت، سعی کنید که به حرف افراد مقابلتان گوش بدهید. مطمئنا انجام اینکار از پشت تلفن سخت است اما تشخیص حس شادابی در صدا و یکنواختی در آن می تواند یاری دهنده باشد تا بدانید چکار باید بکنید. مهم اینست که گوش شنوا داشته باشید.

سعی کنید به مشتریان یا طرف مقابل خود بگویید که پیام های دارای با هیجانی خویش را ایمیل نکنند بلکه تفن بزنند و حرف بزنند. ایمیل ها نمی توانند هیجانات طرف مقابل را بدرستی منتقل کنند و همین موضوع همچون مانعی در مقابل مهارت ذهن خوانی می ماند.