برق قطع میشود، دولت گرمای زیاد و استفاده بیش از حد از وسایل سرمایشی را دلیل آن میداند، اما آیا دلیل قطعی گسترده برق این است؟ مسئولان که چنین ادعا میکنند و بر صرفه جویی شدید در مصرف برق تاکید دارند، اما آمار چیز دیگری را نشان میدهد.
به گزارش «تابناک»، در حالی که برخی مسئولان از استفاده از ادبیات نامناسب برای الزام مردم به کاهش مصرف برق هم ابایی ندارند و اصرار میورزند که تنها راه عبور از بحرانی که گرفتارش شده ایم، مقابله با مصرف برق توسط مردم است، آمارها چیز دیگری را نشان میدهند؛ آنقدر متفاوت که ممکن است انتظار شنیدنش را نداشته باشیم.
بر اساس آخرین آمارهای منتشر شده، مردم ایران در زمره کم مصرفترین مشترکان برق در دنیا به شمار میروند، به گونهای که در این آمارها، مصرف برق ایران حتی از ژاپن که مسئولان ایران آن را الگوی مردم ایران معرفی میکنند نیز کمتر است.
گرمترین تابستان دهههای اخیر کشورمان در حالی به نیمه راه نزدیک میشود که قطع مکرر برق در شهرهای مختلف کشورمان همگان را به ستوه آورده و باعث ضرر و زیان بسیاری از صنایع در شهرهای مختلف شده است. صنایع مرغداری، دامپروری، سوپرمارکت، لبنیات فروشی و بسیاری از صنایع دیگر در این ایام با ضررهای سنگین نیز مواجه شدند. اما سوال اینجاست که اگر مردم پرمصرف نیستند چرا با خاموشی گسترده در کشور مواجه هستیم؟
واقعیت این است که نرخ رشد ظرفیت نیروگاهی کشور در دولت آقای روحانی نسبت به دولت سابق، چهل و دو درصد کاهش یافته تا برخی پای موافقتنامه پاریس را به ماجرا باز کنند و ادعاهایی مطرح کنند. مواردی که البته مورد وثوق مدیران دولتی نیست تا از زبان ایشان بشنویم علت توسعه نیافتن نیروگاههای برق، به صرفه نبودن تولید برق برای تولیدکنندگان است.
بسیاری از کارشناسان یکی از عوامل کمبود برق را راغب نبودن تولید کنندگان خصوصی برای تولید برق میدانند، زیرا تولید برق با این قیمت برای آنان به صرفه نیست، این کارشناسان همان راه قدیمی گران کردن برق را مطرح کرده و به نوعی کسری بودجه را از براشت از جیب مردم پیشنهاد میکنند، که نکته اسف باری است.
متاسفانه در سالهای اخیر هرگاه سو مدیریت دولتها را به بحران میرساند، دولت با ترفندهای مختلف کسری بودجه را از پرداخت از جیب مردم جبران میکند، طرحهایی مانند ارزش افزوده بر اصناف و تولیدکنندگان که باعث نابودی بسیاری از آنان شد را میتوان از این دست تصمیمات دولت ارزیابی کرد.
تصمیمهایی که گاه خواسته یا ناخواسته برخی با آن همراهی میکنند و در نتیجه احتمال اجرایشان فزونی مییابد. امثال رسانه ملی که گاه با پخش گزارشهایی اشکال دار، به اذهان جهت میدهند و زمینه ساز تغییراتی وسیع میشوند. گزارشهایی که غالبا در آنها به مصائب و مشکلات مردم توجه کمتری میشود تا مشکلات پیش روی مسئولان.
رویکردی که البته در نهادهای نظارتی نیز به چشم میخورد. امثال مجلس که نه قطعیهای مکرر برق و نه دیگر تغییرات رقم خورده در کشور برای مقابله با بحران بروز کرده مجابشان نکرد به ماجرا ورود کنند و در صدد ریشه یابی علت این اتفاقات برآیند. اتفاقاتی که بسیاری بر این باورند نتیجه سو مدیریتها و اهمال هاست، اما نهادهای نظارتی هم در رسیدگی به آن چیزی جز کوتاهی نشان ندادند. گویی قرار بر این نیست که چوب کم کاری مسئولان را مردم نخورند!