آخرین خبر :

سرمقاله/افتضاح دراستیضاح…!!!

امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد
mohammadraeifard@yahoo.com
در جلسه پرحاشیه استیضاح وزیر کار و رفاه اجتماعی اتفاقاتی رخ داد که جای تامل و تاسف بسیار داشت، شبهه در عدم دعوت وزیر به کمیسیون مربوطه و استنکاف موافقین استیضاح از سخنرانی و… باعث تعطیلی یا به اصطلاح تنفس اجباری مجلس شد و حتی بحث خارج شدن دستور جلسه استیضاح هم زمزمه شد اما هر چه بود در پس پرده همین تنفس استیضاح کلید خورد!!
جلسه ای که در آن عصاره فضیلت مردم به استهزا گرفته شد.
مردم اگر نمی دانستند که معنای واقعی استیضاح چه بوده اینک نیک می دانند که بده بستان های نهان یعنی چه و برای جمع آوری امضا جهت پوشش قانونی آن چه زدوبندهایی وجود دارد.
مردم متوجه شدند که برای رسیدن به اهداف گروهی برخی چه کارها که نمی کنند تا وزیری را از اریکه قدرت به زیر کشند!!
قصد بر تعریف و تمجید از وزیر برکنار شده نیست بلکه اعتبار درهم ریخته مجلسی است که به حراج گذاشته شد!!
نعره هایی که بیشتر به میدان بارفروشان شبیه بود تا مجلس، عبارات و کلماتی که از دهان نمایندگانی خارج می شد که گوش فلک را کرکرده است !!
تهمت هایی بالا و پایین شد که هر کدام اش برای فروریختن آبرو و حیثیت جمعی بزرگ کفایت می کرد چه رسد به یک فرد!!
رئیس مجلس نیز که در وادی محافظه کاری های معمول و عافیت طلبانه همچنان دست و پا می زند دیگر نتوانست با بازی با کلمات طنزگونه جلوی این تخریب چهره مجلس رابگیرد. آنقدر که برخی دوستان برای مضمحل کردن و نابودی دولت تلاش ها کرده اند نه کسی به کار مجلس گیر می دهد و نه به کار قضا!! انگاری فقط یک قوه از قوای سه گانه دچار لغزش، فساد و مشکل است اما دو قوه دیگر در کمال صحت، سلامت و معصومیت به سر می برند، به قول معروف روزی برف های این همه تهاجم به دولت آب خواهد شد و واقعیات و حقایق مخفی مانده زیر این همه حملات و تهمت های برف گونه رخ خواهند نمود، روزی که دیگر شاید برای فرار از واقعیات دیر باشد ومصداق ناگهان چه زود دیر میشود عینیت یابد!!
گاه می شود بسیاری از حرف ها را نادیده انگاشت و گاه یک گوش ات در باشد و گوش دیگرت دروازه، گاه می شود بخشید و بزرگوارانه هم بخشید، اما گاه حتی کلمه ای را هم نمی توان فراموش کرد و ازآن گذشت، زخم هایی که این روزها توسط برخی بر پیکر پرزخم انقلاب وارد میشود قابل باور نیست، اما هرروز ناله ای از این تن شوریده حال به گوش می رسد، انگار این سفره دیگر کفاف برخی دوستان را نمی کند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*