انتظاری که بسیاری از مردم از چهره های شناخته شده سیاسی، هنری، ورزشی، دانشگاهی و … دارند همان است که در رسانه ها انعکاس می دهند. گاهی در بزنگاه هایی این چهره ها مخدوش و این پرسش مطرح می شود که دیگر به حرف که می توان «اعتماد» کرد.
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری، پس از وقوع زمین لرزه استان کرمانشاه در آبان ماه پارسال بود که موضوع حضور سلبریتی ها در مناطق زلزله زده و پیامدهای آن به صورتی ویژه مورد توجه رسانه ها مخصوصا کانال های مجازی قرار گرفت.
یکی از مهمترین محورهای انتقادات مطروحه، عکس و کلیپ های یادگاری بود که برخی چهره های مشهور یا در مسیرِ شهرت در کنار مصدومان و ویرانه ها تهیه کرده و در شبکه های اجتماعی منتشر ساختند؛ رفتاری که برخی از آن با تعابیری چون «خودنمایی» یا «فرصت طلبی» یاد کرده و آن را نکوهش کردند.
نظیر چنین تعابیری با حضور برخی از بازیگران در محل «حادثه پلاسکو» مطرح و عنوان شد در پی حادثه واپسین روز دی ماه سال ۹۵، آمدن سلبریتی ها پای ساختمان فروریخته و سوزان، ازدحام مردم و اختلالاتی را در فرایند امدادرسانی به وجود آورده است.
در روزهای پس از زمین لرزه استان کرمانشاه معدودی از چهره های مشهور نیز شماره حساب هایی را برای دریافت کمک های مردمی اعلام داشتند تا آن را به صورت مستقیم و سریع به دست زلزله زدگان برسانند. اما سرنوشت نامعلوم چندمیلیارد کمک مردمی سبب شد تا حساب های مذکور مسدود گردد.
بروز چنین رخدادهایی سبب طرح انتقاداتی دوسویه از نهادهای رسمی شد که نتوانسته اند اعتماد آسیب دیده شهروندان را ترمیم کرده و به عنوان مرجع جلب همیاری های عمومی مورد وثوق قرار گیرند. از سوی دیگر آفات رفتار سرشناس ها برای اعتماد و مشارکت جامعه همچنان که اشاره شد بازخوردهایی منفی بسیاری به دنبال داشت.
در روزهای اخیر نیز مطرح شدن نام شماری از مجری های سرشناس برنامه های صدا و سیما در فهرست پول پاشی های یک موسسه مالی ورشکسته مرکز توجه افکار عمومی و رسانه ها قرار گرفت؛ ماجرایی که از اواخر هفته گذشته با افشاگری یکی از روزنامه ها آغاز و با تایید، تکذیب، گلایه و شکایت هایی همراه شد.
لیست دریافت دارندگان وام های میلیاردی و کمک ها و هدایای نجومی محدود به مجریان مشهور نبود و یکی دو نفر از مقام های اسبق کشوری و لشکری را هم دربرمی گرفت اما بیشتر توجه ها به سمت سلبریتی ها جلب شد. شاید از آن جهت که خود راوی نقاد طیف وسیعی از آسیب ها بوده یا بارها با برنامه های خود دلیل خنده و گریه مخاطبان شدند.
برای ترمیم این اعتماد از دست رفته، صدا و سیما حتی به یکی از مجریان خود، تریبون حضور در برنامه ای پرمخاطب را داد تا به اتهام ها و انتقادها پاسخ گوید؛ برنامه ای که خود موجب راه افتادن سیلی از انتقادات شد و بسیاری رویکرد صدا و سیما را دفاع از خود به جای دفاع از مردم عنوان کردند.
برای بسیاری از چهره های شناخته شده مواجهه با یک اتهام مالی یا اخلاقی کافی است تا زندگی سیاسی، هنری و مدنی آنان را برای مدتی مدید یا همیشه تحت تاثیر قرار دهد.
برای بسیاری خاطره مناظرات انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ و تکرار مسلسل وار برخی اتهامات مربوط به دریافت کمک مالی از سوی یکی از نامزدها هنوز تازه است؛ مناظره ای که در آن رئیس دولت نهم رقیب اصلاح طلب خود را به دلیل دریافت کمک از یک متهم جرائم اقتصادی هدف حمله قرار داد و به عمق سیستم دفاعی وی حمله برد.
گذشته از صحت و سقم گزارش های افشاگرانه، مساله نظارت و شفافیت و نیز سازوکارهایی که باید مسیر جابجایی پول هایی چنین کلان به جیب اشخاص حقیقی و حقوقی را به دقت رصد کند، موضوعی که اهمیت می یابد درک صحیح موقعیتی است که چهره های سرشناس در آن قرار گرفته اند؛ موقعیتی که سبب می شود سلبریتی ها به مرکز توجه، تحسین و تاثیرگذاری بر عموم تبدیل شوند.
گروهی می گویند آسیب هایی که از جانب طالعِ فروزان بعضی سلبریتی ها جامعه و در وهله نخست اعتماد اجتماعی را تهدید می کند ناشی از روندی است که به سوی شهرت پیموده اند. از این منظر، سرشناس هایی که با رانت یا «ژن خوب» ره صدساله را یک شبه طی می کنند برای طی طریق صد سال دوم نیز مسیرهایی را می پیمایند که در بسیاری موارد به ناکجاآبادی از اعتبار و اعتماد می انجامد.
هر چند صدور احکامی کلی در این زمینه و پذیرش آن با دشواری و اما و اگرهای بسیاری روبرو است اما آنچه مسلم است نخبگان و سرشناسان برای پرهیز از فروغلتیدن در سیاه چاله ادبار عمومی و آسیب رساندن به اعتماد مردم به شکلی ویژه به خودکنترلی، شفافیت، پاسخگویی و پاکدستی نیاز دارند و دشوار بتوان جایگزینی برای آن جست وجو کرد.