اقتصادی ها هم از تیم ملی درس غیرت بگیرند!
امروز خراسان جنوبی – زنگویی zangoei@birjandtoday.ir
فوتبال دیگر یک ورزش تنها نیست. یک ابر صنعت است با کارکردهای گسترده اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی. دنیا دارد از این ظرفیت منحصر به فرد در گستره ای از مسائل استفاده می کند و حتی با موفقیت در آن، به بازسازی و ارتقای روحیه ملی خود می پردازد و از موفقیت در مستطیل سبز، به پیروزی در دیگر میادین می رسد. این موفقیت هم بیش از هر عامل دیگر، نیازمند روحیه ملی است که گاه کبوتر را بر عقاب برتری می دهد. با این نگاه و با سنجش تراز قدرت دو تیم می توان گفت، مسابقه ما و پرتغال با آن همه ستاره و ابرستاره، مسابقه کبوتر و عقاب بود. یعنی برای برخی ها همه چیز از پیش تعیین شده بود با کیسه پرگل، ما اما دیدیم و دیدند که این طور نشد و ما به نتیجه مساوی رسیدیم و شاید اگر کمی خوش شانس بودیم ، بردن آن ها هم نشدنی نبود و می توانست شادی ما را کامل کند اما….. ولی این ماجرا اعتماد به نفس ما را می تواند چنان بالا ببرد که قدرت ما را هم چند برابر کند تا به دامنه اقتدارمان هم وسعت دهیم. خیلی دوست دارم این روز ها که حرف اکثریت مردم فوتبال است و همه زبان به تحسین “یوز های ایرانی” دارند، تاریخ غیرت “شیر بچه های ایرانی” در دفاع مقدس را هم ورقی دوباره بزنیم آنجه که در روز بیستم بهمن ۱۳۶۴، در منطقه عملیاتی والفجر ۸، یکی دیگر از کارهای غیرممکن توسط بچه های ما، شدنی شد. آنجا که افسر دلاور هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی، اسماعیل صحتی، با کمک خلبانش، محمد صحرایی، یکی از شاهکارهای دفاع مقدس را خلق کردند، آنجا که پس از دفع شر شناور عراقی، با سه فروند جنگنده میگ ۲۱ عراقی مواجه می شود و جنگ کبوتر و عقاب شکل می گیرد. همه می دانند که جنگنده، آن هم میگ با آن قدرت مانور، یعنی چه آن هم ۳ فروند و این طرف جنگنده نیست، بالگرد کبری است که قدرت مانورش در برابر جنگنده، خیلی کمتر از کبوتر در برابر عقاب است اما ایرانی که باشی، غیرتت با تدبیر و امید گره می خورد و کاری می کنی که شنیدنش، برای جهان خاطره بسازد. صحتی در این نبرد نابرابر، تا می تواند با مانور از چنگ شان می گریزد. او می گوید: من همچنان با مانورهای مختلف سعی میکردم خود را از تیررس میگها کنار بکشم. خلبانان میگ به ترتیب گردش کرده و با رسیدن به موقعیت، سرعت و زاویه مناسب، از پهلو ـ که احتمال مورد اصابت قرار دادن ما بسیار بیشتر بود ـ به بالگرد ما حملهور شدند. این جنگندهها اصلا انتظار نداشتند که ما موی دماغ آنها شویم. این کشمکش بین ما ادامه داشت تا اینکه ناگهان متوجه شدم یکی از جنگندههای بعثی گردش بسیار تندی انجام داد و شاخ به شاخ از روبهرو به سمت ما شیرجه زد. اما پیش از اینکه در موقعیت شلیک راکت قرار گیرد، من به سرعت سر مسلسل ۲۰ میلیمتری را به طرف جنگنده مزبور گرفته و رگباری از گلوله به سمتش شلیک کردم. صحنهای شگفتانگیز رقم خورد! جنگنده عراقی از کمر نصف شد و… جالب اینکه دومین جنگنده را هم پدافند سپاه می زند و سومی هم می گریزد. بله، ما اهل به امکان درآوردن ناممکن ها هستیم. “یوزهای ایرانی” جام جهانی ۲۰۱۸ هم نسل همان صحتی ها و صحرایی ها هستند که با بالگرد جنگنده شکار می کردند. این بار هم در زمین فوتبال، ابرستاره های جهانی را زمین گیر کردیم و نشان دادیم غیرت ایرانی، می تواند به چنان قدرتی تبدیل شود که ابرقدرت ها را هم به تعجب وادارد. کاش بتوانیم این توان را در عرصه های اقتصادی و اجتماعی هم به کار گیریم، آن وقت تحریم و تحریم گر جلوی ما زانو خواهد زد. باور کنید اگر صحتی می ترسید، شکار می شد. اگر فوتبالیست های ما می ترسیدند، گل باران می شدند، اگر مسئولان و فعالان اقتصادی هم به شجاعتی چنین برسند خواهند توانست با بالگرد کبری، جنگنده شکار کنند و با بیرانوند که دریافتی فوتبالی اش، نیم درصد رونالدو هم نیست ابرستاره فوتبال جهان را ناکام بگذارند. این می شود اگر ما مثل بچه های جبهه و فوتبال، ” تیم ملی” باشیم و به عظمت ایران فکر کنیم. اگر متولیان امور با همه توش و توان به میدان آیند. اگر مثل فوتبالیست ها و پیشتر مثل رزمندگان، با جان به معرکه بزنند اما اگر عافیت پیشه کنند و از ترس آسیب، در خود بشکنند، هم استخوان شان خواهد شکست و هم کمر مردم زیر بار مشکلات ترک برخواهد داشت. باید اقتصادیون و اجتماعیون را بیدارباش داد و از آنان خواست با روحیه تیم ملی ، تمام وقت بکوشند تا هم تحریم ها و هم تحریم گران و هم خود تحریم ها بشکند و سر به سرفرازی برآوریم در جهانی که خیلی ها سرِ فراز ما را و سرفرازی ما را نمی توانند دید….