سرمقاله/دیروز، امروز، فردا …!!!

امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد mohammadraeifard@yahoo.com
ما را چه شد که اینگونه برهم فرو ریختیم؟ چه شد که از روزی بزرگ به شبی کوچک کوچیدیم؟ چه شد که از هم بریدیم و تبدیل به یکان یکان شدیم؟ چه شد که آرزوها و خواسته های مان را به امانت دادیم اما هنوز باز پس نستاندیم؟ چه شد که برهم شوریدیم و همه هم را خلع سلاح کردیم؟ چه شد که خویشتن خویش را با نفرت و دروغ و ریا شخم زدیم و فقط پوسته ای ظاهری برای خودمان باقی گذاشتیم؟
چه شد که از همه بریدیم و از عالم و آدم طلبکار شدیم و فرض بر این نهادیم که فقط ما درست می اندیشیم و درست حرف می زنیم و درست زندگی می کنیم اما دیگران را بی مقدار و معلول فکری و دزد و زورگو و … می دانیم؟ چه شد که تعامل مان شد تهاجم و تفاخرمان شد تکاثر و تفکرمان شد تفرعن؟
خودمان هم نفهمیدیم که چه بلایی سرمان آمد، آنقدر غرق در خودخواهی ها، خود محوری ها، خودکامگی ها و خود شیفتگی های مان شدیم که نفهمیدیم از آن سوی بام درحال سقوطیم!!
بر هم تاختیم و یکدیگر را محکوم کردیم و بر دور آتش نفاق، کینه و بدخواهی مستانه چرخیدیم و پایکوبی و دست افشانی کردیم و کاهی را کوه و کوهی را کاه کردیم و تند تند بر هم زخم زدیم و از افتادن و آبروریزی مان لذتها بردیم.
روزی و روزگاری بود که نفت و نان مان را با هم تقسیم می کردیم، روزگاری بود که دست در شناسنامه ها می بردیم که بزرگتر شویم تا شاید به پشت خاکریزی برسیم، روزگاری بود که اعتمادمان را دودستی تقدیم کردیم به برخی مدیرانی که خیال می کردیم قرار است زندگی مان را گلستان کنند و ما را تبدیل به مردمی بی دغدغه و سرشار از امید و خوشبختی کنند.
چه شد که آن اعتماد طی چند دهه به یکباره شروع به ریزش و نابودی کرد؟ چه شد که آن همه زنجیرهای اتصال مردم به هم، کم کم گسست.
مردم نخواهند گذشت از مدیرانی که از اعتمادشان اینگونه سوءاستفاده کردند و بنام نامی مردم و انقلاب به جان هم افتادند و گوی سبقت در از هم دریدن یکدیگر ربودند و صاحبان اصلی انقلاب را به خودی و غیر خودی تقسیم کردند و درجه بندی شان کردند، از آنانی که دایره خودی ها را آنقدر تنگ کردند که خودشان در این روزها در آن نمی گنجند!!
مردم نخواهند گذشت از کسانی و به اصطلاح نامدیرانی که اینگونه جامعه را به اختلاس، رباخواری و رانت خواری و زایش اصل بی هویت و شرمگنانه آقازاده ها آلودند و حق ابتدایی آنها را در زیر پای شهوت قدرتشان پایمال کردند.
دیگر هیچکس حق ندارد از نام مردم برای خود نانی بسازد و از امکاناتی استفاده کند که ۹۵ درصد مردم محرومند!
دیگر کسی حق ندارد از حق مردم به هرنام و بهانه و تحلیلی دست در بیت المال گل گشادی کند که دیگر رمقی برایش نمانده. دیگر کسی حق ندارد با همخوابی قدرت، کودکان ملوس و خون آشامی را بزاید که یکی بشود بابک زنجانی و یکی خاوری و یکی آریا و آن دیگری…
دیگر بس است بنام مردم به آنان خیانت کردن و از پشت خنجرشان زدن.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*