دنیای رسانه و تبلیغات از رقابتی ترین عرصه ها برای جذب و جلب مخاطب است تا اهداف گوناگونی اعم از سیاسی، اقتصادی و ایدئولوژیک را تامین سازد. طیف گسترده ای از رسانه های ما اما هنوز در خم یک کوچه مانده اند.
به گزارش ایرنا، کاستی ها و نقایص رسانه های داخلی اعم از رسمی، نیمه رسمی یا خصوصی سبب شده تا ناخودآگاه نگاه بسیاری از مخاطبان به رقبای خارجی دوخته شود.
درباره این روند بارها مسوولان ارشد کشور از نگرانی های خود سخن گفته و حتی در ریشه یابی و توضیح علل بخش عمده ای از ناکامی ها و پیدایش اوضاع نامطلوب، بر تاثیرگذاری رسانه های بیگانه انگشت نهاده اند.
بسیاری از ناظران و کارشناسان این حوزه نیز بر نقش و اثرگذاری انکارناپذیر رسانه های خارجی صحه می گذارند اما تاکید دارند این وضعیت بیشتر در خلا عملکرد مناسب رسانه های داخلی شکل گرفته و موجب رسوخ پذیری جامعه اطلاعاتی و عرصه ارتباطات عمومی شده است.
رخدادهای دی ماه پارسال نشان داد که در فضای گسترش رسانه ها و ارتباطات نوین مجازی، تهدیدات و تبعات تبلیغات سیاسی خارجی نیز وارد فازی تازه شده و مختصات عرصه تقابل رسانه تغییراتی چشمگیر یافته است.
در جریان نوسانات بازار ارز نیز برخی مقامات دولتی بیان داشتند که انتشار برخی اخبار بی اساس در شماری از رسانه ها به این نوسانات دامن زده است. نگاهی به انعکاس شرایط بازرگانی، فعالیت بنگاه های تولیدی و بازار ارز، طلا، خودرو، مسکن و … در رسانه ها نشان می دهد خط خبری بسیاری از رسانه های فارسی زبان خارجی بر پایه القاء وضعیت هرج و مرج افسارگسیخته، خروج زمام امور و کنترل اوضاع از دست دولت، افزایش اعتراضات عمومی، پیامدهای ویرانگر تحریم های آمریکایی و بی دفاعی ایران در برابر تحریم ها و در نهایت آسیب پذیری جامعه اقتصادی در برابر فشارهای خارجی شکل گرفته است.
در گیر و دار شکل گیری اعتراضات فعالان اقتصادی به شرایط موجود، بخش مهمی از توجه رسانه ها به پوشش خبری این رخدادها معطوف شده و مطالبات و نیز شعارهای معترضان در طیف وسیعی از تارنماهای خبری و شبکه های مجازی انتشار یافته است.
در قیاس با گزارش های متعددی که درباره نوسانات، نارضایتی ها و مطالبات اقتصادی انتشار می یابد، مطالبی که به تشریح دلایل شکل گیری اوضاع کنونی پرداخته و راهکارهایی عملی را مطرح می سازد بسیار اندک است یا به چشم نمی آید.
نکته قابل تامل اینکه بسیاری از رسانه ها و طیفی از مسوولان و چهره های سیاسی ناکامی دولت در برخورد با سوداگرایی را عامل اصلی بروز مشکلات اخیر می دانند اما معلوم نیست رسانه یا رقبای دولت کجای عرصه مقابله با سوداگری ایستاده اند.
در کمتر کشوری می توان شاهد هجوم گسترده مردم به سمت خرید و فروش کالا و ارزهای رو به گرانی بود و اغلب می گویند نبود ثبات اقتصادی و اعتماد بین مردم این روند را به وجود آورده است. در این شرایط باید پرسید چند رسانه برای نمایاندن آنچه سوداگری بر سر اقتصاد کشور آورده، دستورکاری مشخص را در پیش گرفته اند.
در شرایط ضعف برنامه ریزی رسانه ها برای آموزش و اطلاع رسانی و همچنین نبود سیاستی منسجم و حرفه ای در جهت پیگیری مطالبات عمومی به موازات حفظ آرامش روانی جامعه، برخی شبکه های مجازی عرصه ای وسیع و نو برای جولان یافته اند.
شرایط ویژه و متفاوت این رسانه ها بعضا موجب شده تا فرایند خبررسانی و ارائه تصویر و تحلیلی دقیق از رخدادها به انتشار پیام های سطحی، هیجانی و بیشتر عامه پسند تقلیل یابد. در همین چارچوب، پیاده روی رهبر کره شمالی در منطقه ای حاشیه ای و نظاره مشقت های مردم این کشور اصلی ترین عامل مذاکره پیونگ یانگ با واشنگتن عنوان می شود یا در اعتراض به اوضاع موجود و کارنامه عمل نخبگان سیاسی، تصاویری قهرمان گونه و تطهیر شده از گذشتگان عرضه می گردد.
در تکمیل این شرایط، افت شمارگان نشریات مکتوب و سطح عمومی مطالعه، فرهنگ ارتباطاتی و فعالیت رسانه ای را با آفت سطحی نگری، بی برنامگی و مفقود شدن مصالح عمومی روبرو ساخته است.
نتیجه محتوم ادامه این روند، اضمحلال عنصر اعتماد در جامعه رسانه ای و بار شدن این وضعیت بر کل جامعه است؛ موقعیتی که رسانه های اصیل و ریشه دار را از جایگاه مرجعیت خبری و اطلاع رسانی دور ساخته و به بامی می ماند که دیگر کبوتری را جَلد خود نخواهد کرد.