بحران آب ایران روز به روز دامنههای خود را در پهنه جغرافیایی کشور گسترش میدهد و پیامدهای مرگباری، چون خشک شدن رودها، دریاچهها و نابودی مزارع کشاورزی را پیش روی دیدگان میلیونها شهروند ایرانی قرار داده است؛ اتفاقی تأسف بار که در سواحل جنوبی کشور نیز به وضوح دیده میشود و شمال و جنوب خلیج فارس را به دو دنیای متفاوت تبدیل کرده است.
به گزارش «تابناک»، تابستان داغ سال جاری در حالی آغاز شد که گزارشهای متعددی از بروز بحران جدی در تأمین منابع آب شرب در نقاط مختلف کشور منتشر میشود و جای جای جغرافیای کشور به تنشهای شدید آبی رو به رو شده است؛ وضعیتی خطرناک و قرمز که در فلات مرکزی و سواحل جنوبی کشور شدت آن به مراتب بیشتر و نیازمند تغییر و تحول اساسی در حوزه مدیریت منابع آب است.
از بحران آب پیش آمده در برخی استانهای بزرگ کشور مثل استان اصفهان، کرمان، یزد و سمنان که بگذریم، این بحران استانهای ساحلی کشور را نیز در بر گرفته است و اکنون اکثر شهرهای نزدیک به ساحل خلیج فارس و عمان نیز درگیر با تنش و مشکلاتی مثل کمبود آب شرب هستند.
این موضوع را میتوان با بررسی گزارشهای منتشر شده از وضعیت حال حاضر تأمین آب شرب در مناطقی، چون شهرستان چابهار، بندرعباس، بوشهر و بسیاری از شهرستانهای ساحلی کشور متوجه شد که به واسطه کاهش بارشهای اخیر در وضعیت بسیار نامطلوبی هستند و تأمین آب در بسیاری از مناطق آنها به صورت جیره بندی شده صورت میگیرد.
از جمله این مناطق دچار بحران باید به شهر بوشهر و روستاهای اطراف آن اشاره کرد که وضعیت بسیار غیر قابل تحملی را تجربه میکنند.
بررسیها نشان میدهد که در حال حاضر آب شرب شهر بوشهر و مناطق همجوار توسط سد کوثر و آب شیرین کنهای بوشهر، کنگان و عسلویه تامین میشود که با توجه به مشکلات جدی در تأمین مناسب و به موقع آب، برخی از مناطق استان بوشهر مانند دشتستان بعضاً به مدت چهار روز از نعمت آب شرب سالم بی بهره هستند.
مشکلی که از آن سخن به میان است، مسئلهای پنهان و غیر قابل اثبات نیست و با توجه به مصاحبههای متعددی که در رابطه با این موضوع از سوی مسئولان صورت میگیرد، باید گفت که تقریباً تمام مسئولان ذیربط از مشکل و کمبود آب شرب در شهر و رستاهای ساحلی کشور باخبر هستند.
کمبود آب شرب در کنار سیستم توزیع نا عادلانه و بی انضباط آن اکنون به یکی از مشکلات اصلی برای بسیاری از شهروندان سواحل جنوبی کشور مثل شهر بوشهر بدل شده است که حل آن برای مسئولان ایرانی نا ممکن به نظر میرسد.
مروری بر واکنشهای گذشته و کنونی مسئولان و متولیان منابع آب کشور نشان میدهد که آنها برای حل مشکل آب مناطق سواحل جنوبی کشور به شدت روی موضوع آب شیرین کنها حساب باز کرده اند و هربار که سخن از راهکار برای عبور از این بحران میشود، به این مسئله اشاره میکنند.
برای مثال اخیراً استاندار بوشهر در رابطه با راهکار حل بحران آب بوشهر گفته است که ایجاد ۴۵ هزار مترمکعب آب شیرین کن برای حل بخشی از مشکل آب بوشهر نیاز است که این مسئله ۲۳۰ میلیارد تومان هزینه دربردارد.
ستار محمودی معاون وزیر نیرو نیز در همین رابطه از جمله شهریورماه سال گذشته بارها تأکید کرد که توسعه صنایع آب شرین کن در مناطق ساحلی کشور از اولویتهای دولت است که برای آن برنامه ریزیهای جدی صورت گرفته است.
رضا اردکانیان، وزیر نیرو نیز از جمله مسئولانی است که خروج از بحران آب کنونی مناطق جنوبی کشور را وابسته به توسعه آب شیرین کنها میداند و در همین رابطه اسفندماه سال گذشته گفت: با وارد مدار کردن آب شیرین کنها برای تأمین آب شرب مردم از جمله شهر بندرعباس میتوان نیاز آبی این شهرستانها را بر طرف کرد.
اگرچه توسعه آب شیرین کنها برای تأمین آب مورد نیاز زندگی شهروندان سواحل جنوبی کشور و توسعه این مناطق سال هاست که در فکر و ذهن مسئولان ایرانی وجود دارد، اما بررسیها نشان میدهد که در این حوزه اقدام موثر و شایستهای که بتوان به آن افتخار کرد و در سطح یک اقدام ملی ارتقاء داد، وجود ندارد.
همه آنچه که مسئولان ایرانی در سالهای گذشته و شرایط کنونی در رابطه با توسعه آب شیرین کن میزنند، بیشتر شبیه یک شوخی است که به خوبی نشان میدهد آنها توانمندی چندانی برای بهره برداری از توانمندیهای دریای عمان و خلیج فارس را برای توسعه این مناطق ندارند.
جدا از حجم و ظرفیت آب شیرین کنهای ایرانی که در بهترین حالت چیزی حدود ۲۵ هزار متر مکعب روزانه آب تولید میکنند (آب شیرین کن منطقه آزاد کیش)، وجود بحران تأمین آب شرب، صنعت و کشاورزی در شهرهای ساحلی ایران به خوبی این شوخی بزرگ را به اثبات میرساند.
برای اینکه عقب ماندگی ایران در حوزه صنایع آب شرین کن و لزوم اهتمام ویژه به این حوزه را متذکر شویم، ناگزیر باید مروری بر وضعیت کنونی کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس در این زمینه داشته باشیم.
امارات متحده عربی در جنوب خلیج فارس از جمله کشورهایی است که از نظر آب و هوایی شرایط به مراتب بدتری از ایران دارد و اگر قرار بر این بود که متولیان آب این کشور نیز، چون متولیان آب ایران با بحران آب برخورد کنند، تا کنون بسیاری از مناطق این کشور از شدت کم آبی نابود شده بود.
بررسیها نشان میدهد، اماراتیها از سال ۱۹۶۳ با پیش بینی شرایط سخت آینده به صورت جدی توسعه آب شرین کنها را در دستور کار خود قرار دادند و با گذر زمان به صورت پیوسته و شتابان حجم شیرین سازی آب شرب را توسعه دادند.
آنها در شرایط کنونی چیزی حدود ۱۰ میلیون متر مکعب آب شور خلیج فارس را به صورت روزانه شیرین و در بخش شرب، کشاورزی و صنعت به مصرب میرسانند که رقم بسیار زیاد و قابل تأملی است.
متولیان آب کشور امارات تنها در منطقه جبل علی و نیروگاه این منطقه از کشورشان حجمی نزدیک به ۲ میلیون مترمکعب آب را شیرین میکنند که با این میزان توانسته اند به شکل قال توجهی با بحران خشکسالی و کاهش شدید بارشهای جوی کشورشان مقابله کنند.
اشاره به رقم ۱۰ میلیون مترمکعب تولید آب شیرین روزانه در امارات زمانی عجیبتر میشود که بدانیم این میزان آب ۳ برابر حجم آب مصرفی تهران در هر شبانه روز است و این یعنی اگر جمعیت تهران را ۱۰ میلیون نفر نیز تصور کنیم، اماراتیها از طریق شیرین کردن آب شور دریا برای نزدیک به ۳۰ میلیون نفر در هر شبانه روز آب شیرین تولید میکنند.
رقمی عجیب و قابل تأمل که در مقایسه با جمعیت ۸ میلیون نفری کشور امارات به یک شاهکار مدیریتی تبدیل میشود که شاید نیاز باشد مدیران ایرانی هرچند کوتاه به آن توجه کنند و پاسخ دو دنیای متفاوت جنوب و شمال خلیج فارس را در آن بیابند.