یادداشت امروز/بایستگی های اجتهاد در اندیشه امام

امروز خراسان جنوبی – زنگویی zangoei@birjandtoday.ir
عرصه اندیشه، بایدهایی هم دارد، بزرگ و کلیدی. یکی از این بایدها، به شناخت و معرفت ناظر است. این شناخت می طلبد تا هر فرد و هر اندیشه را به همه زوایا دید به ویژه مردان بزرگ و تاریخ ساز که هر کلام و نگاه و حتی پلک زدن شان، دارای شبکه معنایی است. امام ما هم از بزرگترین بزرگان بودند که باید با ظرافت تمام به خوانش آرا و آثارشان پرداخت لذا تاکید داریم که خمینی را باید تمام ساحتی دید.« نومن ببعض و نکفر ببعض » نه تنها ما را به شناخت امام نمی رساند که از اندیشه حضرتش دور هم می کند. برداشت جناحی از کلام امام هم نه تنها گرهی نمی گشاید که راه را هم می بندد. امام را باید کامل و جامع دید چنانکه بود. قاعده خمینی شناسی هم در صحیفه نور و استناد به نصوص و سیره عملی امام است. قطعا راویان و شارحان سخن امام هم باید حواریون امام باشند که شأن نزول کلام را می دانند نه آنانی که پایشان هم به جماران باز نشد و نمی توانستند دریابند که چرا امام و در چه شرایطی فلان سخن را گفته اند یا فلان حکم را داده اند. اجتهاد در اندیشه امام قطعا نیازمند علوم منطق و اصول خاص خود و البته درایه و رجال و همه مؤلفه هایی است که در اجتهاد مصطلح فقهی بدان نیاز است. این جا احکام مشخص می شود و آنجا، نگاه امام تبیینی قاعده مند می یابد و محکمات از دل متشابهات بیرون می آید. خمینی یک کلمه مقدس است برای من و خیلی های دیگر که زندگی مان را، اندیشه و باورمان را با نگاه ایشان تنظیم می کردیم. ما نمی توانیم خیلی از حرف هایی که امروز برخی بر زبان می رانند و اندیشه امام می نامند را بپذیریم. ما نگاه امام به مردم و رأی شان را عملا دیده ایم و به صراحت از زبان صادق امام شنیده ایم که میزان رأی مردم است پس نمی توانیم بپذیریم سخن افرادی را که بنیادی ترین حکمت سیاسی امام را می خواهند نادیده انگارند و رأی مردم را حداکثر در اندازه زینت و ظاهر و رنگ آمیزی پایه های حکومت می دانند. امامی که به صراحت گفت: « جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد» به نقش و حق مردم تصریح داشت و همه آحاد جامعه را صاحب حق و رأی می دانست و هیچ گاه قائل به حق ویژه و رأی ویژه و پر قدرت نبود که گروهی بخواهند به مدد آن، سلطه خویش را بر مردم تعمیم دهند. هژمونی اقتدار خمینی، اقتدار طلبان را سر جای خود می نشاند و به مردم، این صاحبان به حق انقلاب و نظام، فرصت ظهور و بروز می داد. به دیگر عبارت مردم در سپهر اندیشه سیاسی امام جایگاه بالا و والایی داشتند و هیچ کس نباید به ساحت پر حرمت صاحبان انقلاب، جز به دیده تکریم نگاه کند. این روزها که افرادی به اسم تبیین اندیشه های امام، لب به سخن می گشایند باید حواس مان به رجال شناسی و رابطه آنان با امام باشد. باید امام را درک کرده باشند و با سلوک سیاسی و مدیریتی امام آشنا باشند نه اینکه در زمان حیات نورانی حضرت روح ا…، نشانی جماران را یاد نداشته باشند اما بعد امام بخواهند خود را مدعی انحصاری اندیشه آن مرد بلند نظر بدانند و به دیگران حتی حواریون امام و فرزندان و بیت او اجازه صحبت کردن ندهند و چون تریبون دارند، افکار خود را به اسم امام به خورد مردم بدهند. من البته هرگز نمی گویم که فقط یک طیف حق اظهار نظر دارند و یا حتی بگویم که همان ها که در زمان حضور امام ، جماران را بلد نبودند نباید در این باره سخن بگویند بلکه معتقدم همه حق سخن دارند و می توانند مستند به نقل سخن امام بپردازند اما آنجه که حرف از امام نیست، بگویند که سخن خودشان است یا اینکه آنان این دریافت را از سخن امام دارند نه اینکه پندار های خود را “لب” اندیشه خمینی بدانند و بخوانند و دیگران را به نام امام، از مدرسه فکری حضرتش برانند. این را بدانند که مردم امام را بهتر از آنان شناختند که در عصر مبارزه و دفاع مقدس، تا پای جان ایستادند. اندیشه امام و مختصات جغرافیایی معرفتی او را هم بهتر می دانند. فکر می کنم بهترین خدمت برخی ها به ساحت اندیشه امام انقلاب، این باشد که برخی ها در این باره سخن نگویند چون خود اشرافی که باید را ندارند و آنچه می گویند با آنچه امام به مردم می فرمود فاصله فراوان دارد. زمان هم آن قدر نگذشته است که به فراموشی رسیده باشیم. هنوز امام در جان ما و در یاد ما زنده است و می توانیم با معیار نصوص او، عیار گفته های دیگران را بسنجیم….

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*