یادداشت امروز/آقای رئیس جمهور حواس تان به بازار هست؟!

امروز خراسان جنوبی – زنگویی zangoei@birjandtoday.ir
گذرتان به بازار بیفتد، سرسام می گیرید از این قیمت ها. از این افسارگسیختگی طلا و سکه و ارز و خودرو و لوازم خانگی و…بوی بدی می آید؛ خیلی بد! این درست که اقتصاد نخوانده ام. ادعایی هم ندارم اما این را به تجربه، مثل همه مردم کوچه و بازار، دریافته ام که فرایند گرانی در ایران مثل دومینو است اما با این تفاوت که مردم را به ترتیب می اندازد! شاید هم اشکال از ما مردم است که دومینو وار کنار هم می ایستیم و چون اولی می افتد، دومی هم زیر پایش را خالی می بیند و می افتد و این ماجرا تا نفر آخر ادامه دارد. ببینید در همین چند ماه، نه، چند هفته و حتی همین چند روز، ضربت گرانی چگونه بازار ارز و طلا و سپس خودرو و لوازم خانگی و… را با همه خریدارانش ، یک به یک بر زمین انداخت؟ همه بر زمین افتادند اما انگار کسی نمی خواهد یا نمی تواند این افتادگان را دست گیرد . اما اینان که گروه اول اند که هدف ضربه قرار گرفته باز به هر شکل توان برخاستن دارند اما وقتی این فرایند به طبقات پایین جامعه و بازار هدف شان برسد که آخر صف ایستاده اند و قوت برخاستن هم در زانو ندارند ماجرا ترسناک می شود، آنقدر که تصورش هم وحشت را بر جان آدم مستولی می کند. با این همه اما نمی دانم دولت و حکومت چه می کند؟ چرا به میدان نمی آیند و این بی سر و سامانی را چاره نمی کنند. چرا به « تدبیر» بر نمی خیزند تا نهال زرد روی « امید» دوباره قد راست کند؟ راستی آقای روحانی کجاست این روز ها که قیمت برخی کالاها از « الان» تا « الان» فرق می کند. کجاست این روزها که به امید تدبیرش به او رأی دادیم. رأی دادیم تا ملت به این بلایا دچار نشود. تا آرامش جامعه به هم نریزد. تا پدران بتوانند به چشمان فرزندان خود نگاه کنند. تا مادران بتوانند خانه ها را جوری مدیریت کنند که اعضای خانواده، کمتر فشارها را حس کنند. قرار ما با آقای روحانی این بود که همه توانش را به ویژه زبانش را برای بهبود اوضاع، «وقف عام » کند نه اینکه زبان درکام کشد وقتی که مردم منتظر توضیح اویند. نه اینکه از تلاشش، آبی برای مردم گرم نشود. مردم رأی دادند و ۲۴ میلیون بار نام حسن روحانی را بر برگه های رأی نوشتند تا روزگار ملک و ملت هم «حسن» شود هم «روحانی » اما….نه روحانی است روزگار و نه حسن. خب اوضاع را به این جا کشاندن که از دیگران هم برمی آمد و هم با همان پنجاه و اندی درصد می شد چنین کرد دیگر لازم نبود « سربسته» بگویید که بعضی کارها با این رقم رأی نمی شود و رأی افزون تر طلب می کند! بیایید برای مردم توضیح دهید لطفا که با این ۲۴ میلیون رأی چه گرهی گشودید و چه راهی باز کردید؟ « سربسته» بگویم، کاری نکردید از آن همه وعده ای که دادید و ما هم از طرف شما برای مردم تکرار کردیم- البته شکر خدا، امام زمان( عج) و مقدسات را به ستاد انتخاباتی شما نیاوردیم و شما را نماینده خدا ندانستیم- اما وعده های شما را – به عنوان یک انسان زمینی که توانایی های بیشتری نسبت به بقیه نامزدهای محترم دارد- به مردم رساندیم و متقاعدشان کردیم در این میانه به شما رأی دهند و میدان را به شما بسپارند ولی…جناب « شیخ دیپلمات» شرایط را- البته- تا حدودی می دانیم. مشکلات را درک می کنیم اما شما روحانی هستید و روحانی اگر دستانش هم بسته باشد، زبانی رسا و سیاستی هوشمندانه برای گفتن دارد. بیایید و صریح و صادق سخن کنید با کسانی که با رأی شان به این «جاه» رسیده اید. سخن کنید با مردمی که با شما به« اینجا» رسیده اند. آقای روحانی! نترسید، صادقانه سخن بگویید. مطمئن باشید مردم عیار صداقت را می شناسند و با «رجال صادق» نه فقط تا آخر می مانند که در تاریخ هم او را تنها نمی گذارند. بیایید و با مردم سخن بگویید و ثابت کنید که « ما» در انتخاب « شما» نه تنها اشتباه نکردیم بلکه بهترین تصمیم را گرفتیم. باور کنید آقای رئیس جمهور! توقع زیادی نداریم. هرچند حرف فراوان است و به انتخاب همکاران تان هزار نقد وارد است اما در این گردنه سخت، با همه گلایه ها، باز با شما هستیم. شما هم با ما باشید لطفا…..