سرمقاله/ما چنین آدم هایی هستیم…!!

امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد mohammadraeifard@yahoo.com
زمانی که حس اعتماد اجتماعی و به تبع آن اعتماد ملی دچار نقصان و ریزش می شود نتیجه اش درهم ریختگی در تمامی سطوح تصمیم گیری و تصمیم سازی می شود. این که چگونه این اعتماد تقلیل و سقوط می کند را باید در عملکرد و نگاه دولت ها جستجو کرد.
مردم آنی را که می بینند قضاوت می کنند نه آنی که ادعا می شود، اعتماد پروسه پیچیده ای است که همواره بین مردم هر کشور و حاکمان آن در حال تعادل است، چنانچه شرایط به گونه ای رقم بخورد که مردم حس کنند حاکمان شان برخلاف جریان آب شنا می کنند و بر رأی و خواسته آنان نه اینکه وقعی نمی گذارند بلکه برعکس آن عمل می کنند، طبیعی است که دیوار اعتمادشان فروریخته و حتی به یکدیگر نیز اعتماد نکنند و این امری است بسیار خطرناک که از هم پاشیدگی اجتماعی را به دنبال خواهد داشت.
شاید یک یا دو دهه پیش بود که دولت کره جنوبی به دلیل گرفتن وامی کلان از بانک جهانی در بازپرداخت اش دچار مشکلی اساسی شد، چاره ای نبود جز این که به مردم رجوع کند، وضعیت را شفاف با مردمش درمیان گذاشت و به دلیل اعتماد مردم به حاکمانش و گردش آزاد اطلاعات و قانونمندی حاکم برآن، سیل طلاهای مردم از خانه به صندوق دولت سرازیر شد و دهها تن طلا پشتوانه دولت شد برای تسویه حساب زودتر از زمان تعیین شده، مفهوم این عمل اجتماعی چیزی نیست جز این که منافع ملی ارجح است بر نگاهداری طلا در خانه به دلیل اعتماد همگان به حاکمان شان. در سال های جنگ تحمیلی بسیار از این اتفاقات افتاد و بسیاری از مردم طلاهای شان را بدون هیچ اگر و امایی به صندوق دولت واریز کردند چرا؟ چون اعتماد ریشه ای محکم در واقعیات زندگی مردم و حاکمان داشت. چرایی ریزش این امر حیاتی یعنی اعتماد عمومی را باید آسیب شناسی کرد تا به بازسازی آن بپردازیم وگرنه ضربات جبران ناپذیری را باید تحمل کرد، آن هم در این شرایط ناهمگون جهانی که از در و دیوار برای مردم بدبختی می بارد. سؤال اینجاست که چرا در انتخابات و رأی گیری های مستمر به خواست مردم توجه نمی شود و فقط درصد رأی دهندگان می شود ملاک حاکمیت!! مردم با هر انتخابی خواسته هایی را به منتخبین شان دیکته می کنند اما پس از هر انتخابی دیگر کسی وامدار مردم نیست!!در تهران و دیگر شهرها به ناگهان قیمت منازل و زمین اوج می گیرد بدون این که صنعت ساختمان سازی از رکود خارج شده باشد!! در عرض چند هفته قیمت خودرو تا چند ده میلیون تومان افزایش می یابد آن هم بی دلیل و برهان!! قیمت هندوانه از کیلویی ۵۰۰تومان و در عرض چند روز به ۲۵۰۰تومان افزایش می یابد با بهانه اعتصاب کامیونداران اما پس از پایان اعتصاب قیمت همچنان بالا باقی می ماند!! قیمت البسه نیز دراین مدار قرار می گیرد!!این ها مثال هایی بود از صدها و هزاران مثالی که مردم را دارد درخود خرد و خمیر می کند، مگر چه اتفاقی افتاد که در کمترین زمان ممکن چنین بهمنی مرگبار بر مردم تحمیل شد. کجاست اتحاد و همبستگی ملی؟! چه کسی به نفع مردم حاضر است از منافعش بگذرد؟!! اتفاقاتی در شرف افتادن است که اصلا منطقی نیستند و قابل تحلیل نیز نمی باشند، جز حاکم شدن دلالی و زیاده خواهی و دست های پشت پرده که با هر توئیت مردک موی زرد آمریکایی با حرص ولع آب در آسیاب او می ریزند، چه کسانی باید حواسشان جمع باشد تا بیش از این اعتماد مردم نابود نشود. اعتماد با بخشنامه و سخنرانی و نصیحت و سریال تلویزیونی جوانه نمی زند و ریشه نمی دواند. اعتماد عمومی یعنی شفافیت در اعمال اقتصادی حاکمان و از بین رفتن فاصله طبقاتی و قانون برای همه از صدر تا ذیل، یعنی چرخش آزاد اطلاعات، یعنی دفن همیشگی خیمه شب بازی آقازاده ها، یعنی تقسیم عادلانه ثروت و فرصت های شغلی بین آن روستایی و فرزند فلان مسئول…

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*