بیشتر اختلافات زندگی مشترک بخاطر حرف های نسنجیده ای است که از زبان خارج می شود در حالیکه با زبان نرم و لطیف میتوانید زندگیتان را به بهشتی تبدیل کنید که همه حسرت آن را بخورند.
لجبازی های زنانه!
لجبازی مختص زنان نیست و در مواردی هم مردان برای نشان دادن اقتدارشان لجبازی می کنند اما این مورد بیشتر در خانم ها دیده می شود که متاسفانه با دعوای زناشویی که نمک و البته لازمه ی زندگی مشترک است سعی می کنند تمام موضوعات را به هم ربط دهند و تمام اختلافات چندین سال پیش را هم در دعوایی که ربطی به آن ندارد به وسط می کشند و شروع می کنند به لجبازی کردن مثلا:
سر یک موضوعی خانم از دست همسرش ناراحت میشودچند ساعت بعد آقا به خانم میگوید:
-آماده شو بریم خانه ی مامانم اینا
خانم میگوید:
-من نمیام!
در اصل خانم به جای این که قشنگ بنشیند راجع به ناراحتیش باهمسرش صحبت کند؛
هی حرص میخورد…
هی خودخوری میکند….
هی در ذهنش با شوهرش دعوا میکند…
و آخر سر هم یک رفتار تلافی جویانه را پیش میگیرد و میگوید:من نمیام…!
یادتان باشد یک خانم هروقت از دست شوهرش ناراحت شد به جای خودخوری و حرص و جوش و تلافی کردن، با یک گفتگوی اصولی با شوهرش باید اون ناراحتی را حل کند و به قهر و دعوا خاتمه دهد.
چگونه خواسته مان را بگوییم؟
یکی دیگر از عادت های برخی خانم ها در حین صحبت کردن این است که زمانیکه خواسته ای دارند به گونه ای بیان می کنند که حرص همسرشان را در می آورند!
بذارید با مثال بگم مثلا می خواهند بگویند: ” امروز بریم گردش” را این گونه به همسرشان می گویند: ” تو هیچ وقت منو گردش درست و حسابی نمی بری!!!!”
مسلم است که با این طرز گفتن همسرتان ناراحت می شود! شوهرتان با خودش فکر می کند که : ” ما این همه تا الان گردش رفتیم، دو هفته پیش رفته بودیم فلان جا ! ” و اونجاست که ممکنه دعوا و یا ناراحتی پیش بیاید و همسرتان سعی می کند به شما ثابت کند که دارید اشتباه می گویید و یا میگوید که” قدر شناس نیستین و…. ” و اینطوری نه تنها نیازتان برطرف نمی شود بلکه مشکل جدیدی هم بینتان پیش میایید.
منظورتان را واضح تر بیان کنید، بگیویید :” الان دلم گردش می خواهد.میشه بریم فلان جا؟”
یا بگویید: ” وای،چقدر دلم میخواد جمعه بریم فلان جا…”
سعی کنید منظورتان را واضح تر بگویید. مردها در درک نظرات غیر مستقیم ضعیف هستند!
تنبیه زن باهوش برای شوهر چشم چرانش
خانمی خاطره ی جالبی را برای من تعریف می کرد . او می گفت چند وقت پیش شوهرم در محل کارش ترفیع گرفت و یک سری کارمند خانم هم زیر دستش شدند.
یواش یواش بهانه گیری های همسرم به من شروع شد،میگفت هیکلت بد شده،بدنت دلچسب من نیست،رنگ پوستت زیادی تیرست و هزار تا بهانه که هیچوقت به زبان نمی آورد.
انقدر زن هزار رنگ دور و ورش چرخ میخوردند که من به چشمش نمی امدم.
یک شب که به خانه امد به او گفتم میخواهم با خوشگل ترین و خوش هیکلترین خانم کارمندت رابطه دوستانه داشته باشی و بعد ازدواج کنی.یکی که رنگ پوستش و هیکلش را دوست داشته باشی.
وقتی شنید یکم تعجب کرد و چشمانش برق زد،ولی طوری رفتار کرد که من نفهمم که از پیشنهاد من خوشحال شده است.
گفت واقعا این جوری میخوای،گفتم آره!
اونم قبول کرد و گفت پس خودت برام بروخواستگاری.
قبول کردم؛ شوهرم مثل بچه ها شده بود،نمی تونست خوشحالیش را پنهان کند.مثل اینکه فقط منتظر حرف من بود.
یکی را بهم معرفی کرد و گفت ایشون زن لایقی است و بنظرم همه مواردی که من میخواهم را دارد.
گفتم باشه مشکلی ندارم ،فقط قبل از اینکه برم جلو یک شرطی دارم.
سریع گفت چه شرطی
گفتم :ما دو تا بچه داریم یک دختر و یک پسر که خودت میدانی تربیت این بچه ها با من است.
گفت آره خب!
گفتم :من شرطم را میزارم قبول کردی همین الان میرم و با خانم مورد پسند شما صحبت میکنم.
شوهرم قبول کرد
بهش گفتم:پسرت را جوری تربیت میکنم که چشمش دنبال همه دخترهای خیابان باشد و دخترت را جوری تربیت میکنم که وقتی بزرگ شد خودش را هزار رنگ کند و توجه همه مردها را به سمت خودش جلب کند.
وقتی شرط های من را شنید صورتش سرخ شد،خجالت کشید و سرش را به زیر انداخت.
گفتم قبوله؟!
هیچی نگفت.سرش هنوز پایین بود،وقتی سرش را بالا آورد از شرمندگی فقط گفت منو ببخش.حواسم نبود دارم چکار میکنم. منو به خودم آوردی.
از آن زمان به بعد دیگر هیچ وقت ندیدم شوهرم از من ایراد بگیرد…
شاید اگر ما جای این زن بودیم با بهانه گیری های شوهرمان و توجه او به زنان دور و برش سریع بند و بساطمان را جمع میکردیم و یک راست اخرین راه یعنی طلاق را انتخاب میکردیم اما در هر شرایطی راهی برای نجات زندگی وجود دارد و مهمترین راه حل داشتن زبان نرم و سیاست در رفتار است.
همیشه نیاز نیست برای این که به همسرتان بفهمانید از اخلاق هایش خوشتان نمی اید شروع به مخالفت شدید کنید و داد و بیداد کنید.
با سیاست رفتار کنید ،اول آرامش خودتان را بدست بیاورید و در مورد مشکل تان فکر کنید،حتی اگر راهکاری به ذهنتان نرسید افرادی هستند که کمکتان کنند،افرادی مثل یک مشاور و کسی که تجربه های زیادی دارد.
لازم نیست به صورت مستقیم به همسرتان نکات منفی اخلاقش را متذکر شوید چون مطمئنا با جبهه گیری و مقاومت همسرتان مواجه می شوید.فقط فکر کنید و به بهترین راهکار برای عوض شدن زندگیتان دست پیدا کنید.
خداوند در آیه ۵۳ سوره ی اسراء می فرمایند: «وَقُل لِّعِبَادِی یَقُولُواْ الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ» «به بندگانم بگو سخنی بگویید که بهترین باشد .»
لذا در تمام موارد زندگی مخصوصا زندگی زناشویی به گونه ای حرف بزنید که از آن بهتر دیگر نشود،طوری که خودتان دوست دارید بشنوید؛اگر میخواهید نقد کنید، اعتراض کنید، نظر بدهید،مخالفت کنید، ارشاد کنیدو …هر چه می خواهید بگویید اول صبر کنید، کمی فکر کنید و ببینید بهترین برخورد چیست،ببینید خودتان دوست دارید آن حرف ها را چگونه بشنوید،بعد حرفهایتان را آرام ارام به زبان بیاورید ، در نهایت خودتان نتیجه اش را خواهید دید .