یادداشت امروز/سخن که سنجیده نباشد، نگفتنش بهتر است

سخن که سنجیده نباشد، نگفتنش بهتر است
امروز خراسان جنوبی – زنگویی zangoei@birjandtoday.ir
پیامک داده بود آقای فرمانده که به یاد یاران شهید گردان، مجلسی برپاست. خب طبق سنوات و یا این نگاه که در جلسه قرار است یاران از شهیدان بگویند و ذکر گل های باغ خدا احیا شود، رفتیم و در میان مردمان ، چهره آشنا هم دیدیم از عصر عشق اما برخلاف تصور، بزرگواری به سخن پرداخت نه در باره شهدا بلکه در بحثی دیگر. خوب هم صحبت می کرد.
مسلط، شیرین، گیرا اما…. اما حاصل ۳۰ دقیقه سخن گفتنش را در چند کلمه می شد خلاصه کرد؛ ضرورت توسل به ائمه در مشکلات. همین، منتهی آن را در قالب چند ماجرا می گفت. شاید این سبک سخن برای مجالس عام خوب باشد اما برای نسل نکته سنج و سخن شناس امروز، مناسب نیست. من در همین یکی دو شماره پیش به کلید واژه “صله رحم” پرداختم از زاویه نگاه استاد صفائی حائری که افق گشا بود و آدمی را با جهانی تازه آشنا می کرد. در سنجش این دو سبک به این نتیجه رسیده ام که دراز گویی های کم حاصل، نوعی اسراف است.
باید اهل سخن و قلم، برای هر حرفی که ادا می کنند معنایی بدیع به مخاطب بدهند. باید شنونده و خواننده را با دریافتی تازه ، کمال بخشند نه اینکه به هزار زبان یک سخن را بگویند. کلمات باید بار معنایی داشته باشد و بی هدف هم خرج نشود بلکه هدفمند باشد و مخاطب را به مقصد برساند. مثل جمله هایی از این دست که از حضرت صفایی حائری می خوانیم و هر جمله، کلی تأمل ایجاد می کند و تنفس را هم در جهت بندگی، معنا می بخشد. سخنرانی هایی که شنیده اید را به ذهن بیاورید و حالا این سه جمله را بخوانید تا بفهمیم که هر کلمه چه ارزشی می تواند داشته باشد و برخی ها چگونه در حیف و میل کلمات، دچار اسراف می شوند!
۱-کفر متحرک به اسلام می رسد ولی اسلام راکد پدربزرگ کفر است. سلمان ها در حالی که کافر بودند حرکتشان آن ها را به رسول منتهی کرد و برخی ها در حالی که با رسول بودند رکودشان آن ها را به کفر پیوند زد.(کتاب حرکت، ص ۱۱)
۲-تو نخواه که در روز اول تصمیمت، دلی را داشته باشی که زنده دل ها پس از سال های سال آباد کرده اند و قلب سلیمی را صاحب شده باشی که رسول ها با یک عمر ریاضت و رنج ساخته اند و به نزد خدا آورده اند.(کتاب صراط، ص ۱۴)
۳-آنها که روز را با خلق خدا به سر مى‌‏برند باید شب را با خدا باشند و از قرب او رزق بگیرند و از چشمه‌ شب سیراب شوند، تا بتوانند بار برخوردهاى سنگین و درگیرى‌‏هاى مستمر روزشان را به دوش بگیرند.(کتاب انتظار، ص ۹۸)
خب، هر کدام از این بندها می تواند “بند” از فکر و ذهن ما بردارد و ما را به تفکر بنشاند و به تصمیم برخیزاند. تفکری که از هفتاد سال عبادت هم گره گشاتر خواهد بود. برخاستنی که ما را در صراط مستقیم به حرکت خواهد آورد. این افق گشایی هاست که از اهل سخن انتظار است والا پای برخی سخنان نشستن، هم اسراف زمان است و هم از دست دادن فرصتی که نسبت به آن مسئولیم. امیدواریم که اهل کلام، با احترام به خود و مخاطب، با مطالعه و سنجیده سخن کنند والا وقتی این دو نباشد، سکوت ارزش طلا خواهد یافت….

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*