یادداشت امروز/بزرگ تر از دنیا

امروز خراسان جنوبی – زنگویی zangoei@birjandtoday.ir
انسان در ساحت معرفت از همه دنیا بزرگ تر است. از این منظر ، انسان را جهان اکبر خوانده اند و دنیا و هرچه در آن است را جهانِ اصغر. شاید به همین دلیل هم باشد که جهادِ با نفس و خویشتن را هم “جهادِ اکبر” می نامند در برابر جنگ ها و نبرد ها که به “جهادِ اصغر” تعبیر می شود که حضرت رسول(ص) مجاهدانِ از جهاد برگشته را بدان توصیه کرده و حتی فرمان می دهد که: مرحبا بقوم قضوا الجهاد الاصغر و بقی علیهم الجهاد الاکبر، فقیل: “یا رسول ا…! ما الجهاد الاکبر؟”، قال: “جهاد النفس” به این معنا و مفهوم که؛ آفرین بر مردمانی که در نبرد کوچک تر پیروز گشتند و نبردی بزرگتر را فراروی خود دارند. پرسیدند: «جهاد اکبر کدام است؟». فرمود: «نبرد با نفس».”(وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۱۶۱، (باب جهاد نفس).باری، انسان، بزرگ است لذا خداوند، همه جهان را برای او و او را برای خود خلق فرموده است. این نکته ای است که اگر بدان توجه کنیم این قدر خُرد و حقیر نخواهیم شد که به بردگی یک جلوه از دنیا برویم بلکه بر دنیا و مافیها، بزرگی خواهیم کرد که شأن خلیفه الهی هم همین است. برای رسیدن به جایگاهی چنین هم باید بزرگ شد. باید جاری شد و باید شئون خداوندی را در خویش به مظهر رساند. استاد ارجمند، حضرت آیت ا… صفائی حائری، که رحمت واسعه الهی بر او باد، در صفحه ۶۱ کتاب ارزشمند “تو می آیی” بحث را چنین ادامه می دهند و به ظرافت های می پردازند که؛ امیرالمؤمنین در خطبه همام، راجع به متقین تعبیرى دارند که تعبیر خیلى عجیبى است: اگر سرپوش اجل روى اینها- متقین- نبود یک آن قرار نمى‏ گرفتند؛ “لولا الاجل الذى کتب ا… علیهم لم تستقر ارواحهم فى اجسادهم”.
این نکته خیلى لطیفى است که آب تا وقتى که آب است، به ته لیوان قانع است، جا برایش گشاد است، خیلى هم اضافى دارد. ولى وقتى که حرکتى در آن ایجاد مى ‏شود؛ مولکول‏ها و اتم‏هایش از هم باز مى‏ شوند، دیگر در آن قرار نمى‏ گیرد، تبخیر شده است؛ یعنى در جشن تبخیرش اگر سرپوشى نباشد یک آن قرار نمى ‏گیرد، بیرون مى‏ رود.
آدمى به اندازه‏اى که توسعه پیدا مى‏ کند دنیا برایش تنگ مى ‏شود. «الدنیا سجن المؤمن »، به خاطر عنصر ایمانى است که در او شکل گرفته؛ یعنى بزرگتر از دنیا شده، دنیا برایش تنگ است. «و جنه الکافر»؛ دنیا براى کافر گشاد است. او چیزى نمى‏ خواهد. آنچه را هم که مى‏ خواهد، حىّ و حاضر دارد. تازه برایش زیاد هم هست!. بله، دنیا، زندانِ مومن است چون مومن آنقدر بزرگ است که در دنیا نمی گنجد اما کافر از بس کوچک و حقیر است، دنیا برای همه شان هم جا اضافه می آورد. کافرو مومن هم به اسم و نماد نیست که در نهاد جان آدمیان می نشیند. آنکه مومن است به بی قراری می رسد و فقط با رسیدن به حضرت دوست قرار می گیرد اما کافر اصلا حرکتی ندارد لذا راحت است در زمین و به اندکی هم دلخوش می کند. حال این مائیم که باید انتخاب کنیم که با حرکت، حتی از دامنه کفر به قله ایمان برسیم یا در رکود بنشینیم و با گندیدن به کفر برسیم. راستی راه ما کدام است؟!

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*