امروز خراسان جنوبی – زنگویی zangoei@birjandtoday.ir
نامِ حسین، علیه السلام، که به میان می آید، همه معیار ها انگار تغییر می کنند. نه، بهتر است بگوئیم خود را با حسین تنظیم می کنند. ببینید خورشیدِ این روز، چه خرامان، خرامان، سر برمی آورد! ببینید تقویم را که برگه سبز نوشته سوم شعبان را سر دست گرفته و به همه نشان می دهد! تقویم، فردا را، سوم شعبان را ، آغاز حسین می داند و می خواند و به همین مناسبت است که همه را نیز به جشن و سرور ، میهمان می کند اما به حقیقت که می داند ابتدای زندگی امام حسین(ع) مدینه است یا کربلا؟ روزی که زاده شد و بر خاک مدینه نور پاشید یا روزی که شهید شد و بر خاک گرم کربلا سرایش خون خدا شد؟
اصلا چه فرق می کند کدام ابتدا؟ مهم این است که از ملک تا ملکوت تا حنجره همه شهدا می خواند «سلام بر تو روزی که زاده شدی، روزی که به شهادت رسیدی و روزی که دوباره برانگیخته می شوی». مهم این است که انسان از بام تا شام زندگی در مدرسه فکری امام حسین(ع) دانش آموزی کند و رفتار چنان ساز آرد که زندگی و مرگش و حتی نشو و نَمایَش هم بر اساس هندسه ای باشد که با مهندسی امام حسین(ع) شکل گرفته است.
مهم این است که با تماشای قله عاشورا دریابد این اوج را، این قله را دامنی هم هست که اگر به فهم آن نرسد، هرگز قله را فهم نتواند کرد و تا زندگی را بر مدار حسین(ع) شکل ندهد، شکوه شهادت شکل نخواهد گرفت که از مدینه تا کربلا فرسنگ ها فاصله است و از سوم شعبان تا عاشورای محرم ۶۱ سال ها فاصله و در این میانه، زندگی چشم به رفتار حسین(ع) دارد و تاریخ قلم به دست گفتار آن بزرگ را ثبت کرده که خود اولین عامل آن نیز بوده است و ما اکنون آن را به عنوان یک درس عملی می خوانیم تا امروزمان را بسازیم.
ایشان می فرمایند: «یکی از نشانه های جهل و نادانی، نزاع و جدال با غیر اهل فکر است» و ما می بینیم که در سپاه ایشان هم در روز عاشورا کسی با سپاه «غیر اهل فکر» ابن زیاد زبان به مراء و نزاع نگشود بلکه هر کلامی بر زبان رفت کلید بهشت بود اما … مگر جاهلان را توان فهم ارزش بهشت هست که این کلام را، این کلید را به در داشته باشند و به سوی آن بروند؟…
امام حسین(ع) در تشریح مؤلفه های شیعگی فرمودند: «شیعیان ما قلبشان از هر ناخالصی و حیله و تزویر پاک است» و بدین کلام، پیروان خویش را از خوی شیطانی حیله و تزویر، انذار می دهند و به سوی مصونیت می خوانند و حتی در گفتار نیز به مراقبت امر می کنند مبادا، بلورین جام شخصیت پیروانشان خراش بردارد: «چیزی بر زبان نیاورید که از ارزش شما بکاهد» و به راستی اگر همین یک حدیث را شاه بیت دیوان زندگی می کردیم بسیاری از مشکلات پیش نمی آمد و آتش به خرمن آبروی کسی نمی افتاد و شخصیت کسی زیر آوار گفتار خودش خرد نمی شد کاش امروز که سخن بر زبان راندن به اشکال مختلف در قالب رسانه های دیداری و شنیداری و مجازی و … در آمده است همه ما بیشتر مراقب باشیم چه بر «زبان» می رانیم که این مراقبه اگر به محاسبه ارتقا یابد، می تواند بسیاری از گفته های ارزش سوز را، «ناگفته» بگذارد .می تواند گوش مردمان را از گفته های آتش ناک، مصون بدارد. می تواند حریمِ حیا و اخلاق را حفظ کند. می تواند…. بله، ماجرا و اصلِ ماجرا این است که چه آغازِ حسین را سوم شعبان و در مدینه بدانیم و چه در ۱۰ محرم و در کربلا بخوانیم، باید زندگی خود را در همه شئون با حضرت حسین، تراز کنیم. باید قاعده زندگی را از امامِ خویش بیاموزیم و در این هندسه زندگی کنیم تا تقدیر برای مان، راه حسینی و عاقبت حسینی بنویسد چنانکه برای شهدا نوشت و چنانکه برای پاسدارانِ راه شهدا خواهد نوشت. اینکه پاسداری، با زاد روز سید الشهدا متولد می شود و پاسداران به این روز مفتخر می شوند هم از آن روست که اینان باید خود را وقف راه حسین کنند و حیات و مماتشان حسینی باشد. ان شاا… روزی سبز قباهای امنیت آفرین و همه ما چنین باشد…