یادداشت امروز/بعثت و فلسفه ای که فراموش کرده ایم!

امروز خراسان جنوبی – زنگویی zangoei@birjandtoday.ir
تبریک های عید مبعث هنوز عطر و بوی تازگی دارند و هنوز هم در آن حال و هوا داریم نفس می کشیم اما آیا به فلسفه این عید که این همه آن را به هم تبریک گفتیم، واقفیم؟ آیا التزام داریم به درس های آن؟ آیا در عرصه زندگی، خود بدان پایبندیم؟ پاسخ ها را هرکس خود بهتر می داند که چیست، «بلکه انسان خود بر نفس خویش بصیرت دارد و آگاه است»﴿قیامت، آیه ۱۴﴾ هیچکس هم نمی تواند به خود دروغ بگوید حتی اگر بتواند همه عالم و آدم را هم بپیچاند. خود ما بهتر می دانیم که چه کاره ایم و در سپهر اخلاق که فلسفه بعثت است، کجا ایستاده ایم. من اما معتقدم که اگر در مدار بعثت قرار بگیریم، خیلی از رفتارهامان فرق خواهد کرد و حال خودِ ما و جامعهِ ما، خوش خواهد شد. اخلاق، اگر چه به ظاهر بایدها و نبایدهای فقه و حقوق را ندارد اما گستره ای افزون تر از آن دارد که می تواند انسان را به چنان مرتبتی برساند که از سایر علوم ساخته نیست. اگر ما داوری اخلاق را بپذیریم دیگر به “بد دیدن” دیده نخواهیم آلود. به” بدگفتن” زبان آلوده نخواهیم کرد و حتی ذهن را از “بد پنداری” پاک خواهیم کرد تا “حُسنِ ظن” همه گمان هامان را چنان سامان دهد که نه بد بپنداریم و نه بد بگوئیم و نه بد انجام دهیم. این چیزی است که پیامبر اعظم(ع) با بعثتِ خویش به دنبال کمال بخشیدن آن و در نتیجه غنا بخشیدن به انسان بود. انسانی که به زیباییِ رفتار و معرفت، چنان جان فربه می کند که ترجمانِ ” آفرین بر خدای که بهترین آفرینندگان است (مؤمنون، آیه ۱۴) شود. انسانی چنین دیگر ذهن خود را آرشیوِ بدی ها نخواهد کرد. من وقتی پای سخنانِ استاد ایزدپناه نشستم به حسرت برخاستم که چه راحت، اتهام ها را باور می کنیم و راحت تر از آن با بازگویی خبرهای نادرست، به اعتماد مردم به نظام و کارگزارانش، آتش می کشیم. او که دستی در کار قضا و نظارت و بازرسی داشته و به نوعی دارد، افسوس می خورد که ما ندانسته، دست و زبان بیگانگان می شویم در منکوک کردن چهره بسیاری از افراد که این حرف ها و برچسب ها یا اصلا حق شان نست و جفا و ظلم مسلم است و یا در این اندازه، روا نیست. این خیلی بد است که یک موج، برمی خیزد و گاه سرمایه های ملی و مدیریتی را با خود می برد و موج که می نشیند می بینیم بی آنکه هیچ مرواریدی صید کرده باشیم، قایق اعتماد و ابزار امید و حتی فرصت ایمان خود را هم از دست داده ایم. او از دست های پاک می گفت که می توانستند گره از کار ها بگشایند اما به تهمتی، افترایی، فلج شدند. آن هم نه به دست دشمن بلکه در نقشه راه طراحی شده دشمن اما به دست خود ما. کاش می دانستیم که آموزه های بعثتی که به مبارکبادش این همه پیام می دهیم این است که از گمانِ بد باید پرهیز کرد چه رسد به بدگویی و بد رفتاری. بگذریم، عید بعثتِ امسال هم گذشت اما کاش در رفتارهای اجتماعی مان به فلسفه بعثت هم اندکی بیندیشیم. باور کنید این تأءمل، دروازه های نور را به روی مان باز خواهد کرد…

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*