نه برای کودک که در افراد بزرگسال یادگیری یک امر با تشویق و اشتیاق تا از روی اجبار و دستوری، با سرعت و ماندگاری بیشتر صورت می گیرد. کودکان خصایص رفتاری را با بازی های تشویق آمیز بیشتر یاد و در زندگی شان پیاده می کنند.
مسئولیت پذیری یک عنصر برجسته در موفقیت انسان است و نشان دادن احساس مسئولیت یک امر ذاتی نیست بلکه این ویژگی در متن خانواده و روابط اجتماعی و تعاملاتی که فرد با دیگران دارد امکان رشد پیدا می کند و والدین در این میان نقش محوری را در انتقال روحیه مسئولانه به کودک دارند. از این رو مهم است که والدین از سنین پایین نه از روی اجبار بلکه در شکل بازی و ارتباط درست با فرزندشان و تشویق کردن شان، مسئولیت پذیری را آموزش و با آنها تمرین کنند.
تربیت کودکانی مسئولیت پذیر کار راحتی نیست نه تنها کار راحتی نیست در واقع کار دشواری ست به نظر نمی رسد با مجبور کردن کودکان به تمیز کردن خانه و یا خرید کردن برای منزل بتوان در آینده موفق به تربیت کودکانی مسئولیت پذیر شد چنین توصیه هایی بیشتر جنبه اشاره کردن به امور بدیهی دارد البته بسیار خوب است کودکان بیاموزند در امور منزل به والدین خود کمک کنند . و نیز در امور مربوط به خرید منزل ما را یاری دهند این ها همه لازم هستند اما آیا کافی نیز هستند .
والدین الگوی مسئولیت پذیری
پسران از سن سه سالگی شروع به الگو برداری از رفتار پدر و دختران از همین سن شروع به الگو برداری از رفتار مادر می نمایند این امر در خصوص مسائل تربیتی که به نوعی شامل خصوصیات رفتاری ما می شوند مصداق بارز تری دارد مسئولیت پذیری یک خصوصیت رفتاری ست امری قابل آموزش نیست البته این سخن به آن معنی نیست که آموزش در کسب این خصوصیت بوسیله کودکان مضر است بلکه منظور این است که دارای کارایی اندک است. امور اکتسابی در طول زمان کسب میگردند برای آنکه خصلتی اخلاقی مانند مسئولیت پذیری را به کودک خود آموزش بدهید بهترین معلم خود شما هستید در یاد گیری و الگو برداری از چنین خصائلی کودکان بسیار تیز حس هستند آنها این رفتارهای شما را حتی بدون آنکه خودتان متوجه شوید خواهند آموخت.
آموزش های تشویقی نه تنبیهی
با مهربانی به فرزندتان کمک کنید تا کارهایش را انجام بدهد، او در نهایت یاد میگیرد خودش به تنهایی از پسِ آنها بربیاید. اگر با مهربانی و خوشرویی به بچهها کمک کنید، مسئولیتهایشان را زودتر یاد میگیرند. پس به خاطر کثیفکاریها ناراحت نشوید. وقتی کودک نوپای شما شیر را روی زمین میریزد، بگویید: «اشکال نداره، با هم تمیزش میکنیم» و بعد خودتان یک دستمال بردارید و یکی هم به او بدهید. وقتی کودک پیشدبستانی شما کفشهایش را سر راه رها میکند، کفشها را به دست او بدهید و از او بخواهید آنها را سر جایشان بگذارد، با مهربانی به او بگویید: «همیشه وسایلمون رو سر جاش میذاریم.»
این کار را تا وقتی بچهها بزرگ شوند باید به روشهای مختلف انجام بدهید. اگر با مهربانی و خوشرفتاری به کودکتان تذکر بدهید و کمکش کنید، او هم ناراحت نمیشود و غر نمیزند. وقتی که با مهربانی به بچهها میگویید: «همیشه وسایلمون رو سر جاش میذاریم»، «اشکال نداره من کمکت میکنم»، «بیا این دستمال رو بگیر، من هم اسفنج رو میارم»، هم زندگی با آنها راحتتر میشود و هم شهروندان بهتری میشوند.
یاد دهید می تواند هر کاری را با پشتکار انجام دهد
یادگیری پذیرش مسئولیت در قبال وظایف خود، آن است که کودک درک کند که قادر نبودن با راحت نبودن متفاوت است.
کودکان این دو را یکی می دانند بنابراین از چیزی که لذت نمی برند، فکر می کنند که نمی توانند انجام دهند.پس از آنجایی که کار سخت را نمی توانند انجام دهند، نیاز دارند که فرد دیگری انجامش دهد و معمولاً آن فرد دیگر یکی از والدین است. این طرز فکر مانع از یادگیری این مطلب می شود که زندگی و مشکلات او، مسئولیت خود ونه فرد دیگر است. او یا از انجام کار دشوار صرف نظر خواهد کرد چون خیلی برایش سخت است و یا راه های دیگری برای فرار یا انجام ناقص آن پیدا خواهد کرد. باید از سنین پایین تر کودک عادت کند که برخی از کارها لذت بخش نیستند و سختی دارند. آنها باید تشخیص دهند بین کاری که برایشان سختی دارد با کاری که قادر به انجام آن نیستند تفاوت وجود دارد و نباید کار را به صرف اینکه لذت بخش نیست رها کنند.
می توان گفت یکی از ضعف های تربیتی اکثر والدین امروزی این است که اجازه نمی دهند کودکشان طعم سختی ها را بکشد وهمیشه سعی می کنند آنچه را دلخواه کودک است بدون هیچ رنجی در اختیار او گذاشته و او را از تجربه سختی های زندگی برهانند در حالی که کودک باید با رنج ها وسختی های طبیعی زندگی آشنا شود ودر بیشتر مواقع این سختی ها خِرد ساز و تجربه سازند و موجب افزایش حس ارزشمندی وبا کفایت بودن در کودک می شوند .
برنامه ریزی برای مسئولیت پذیر کردن کودک
نظم و برنامهریزی در زندگی کودکان بسیار اساسی است، یکی از مهمترین دلایلش هم این است که به آنها فرصتهای زیادی میدهد تا بتوانند خودشان را مدیریت کنند. ابتدا، برنامهی زمان خواب و جمع کردن اسباببازیها و آماده شدن در صبح را به آنها یاد بدهید. بعد از آن میتوانند عادات درس خواندن و نظافت شخصی را بهدرستی یاد بگیرند. در نهایت مهارتهای اولیهی زندگی را از طریق تکرار کارهای خانه مانند شستن لباسها و آماده کردن یک غذای ساده، یاد میگیرند.